اساسیترین و ظریفترین بُعد طرحریزی عملیات کربلای 10، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود.
با این تدبیر، نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی میبایست از داخل خاک عراق (از پشت) و یگانهای منظم نیز از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق به یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف میکردند.
عملیات کربلای 10 در جبهه شمال کردستان، از چنان طراحی فوق العاده ای برخوردار بود که آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده عالی جنگ، این عملیات را همانند نقشی که " فاو "، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا میکرد، تعبیر نمود.
آنچه در پی می آید شرح کاملی از مراحل انجام «عملیات کربلای 10» است که به همت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ گرد آوری شده است.
آغاز مرحله جدید جنگ در غرب کشور، با عملیات «کربلای 10» و «فتح 5» توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفت، گرچه این عملیات ها به منزله سرآغاز تحقق استراتژی عملیاتی جدید ایران بود، لیکن دو عملیات یاد شده درعین حال از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیرفته بود .
بدین معنا که در خرداد سال 64، پس از عملیات بدر، وضعیت حاکم بر جنگ منتهی به پیدایش این نظریه شد که با یک عملیات منظم بزرگ، هرگز عراق از پا در نخواهد آمد، لذا بر این مسئله تأکید شد که با انجام دو عملیات به طور همزمان، میتوان با تجزیه قوای دشمن، وضعیت جدیدی را به وجود آورد، لیکن فقدان امکانات و نیروی مورد نیاز مانع از اجرای آن بود.
در نتیجه چنین تدبیر شد که سپاه پاسداران یک عملیات منظم و یک عملیات بزرگ نامنظم را به طور همزمان طرحریزی و اجرا کند. برپایه همین تدبیر، سپاه اقدام به تشکیل قرارگاه رمضان و گسترش ارتباط با معارضین کرد عراقی و سازماندهی و تجهیز آنها کرد.
علاوه بر این، طی مباحثی که در این مرحله صورت گرفت، برپایه تجارب حاصله در عملیات خیبر و بدر و با توجه به احتمال عدم موفقیت در عملیات واحد و از دست رفتن نتایج حاصل از زحمات یک ساله سپاه، همراه با امکانات و زمان، چنین پیشبینی شد که حداقل دو عملیات همزمان طرح ریزی شود تا در صورت ناکامی در یک عملیات و یا بسته شدن راه کارها، امکانات و نیرو در منطقه دیگر به کارگرفته شود.
به همین دلیل در سال 65 چند عملیات طرح ریزی شد که «عملیات کربلای 10» و «فتح 5» از جمله آنها بود. به عبارت دیگر، عوامل مؤثر در گشایش جبهه جدید در منطقه غرب کشور که منجر به اجرای چندین عملیات شد و اولین آن کربلای 10 و فتح 5 نام گرفت، عبارت بود از :
1 -ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در آن .
2 -حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن .
3 -گشودن جبهه جدید برای دشمن در منطقه غرب کشور و تجزیه قوای آن .
4 -کاهش حساسیت دشمن نسبت به منطقه جنوب.
5 –گرفتن فرصت لازم از دشمن برای یافتن راهکارهای جدید در جبهههای جنوب.
علاوه بر آنکه اجرای عملیات در منطقه غرب کشور، انهدام برخی تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن را در پی داشت، حضور گسترده در این منطقه، نگرانی ناشی از فعالیتهای ضد انقلاب را در منطقه کاهش می داد و منجر به تأمین منطقه نیز میشد.
منطقه عملیاتی دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعب العبور بود که به خاطر فقدان جاده، تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر میرسید. بلندترین کوه منطقه " گارو " نام دارد که به کلیه عارضهها و مناطق اطراف دید و اشراف دارد . همچنین، علاوه بر روستاها و شهرک های متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانه های مزبور در منطقه جریان دارند. به دلیل وجود درختان مرتفع در دامنهی ارتفاعات، وضعیت برای اختفاء نیروهای پیاده و حتی تحرک و جابجایی آنها در روز کاملاً مناسب بود.
1 -کمبود استحکامات و موانع در زمین
2-وسعت عرضی زمین
3-آرایش دفاعی دشمن که در جهت عکس محور اصلی حمله قرار داشت
4-حضور ضعیف دشمن با توجه به گستردگی زمین.
در طرح ریزی عملیات که مبتنی بر الحاق با قرارگاه رمضان و نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق در داخل خاک عراق بود، چهار محور برای انجام آن پیشبینی شد :
1-ماووت
2-تپههای چنکاوی
3-گوجار و قمیش
4-بسن.
این محورها با عنوان تلاش پشتیبانی و فریب در طرح مانور گنجانده شده بودند. اساسیترین و ظریف ترین بُعد طرحریزی عملیات، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود. با این تدبیر ـ که از جانب فرمانده سپاه، نوعی ابتکار جدید در جنگ عنوان شد ـ نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی میبایست از داخل خاک عراق (از پشت) و یگانهای منظم نیز از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق به یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف میکردند.
در مباحث مربوط به مانور، چهار موضوع بیش از همه مورد توجه بود :
1-عبور از رودخانه قلعه چولان و الحاق محور منظم و محور نامنظم
2-احداث جاده تا ارتفاع گلان و اتصال آن به جاده ماووت
3-پشتیبانی و لجستیک یگانها
4-آمدن یگانهای مرحله دوم برای ادامه عملیات.
در مجموع، چهار قرارگاه نجف، حمزه، بدر و رمضان برای عملیات در نظر گرفته شدند. قرارگاه نجف در محور ماووت، قرارگاه حمزه در شمال رودخانه گلاس، روی تپههای چنکاوی، قرارگاه بدر در محور بسن روی ارتفاعات کله گاوی، نم نم و در صورت امکان ارتفاع رُت و قرارگاه رمضان، در غرب رودخانه قلعه چولان روی ارتفاعات گوجار، قمیش، الاغلو، دولبشک وارد عمل میشدند. سازمان رزم سپاه برای انجام این عملیات، شامل هشت تیپ و شش لشکر بود. لشکر 9 بدر متشکل از (مجاهدین عراقی) نیز در احتیاط عملیات قرار داشت. افزون بر این، عملیات در دو مرحله انجام میشد.
لشکر 24 پیاده : از شاخ مندا تا ده هرزینه .
لشکر 39 پیاده : از ده هرزینه تا انتهای گرده رش و تنگه آوسیویل .
لشکر 34 پیاده : از تنگه آوسیویل تا بارانه .
لشکر 27 پیاده : از بارانه تا هانیقول .
یک لشکر با هویت نامشخص : از هانی قول تا تمورژنان .
لشکر 36 پیاده : از تمورژنان تا سترمک .
نیروهای دشمن که در برابر نیروهای خودی آرایش گرفته بودند مجموعاً شامل لشکرهای 34 پیاده و 39 پیاده بودند.
1 -پرتاب گلولههای منوّر
2 -تقویت منطقه توسط یک الی دو گردان
3 -انتقال چند قبضه توپ به منطقه
4 -انتقال تانک روی ارتفاع گرده رش و تقویت این منطقه
همچنین اجرای آتش روی پل زلی و اطراف روستای زلی به منظور مسدود کردن جاده از جمله مسائلی بود که نشان میداد دشمن نسبت به جهت اصلی عملیات و برخی از محورها هوشیار شده است.
بعد از ظهر روز اول، نیروهای عراقی با اجرای پاتک و پشتیبانی آتش، ارتفاع گلان را بازپس گرفتند اما پس از ساعتی عقب زده شدند.
در ادامه عملیات به تدریج در محور بسن، ژاژیله، چنکاوی و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تکمیلی صورت گرفت. مشکل اصلی، عدم وجود جاده برای توسعه عملیات، ورود یگانهای مرحله دوم و پشتیبانی از نیروهای در خط بود. در این میان، جاده اهمیت بسیاری داشت. از این رو، تلاش زیادی برای احداث جاده به عمل آمد.
در محورهای گلان، ژاژیله، چنکاوی و بسن، مواضع تصرف شده میان رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن دست به دست میشد. به ویژه، ارتفاع گلان چند بار به دست نیروهای خودی و دشمن افتاد. این محورها هر کدام رویکرد خاصی را برای آینده در منطقه عملیاتی نشان میدادند که برای دشمن حساسیت برانگیز بود.
محور چنکاوی و ژاژیله نشان دهنده فلش الحاق با قرارگاه رمضان بود، و از طرف دیگر، ژاژیله و گلان مقدمه تصرف شهر ماووت به شمار میرفتند. محور بسن نیز حرکت به سمت چوارتا را نشان میداد.
در مرحله دوم عملیات، دو اقدام اساسی مدنظر قرار گرفت، اول: تکمیل ارتفاع گلان و پیشروی روی ارتفاع قشن. دوم: برقراری الحاق کامل با قرارگاه رمضان.
برای این منظور، یگانهای مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند ضمن تکمیل ارتفاع گلان، بر روی ارتفاع قشن نیز پیشروی کنند، اما به دلیل کمبود نیرو و ضعف پشتیبانی، ادامه عملیات میسر نشد و پس از 10 روز، با تصرف اهداف مرحله اول، عملیات به پایان رسید.
«عملیات مزبور برای ایران این هدف را در پی دارد که رقیب را در لحظه ای که عملیات بسیار مهمتری در جنوب جریان دارد، در شمال سرگرم کند. »
هفته نامه جینز دیفنس با توجه به گزارش های منتشره از سوی عراق مبنی بر خنثیسازی تهاجمات ایران نوشت:
«به رغم ادعاهای عراق مبنی بر خنثی کردن این عملیات ( کربلای 10 ) به نظر میرسد که ایران توانسته است در شمال شرقی عراق، در آخرین عملیات رزمی خود به موفقیت برسد تا سی و چهار کیلومتر در داخل عمق خاک عراق پیشروی کند. »
تجزیه و تحلیل روزنامه ژاپنی کیزایب از عملیات کربلای 10 نیز قابل توجه است:
«این حملات نشانه عزم ایران برای ادامه جنگ بوده و تلاش هایی که گفته میشود به منظور خاتمه دادن به این جنگ انجام گرفته، بیثمر است. »
آقای هاشمی ، فرمانده عالی جنگ و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در تشریح عملیات و اهداف جمهوری اسلامی از این عملیات اظهار داشت:
«در آینده خواهیم دید همانند نقشی که "فاو "، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا میکند، این منطقه چنین وضعی را در شمال جبهه در کردستان خواهد داشت. »
اظهارات آقای هاشمی بیانگر اهمیت عملیات و همچنین اهداف ایران در منطقه شمال غرب بود که سپاه پاسداران بعدها در سلسله عملیات هایی از ماووت تا والفجر 10، به اجرای آن پرداخت .