خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

وصیت نامه شهید محمد هوشیار امجد

وصیت نامه : وصیت نامه انسان را می لرزاند و بیدار می کند.     امام خمینی
شهادتنامه
والدین عزیز سلام علیکم امیدوارم حالتان خوب باشد گویا که زمان وصال یار فرا رسیده ، یاری که سالهای متمادی به دنبالش را پشت سر گذارم و در سراچه دل واین  زوایای وجودم صدای آشنایش به گوشم می رسید اما نمی دانستم که از چه طریق باید جام وصالش نوشیده و به سویش پر بگشایم.
در اندرون من خسته دل ندانم کیست      که من خموشم و او در غوغاست.
تا اینکه به جبهه آمدم و در اینجا بود که محبوب و معشوق و مقصودی که سالها به دنبالش می گشتم ، آشنا شدم و چنان در وی دل باختم که چیزی جز او در دیدهایم نمایان نمی گشت و کسی جز او در دلم جا نتوان کرد
این مسأله تودکه مرابارهابه صحنه کارزارومیاگین داروگیرکشانیدوبدانیدکه من دردره جز به طلب دوست گام ننهادم وهیچ عامل خارجی علم ازاقتصادی- اجتماعی وسیاسی…مراوارداربه طی طریق درسبک ننموده است. ای کسانی که زیارت عاشوراراکی خوانیدومدعی حب حسین (ع) هستیداکنون زمان آن فرارسیده که درکربلای ایران به یاری حسین(ع)ظاهر گردییدفروع دین درهرزمان ومکان به گونه ای که شایسته است تغییرمی یابدوانون جهادازنمازمهمتر گشته واین دهن من نیست تلکه گفته عرفائیست که باده معرفت وجام عشق رادرجهاد ومبارزه سپری کرده ودرنهایت شرف شهادت نائل آمده اند. ای عابدین، قاصدین، وای ساجدین جاهلین الان اسلام درخطراست وحودکشوراسلام موردتهدیدواقع شده . یاران ودوستان عزیزم که درخاطرهمواره به یادشماهستم بدانیدکه قافله سالارومؤذن عشق برذورة مناره توحید فریادهل من ناصرسرداده که اگراهل علم وعقل خودرامی شماریدودم ازحکمت ومعذفت می زنیدبدانیدکه طبل وحیل آوای سفر می تواند اگر که گوش جانتان در دنیا مادی کر نگشته . والدین عزیز و مهربانم تنها خواهشی که از شما دارم این است که هنگامی که بر جنازه ام حاضر می گردید ، اشک بریزید و با قامت استوار و زبانی ذاکر و دلی شاکر و صابر بدام را بر سر دست گرفته و بدین سرمایه مباهات کنید و مبادا شدت مصائب و آلام وارده آنچنان شمارا متاثر کند که کنترل اعضاء و جوارح ازکف داده و زبان به دشنام کائنات بگشوده و حرمت فرزانگان را ختشه دار نمائید . نه هرگز این کردار از شما نشاید و من انتظار دارم در امر فوق نمو و تفکر نمایید مرگ در نظر من شربتی گوارا ، جامه نیکو و پل وصال می باشد . در مرگ اسراری نهفته است که اگر انسانها به از آن پی ببرند هرگز این چنین از مرگ نیم گریزند . مرگ آغاز زندگی جدید و واقعی است اصلاً کلمه مرگ برای آدمی مفهومی ندارد زیرا وی منشعب از وجود حضرت قدسی است و خداوند آنجائیکه کی گوید فنفخت فیه من الروحی این خد صلح ایست بر آن کلام . من واقعی یا محمد واقعی همواره زنده و ثابت است شما هم دارای این حوهر هستید اما اگر با طی طریق در اسلام بتوانید سد وجودی مادری را بکنار بزیند می توانید حتی در همین دنیا نیز وجودم را در کنارتان درک کنید همه انسانها می میرند زیرا خداوند خود فرموده : کل النفس ذائقه الموت ، کل شی ها لک الا وجهه حتی روزی فرا می رسد که هیچ کس در زمین باقی نماند و خداوند خطاب به سرکشان می فرماید : لمن الملک الیوم امام کسی نیست که جواب حضرتش باز می گوید و خود می فرماید : لله الواحد القهار . من حاضر نیستم کسانیکه در دل با اصل انقلاب و اسلام عداوت دارند بر سر جنازه ام حاضر شوند کسانیکه در بعد مادیات گوی سبقت از دیگر موجودات جهان ربوده اند و اسیر شکم و شهوتند. در اطاعت خالق و خدمت مخلوق کوشش کنید و خود را به کمال مطلوب رسانید.
خدایا تو خیلی به من نیکی کرده ای و من هر چه خواستم جبران یک نعمت از نعمات را بکنم باز نتوانستم و تنها متاع ناچیز را یافتم و آن جز جانم نیست و از تو می خواهم این هدیه ناقابل را به آستان ربوبیت قبول نمایی. خدایا نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبر کبیر انقلاب و مسئولین کشوری و ممالک اسلامی را در پناه خود حفظ بفرما و به من توفیق ده که در حصول به آرزوهایم موفق باشم. خدایا رزمندگان اسلام مخصوصاً مخلصین ایشان که فرشته های جانشین تو بر روی زمین هستند را برای اسلام و تداوم و گسترش آنها در مصون و محفوظ بدار.
بسم الله الرحمن الرحیم
قال امیرالمؤمنین(علیه السلام): اوصیکم عبادالله بتقوی الله
وصیت نامه شرعی
توفیقات ربانی و تأییدات سبحانی شامل حال اینجانب محمد هوشیار فرزند اسماعیل شماره شناسنامه: 2422 صادره از: تهران. تاریخ تولد: 1347 گردید که در جهاد نبرد با خصم پلید و یزید زمان حضور پیدا کنم وظیفه شرعی، سیاسی و وجدانی خود را انجام دهم به امید آنکه مورد قبول حضرت اهدیت قرار گیرد لذا وصایایم را به شرح زیر اعلام میدارم:
وصی صالح خود قرار می دهم پدر و مادر را و ناظر بر آن پدر و مادر را که از وداع با دار فانی، کلیه اموال از منقول و غیرمنقول طلب و مطالبت و… همگی را جمع آوری نموده و پس از ادا دیونی که بر گردنم هست که عبارتند از: دینی بر گردن ندارم اما احتیاطاً 100 تومان را به مساکین و فقراصدقه داده و 10 روز روزه و یک ماه نماز برایم بخوانید.
یک ثلث از مالم را به شرح زیر مصرف نمایید:
تمامی اموالم متعلق به شماست و هرگونه که دوست دارید با آن برخورد کنید.
29/4/1366

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد