خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

وصیت نامه شهید محمدرضا رضا پورچشمه ‌علی‌

وصیت نامه :بسم الله الرحمن  الرحیم

ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء‌و لکن لا تشعرون
ولنبلونکم بشی ء من الخوف و الجوع ونقص من الاموال والا نفس والثمرات و بشرالصابرین
می گوید کسانی را که کشته می شوند در راه خدا مردگانند بلکه زنده گانندولی خود نمی دانید .
وهر آینه بیازمایم شما به چیزی از ترس و گرسنگی و کاستن از نفسها ومالها و میوه ها و مژده ده شکیبایان را به نام آن که به جهان وسیع و پهناور هستی بخشید.
این جانب محمد رضا رضا پور چشمه علی فرزند رمضانعلی متولد سال 1347 به شماره شناسنامه 1644 وصیت نامه خود را به شرح زیر می نویسیم :
پروردگارا ، بارالاها . اکنون که به این بنده حقیر وگنهکارت توفیق شرکت در این جهاد مقدس را داده ای وبراین بنده خود منت گذاشتی سپاس و شکر می گویم خدایا در درگاه تو خجالت می کشم سرم را بالا بگیرم زیرا که می دانم چه نعمتها و چه الطافی که نصیبم کردی و من شکرت را به جای نیاوردم بلکه به تو برمعصیت و گنه اصرار ورزیدم .
پروردگارا من با کوله باری ممنوع از گنه از شهر و دیار خود به این مکان مقدس حرکت کردم تادراین دانشگاه انسانسازی خود را بسازم و به تو نزدیکتر شوم بارالها از تو یاری می جویم که به مقصد خود نایل گردم .
پروردگارا از زمانیکه  به یاد می آورم همیشه کمکها و امدادهای تورا در مواقع خطیر و سایر مواقع دیده ام درهرزمانی که بوده است چه در طفولیت و چه درزمان بلوغ وچه حالا پروردگارا از تو میخواهم زندگی ام را آنطور که خود می خواهی و می طلبی قرار بدهی و مرگم را شهادت در راه خودت .
خداوندا آرزو دارم همچون حسینت در روز عاشورا بجنگم وهمانند اوکشته شوم زیرا که درراه تو هزار بار قطعه قطعه شدن بهتر از مرگ در بستر د رنزد من است . دوست می دارم واز تو عاجزانه می خواهم که تا آخرین لحظه قبل از شهادت به خدمت گذاری تو مشغل باشم و خالصانه و عاشقانه با یاری تودر این راه قدم بردارم واگر چه بارها این بنده حقیر و عهد شکنت گنه کرده وعهد شکسته اما ازدرگه همچون تو  کریم ورحیم انتظار کرم و بخشش دارم .
والسلام .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد