خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

عملیات مرصاد، از زبان سپهبد شهید حاج على صیاد شیرازى


... چند روز قبل از عملیات «مرصاد» عراقیها از پذیرش قطعنامه 598 سوء استفاده کردند . فکر کردند جنگ تمام شد و ما هیچ آمادگى نداریم، آمدند از 14 محور در غرب کشور، هجوم آوردند. ... از آن بالا گرفته تنگه با وسیى، تنگه هوران، تنگه ترشابه، بعد هم پاسگاه هدایت، پاسگاه خسروى، تنگاب نو، تنگاب کهنه، نفت‏شهر، سومار، سرنى تا مهران حدود 14 محور، دشمن آمد داخل، رزمندگان ما را دور زد.

ما تا آن روز، 40 تا 50 هزار اسیر از آنها داشتیم و آنها اسیر از ما کمتر داشتند.

... من توى خانه بودم; یک دفعه ساعت 30/8 شب از ستاد کل ... به من زنگ زد و گفت: فلان کس! دشمن از سرپل ذهاب، گردنه پاتاق با سرعت‏به جلو مى‏آید. ... من گفتم: کدام دشمن... گفت: نمى‏دانیم گفت: همین طور آمده الان به کرند هم رسید و کرند را هم گرفتند.

چون بعد از پاتاق، مى‏شود کرند، بعد از کرند، مى‏شود اسلام‏آباد غرب و سپس نیز مى‏آید به کرمانشاه. گفت: همین جور دارد جلو مى‏آید. ...

گفتم: حالا از ما چه مى‏خواهید؟ گفتند: شما بیائید بروید منطقه. ... گفتم: اول یک حکمى بنویسد که من رفتم آنجا، نگویند تو چه کاره‏اى؟ ... او گفت: هر حکمى میخواهى، بگو ما مى‏نویسیم... گفتم: فقط به هواپیما بگویید که ساعت 30/10 آماده بشود ما با هواپیما برویم به کرمانشاه.

هواپیما آماده کردند. ساعت 30/10 رفتیم کرمانشاه... دیدیم اصلا یک محشرى است. مردم ریختند بیرون شهر از شدت وحشت. ... پیاده شدیم ، ماشین گرفتیم، رفتیم تا رسیدیم تا ساعت 30/1 شب ما دنبال این بودیم، این دشمنى که دارد مى‏آید، کیه؟

ساعت 30/1 شب یک پاسدارى سراسیمه و ناراحت آمد، گفت: من اسلام‏آباد بودم، دیدم منافقین آمدند، ریختند توى شهر (تازه فهمیدم منافقین هستند ریختند توى شهر.) شهر را گرفتند آمدند پادگان ارتش را (که آن موقع ارتش آنجا نبود ارتش همه توى جبهه‏ها بودند فقط باقى مانده آنها بودند.) گرفتند.فرمانده، سرهنگى بود. حرفشان را گوش نمى‏کرد. همان جا اعدامش کردند و مى‏خواستند بیایند به طرف کرمانشاه، توى مردم گیر کردند، چون مردم بین اسلام‏آباد تا کرمانشاه با تراکتور، ماشین و هر چى داشتند، ریختند توى جاده.

پس اولین کسى که جلوى آنها را گرفته بود خود مردم بودند.

من به آقاى «شمخانى‏» که ... آن وقت معاون عملیاتى در ستاد کل بود گفتم: فلان کس! ما که الان کسى را نداریم، با کدام نیرو دفاع کنیم، نیروهامون هم توى جبهه مانده‏اند. اینجا کسى را نداریم; هوانیروز همین نزدیک است، زنگ بزن به فرمانده آنها، خلبانها ساعت 5 صبح آماده شوند، من مى‏روم توجیه‏شان مى‏کنم. (از زمین که کسى را نداریم.) با خلبانان حمله مى‏کنیم.

ایشان زنگ به فرمانده هوانیروز مى‏زند، مى‏گوید: من شمخانى هستم. فرمانده هوانیروز مى‏گوید: من به آقاى شمخانى ارادت دارم، ولى از کجا بفهمم که پشت تلفن، شمخانى باشد، منافق نباشد؟ تلفن را من گرفتم. من اکثر خلبانها را مى‏شناختم، چون با اکثر آنها خیلى به ماموریت رفته بودم. همه آنها آشنا هستند. همین طور زنگ زدم اسمش «انصارى‏» بود. گفتم: صداى مرا مى‏شناسى؟ تا صداى ما را شنید، گفت: سلام علیکم. و احوال پرسى کرد. فهمید. گفتم: همین که مى‏گویید، درست است. ساعت 5 صبح خلبانها آماده باشند تا من توجیه‏شان کنم.

صبح تا هوا روشن شد شروع کنیم و گرنه، دیگه منافقین بریزند، اوضاع خراب مى‏شود; 5 صبح، ما رفته بودیم; همه خلبانها توى پناهگاه آماده بودند، توجیه‏شان کردیم که اوضاع خراب است، دوتا هلى‏کوپتر جنگى کبرى، یک 214 آماده بشوند و با من بیایند. اول ببینم کار را از کجا شروع کنیم؟ بعد، بقیه آماده باشند تا گفتیم، بیایند.

این دو تا کبرى را داشتیم; خودمان توى هلى‏کوپتر 214 جلو نشستیم. گفتم: همین جور سر پائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین‏طور از روى جاده مى‏رفتیم نگاه مى‏کردیم، مردم سرگردان را مى‏دیدیم. 25 کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه چال زبر که الان، اسمش را گذاشته‏اند «گردنه مرصاد». من یک دفعه دیدم، وضعیت غیر عادى است، با خاک ریز جاده را بستند یک عده پشتش دارند با تفنگ دفاع مى‏کنند. ملائکه و فرشتگان بودند! از کجا آمده بودند؟ کى به آنها ماموریت داده بود؟! معلوم نبود.

هلى‏کوپتر داشت مى‏رفت. یک دفعه نگاه کردم، مقابل اون‏ور خاک‏ریز، پشت‏سرهم تانک، خودرو و نفربر همین جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار مى‏آورند تا از این خاک ریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید و گرنه ما را مى‏زنند. به اینها گفتم: بروید از توى دشت. یعنى از بغل برویم; رفتیم از توى دشت از بغل، معلوم شد که حدود 3 تا 4 کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشى داشتم. مى‏توانستم صحبت کنم; به خلبان گفتم: اینها را مى‏بینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهاى دوتا کبرى‏ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یک دفعه داد و بیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفتند: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودى‏اند. چى‏چى بزنیم اینهارو؟!

خوب اینها ایرانى بودند، دیگه مشخص بود که ظاهرا مثل خودى‏ها بودند و من هر چه سعى داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودى را بزنیم! براى ما مسئله دارد; فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانى شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدودا 500 مترى ستون زرهى نشسته‏ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به خاطر اینکه درجه‏هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توى هلى‏کوپتر.

عصبانى بودم، ناراحت که چه جورى به اینها بفهمونم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‏ام مسؤولم. آمدم که تو راحت‏بزنى; مسؤولیت‏با منه. گفت: به خدا من مى‏ترسم; من اگر بزنم، اینها خودى‏اند، ما را مى‏برند دادگاه انقلاب. حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث مى‏کنیم راجع به اینکه مى‏خواهیم بزنیم آنها را. منافقین سرلوله توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. حالا من خودم توپچى بودم. اگر من مى‏خواستم بزنم با اولین گلوله، مغز هلى‏کوپتر را مى‏زدم. چون با توپ خیلى راحت مى‏شود زد. فاصله یا برد 20 کیلومترى مى‏زنیم، حالا که فاصله 500 مترى، خیلى راحت مى‏شود زد. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، 50 مترى ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلى آمد که اینها خودى نیستند.

گفتم: دیدى خودى‏ها را؟ اینها بچه کرمانشاه بودند، با لهجه کرمانشاهى گفتند: به على قسم الان حسابش را مى‏رسیم. سوار هلى‏کوپتر شدند و رفتند. ... .

اولین راکتى که زد، کار خدا بود، اولین راکت‏خورد به ماشین مهمات‏شان. خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله‏ها که داخل بود، مثل آتشفشان مى‏رفت‏بالا. بعد هم اینها را هرچه مى‏زدند، از این طرف، جایشان سبز مى‏شدند، باز مى‏آمدند. من دیگه به هلى‏کوپتر کبرى گفتم: بچه‏ها! شماها بزنید; ما بریم به دنبال راه دیگه. چون فقط کافى نبود که از هوا بزنیم، باید کسى را از زمین گیر مى‏آوردیم. ما دیگه رفتیم شناسایى کردیم; یک عده توى سه راهى روانسر، یک عده توى بیستون، فلاکپ، هرچه گردان بود، اینها را با هلى‏کوپتر سوار مى‏کردیم، دور اینها مى‏چیدیم. مثل کسى که با چکش مى‏خواهد روى سندان بزند اول آزمایش مى‏کند بعد مى‏زند که درست‏بخورد. ما دیگه با خیال راحت دور آنها را گرفتیم. محاصره درست کردیم; نیروهاى سپاه هم از خوزستان بعد از 24 ساعت، رسید. نیروهاى ارتش هم از محور ایلام آمد. حال باید حساب کنید از گردنه چال زبر تا گردنه حسن آباد، 5 کیلومتر طولش است. همه اینها محاصره شدند ولى هرچى زده بودیم، باز جایش سبز شده بود.

بعد از 24 ساعت‏با لطف خداوند، اینان چه عذابى دیدند... بعضى از آنها فرارى مى‏شدند توى این شیارهاى ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار مى‏کشیدیم، نمى‏آمدند. مى‏رفتیم دنبال آنها، مى‏دیدیم مردند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توى اینها، دخترها مثلا فرماندهى مى‏کردند. از بیسیم‏ها شنیده مى‏شد: زرى، زرى! من بگوشم. التماس، درخواست چه بکنند؟

اوضاع براى آنها خراب بود. ما دیدیم اینها هم منهدم شدند... بعد گفتیم، برویم دنباله اینها را ببندیم که فرار نکنند. باز دوباره دو تا هلى‏کوپتر کبرى گیر آوردیم و یک هلى‏کوپتر 214، که رفتم به طرف گردنه پاتاق. از اسلام‏آباد رد مى‏شدم، جاده را نگاه مى‏کردم که ببینم منافقین چگونه رفت و آمد مى‏کنند. دیدیم یک وانتى با سرعت دارد مى‏رود. حقیقتش دلمون نیامد که این یکى از دستمون در بروند; به خلبان کبرى گفتم: از بغل با اون توپت یک رگبارى بزن، ترتیبش را بده. گفت: اطاعت میشه. ....

به هر حال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیه شریفه، عمل کرد. که خداوند در آیه شریفه مى‏فرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست‏شما عذاب مى‏کنم و دلهاى مؤمن را شفا مى‏دهم. و به شما پیروزى مى‏دهیم.» (توبه-14) و نقطه آخر جنگ با پیروزى تمام شد. که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزى نهایى ما یک پیروزى عظیمى بود.

تنظیم: احمد زمانى

*نگاهی به سلسله عملیات‌های محدود قدس در جنگ تحمیلی*


در سایه انجام این عملیات‌ها،«والفجر8» از بی‌نظیرترین عملیات‌های دفاع مقدس اجرا شد.

نتایج عملیات بدر که حاصل آن فشار سنگین بر ماشین جنگی رژیم بعثی عراق بود، باعث شد دشمن به منظور انتقام از ملت ایران، جنگ شهرها را که از ماه‌ها پیش شروع کرده بود، گسترش و توسعه دهد.

به گزارش سرویس فرهنگ و حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، همزمان، حضرت امام خمینی رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی در هنگام تحویل سال 1364، این سال را سال «استقامت» نامیدند و به منظور تعیین مشی‌ء‌ آینده جنگ و انقلاب و رفع هرگونه تردید و تزلزل، «از جایگاه والاتر»، به ضرورت ادامه نبرد تأکید فرموده و شعار جنگ جنگ تا پیروزی را (که پرتویی از شعار قرآنی جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم دانسته بودند) مطرح فرمودند.

  

اهداف عملیات‌هادر فاصله‌ آماده‌سازی ملزومات و مقدمات عملیات گسترده (پس از عملیات بدر)، ضرورت روند فعال نگه داشتن جبهه‌ها قطعی بود و دشمن نباید به حال خود رها می‌شد. با این هدف برخی از تعرضات و تحرکات نظامی خودی علیه دشمن بر اساس تدبیر عملیات محدود انجام گرفت تا با استفاده از فرصت به دست آمده، عملیات گسترده والفجر8 به دور از هرگونه شتاب‌زدگی و یا تأثیرگذاری فشارهای سیاسی‌ـ ‌نظامی خارجی به نحوی مناسب طراحی شود.

بر اساس این تدبیر، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران سلسله عملیات محدود ظفر را نیز طراحی و اجرا نمود که عمدتاً تظاهر به تک همراه با اجرای آتش توپخانه بود. مهمترین این عملیاتها ظفر 5 در «ارتفاعات توتمان» واقع در منطقه عمومی مریوان و عملیات آفندی شرهانی در منطقه عمومی «شرهانی» بود.

همچنین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پنج عملیات به نام‌های قدس1 تا قدس5 را طی بیش از 50 روز، از 24 خرداد تا 15 مرداد 1364 طراحی و اجرا کرد. از این مجموعه چهار عملیات در منطقه هورالهویزه و یک عملیات در منطقه دهلران اجرا شد.

  

دلایل انتخاب منطقهبا توجه به اینکه عمده‌ترین هدف عملیات بدر قطع جاده استراتژیک بصره ـ العماره بود که به دلایلی دستیابی به آن در این عملیات مقدور نشد، اما در عین حال جایگاه هدف یاد شده در استراتژی جمهوری اسلامی محفوظ بود؛ لذا پس از عملیات بدر، از اولین اهداف عملیات‌های محدود نزدیک‌تر شدن به جاده بصره ‌ـ‌ العماره و همچنین دو پاسگاه ابولیله و ابوذکر و نیز ترمیم خط پدافندی در این منطقه بود که عملیات‌های قدس1 و قدس2 با این اهداف طراحی شد.

از سوی دیگر دشمن پس از عملیات بدر حساسیت بسیاری به منطقه هور نشان داد. به طوری که پیش‌بینی می‌شد ارتش عراق تلاش وسیعی برای عقب راندن نیروهای خودی از این منطقه انجام دهد، لذا ضرورت تحکیم و تثبیت مواضع به دست آمده طی عملیات خیبر و بدر و نیز اتخاذ موضع تهاجمی در مقابل تعرضات احتمالی دشمن افزون‌تر شد و عملیات‌های قدس4 و قدس5 با این اهداف به اجرا درآمد.

  

شناسنامه سلسله عملیات‌های قدس 1 تا 5نام عملیات:قدس 1،رمز: یا محمدرسول الله (ص)،تاریخ عملیات: 24/3/64،منطقه عمومی: میانی:محل نبرد: هور الهویزه،سازمان عمل کننده:سپاه

هدف: تصرف پاسگاه‌های دشمن در شمال البیضه (ترابه، ابوذکر، ابولیله و … )

استعداد خودی:5 گردان از لشکر 25 کربلا

استعداد دشمن: 4 گردان و عناصری از تیپ 506 و 114

نتیجه:آزادسازی منطقه‌ای به وسعت 200 کیلومترمربع

تلفات دشمن:200 کشته و 200 زخمی و 5 اسیر

خسارت دشمن:انهدام یک فروند هواپیما، دو فروند هلی‌کوپتر و 12 پاسگاه و…

غنائم:4 قبضه توپ ضد هوایی، 6 قبضه خمپاره‌انداز، 30 قطعه پل دوبه‌ای و تعداد زیادی سلاح سبک

نام عملیات: قدس 2،رمز: یا محمدرسول الله (ص)، تاریخ عملیات: 4/4/64، منطقه عمومی: میانی،محل نبرد: هور الهویزه، سازمان عمل کننده: سپاه

هدف:جلوگیری از تک احتمالی، تأمین نقاط آسیب‌پذیر، گرفتن ابتکار عمل در منطقه

استعداد خودی 5 گردان از لشکر 25 کربلا

استعداد دشمن: تیپ کماندویی عراق

نتیجه:تأمین اهداف عملیات بطور کامل

تلفات دشمن:40 تن کشته و تعدادی زخمی و 11 نفر اسیر

خسارت دشمن:ــــــــ

غنائم:ــــــــ

نام عملیات: قدس 3،رمز:یا امام صادق(ع)، تاریخ عملیات: 19/4/64،منطقه عمومی: دهلران،محل نبرد: غرب رودخانه «لیمه»،سازمان عمل کننده:سپاه و هوانیروز

هدف:انهدام و اسارت نیروهای دشمن در تپه 194 و انهدام تجهیزات دشمن

استعداد خودی: لشکر 19 فجر با 3 گردان و یک گروهان مأمور

استعداد دشمن: تیپ 805 از لشکر 14

نتیجه: پاکسازی منطقه‌ای به وسعت 30 کیلومترمربع

تلفات دشمن:700 کشته و مجروح

خسارت دشمن:انهدام 10 انبار مهمات و 6 قبضه توپ 106 و تعدادی خودرو سبک و سنگین

غنائم:مقدار قابل ملاحظه‌ای سلاح سبک و نیمه سنگین

نام عملیات:قدس4،رمز:- ، تاریخ عملیات: 1/5/64، منطقه عمومی:هورالهویزه،محل نبرد: «دریاچه ام‌النعاج»، سازمان عمل کننده: سپاه

هدف:انهدام دشمن ـ آزادسازی بخشی از دریاچه ام‌النعاج ـ گرفتن جای پا از دشمن

استعداد خودی:4 گردان از تیپ 9 بدر

استعداد دشمن: گردان 5 و عناصری از گردان 2 از تیپ 117

نتیجه:آزادسازی نیمی از دریاچه ام النعاج به مساحت 150 کیلومترمربع

تلفات دشمن:80 کشته و بیش از 100 مجروح و 53 اسیر

خسارت دشمن:ــــــ

غنائم:چندین قایق و تعدادی بی سیم و سلاحهای سبک و نیمه سنگین

نام عملیات: قدس 5،رمز: یا علی (ع) ادرکنی:تاریخ عملیات: 15/5/64، منطقه عمومی: هورالهویزه:محل نبرد:پاسگاه «الیج»،سازمان عمل کننده:سپاه

هدف:تصرف پاسگاه الیج، نزدیک شدن به البیضه و تامین بیشتر منطقه

استعداد خودی:گردان امام علی(ع) از تیپ 18 الغدیر و نیروهای ویژه غواص

استعداد دشمن ــــــ

نتیجه:آزادسازی 30 کیلومترمربع در هور

تلفات دشمن:51 کشته و 18 اسیر و تعدادی زخمی

خسارت دشمن:ــــــ

غنائم:تعدادی از انواع خمپاره‌انداز، سلاح ضدهوایی تک لول و بخش قابل ملاحظه‌ای سلاح سبک

  

نتایج و ارزیابی سلسله عملیات‌های محدودسلسه عملیات قدس نشان دهنده ادامه و استمرار جنگ به هر شکل ممکن بود. این امر گذشته از دستاوردهای نظامی و آسیب‌پذیر کردن و انهدام دشمن، نتایج مهمی به شرح زیر داشت:

1ـ حفظ روحیه و قدرت رزمندگان اسلام

2ـ افزایش انسجام یگان‌ها و پرورش کادر و افزودن به تجربیات جنگی آنها.

3ـ گرم نگه‌داشتن جوّ جنگ در میان مردم و یگان‌های عملیاتی

4ـ تضعیف روحیه سربازان دشمن و ایجاد تزلزل در آنان.

5 ـ به ضعف کشانیدن موضع قدرت‌نمایی و مانور دشمن که پس از عملیات بدر با جنگ شهرها در حال افزایش بود.

6 ـ در انفعال قرار دادن دشمن و گرفتن مجال هرگونه پدافند از او.

7ـ باز پس‌گیری بخشی از اراضی اشغالی و پیشروی در خاک دشمن.

8 ـ نشان دادن توانایی و قابلیت‌های نظامی جمهوری اسلامی برای وارد آوردن فشارهای پی‌درپی به دشمن.

9ـ فریب دشمن و جلوگیری از هوشیاری آن نسبت به عملیات‌های اصلی و گسترده که در آینده انجام می‌پذیرد مثل والفجر هشت.

10ـ نزدیک شدن به عمق دشمن در بعضی مناطق و تسلط بر خطوط ارتباطی و عقبه آنها.

11ـ بهره‌گیری از زمان و مشغول ساختن دشمن، برای طراحی عملیات گسترده و بازسازی و سازماندهی یگان‌ها.

12ـ کشاندن نیروهای احتیاط دشمن به خطوط پدافندی و فرسایش آنها و نیز جلوگیری از آمادگی آنها برای مقابله با عملیات گستردة خودی.

13ـ تقویت و پشتیبانی یگان‌های رزمی به ‌وسیله مردم هر منطقه.

بدین ترتیب، سلسله عملیات‌های محدود در تابستان 1364 که بر مبنای فرمان حضرت امام خمینی (ره) برای گرم نگه‌داشتن جبهه‌ها و لزوم جلوگیری از آسودگی دشمن در برخی مناطق با هدف‌های نظامی ـ سیاسی انجام گرفت، به میزان بسیاری مؤثر واقع شد و ابتکار عمل در جبهه خودی و انفعال دشمن همچنان حفظ شد و در سایه این عملیاتها، فرماندهان نظامی توانستند طراحی و آماده سازی یکی از بی‌نظیرترین و موفق‌ترین عملیات‌های هشت سال دفاع مقدس را که همان والفجر 8 و تسخیر «شبه جزیره» فاو بود را اجرا کنند.

  

لینک: بیستمین سالگرد فتح غرورآفرین فاو در«والفجر ‌٨» 

 عملیات والفجر 8 (فتح فاو) 


مروری بر عملیات والفجر 2 از زبان مدیرکل بنیاد


حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان‌غربی


لشکر 64 پیاده‌ ارومیه با هدایت قرارگاه عملیاتی شمال غرب و تیپ ویژه شهدا به فرماندهی شهید سردار محمود کاوه نقش بسیار بارزی در عملیات والفجر 2 داشت.

سرهنگ روضه‌ای، مدیرکل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس آذربایجان‌غربی در خصوص عملیات والفجر 2 گفت‌وگو می کرد، با بیان این مطلب گفت: این عملیات با هدف خارج کردن شهرهای کردنشین میهن اسلامی از زیر آتش دشمن،‌ آزادسازی ارتفاعات مهم منطقه، مسدود کردن راه ضدانقلاب و تصرف پادگان حاج عمران در ساعت یک بامداد 29/4/1362 در منطقه عملیاتی حاج عمران با رمز (یاالله، یاالله، یا الله) شروع شد و 30 روز به طول انجامید.

وی در خصوص نیروهای عمل کننده در این عملیات اظهار داشت: ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ‌نیروی مقاومت بسیج، جهاد سازندگی، عشایر منطقه، ناجا (ژاندارمری سابق) و تیپ ویژه شهدا و لشگر امام حسین (ع) قرارگاه حمزه سیدالشهدا نیروهای عمل کننده در این عملیات بودند.

سرهنگ روضه‌ای آزادسازی ارتفاعات مهم آزادی (کینگ) ‌2570، ارتفاعات سرسول و گردمند (2519)، پادگان سوق‌الجیشی حاج عمران و ارتفاعات گردیکو و ارتفاع کدو، مناطق چومان مصطفی و گلاله را از نتایج عملیات والفجر 2 عنوان کرد.

سرهنگ روضه‌ای گفت: 5 فرورند هواپیما، ده فروند هلی‌کوپتر، 40 دستگاه تانک و نفربر از جمله تجهیزات منهدم شده دشمن بود و از قرارگاه تیپ 91 که مامور حفظ پادگان حاج عمران و منطقه بود مدارک و اسناد حاوی اطلاعات ذی قیمت نظامی به همراه کالک‌های عملیاتی و نقشه‌های طبقه‌بندی شده مناطق استحفاظی سایر یگان‌های دشمن به دست رزمندگان جمهوری اسلامی ایران افتاد.

وی تعداد کشته و زخمی‌های دشمن در این عملیات را چهار هزار نفر عنوان کرد و افزود: در این عملیات همچنین 200 نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند.

سرهنگ روضه‌ای،‌‌20 دستگاه تانک و نفربر، 12 قبضه انواع مختلف توپ صحرایی، 50دستگاه خودرو نظامی، 35 دستگاه خودرو مهندسی، صدها قبضه انواع سلاح سبک و نیمه سنگین از جمله تیربار و خمپاره‌انداز از مهمترین غنائم به دست آمده در این عملیات به شمار می‌روند.

لینک :

 عملیات زمینی

نگاهی به عملیات محدود عاشورا از جبهه های غرب تا جنوب ایران


  

در اواخر مرداد 1364 و در آستانه برگزاری چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران ضد انقلابیون و نیروهای مزدور بعث عراقی در جهت ایجاد تنش در مناطق مرزی و مرکزی ایران دست به یکسری تحرکات نظامی زدند که نیروهای سپاه پاسداران با کمک پیشمرگان کرد مسلمان عملیات محدود عاشورا را با هدف سرکوبی نیروهای مزدور بعثی و ضد انقلاب در کردستان و در منطقه فکه در جبهه های جنوب انجام دادند.

با هدف سرکوبی ضد انقلاب و مزدوران رژیم بعث عراق توسط سپاه پاسداران انجام گرفت . در این عملیات ضمن کشته شدن 50 تن از نیروهای دشمن صدها نفر نیز زخمی شدند و تعدادی به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند.

در ادامه سلسله عملیات های محدود «عملیات عاشورای 2» در ساعت 2 بامداد 24 مرداد 1364 با رمز مبارک « یا مهدی ادرکنی(عج)» در منطقه چنگوله در جنوب مهران به وقوع پیوست. نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این عملیات موفق شدند ضمن تصرف تپه دوقلو و ارتفاع 145 چندین دستگاه خودرو و تجهیزات نظامی دشمن را منهدم کنند. در این عملیات گردان 1 و 2 از تیپ 114 لشکر 35 دشمن بعثی منهدم شد و بیش از 500 نفر زخمی و کشته شدند و 10 نفر نیز به اسارت نیروهای اسلام در آمدند.

در آستانه برگزاری چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران،«عملیات عاشورای 3» با رمز مبارک «یا سید الشهداء(ع)» در ساعت 2 بامداد 25 مرداد 1364و با هدف انهدام یگانهای دشمن در منطقه عملیاتی شمال فکه توسط نیروهای سپاه پاسداران انجام گرفت.

در این نبرد رزمندگان تیپ 10 سیدالشهداء با پاک سازی 14 کیلومتر مربع از منطقه فکه موفق به انهدام 2 پل ارتباطی مهم ،2 دستگاه تانک و 11 انبار مهمات، چندین دستگاه خودرو و مقادیر زیادی ادوات و تجهیزات مهندسی دشمن بعثی شدند. همچنین گردان 1 و 2 از تیپ 108 لشکر 16 دشمن منهدم و بیش از 600نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده و 35 نفر نیز اسیر شدند. مقادیر زیادی سلاح سبک و سنگین و چندین دستگاه خمپاره انداز و مقداری تجهیزات لجستیکی و مخابراتی نیز به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.

عملیات " عاشورای 4 " در ساعت 2 بامداد اول آبان 1364، با هدف انهدام نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی غرب دریاچه ام النعاج ، در هورالهویزه توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در محدوده ای به وسعت 110 کیلومتر مربع انجام شد. این عملیات به آزاد سازی 64 پایگاه و 7 آبراه، انهدام یک فروند هواپیمای پی سی هفت و بیش از 100 قایق، غنیمت گرفتن 25 قایق و دهها سلاح جنگی، انجامید. همچنین سه گروهان از گردان پنج تیپ 117 سپاه چهارم ، گروهان نیروی مخصوص اطلاعاتی «فرسان الهور» و چندین مقر نظامی دشمن منهدم شد و بیش از 340 نفر نیروی بعثی کشته و زخمی و 76 نفر اسیر شدند.




سالروز عملیات نصر 8


موفقیت کامل ایران، واکنش رسانه‌های خارجی

به گزارش سرویس فرهنگ و حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،درگیری نظامی در خلیج‌فارس که موجب تشدید حملات عراق به نفت‌کش‌ها و مقابله به مثل ایران و نیز حضور نظامی امریکا شده بود، باعث توجه بیشتر فرماندهی سپاه به آن جبهه شد.حدودا، از تیرماه سال 1366 با دخالت امریکا، جنگ ایران و عراق به طور محدود، جنبه بین‌المللی به خود گرفت.

اسکورت نفت‌کش‌های کویتی با ناوهای ایالات متحده و فشار بیشتر بر روی ایران باعث شد که نیروی دریایی سپاه در خلیج‌فارس فعال شود و این روند که با حمله امریکا به چاه‌های نفتی ایران، تعرض به کشتی‌ها و حمله موشکی ایران به کشتی‌های امریکایی همراه بود، حدود سه ماه به درازا کشید. پس از آن، بار دیگر فرماندهان سپاه توجه خود را به جبهه زمینی معطوف کرده و در راستای استراتژی عملیاتی شمال غرب، عملیات نصر 8 را به عنوان سرپل عملیات بزرگ زمستانی طرح‌ریزی کردند.


موقعیت منطقه:

ارتفاع گرده‌رش که عملیات نصر 8 بر روی آن انجام شد، در شمال سلیمانیه واقع شده است. قبل از این، در این منطقه عملیات‌های کربلای 10 و نصر 4 انجام شده بود. ارتفاعات بلند گوجار، قمیش، دولبشک، الاغلو، ویولان، گرده شیلان و نیز دشت هرمدان و تپه‌های چنکاوی اطراف این منطقه را در غرب، شمال غرب و جنوب فرا گرفته‌اند. رودخانه قلعه چولان، این منطقه را به دو بخش شرق و غرب تقسیم می‌کند که در آن، ارتفاعات گامو، آمدین، ژاژیله، اسپیدار، دوقلو، قشن، و گلان واقع شده‌اند.

در مجموع، کوهستانی بودن، محدودیت عقبه، نداشتن جاده (به ویژه در ارتفاع گرده‌رش) و سرما از جمله ویژگی‌های جغرافیایی منطقه عملیاتی به شمار می‌رفتند.

علاوه بر این، ارتفاع گرده‌رش مهم‌ترین ارتفاع این منطقه به شمار می‌رفت که برای ورود به زمین غرب رودخانة قلعه چولان، بایستی تصرف می‌شد تا انجام عملیات‌های بعدی میسر شود.


طرح مانور:

عملیات نصر 8 با هدف تصرف ارتفاع گرده‌رش تحت فرماندهی قرارگاه نجف به شرح زیر طرح‌ریزی شد:

-تصرف نیمه جنوبی ارتفاع 1418 ( قلّه دوم ) توسط لشکر 21امام‌رضا (ع)

-تصرف نیمه شمالی ارتفاع 1418 و تصرف ارتفاع 1391 ( قلّه سوم ) توسط لشکر57 حضرت ابوالفضل (ع).

-تصرف نیمه‌غربی ارتفاع 1426 ( قلّه اوّل ) توسط لشکر 11 امیرالمومنین (ع).

-تصرف نیمه‌شرقی ارتفاع1426( قلّه اوّل ) توسط تیپ12قائم (عج).

-تصرف ارتفاعات 1317 و 1348( قله چهارم ) توسط لشکر 155 ویژه شهدا .همچنین لشکرهای 7 ولیعصر (عج) ، 52 قدس و تیپ 35 امام‌حسن (ع) و تیپ مسلم‌بن‌عقیل به عنوان احتیاط قرارگاه در نظر گرفته شدند.


وضعیت دشمن:

مسئولیت منطقه عملیاتی به عهده سپاه یکم ارتش عراق بود؛ که با یگان‌های سازمانی و نیروهای جیش الشعبی از ارتفاع گرده‌رش حفاظت و دفاع می‌کرد. میزان حضور دشمن در منطقه، در این زمان عادی قلمداد می‌شد. و از آنجا که در اواخر پائیز و فصل زمستان، مطابق تجربه سال‌های گذشته، عملیات بزرگ ایران در جبهه جنوب انجام می‌شد،دشمن به تدریج نیروهای خود را به آن جبهه اعزام کرد. اما این نقل و انتقال کند انجام می‌شد. از این رو، برخلاف عملیات کربلای 10 که در اوایل بهار همین سال صورت گرفت، حضور دشمن در منطقه بیشتر و سازمان یافته‌تر بود.

علاوه بر این،علی رغم اهتمام وافر قرارگاه نجف نسبت به رعایت غافلگیری و اعمال حفاظت عملیاتی، به دلیل حضور دشمن روی ارتفاع گامو و ارتفاع قمیش، اقدامات و نقل و انتقال یگان‌های خودی در معرض دید نیروهای عراقی قرار داشت و به همین دلیل، دشمن به طور نسبی هوشیار بود. این وضع به طور خاص چند روز قبل از شروع عملیات، تشدید شد و نیروهای در خط دشمن به حفر کانال، احداث سنگر، افزایش موانع مصنوعی و فعالیت کمین پرداختند. عراقی‌ها، همچنین، نیروهای یگان‌های مستقر در ارتفاع گرده‌رش، را افزایش دادند.


شرح عملیات:

عملیات نصر 8در ساعت  1:16بامداد 29 آبان 1366   با رمز یا محمدبن‌عبدالله ادرکنی، ادرکنی، ادرکنی، آغاز شد. به منظور تک هم آهنگ به مواضع دشمن، یگان‌ها با پنج تا هشت ساعت راه‌پیمایی، زیر مواضع دشمن استقرار یافتند، بدین ترتیب، با فرمان حمله، یگان‌های عمل کننده به طور هماهنگ و هم زمان حمله را شروع کردند و پس از یک ساعت، موفق شدند هدف‌های خود را بر روی قله‌های 1426، 1418، 1391 و همچنین، قرارگاه تاکتیکی تیپ 39 و مقر گردان 1 این تیپ را تصرف کنند. در این میان، تنها مقر گردان 2 تیپ 39 در ادامه یال شمال گرده‌رش پاک‌سازی نشد.با آغاز عملیات، مهندسی قرارگاه نجف نیز اقدام به احداث جاده از پاسگاه پلیس به سمت رودخانه قلعه‌چولان و احداث پل لوله‌ای روی این رودخانه کرد.

از ساعت 5 صبح، دشمن با عناصر باقی‌مانده از تیپ 39 به لشکر 57 ابوالفضل (ع) پاتک کرد و با ادامه این فشار توانست این لشکر را 300 متر عقب بزند و به دلیل احساس خطر از این محور، به این لشکر ماموریت داده شد تا هنگام ورود نیروهای لشکر ویژه شهداء، در مقابل دشمن مقاومت کرده و منطقه را حفظ کند. لشکر ویژه شهداء نیز مأموریت داشت ادامة یال گرده‌رش را تصرف کند. از این رو، برای کمک و تقویت این یگان به توپخانه و ادوات دستور داده شد در آن محور اجرای آتش کنند. بدین ترتیب، ساعت 5 صبح به لشکر ویژه شهداء و لشکر 7 ولی‌عصر (عج) دستور داده شد که در پی ادامه ماموریت لشکر 57 و تقویت خط دفاعی لشکر 21 امام رضا (ع) وارد عمل شوند. در این حال، بار دیگر دشمن اوایل صبح پاتک کرد اما این بار سرکوب شد. پس از این حمله، تا ظهر روز اول، تحرک خاصی از دشمن مشاهده نشد اما بعد از ظهر چند فروند هواپیمای دشمن با قصد بمباران مواضع رزمندگان اسلام، اشتباهاً مواضع قوای خودشان را بمباران کردند.

در شب دوم، لشکر ویژه شهداء روی ادامه یال گرده‌رش، با یک گردان از لشکر 57 عبور کرده و آن را تصرف کرد.

عراقی‌ها پس از عقب‌نشینی از گرده‌رش، از روز سوم عملیات با تیپ‌های 31، 77 و 83 از دو محور به مواضع نیروهای خودی در میان قله‌های 2 و 3 و همچنین به قله 2 حمله کردند، اما رزمندگان اسلام آنها را عقب زدند.

از سوم آذر 1366، نیز نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق روی ارتفاع ویولان عملیات خود را آغاز کردند. در پی این اقدام، دشمن توجه خود را به آن محور معطوف کرد و موفق شد پس از چند روز درگیری اتحادیه را وادار به عقب‌نشینی کند. در مجموع عملیات نصر 8 پس از یک هفته با موفقیت کامل پایان یافت.


نقش هوانیروز در این عملیات:

به علت مسافت زیاد و شیب تند ارتفاعات گرده‌رش، تدارک یگان‌ها از راه زمینی بسیار دشوار بود، لذا با هماهنگی که از قبل شده بود یگان‌ها از شب عملیات وسایل مورد نیاز خود را در تورهای اسلینگ آماده کرده و از صبح عملیات هوانیروز به اسلینگ وسایل تدارکاتی یگان‌ها پرداخت و در روز اول عملیات هوانیروز 18 بار و در هر بار یک تن محموله را اسلینگ کردند و در روز دوم نیز 25 بار عملیات اسلینگ صورت پذیرفت.


نتایج عملیات:

رزمندگان اسلام در عملیات نصر 8، به طور صددرصد به هدفهای خود دست یافتند. در واقع، با تصرف ارتفاع گرده‌رش، یک سرپل مناسب و جاپای مطمئن در آن سوی رودخانه قلعه چولان، برای اقدامات بعدی به دست آمد. در این عملیات، دشمن متحمل تلفات نیروی انسانی و تجهیزات زیادی شد و200تن از آنها نیز به اسارت نیروهای خودی درآمدند. همچنین، تیپ‌های 39، 74، 77 و 83 و برخی یگان‌های دیگر دشمن آسیب دیدند. علاوه بر این، مقداری از سلاح، مهمات و تجهیزات دشمن نیز منهدم و یا به غنیمت گرفته شد.


واکنش مطبوعات جهان:

واکنش اکثر تحلیلگران نظامی سیاسی جهان، انجام عملیات در مناطق شمال‌غرب را فریب ارزیابی می‌کنند و معتقدند هدف اصلی ایران تصرف بصره است: ضمن اینکه اخبار خلیج فارس دیگر اخبارجنگ را تحت الشعاع قرار داده است:

روزنامه "میدل ایست اکونومیک دایجست" دراین باره نوشت: «نیروهای مسلح عراق درسرتاسر جبهه جنگ در آماده‌باش کامل به‌سر می‌برند. هدف احتمالی ایران شهر بصره خواهد بود که عراقی‌ها می‌کوشند بار دیگر تدابیر دفاعی پیش‌بینی شده را به‌کارگیرند. همچنین "ایندیپندنت" روزنامة دیگر لندن با اشاره به این نکته که عراق یک شبکه دیگر از مواضع دفاعی منطقه بصره ایجاد کرده است نوشت: «ایران به فشارهای مداوم رزمندگان خود مبنی‏بر ‏دست زدن به حملات پیاپی جهت درهم شکستن خطوط دفاعی عراقی‌ها تا عملی ساختن یک رسوخ پیروزمندانه، متکی خواهد بود. عکس‌های ماهواره‌ای نشان‌دهندة آمادگی گسترده ایرانی‌ها برای دست زدن به یک حمله جدید در جبهه جنوبی است.» این روزنامه همچنین درمقاله‌ای دیگر آورده است: «ایران حملات آزمایشی خود را در نقاط دیگر به‌عمل می‌آورد تا تعادل عراقی‌ها را به هم بزند. اما در واقع در اطراف بصره و در جبهه جنوبی است که نبرد واقعی صورت خواهد گرفت. هدف ایران بر آن است که جنوب عراق و بصره را از سایر نقاط عراق جداکند.»

منبع : سرویس فرهنگ و حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)