خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

در یادواره شهدای گردان انصارالرسول لشگر 27 محمدرسول‌الله (ص)


شهداء را نباید دست‌نیافتنی معرفی کنیم

یادواره‌ شهدای گردان انصارالرسول (ص) لشگر 27 محمدرسول‌الله (ص) برگزار شد.

به گزارش خبرنگار «فرهنگ و حماسه» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این یادواره که دیشب در حسینیه حضرت علی اصغر (ع) برگزار شد، حجت‌الاسلام والمسلمین تائب از جانبازان دوران دفاع مقدس گفت: ‌هدف از برگزاری این یادمانها، گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان و میثاق مجدد با آنهاست تا راهمان را گم نکنیم.

وی اظهار داشت:مسلمانان در طول تاریخ از دو زاویه ضرب خورده‌اند، یا دشمنان خود را نشناخته‌اند، یا امامشان را. اما در طول تاریخ فداکاریهای زیادی از سوی مسلمانان صورت گرفته است.

حجت الاسلام تائب ادامه داد: دشمنان همواره بر علیه ایران توطئه می‌کنند، اما بدانند که ایران از راهش منصرف نمی‌شود.

وی با محکوم کردن توهین به ساحت مقدس پیامیر اکرم (ص) و حمله تروریستی به حرمین شریفین گفت: آمریکا و کشورهای غربی از کاریکاتور توهین‌آمیز به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) حمایت کردند، اما همین ناشی‌گری آنها باعث اتحاد و اعتراض مسلمانان علیه آنها شد.

حجت الاسلام تائب افزود: وقتی آنها جو ایجاد شده از سوی مسلمانان بر علیه خود را نامناسب دیدند، با حمله به حرمین شریفین، قصد ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی را داشتند، اما باز هم موفق نشدند، چون این کار آنها وحدت بین شیعه و سنی در عراق را افزایش داد.

وی تصریح کرد: آمریکا در منجلاب عراق گرفتار شده است.

فتح‌الله نادری، از رزمندگان گردان انصارالرسول (ص) لشگر 27 محمد رسول‌الله (ص) در دوران دفاع مقدس نیز در این یادواره با بیان خاطراتی، گفت: نباید شهداء را طوری معرفی کنیم که دیگران خیال کنند دستیابی به آنها غیرممکن است. شهداء نیز مثل ما زندگی می‌کردند، اما آنها زندگی کردند تا زندگی کردن را به ما یاد بدهند.

گفتنی است: گردان انصارارسول (ص) لشگر 27 محمد رسول‌الله (ص) ماموریت‌ها و عملیات‌هایی در دوران دفاع مقدس انجام داد که در زیر به آنها اشاره می‌شود.

1- مسلم بن‌عقیل (ع) با رمز یا ابوالفضل‌العباس (ع) سومار- مهر 61

2- والفجر مقدماتی با رمز یا‌الله یا‌الله یا‌الله- فکه- چزابه- بهمن 61

3- والفجر یک با رمز یاالله یاالله یا لله، شمال فکه- فروردین 62

4- خیبر با رمز یا رسول‌الله (ص)، هورالهویزه- اسفند 62

5- بدر با رمز یا فاطمه‌الزهرا (س)، هورالهویزه- اسفند 63

6- پدافند خسروآباد، مهران- شهریور 64

7- والفجر 8 با رمز یازهرا (س)، فاو- بهمن 64

8- کربلای یک یا ابوالفضل العباس (ع) مهران- تیر 65

9- پدافند قلاویزان، مهران- آبان 65

10- کربلای 5 با رمز یا زهرا(س)، شملچه- دیماه 65

11- پدافند عملیات نصر 7 ( دوپازا) سردشت- مرداد 66

12- پدافند عملیات بیت‌المقدس2، شاخ شمیران- اسفند 66

13- بیت‌المقدس 7 با رمز یا اباعبدالله الحسین (ع)، شلمچه خرداد 63

14- غدیر با رمز محمد رسول‌الله (ص)، شملچه مرداد

عملیات کربلای10 ؛ نماد همبستگی ایران


 

در جهت سرکوبی رژیم بعث عراق


  

 بازتاب عملیات کربلای 10 

 شرح عملیات 

 هوشیاری دشمن در آستانه عملیات 

 استعداد و آرایش دشمن 

 طرح مانور 

 موقعیت منطقه 

اساسی‌ترین و ظریف‌ترین بُعد طرح‌ریزی عملیات کربلای 10، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود.

با این تدبیر، نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی می‌بایست از داخل خاک عراق (از پشت) و یگان‌های منظم نیز از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق به یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف می‌کردند.

عملیات کربلای 10 در جبهه شمال کردستان، از چنان طراحی فوق العاده ای برخوردار بود که آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده عالی جنگ، این عملیات را همانند نقشی که " فاو "، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا می‌کرد، تعبیر نمود.

 آنچه در پی می آید شرح کاملی از مراحل انجام «عملیات کربلای 10» است که به همت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ گرد آوری شده است.

 آغاز مرحله جدید جنگ در غرب کشور، با عملیات «کربلای 10» و «فتح 5» توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفت، گرچه این عملیات ها به منزله سرآغاز تحقق استراتژی عملیاتی جدید ایران بود، لیکن دو عملیات یاد شده در‌عین حال از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیرفته بود .

 بدین معنا که در خرداد سال 64، پس از عملیات بدر، وضعیت حاکم بر جنگ منتهی به پیدایش این نظریه شد که با یک عملیات منظم بزرگ، هرگز عراق از پا در نخواهد آمد، لذا بر این مسئله تأکید شد که با انجام دو عملیات به طور همزمان، می‌توان با تجزیه قوای دشمن، وضعیت جدیدی را به وجود آورد، لیکن فقدان امکانات و نیروی مورد نیاز مانع از اجرای آن بود.

در نتیجه چنین تدبیر شد که سپاه‌ پاسداران یک عملیات منظم و یک عملیات بزرگ نامنظم را به طور همزمان طرح‌ریزی و اجرا کند. بر‌پایه همین تدبیر، سپاه اقدام به تشکیل قرارگاه رمضان و گسترش ارتباط با معارضین کرد عراقی و سازماندهی و تجهیز آنها کرد.

علاوه بر ‌این، طی مباحثی که در این مرحله صورت گرفت، بر‌پایه تجارب حاصله در عملیات خیبر و بدر و با توجه به احتمال عدم موفقیت در عملیات واحد و از دست رفتن نتایج حاصل از زحمات یک ساله سپاه، همراه با امکانات و زمان، چنین پیش‌بینی شد که حداقل دو عملیات همزمان طرح‌ ریزی شود تا در صورت ناکامی در یک عملیات و یا بسته شدن راه‌ کارها، امکانات و نیرو در منطقه دیگر به کار‌گرفته شود.

 به همین دلیل در سال 65 چند عملیات طرح ریزی شد که «عملیات کربلای 10» و «فتح 5» از جمله آنها بود. به عبارت دیگر، عوامل مؤثر در گشایش جبهه جدید در منطقه غرب کشور که منجر به اجرای چندین عملیات شد و اولین آن کربلای 10 و فتح 5 نام گرفت، عبارت بود از :

1 -ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در آن .

2 -حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن .

3 -گشودن جبهه جدید برای دشمن در منطقه غرب کشور و تجزیه قوای آن .

4 -کاهش حساسیت دشمن نسبت به منطقه جنوب.

5 –گرفتن فرصت لازم از دشمن برای یافتن راهکارهای جدید در جبهه‌های جنوب.

علاوه بر آنکه اجرای عملیات در منطقه غرب کشور، انهدام برخی تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن را در پی داشت، حضور گسترده در این منطقه، نگرانی ناشی از فعالیت‌های ضد ‌انقلاب را در منطقه کاهش می داد و منجر به تأمین منطقه نیز می‌شد.

 

 

 موقعیت منطقه 

منطقه عمومی عملیات کربلای 10 در محور بانه - سردشت، از شمال به رودخانه مرزی گلاس، از جنوب به رودخانه آوسیویل ، از شرق به سورکوه و از غرب به ارتفاعات گرده ‌رش و سپس ارتفاعات عمومی آسوس منتهی می‌شد.

منطقه عملیاتی دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعب ‌العبور بود که به خاطر فقدان جاده، تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر می‌رسید. بلندترین کوه منطقه " گارو " نام دارد که به کلیه عارضه‌ها و مناطق اطراف دید و اشراف دارد . همچنین، علاوه بر روستاها و شهرک های متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانه‌ های مزبور در منطقه جریان دارند. به دلیل وجود درختان مرتفع در دامنه‌ی ارتفاعات، وضعیت برای اختفاء نیروهای پیاده و حتی تحرک و جابجایی آنها در روز کاملاً مناسب بود.

 طرح مانور 

منطقة انتخاب شده دارای چند ویژگی مهم بود که بر قوّت طرح تهیه شده، می‌افزود :

1 -کمبود استحکامات و موانع در زمین

 2-وسعت عرضی زمین

 3-آرایش دفاعی دشمن که در جهت عکس محور اصلی حمله قرار داشت

 4-حضور ضعیف دشمن با توجه به گستردگی زمین.

در طرح ‌ریزی عملیات که مبتنی بر الحاق با قرارگاه رمضان و نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق در داخل خاک عراق بود، چهار محور برای انجام آن پیش‌بینی شد :

1-ماووت

2-تپه‌های چنکاوی

 3-گوجار و قمیش

 4-بسن.

این محورها با عنوان تلاش پشتیبانی و فریب در طرح مانور گنجانده شده بودند. اساسی‌ترین و ظریف‌ ترین بُعد طرح‌ریزی عملیات، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود. با این تدبیر ـ که از جانب فرمانده سپاه، نوعی ابتکار جدید در جنگ عنوان شد ـ نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی می‌بایست از داخل خاک عراق (از پشت) و یگان‌های منظم نیز از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق به یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف می‌کردند.

 در مباحث مربوط به مانور، چهار موضوع بیش از همه مورد توجه بود :

 1-عبور از رودخانه قلعه چولان و الحاق محور منظم و محور نامنظم

 2-احداث جاده تا ارتفاع گلان و اتصال آن به جاده ماووت

 3-پشتیبانی و لجستیک یگان‌ها

 4-آمدن یگان‌های مرحله دوم برای ادامه عملیات.

  

در مجموع، چهار قرارگاه نجف، حمزه، بدر و رمضان برای عملیات در نظر گرفته شدند. قرارگاه نجف در محور ماووت، قرارگاه حمزه در شمال رودخانه گلاس، روی تپه‌های چنکاوی، قرارگاه بدر در محور بسن روی ارتفاعات کله گاوی، نم نم و در صورت امکان ارتفاع رُت و قرارگاه رمضان، در غرب رودخانه قلعه چولان روی ارتفاعات گوجار، قمیش، الاغلو، دولبشک وارد عمل می‌شدند. سازمان رزم سپاه برای انجام این عملیات، شامل هشت تیپ و شش لشکر بود. لشکر 9 بدر متشکل از (مجاهدین عراقی) نیز در احتیاط عملیات قرار داشت. افزون بر این، عملیات در دو مرحله انجام می‌شد.

 استعداد و آرایش دشمن 

گسترش دشمن در این منطقه بدین شکل بود که سپاه یکم با یگان های زیر در منطقه عمومی عملیات پدافند کرده بود :

لشکر 24 پیاده : از شاخ مندا تا ده هرزینه .

 لشکر 39 پیاده : از ده هرزینه تا انتهای گرده ‌رش و تنگه آوسیویل .

لشکر 34 پیاده : از تنگه آوسیویل تا بارانه .

لشکر 27 پیاده : از بارانه تا هانی‌قول .

یک لشکر با هویت نامشخص : از هانی ‌قول تا تمورژنان .

لشکر 36 پیاده : از تمورژنان تا سترمک .

نیروهای دشمن که در برابر نیروهای خودی آرایش گرفته بودند مجموعاً شامل لشکرهای 34 پیاده و 39 پیاده بودند.

 هوشیاری دشمن در آستانه عملیات 

میزان هوشیاری دشمن از جمله مسائلی بود که از ابتدا مورد توجه قرار داشت. در آغاز تصور می‌شد که به دلیل درگیر بودن دشمن در منطقه جنوب و حضور یگانهای سبک سپاه در منطقه و عدم پیش ‌بینی دشمن مبنی بر عبور نیروهای خودی از رودخانه گلاس، دشمن غافلگیر شده است. اما با تشدید اقدامات مهندسی به ویژه تلاش برای احداث جاده از گلان به کنار زلی و نیز نصب لوله‌های پل، دشمن اقداماتی انجام داد که نشانه هوشیاری اش بود از جمله:

1 -پرتاب گلوله‌های منوّر

2 -تقویت منطقه توسط یک الی دو گردان

3 -انتقال چند قبضه توپ به منطقه

4 -انتقال تانک روی ارتفاع گرده ‌رش و تقویت این منطقه

همچنین اجرای آتش روی پل زلی و اطراف روستای زلی به منظور مسدود‌ کردن جاده از جمله مسائلی بود که نشان می‌داد دشمن نسبت به جهت اصلی عملیات و برخی از محورها هوشیار شده است.

  

 شرح عملیات 

عملیات کربلای 10 در شامگاه 31 فروردین سال 1366 انجام شد. زمان حمله به دشمن در محورهای مختلف یکسان نبود، با آن که ساعت 2 نیمه شب برای آغاز عملیات معین شده بود، اما از ساعت 24:30 در محور بسن، ساعت 1:30 بامداد در محور قرارگاه نجف و با اندکی تفاوت در محورهای دیگر، عملیات شروع شد و تا ساعت 2 بامداد نیروها در تمام محورها ـ به جز محور چنکاوی (که به علت مسدود بودن گردنه سیر بر اثر برف سنگین، یگان عمل کننده نتوانست پای‌کار برسد) ـ به مواضع دشمن حمله کردند. قرارگاه رمضان نیز توانست روی ارتفاعات گوجار و الاغلو مستقر شده و موضعی را که دشمن در آنجا حضور جدی نداشت، تصرف کند.

بعد از ظهر روز اول، نیروهای عراقی با اجرای پاتک و پشتیبانی آتش، ارتفاع گلان را بازپس گرفتند اما پس از ساعتی عقب زده شدند.

در ادامه عملیات به تدریج در محور بسن، ژاژیله، چنکاوی و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تکمیلی صورت گرفت. مشکل اصلی، عدم وجود جاده برای توسعه عملیات، ورود یگان‌های مرحله دوم و پشتیبانی از نیروهای در خط بود. در این میان، جاده اهمیت بسیاری داشت. از این رو، تلاش زیادی برای احداث جاده به عمل آمد.

در محورهای گلان، ژاژیله، چنکاوی و بسن، مواضع تصرف شده میان رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن دست به دست می‌شد. به ویژه، ارتفاع گلان چند بار به دست نیروهای خودی و دشمن افتاد. این محورها هر کدام رویکرد خاصی را برای آینده در منطقه عملیاتی نشان می‌دادند که برای دشمن حساسیت برانگیز بود.

محور چنکاوی و ژاژیله نشان دهنده فلش الحاق با قرارگاه رمضان بود، و از طرف دیگر، ژاژیله و گلان مقدمه تصرف شهر ماووت به شمار می‌رفتند. محور بسن نیز حرکت به سمت چوارتا را نشان می‌داد.

در مرحله دوم عملیات، دو اقدام اساسی مدنظر قرار گرفت، اول: تکمیل ارتفاع گلان و پیشروی روی ارتفاع قشن. دوم: برقراری الحاق کامل با قرارگاه رمضان.

برای این منظور، یگان‌های مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند ضمن تکمیل ارتفاع گلان، بر روی ارتفاع قشن نیز پیشروی کنند، اما به دلیل کمبود نیرو و ضعف پشتیبانی، ادامه عملیات میسر نشد و پس از 10 روز، با تصرف اهداف مرحله اول، عملیات به پایان رسید.

  

 بازتاب عملیات کربلای 10 

اجرای عملیات در منطقه غرب کشور و همزمانی آن با عملیات فتح 5 از جمله مسائلی بود که مورد توجه خبرگزاری ها قرار گرفت. چنانکه فرستاده ویژه خبرگزاری فرانسه، پس از بازدید از ارتفاعات ماووت در خاک عراق، طی گزارشی به‌ نقل از تحلیلگران گفت:

«عملیات مزبور برای ایران این هدف را در پی‌ دارد که رقیب را در لحظه ‌ای که عملیات بسیار مهمتری در جنوب جریان دارد، در شمال سرگرم کند. »

هفته ‌نامه جینز دیفنس با توجه به گزارش های منتشره از سوی عراق مبنی بر خنثی‌سازی تهاجمات ایران نوشت:

«به‌ رغم ادعاهای عراق مبنی بر خنثی کردن این عملیات ( کربلای 10 ) به نظر می‌رسد که ایران توانسته است در شمال شرقی عراق، در آخرین عملیات رزمی خود به موفقیت برسد تا سی و چهار کیلومتر در داخل عمق خاک عراق پیشروی کند. »

تجزیه و تحلیل روزنامه ژاپنی کی‌زایب از عملیات کربلای 10 نیز قابل توجه است:

«این حملات نشانه عزم ایران برای ادامه جنگ بوده و تلاش هایی که گفته می‌شود به‌ منظور خاتمه‌ دادن به این جنگ انجام‌ گرفته، بی‌ثمر است. »

آقای هاشمی ، فرمانده عالی جنگ و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در تشریح عملیات و اهداف جمهوری‌‌ اسلامی از این عملیات اظهار داشت:

«در آینده خواهیم دید همانند نقشی که "فاو "، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا می‌کند، این منطقه چنین وضعی را در شمال جبهه در کردستان خواهد داشت. »

اظهارات آقای هاشمی بیانگر اهمیت عملیات و همچنین اهداف ایران در منطقه شمال غرب بود که سپاه ‌پاسداران بعدها در سلسله عملیات هایی از ماووت تا والفجر 10، به اجرای آن پرداخت .

سالروز آغازعملیات کربلای یک


آزادسازی مهران و پایانی بر استراتژی دفاع متحرک عراق

دفاع مقدس

به دنبال عملیات غافلگیرکننده والفجر 8 و تصرف شهر استراتژیک فاو توسط رزمندگان اسلام و به هم خوردن توازن سیاسی – نظامی به نفع جمهوری اسلامی، رژیم عراق شیوه‌ای جدید برگزید و درصدد فعال شدن در جبهه زمینی و موضع تهاجمی برآمد و این استراتژی را بعد از اشغال مهران، به استراتژی دفاع متحرک نامگذاری کرد.

به گزارش ایسنا ، به نقل از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، عراق می‌کوشید تا با ادامه عملیات‌های خود، نقاط دیگری را تصرف کند. ادامه چنین وضعیتی می‌توانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد. بر همین اساس، برای مقابله با حرکت جدید عراق، انجام عملیات برای آزادسازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید قرار گرفت.

این استراتژی بعد از بازپس گیری منطقه والفجر9 (منطقه چوارتا) که از تاریخ 16/12/64شروع شد، در تاریخ 27/04/65 با آزادسازی مهران به اوج خود رسید و با ضربه سختی که دشمن در جریان این آزادسازی متحمل شد، پایان یافت.

از هنگام شروع تهاجم جدید ارتش عراق، وحدت و همدلی نیروهای رزمنده ایرانی به شکل زیبایی جلوه گر شد و برادران ارتشی، سپاهی و بسیج مردمی پا به پای هم در مقابل تهاجم دشمن به مقاومتی دلیرانه دست زدند.


حمله عراق به مهران

ارتش عراق، ساعت یک بامداد27/2/65، در منطقه مهران دست به تهاجم زد و شهر و حومه آن و برخی از ارتفاعات منطقه را تصرف کرد. در این زمان واحدهای ارتشی، مرکب از 6گردان پیاده و 2 گردان زرهی، مسئولیت خطوط پدافندی را در این منطقه به عهده داشت و نیروهای سپاه نیز پشتیبانی از این منطقه را به طور کامل بر عهده نگرفته بود.


اهداف عملیات

بازپس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تامین کل منطقه.


منطقه عملیات

منطقه عملیاتی از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال به ارتفاعات نمه کلان کوچک، از غرب به امتداد غربی ارتفاعات قلاویزان و پاسگاه مرزی بهران‌آباد و از شرق به جاده مهران – دهلران منتهی می‌شد.

پس از اشغال مهران، استحکامات و موانع متعددی توسط دشمن ایجاد شد. در محور شمالی (جاده ایلام – مهران و باغ کشاورزی) هفت ردیف مین همراه با کانال و بیش از پنج ردیف سیم خاردار رشته‌ای وجود داشت. در محور میانی (حد فاصل رودخانه گاوی و جاده دهلران – مهران) به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات نسبتاً ضعیف بود. در محور جنوبی (ارتفاعات قلاویزان) سنگرهای کمین و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین وجود داشت.


استعداد دشمن

منطقه مورد نظر برای عملیات، تحت مسئولیت لشکر 17 زرهی از سپاه دوم عراق بود. حفظ پدافندی این لشکر از رودخانه کنجاپنجم به سمت میان کوه امتداد می یافت. علاوه بر یگانهای سازمانی این لشکر (تیپ‌های 70 زرهی، 59 زرهی و 705 پیاده) یگان‌های زیر نیز تحت امر آن بودند:

- تیپ‌های 433 ، 417 و 425 پیاده.

- تیپ 1 کماندویی و گردان کماندو لشکر 40 پیاده.

با شروع عملیات، یگان‌های زیر نیز وارد منطقه شدند:

- تیپ 1 مکانیزه، 4 و 5 پیاده، 3 نیروی مخصوص، 2 و 10 زرهی از گارد ریاست جمهوری.

- تیپ‌های  71 ، 72 و 3  پیاده از لشکر 35 پیاده.

- تیپ‌های 501 ، 113 ، 95، 118 و 108 پیاده.

-تیپ 24 مکانیزه.

- تیپ‌های 2 ، 3 و 5  کماندو، گردان کماندویی لشکر 20 پیاده و گردان کماندویی لشکر 2 پیاده.

- تیپ 65 نیروی مخصوص.

- گردان‌های 763 ، 110 ، 15، 766 ، 217 ، 238، 53 ، 247  و 489  توپخانه.


قوای خودی

قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

- لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با 7 گردان پیاده به علاوه گردان تانک.

- لشکر 17علی ابن‌ابی طالب (ع) با 3 گردان پیاده به علاوه 1 گروهان تانک.

- لشکر 5 نصر با 3 گردان پیاده.

- لشکر 25 کربلا با 4 گردان پیاده به علاوه 1 گردان تانک.

- لشکر 10 سیدالشهدا (ع) با 3 گردان پیاده.

- لشکر 41 ثارالله (ع) با 4 گردان پیاده به علاوه گردان تانک.

- تیپ مستقل 21 امام رضا (ع) با 2 گردان پیاده.

- تیپ مستقل 15 امام حسن (ع) با 5 گردان پیاده.

- تیپ مستقل 662 بیت المقدس با 2 گردان پیاده .

- گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار با 1 گروهان تانک.

- 2 گردان توپخانه سپاه به علاوه 4 گردان توپخانه ارتش.


طرح عملیات

تلاش اصلی بر انجام عملیات از محور ارتفاعات قلاویزان و یال های آن تا رودخانه گاوی در نظر گرفته شد. بر همین اساس، عملیات در سه مرحله به ترتیب زیر طراحی گردید:

- مرحله اول: تامین ارتفاعات قلاویزان ایران تا روستای امام زاده سید حسن.

- مرحله دوم: تامین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار مگ سوخته و در امتداد آن، تامین روستاهای بهین، بهروزان و هرمزآباد

- مرحله سوم: تصرف خاکریز عملیات والفجر 3 ، که روستای فرخ آباد تا زیر ارتفاعات 223 قلاویزان داشت و در نتیجه مهران در این مرحله تامین گردید.


شرح عملیات

مرحله اول عملیات در ساعت 22:30 روز9/4/65 با رمز یا ابا الفضل العباس، ادرکنی آغاز شد و نیروهای خودی در اغلب محورها خطوط دشمن را شکسته و تا قبل از روشنایی صبح ضمن انهدام بیش از 10 گردان پیاده عراق، اهداف مرحله اول و قسمتی از مرحله دوم عملیات را به تصرف درآوردند.

ساعاتی بعد، دشمن با به کارگیری نیروهای احتیاط خود به محور امامزاده سید حسن پاتک کرد که با مقابله قوای خودی خنثی شد. سپس، یگان‌های خودی با مشاهده از هم گسیختگی نیروهای دشمن، عملیات را بدون وقفه ادامه دادند.

در شب دوم، کلیه یگان‌های عمل کننده ضمن پیشروی در باقی مانده محدوده مرحله دوم عملیات، تا قبل از روشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار مگ سوخته – را کاملا تامین کرده و مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تامین کردند.

از آغاز روز دوم (11/4/65 ) عملیات در کلیه محورها ادامه یافت و نیروهای رزمنده ضمن به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای دشمن، به باغ کشاورزی وارد شدند و سپس در حدود ساعت 12 این روز نیز شهر مهران آزاد شد.

ساعت شش صبح روز سوم، دو تیپ گارد ریاست جمهوری به ارتفاع 210 پاتک کرد و پس از یک درگیری سخت ارتفاع مذکور را تصرف کرد. به همین خاطر، نیروهای خودی مستقر در این منطقه حدود 200 متر عقب آمدند.

در ادامه عملیات، رزمندگان از محورهای قلعه کهنه و فرخ‌آباد به طرف تپه‌های غلامی و پاسگاه دراجی حرکت کرده، ضمن پاکسازی کامل منطقه، تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.

در جریان مرحله چهارم عملیات که از ساعت 24 روز 12/4/65 آغاز شد، با ورود قوای خودی به روستای فیروزآباد، دشمن عقب‌نشینی کرد. سپس خاکریزی از فیروزآباد تا یال‌های ارتفاعات قلاویزان احداث کردند. درگیری، همچنان در اطراف ارتفاعات 223 ادامه داشت و دشمن، فشاری قابل ملاحظه در نقاط مختلف وارد کرده، تنها ارتفاعات فوق را در تصرف خود نگه داشته بود. حدود ساعت 7 صبح روز چهارم (13/4/65 ) پاتک شدید دشمن روی ارتفاعات قلعه آویزان – به منظور تصرف قله 200 – شروع شد؛ لیکن با مقاومت و حملات پی در پی قوای خودی، این پاتک شکست خورد.

در روز پنجم، ارتفاع 210 مجددا به تصرف نیروی خودی درآمد و در سحرگاه روز ششم نیز رزمندگان در مرحله پنجم عملیات با حمله به ارتفاع 223 ، ضمن تامین اهداف تعیین شده، قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را به تصرف درآوردند.

در تاریخ18/4/65 ، علاوه بر تصرف باقی مانده یال‌های غربی ارتفاع 223 ، قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه عراق منهدم و فرمانده آن به همراه تعدادی دیگر اسیر شد.


ارزیابی عملیات کربلای 1

عملیات موفق کربلای یک، پایانی بود بر استراتژی دفاع متحرک عراق و نیز نقطه شروع امیدوار کننده ای برای نیروهای خودی جهت انجام عملیات محدود ایذایی.

منفعل کردن سیاست تهاجمی عراق، هدف عمده ای بود که نیروها به خوبی توانستند به آن دست یابند.

سرعت عمل، اعتقاد یگان ها، حفاظت عملیات، فریب دشمن، تناسب نیروها با طرح عملیات، انجام کارهای مهندسی لازم و ... از جمله عوامل بارز و موثر در این عملیات بود.


نتایج عملیات

طی این عملیات، منطقه‌ای به وسعت 175 کیلومترمربع از خاک ایران و نیز عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران – مهران – ایران ، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین و نیز دو پاسگاه مرزی آزاد شد. هم چنین عقبه‌های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیررس قوای خودی قرار گرفت.

در این عملیات، 1210 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند.

لینک:

 

هنر مردان خدا

چرا بعد از فتح خرمشهر جنگ تداوم یافت؟


محسن رضایی

ما در جنگ در حقیقت دو مقطع زمانی خاص داشتیم. مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود. مسئوولان رسمی و سیاسی کشور معتقد به ادامه جنگ برای کسب پیروزی و  پایان جنگ از طریق دیپلماسی بودند که این با استراتژی بلافاصله پس از آزاد سازی خرمشهر آغاز شد. در جلسه­ای که خدمت امام تشکیل شد، در جلسه شورای عالی دفاع در محضر امام که آقایان حاج احمد خمینی، میر حسین موسوی، موسوی اردبیلی، ولایتی و مقام معظم رهبری- که آن زمان رییس جمهور بودند- حضور داشتند. آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که ما باید از مرزهای بین­المللی عبور کنیم  تا اگر خواستیم جنگ را تمام کنیم یک چیزی در دست داشته باشیم که بتوان درمیز مذاکره از آن استفاده کنیم. آقای ظهیر نژاد هم استدلال کردند مرزهای جنوب قابل دفاع نیستند و باید به مانعی طبیعی مثل اروندرود تکیه کنیم و با تکیه بر آن بتوان دفاع کرد. این دو استدلال ارایه و من و دیگر دوستان هم در بعد سیاسی و نظامی از آن دو حمایت کردیم. لذا عملا استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد. یعنی انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر قرار شد عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی عملیات و جنگ هدف نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود. با این استراتژی همه مسئوولان سیاسی و نظامی موافقت کردند ولی حاج احمد آقا مخالف بودند و می­گفتند: باید سر مرز بمانیم و امام هم سئوال کردند، چرا باید از مرز عبور کنید.

حرف آقای هاشمی همان استراتژی سیاسی بود که پس از آزاد سازی خرمشهر در دستور کار دولت و مسئولان تا پایان جنگ به آن عمل می­شد. اتفاقا آنچه که به آن عمل نشد استراتژی پیشنهادی فرماندهان سپاه بود که پس از رمضان به مسئوولان ارایه می­شد.

امام هم در این مساله ابهام داشت که چرا می­خواهیم از مرزهای بین المللی عبور کنیم اما پس از شنیدن استدلال ها گفتند: "من یک هفته فکر می­کنم سپس پاسخ می­دهم." یک هفته بعد احمد آقا تماس گرفت و نظر موافق امام را اعلام کردند و در پی آن عملیات رمضان طراحی شد و هدف آن پیشروی نیروهای ما تا کنار اروندرود بود تا قسمتی از خاک عراق در اختیار ما قرار بگیرد.  بنابراین همه با استراتژی سیاسی، پس از آزاد سازی خرمشهر موافق بودند و دیگر استراتژی نظامی مطرح نبود. یعنی عملیات رمضان تنها یک عملیات بود. در حالی که در استراتژی نظامی یک عملیات طراحی نمی­کنید، بلکه تعداد زیادی عملیات طراحی می­کنند که پی­درپی صورت می­گیرد تا برسند به هدف اصلی. اما دراستراتژی سیاسی عملیات­ها سلسله­وار نیست بلکه عملیات صورت می­گیرد تا از طریق دیپلماسی جنگ به پایان برسد.  تا پیش از آزادسازی خرمشهر استراتژی نظامی مطرح بود تا همه سرزمین­های ایران آزاد شود. لذا چهارده عملیات درتابستان سال 1360 طراحی شد که یکی پس از دیگری تا آزاد سازی خرمشهر انجام شد اما پس از آزادی خرمشهر استراتژی ایران تغییر یافت.

انجام عملیات جداگانه

ما در انجام عملیات­ها مشکلاتی داشتیم و مسایلی بود که اجازه نمی­داد ما به موفقیت دست پیدا کنیم در بعد اول تلاش زیادی شد که استراتژی سیاسی تغییر یابد ولی مسئوولان سیاسی کشور نپذیرفتند و می­گفتند که امکانات و بودجه مورد نیاز تغییر استراتژی را نداریم. لذا عملا استراتژی نظامی که شعار آن جنگ جنگ تا سقوط صدام و رفع فتنه از عالم در شعار باقی ماند و دلیل آن این بود که مسئوولان سیاسی و اقتصادی می­گفتند ما قدرت برنامه ریزی برای تحقق این استراتژی را نداریم. درحالی که این استراتژی نظامی خواسته امام و رزمندگان بود. لذا تغییر اساسی در جنگ حاصل نشد و پس از اینکه فرماندهان از تصویب استراتژی نظامی ناامید شدند، تلاش شد که استراتژی سیاسی با همه نواقص آن به موفقیت­هایی برسد لذا استراتژی سیاسی ادامه پیدا کرد با این تفاوت که پاسدارها گفتند حال که اجازه نمی­دهید استراتژی نظامی طراحی و برنامه­ریزی شود، اجازه بدهید سپاه جدا از ارتش عمل کند و تغییری در مدیریت جبهه ایجاد شد. این تغییر مدیریت عملیات منجر به پیروزی­های فاو، کربلای 5 درشلمچه و حلبچه با مدیریت سپاه شد و این پیروزی­ها منجر به قطعنامه 598 شد.

با وجود اینکه شعار «جنگ جنگ تا سقوط صدام» داده می­شد، ولی عملا  راهی غیر از این طی شد. با اینکه استراتژی نظامی طرح شد ولی برنامه ریزی نشد و در حد یک شعار باقی ماند. بر اساس استراتژی سیاسی، آقای هاشمی می­گفت: بروید فاو را بگیرید تا جنگ را تمام کنیم. درکربلای 5 هم گفتند بروید شلمچه را بگیرید و به بصره نزدیک شوید، ما جنگ را تمام می­کنیم. یعنی ما همیشه عملیات می­کردیم برای پایان دادن به جنگ و جنگ عملا  در 5 سال آخر دچار روزمرگی شده بود. علت روزمرگی آن این بود که عملیات­ها در خدمت سیاست قرار گرفته بود. یعنی پس از آزادسازی خرمشهر، سیاست بود که عملیات­ها را طراحی می­کرد. تنها زمانی که از سپاه خواستند طرحی را برای استراتژی نظامی بدهد درسال­های پایانی جنگ بود که ارتش عراق حملاتی را آغاز کرده بود و سپاه هم اعلام کرد که برای تغییر استراتژی سیاسی به نظامی باید امکاناتی فراهم شود که بتوان بغداد را فتح و جنگ را تمام کرد. وقتی این نامه به آقای هاشمی نوشته شد، ایشان نامه را پیش امام بردند و گفتند سپاه این امکانات را می­خواهند و وزرای اقتصادی هم گفته اند این امکانات را نداریم. درحقیقت مشکلی که باید سیاسیون حل می­کردند را به میدان امام انداختن و نتیجه آن پذیرش قطعنامه 598 بود.

تداوم جنگ تا ...

مردم حق دارند بدانند چرا پس از آزادسازی خرمشهر عملیات­ها تداوم پیدا می­کرد در حالی که در استراتژی سیاسی تنها هدف پیروزی دریک عملیات برای پایان جنگ و استفاده از ابزار دیپلماسی بود. دو عامل دراینجا دخالت دارد یکی اینکه عراق و آمریکا و کشورهای عربی و غربی دست ایران را خوانده بودند و لذا در مواجهه با سیاست مداران ما می­دانستند که قضیه چیست، هرچند امام می­گفتند: " ما جنگ را تا دفع فتنه ادامه می­دهیم" اما آنها می­دانستند این حرف امام و رزمنده­هاست که درحد یک شعار است. آنچه که آنها در عمل می­دیدند«جنگ جنگ تا یک عملیات» بود. یعنی دشمن می­دانست جنگ جنگ تا پیروزی مطرح نیست بلکه جنگ جنگ تا یک پیروزی هدف است.

دنیا دست سیاستمداران ایران را خوانده بود.  با اینکه سیاستمداران هم شعار امام را تکرار می­کردند اما دنیا با شعارها کار ندارد. حرف­های پشت صحنه سیاست و رفتار سیاستمداران ملاک است. خیلی زود دنیا متوجه شد که ایران جنگ جنگ تا یک پیروزی را می­خواهد. مساله دیگر اینکه دیپلماسی ایران نمی­توانست ازهمان موفقیت­های نظامی استفاده کند و مدیریت دیپلماسی باید بسیار قوی­تر عمل می­کرد. ضمن اینکه واقعیت این است که ما در دنیا یار زیادی نداشتیم ما اتحادهای سیاسی جدی در دنیا نداشتیم که بتوانیم از آرای آنها درسازمان ملل استفاده کنیم.

تا پیش از قطعنامه تنها پیشنهادی که به ایران شد آتش بس بود؛ آتش بس هم یعنی جنگ نیمه تمام.  یعنی طرفین در هر نقطه­ای هستند بمانند و مذاکره کنند.  مذاکرات می­توانست 30 تا 40 سال ادامه یابد و در این مدت ایران و عراق آماده آغاز جنگ باشند. این یک گزینه بود. گزینه دیگر این بود که ایران استراتژی سیاسی را در پیش بگیرد یعنی درپی عملیات به صلح دست یابد.  گزینه سوم این بود که ایران با استراتژی نظامی تا سقوط صدام حرکت کند که یا به سقوط صدام منجر می­شد یا دستیابی به یک پیروزی بزرگ.  در حقیقت این گزینه پس از آزاد سازی خرمشهر پیش روی ایران بود. آن چیزی که به آن عمل شد استراتژی دوم بود یعنی انجام یک عملیات برای کسب امتیازات سیاسی، این عملیات­ها منجر شد که ایران بتواند 598 را از دنیا بگیرد. در 598 برای نخستین بار پیشنهاد صلح و یک­سری امتیازات به ایران داده شد. از جمله بازگشت به مرزهای بین­الملل،  تعیین و پرداخت خسارت، کمیته تعیین متجاوز که از دستاوردهای قرارداد 598 است و در آن حداقل امتیازاتی به ایران داده شد. هر چند اهداف ایده­آل استراتژی سیاسی و نظامی در 598 تامین نشد.

 این با آنچه که امام و رزمنده­­ها می­خواستند خیلی فاصله داشت ولی در مقام پیروزی برای یک کشور جهان سوم بود. البته به خاطر ابهامات و دوپهلو بودن برخی کلمات 598 چند ماهی در پذیرش آن تاخیر افتاد.

بحث معروف نظامیان و سیاسیون

بحث معروفی  بین فرماندهان و آقای هاشمی بود. فرماندهان به ویژه پس ازعملیات خیبر می­گفتند این استراتژی سیاسی نتیجه­ای ندارد و اجازه بدهید برنامه­ای برای استراتژی نظامی تهیه و جنگ را تمام کنیم. هیچ­گاه مسئوولان سیاسی و آقای هاشمی این را نپذیرفتند. یک روز آقای هاشمی گفتند ما حتی نمی­توانیم بند پوتین سربازان و بسیجی­ها را فراهم کنیم. این تعبیر بیانگر این بود که هیچ­گاه به استراتژی نظامی فرماندهان نظامی توجهی نشد و همیشه می­گفتند توان اقتصادی حمایت از این استراتژی را نداریم و اقتصاد کشور تحمل این استراتژی را ندارد.

بعد از عملیات رمضان همیشه پیشنهادات فرماندهان را اگر­چه برای انجام یک عملیات می­پذیرفتند ولی برای پایان دادن به جنگ رد می­کردند. تنها موقعی که راضی شدند، در اواخر جنگ بود؛ زمانی که دیدند استراتژی سیاسی با شکست مواجه شده است ولو 598 هم دستاورد عملیات فاو و کربلای 5 بود. ولی آنها احساس می­کردند همین 598 هم عملی نباشد. در این موقع ازما پرسیدند برای پایان دادن جنگ چه می­خواهید. آن زمان سپاه نامه­ای را برای آقای هاشمی – نه امام – تنظیم کرد زیرا امکانات کشور در اختیار مسئوولان سیاسی کشور بود. دراین نامه برای پیروزی درجنگ امکاناتی خواسته شده بود. آقای هاشمی هم این نامه هم چند نامه دیگر از جمله نامه آقای خاتمی - وزیر ارشاد وقت- ، نامه میرحسین موسوی به عنوان مسئوول دولت، و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد. گفته بود که نظامیان این گونه می­گویند و مسئوولان سیاسی و اقتصادی هم می­گویند پول نداریم. شما تکلیف را روشن کنید وامام هم با پذیرش قطعنامه موافقت کردند. این مسایل بسیار مهم است و شاید مهمترین مقطع انقلاب است که باید درک و تحلیل شود تا ما را با برخی مواضع امام و رزمندگان آشنا می­کند، زیرا امام از اول با جنگ مخالف بودند و در تمام دوران جنگ هم صادقانه با مردم سخن گفتند و از رزمندگان حمایت کردند.

ادعای اینکه امام از جنگ با صدام بدش نمی آمد!

با توجه به شناخت دقیقی که من از نزدیک با حضور امام دارم و به ویژه اطلاعاتی که پیش از جنگ، آغاز جنگ و پایان جنگ دارم چنین ادعایی غیر دقیق است و شاید بتوان گفت منصافانه نیست. امام از نظر برخورد با دولتمردان دنیا، صدام را در انتهای لیست خود می­دانستند، جملات معروف امام درباره ملک حسین، ملک حسن و...  خیلی شدیدتر از اظهارات امام علیه صدام بود. ضمن اینکه در آن زمان آقای حسن البکر رئیس جمهور بود و صدام برای حمله به ایران مجبور شد حسن البکر را کنار بگذارد و هیچ­وقت امام صدام را در اندازه­ای نمی­دانست که به خاطر انتقام و تنبیه او کاری کند که منجر به جنگ شود. امام معمولا وقتی از پادشاهان و سران و تجمع منطقه نام می­بردند، منظورشان همه دولت­های منطقه غیر از عراق و سوریه بود. یعنی جاهایی که پادشاهی بود و این ادعا هیچ سندیت تاریخی ندارد و چنین مساله­ای در کلمات و گفتار امام وجود ندارد و من چنین ادعایی را قبول ندارم. مساله جنگ کاملا برنامه­ریزی شده بود و ترکیبی از فرصت­طلبی صدام و انتقام­کشی شیوخ منطقه و حمایت­های آمریکا دست به دست هم داد و جنگ را به عنوان جزیی از یک عملیات ضد انقلابی به ایران تحمیل کردند و این کاملا مستقل از نحوه برخورد ایران با دولت عراق است، لذا انگیزه شخصی علیه صدام نداشته بلکه به دلیل تحمیل جنگ به انقلاب اسلامی، امام او را مستحق تنبیه و خروج از ایران می­دانست.

فتح خرمشهر در آینه آمار


مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود که می‌تپید و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. آن زمانی که خرمشهر به اشغال متجاوزان در‌آمد و مردم مجبور شدند به سوی شط خرمشهر کوچ کنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهایی بود که جز در پازپس‌گیری شهر برآورده نمی‌شد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود. رزمندگانمان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر تانکهای شیطان تکه تکه شد .

با آغاز عملیات بیت‌المقدس، رادیوی رژیم بعثی، می‌کوشید با تبلیغات کاذب خود، حضور نیروهای عراق را در خرمشهر کسترده اعلام کند تا با این ترفند باعث تضعیف روحیه رزمندگان اسلام شود، ولی از آنجا که "فتح و پیروزی جز در سایه اتکا به خداوند متعال و طلب یاری او میسر نمی‌شود با همت و رشادت رزمندگان اسلام و امدادهای غیبی، خرمشهر آزاد شد و نیروهای دلاور ایران توانستند پس از 48 ساعت از شروع محاصره تا فتح کامل شهر، اذان ظهر سوم خرداد 61 را در مسجد جامع خرمشهر سر دهند و اینگونه بود که با به شهادت رسیدن پاکترین انسانها شهر خرمشهر (خونین شهر) آزاد شدویاد وخاطره آن شهیدان ودلاوریهای آنها تا ابد جاودانه ماند.

رمز عملیات : یا علی بن ابیطالب (ع)

هدف عملیات : آزاد سازی خرمشهر ، پادگان حمید ، هویزه، جفیر وحسینیه

منطقه عملیاتی : غرب کارون ، جنوب غربی اهواز وشمال خرمشهر

تاریخ شروع : ساعت 30 دقیقه بامداد 10/2/61

مدت عملیات : 25 روز طی 3 مرحله

وسعت منطقه عملیاتی : 6000 کیلومتر مربع

نتایج عملیات

مناطق وتأسیسات آزاد شده :

• آزادی شهر بندری خرمشهر وشهر هویزه وپادگان حمید

• جاده مهم وتدارکاتی اهواز _ خرمشهر _ کرخه نور

• جاده سوسنگرد _ هویزه

• خارج شدن بخش وسیعی از جنوب میهن اسلامی از زیر آتش دشمن

• تصرف وتأمین 8 پاسگاه مرزی

تجهیزات منهدم شده دشمن :

• 285 دستگاه تانک ونفربر

• دهها انبار مهمات

• 40 فروند هواپیما

• 2 فروند هلیکوپتر

• چندین دستگاه لودروماشین آلات مهندسی

• 500 دستگاه خودرو

• دهها قبضه توپسبک وسنگین

• مقدار زیادی از انواع تیر بار وسلاحهای سبک سنگین

یگانهای منهدم شده دشمن :

• تیپ 12 زرهی و 8 مکانیزه

• تیپ 606 پیاده

• تیپ 24 مکانیزه

• تیپ 417

• تیپ 426

• تیپ 51

• تیپ 34 زرهی

• تیپ 27 مکانیزه

• تیپهای 6 و 12 زرهی از لشکر 2

• تیپ 605 تیپهای 2 و 6 پیاده تیپ 90 پیاده

• تیپ 48 پیاده

• تیپ 10 زرهی

• تیپ 46 مکانیزه

• تیپ 37 زرهی از لشکر 12

• تیپهای 8 و 9 و 10 گارد مرزی

• تیپ 33 نیروی مخصوص

• تیپ 238 گارد مرزی

• تیپ 14 زرهی

• گردان تانک المنصور ویک گردان شناسایی

• تیپ 243 توپخانه ستاد کل ارتش عراق

تعداد کشته وزخمیهای دشمن : 16500 نفر

تعداد اسراء : 19000 نفر

غنائم :

• 105 دستگاه تانک ونفربر

• دهها انبار مهمات

• 95000 عدد انواع مین

• صدها دستگاه خودرو سبک وسنگین

• 30 دستگاه جیب حامل توپ 106 میلیمتری

• تعداد زیادی لودر وبولدوزر وماشین آلات مهندسی

• 18 قبضه توپ 130 میلیمتری

• هزاران قبضه سلاح انفرادی