یادواره شهدای گردان انصارالرسول (ص) لشگر 27 محمدرسولالله (ص) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار «فرهنگ و حماسه» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این یادواره که دیشب در حسینیه حضرت علی اصغر (ع) برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین تائب از جانبازان دوران دفاع مقدس گفت: هدف از برگزاری این یادمانها، گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان و میثاق مجدد با آنهاست تا راهمان را گم نکنیم.
وی اظهار داشت:مسلمانان در طول تاریخ از دو زاویه ضرب خوردهاند، یا دشمنان خود را نشناختهاند، یا امامشان را. اما در طول تاریخ فداکاریهای زیادی از سوی مسلمانان صورت گرفته است.
حجت الاسلام تائب ادامه داد: دشمنان همواره بر علیه ایران توطئه میکنند، اما بدانند که ایران از راهش منصرف نمیشود.
وی با محکوم کردن توهین به ساحت مقدس پیامیر اکرم (ص) و حمله تروریستی به حرمین شریفین گفت: آمریکا و کشورهای غربی از کاریکاتور توهینآمیز به ساحت مقدس پیامبر اکرم (ص) حمایت کردند، اما همین ناشیگری آنها باعث اتحاد و اعتراض مسلمانان علیه آنها شد.
حجت الاسلام تائب افزود: وقتی آنها جو ایجاد شده از سوی مسلمانان بر علیه خود را نامناسب دیدند، با حمله به حرمین شریفین، قصد ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی را داشتند، اما باز هم موفق نشدند، چون این کار آنها وحدت بین شیعه و سنی در عراق را افزایش داد.
وی تصریح کرد: آمریکا در منجلاب عراق گرفتار شده است.
فتحالله نادری، از رزمندگان گردان انصارالرسول (ص) لشگر 27 محمد رسولالله (ص) در دوران دفاع مقدس نیز در این یادواره با بیان خاطراتی، گفت: نباید شهداء را طوری معرفی کنیم که دیگران خیال کنند دستیابی به آنها غیرممکن است. شهداء نیز مثل ما زندگی میکردند، اما آنها زندگی کردند تا زندگی کردن را به ما یاد بدهند.
گفتنی است: گردان انصارارسول (ص) لشگر 27 محمد رسولالله (ص) ماموریتها و عملیاتهایی در دوران دفاع مقدس انجام داد که در زیر به آنها اشاره میشود.
1- مسلم بنعقیل (ع) با رمز یا ابوالفضلالعباس (ع) سومار- مهر 61
2- والفجر مقدماتی با رمز یاالله یاالله یاالله- فکه- چزابه- بهمن 61
3- والفجر یک با رمز یاالله یاالله یا لله، شمال فکه- فروردین 62
4- خیبر با رمز یا رسولالله (ص)، هورالهویزه- اسفند 62
5- بدر با رمز یا فاطمهالزهرا (س)، هورالهویزه- اسفند 63
6- پدافند خسروآباد، مهران- شهریور 64
7- والفجر 8 با رمز یازهرا (س)، فاو- بهمن 64
8- کربلای یک یا ابوالفضل العباس (ع) مهران- تیر 65
9- پدافند قلاویزان، مهران- آبان 65
10- کربلای 5 با رمز یا زهرا(س)، شملچه- دیماه 65
11- پدافند عملیات نصر 7 ( دوپازا) سردشت- مرداد 66
12- پدافند عملیات بیتالمقدس2، شاخ شمیران- اسفند 66
13- بیتالمقدس 7 با رمز یا اباعبدالله الحسین (ع)، شلمچه خرداد 63
14- غدیر با رمز محمد رسولالله (ص)، شملچه مرداداساسیترین و ظریفترین بُعد طرحریزی عملیات کربلای 10، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود.
با این تدبیر، نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی میبایست از داخل خاک عراق (از پشت) و یگانهای منظم نیز از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق به یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف میکردند.
عملیات کربلای 10 در جبهه شمال کردستان، از چنان طراحی فوق العاده ای برخوردار بود که آقای هاشمی رفسنجانی، فرمانده عالی جنگ، این عملیات را همانند نقشی که " فاو "، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا میکرد، تعبیر نمود.
آنچه در پی می آید شرح کاملی از مراحل انجام «عملیات کربلای 10» است که به همت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ گرد آوری شده است.
آغاز مرحله جدید جنگ در غرب کشور، با عملیات «کربلای 10» و «فتح 5» توسط نیروی زمینی سپاه صورت گرفت، گرچه این عملیات ها به منزله سرآغاز تحقق استراتژی عملیاتی جدید ایران بود، لیکن دو عملیات یاد شده درعین حال از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیرفته بود .
بدین معنا که در خرداد سال 64، پس از عملیات بدر، وضعیت حاکم بر جنگ منتهی به پیدایش این نظریه شد که با یک عملیات منظم بزرگ، هرگز عراق از پا در نخواهد آمد، لذا بر این مسئله تأکید شد که با انجام دو عملیات به طور همزمان، میتوان با تجزیه قوای دشمن، وضعیت جدیدی را به وجود آورد، لیکن فقدان امکانات و نیروی مورد نیاز مانع از اجرای آن بود.
در نتیجه چنین تدبیر شد که سپاه پاسداران یک عملیات منظم و یک عملیات بزرگ نامنظم را به طور همزمان طرحریزی و اجرا کند. برپایه همین تدبیر، سپاه اقدام به تشکیل قرارگاه رمضان و گسترش ارتباط با معارضین کرد عراقی و سازماندهی و تجهیز آنها کرد.
علاوه بر این، طی مباحثی که در این مرحله صورت گرفت، برپایه تجارب حاصله در عملیات خیبر و بدر و با توجه به احتمال عدم موفقیت در عملیات واحد و از دست رفتن نتایج حاصل از زحمات یک ساله سپاه، همراه با امکانات و زمان، چنین پیشبینی شد که حداقل دو عملیات همزمان طرح ریزی شود تا در صورت ناکامی در یک عملیات و یا بسته شدن راه کارها، امکانات و نیرو در منطقه دیگر به کارگرفته شود.
به همین دلیل در سال 65 چند عملیات طرح ریزی شد که «عملیات کربلای 10» و «فتح 5» از جمله آنها بود. به عبارت دیگر، عوامل مؤثر در گشایش جبهه جدید در منطقه غرب کشور که منجر به اجرای چندین عملیات شد و اولین آن کربلای 10 و فتح 5 نام گرفت، عبارت بود از :
1 -ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در آن .
2 -حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن .
3 -گشودن جبهه جدید برای دشمن در منطقه غرب کشور و تجزیه قوای آن .
4 -کاهش حساسیت دشمن نسبت به منطقه جنوب.
5 –گرفتن فرصت لازم از دشمن برای یافتن راهکارهای جدید در جبهههای جنوب.
علاوه بر آنکه اجرای عملیات در منطقه غرب کشور، انهدام برخی تأسیسات نظامی و اقتصادی دشمن را در پی داشت، حضور گسترده در این منطقه، نگرانی ناشی از فعالیتهای ضد انقلاب را در منطقه کاهش می داد و منجر به تأمین منطقه نیز میشد.
منطقه عملیاتی دارای عوارض حساس و ارتفاعات نسبتاً بلند و صعب العبور بود که به خاطر فقدان جاده، تردد در این مناطق بسیار دشوار به نظر میرسید. بلندترین کوه منطقه " گارو " نام دارد که به کلیه عارضهها و مناطق اطراف دید و اشراف دارد . همچنین، علاوه بر روستاها و شهرک های متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانه های مزبور در منطقه جریان دارند. به دلیل وجود درختان مرتفع در دامنهی ارتفاعات، وضعیت برای اختفاء نیروهای پیاده و حتی تحرک و جابجایی آنها در روز کاملاً مناسب بود.
1 -کمبود استحکامات و موانع در زمین
2-وسعت عرضی زمین
3-آرایش دفاعی دشمن که در جهت عکس محور اصلی حمله قرار داشت
4-حضور ضعیف دشمن با توجه به گستردگی زمین.
در طرح ریزی عملیات که مبتنی بر الحاق با قرارگاه رمضان و نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق در داخل خاک عراق بود، چهار محور برای انجام آن پیشبینی شد :
1-ماووت
2-تپههای چنکاوی
3-گوجار و قمیش
4-بسن.
این محورها با عنوان تلاش پشتیبانی و فریب در طرح مانور گنجانده شده بودند. اساسیترین و ظریف ترین بُعد طرحریزی عملیات، هماهنگی نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی از محور گوجار در غرب رودخانه قلعه چولان با نیروهای منظم از محور ماووت بود. با این تدبیر ـ که از جانب فرمانده سپاه، نوعی ابتکار جدید در جنگ عنوان شد ـ نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی میبایست از داخل خاک عراق (از پشت) و یگانهای منظم نیز از خاک ایران عمل کرده و پس از الحاق به یکدیگر، منطقه مورد نظر را تصرف میکردند.
در مباحث مربوط به مانور، چهار موضوع بیش از همه مورد توجه بود :
1-عبور از رودخانه قلعه چولان و الحاق محور منظم و محور نامنظم
2-احداث جاده تا ارتفاع گلان و اتصال آن به جاده ماووت
3-پشتیبانی و لجستیک یگانها
4-آمدن یگانهای مرحله دوم برای ادامه عملیات.
در مجموع، چهار قرارگاه نجف، حمزه، بدر و رمضان برای عملیات در نظر گرفته شدند. قرارگاه نجف در محور ماووت، قرارگاه حمزه در شمال رودخانه گلاس، روی تپههای چنکاوی، قرارگاه بدر در محور بسن روی ارتفاعات کله گاوی، نم نم و در صورت امکان ارتفاع رُت و قرارگاه رمضان، در غرب رودخانه قلعه چولان روی ارتفاعات گوجار، قمیش، الاغلو، دولبشک وارد عمل میشدند. سازمان رزم سپاه برای انجام این عملیات، شامل هشت تیپ و شش لشکر بود. لشکر 9 بدر متشکل از (مجاهدین عراقی) نیز در احتیاط عملیات قرار داشت. افزون بر این، عملیات در دو مرحله انجام میشد.
لشکر 24 پیاده : از شاخ مندا تا ده هرزینه .
لشکر 39 پیاده : از ده هرزینه تا انتهای گرده رش و تنگه آوسیویل .
لشکر 34 پیاده : از تنگه آوسیویل تا بارانه .
لشکر 27 پیاده : از بارانه تا هانیقول .
یک لشکر با هویت نامشخص : از هانی قول تا تمورژنان .
لشکر 36 پیاده : از تمورژنان تا سترمک .
نیروهای دشمن که در برابر نیروهای خودی آرایش گرفته بودند مجموعاً شامل لشکرهای 34 پیاده و 39 پیاده بودند.
1 -پرتاب گلولههای منوّر
2 -تقویت منطقه توسط یک الی دو گردان
3 -انتقال چند قبضه توپ به منطقه
4 -انتقال تانک روی ارتفاع گرده رش و تقویت این منطقه
همچنین اجرای آتش روی پل زلی و اطراف روستای زلی به منظور مسدود کردن جاده از جمله مسائلی بود که نشان میداد دشمن نسبت به جهت اصلی عملیات و برخی از محورها هوشیار شده است.
بعد از ظهر روز اول، نیروهای عراقی با اجرای پاتک و پشتیبانی آتش، ارتفاع گلان را بازپس گرفتند اما پس از ساعتی عقب زده شدند.
در ادامه عملیات به تدریج در محور بسن، ژاژیله، چنکاوی و محور قرارگاه رمضان، اقدامات تکمیلی صورت گرفت. مشکل اصلی، عدم وجود جاده برای توسعه عملیات، ورود یگانهای مرحله دوم و پشتیبانی از نیروهای در خط بود. در این میان، جاده اهمیت بسیاری داشت. از این رو، تلاش زیادی برای احداث جاده به عمل آمد.
در محورهای گلان، ژاژیله، چنکاوی و بسن، مواضع تصرف شده میان رزمندگان اسلام و نیروهای دشمن دست به دست میشد. به ویژه، ارتفاع گلان چند بار به دست نیروهای خودی و دشمن افتاد. این محورها هر کدام رویکرد خاصی را برای آینده در منطقه عملیاتی نشان میدادند که برای دشمن حساسیت برانگیز بود.
محور چنکاوی و ژاژیله نشان دهنده فلش الحاق با قرارگاه رمضان بود، و از طرف دیگر، ژاژیله و گلان مقدمه تصرف شهر ماووت به شمار میرفتند. محور بسن نیز حرکت به سمت چوارتا را نشان میداد.
در مرحله دوم عملیات، دو اقدام اساسی مدنظر قرار گرفت، اول: تکمیل ارتفاع گلان و پیشروی روی ارتفاع قشن. دوم: برقراری الحاق کامل با قرارگاه رمضان.
برای این منظور، یگانهای مرحله دوم وارد عمل شده و موفق شدند ضمن تکمیل ارتفاع گلان، بر روی ارتفاع قشن نیز پیشروی کنند، اما به دلیل کمبود نیرو و ضعف پشتیبانی، ادامه عملیات میسر نشد و پس از 10 روز، با تصرف اهداف مرحله اول، عملیات به پایان رسید.
«عملیات مزبور برای ایران این هدف را در پی دارد که رقیب را در لحظه ای که عملیات بسیار مهمتری در جنوب جریان دارد، در شمال سرگرم کند. »
هفته نامه جینز دیفنس با توجه به گزارش های منتشره از سوی عراق مبنی بر خنثیسازی تهاجمات ایران نوشت:
«به رغم ادعاهای عراق مبنی بر خنثی کردن این عملیات ( کربلای 10 ) به نظر میرسد که ایران توانسته است در شمال شرقی عراق، در آخرین عملیات رزمی خود به موفقیت برسد تا سی و چهار کیلومتر در داخل عمق خاک عراق پیشروی کند. »
تجزیه و تحلیل روزنامه ژاپنی کیزایب از عملیات کربلای 10 نیز قابل توجه است:
«این حملات نشانه عزم ایران برای ادامه جنگ بوده و تلاش هایی که گفته میشود به منظور خاتمه دادن به این جنگ انجام گرفته، بیثمر است. »
آقای هاشمی ، فرمانده عالی جنگ و رئیس وقت مجلس شورای اسلامی، در تشریح عملیات و اهداف جمهوری اسلامی از این عملیات اظهار داشت:
«در آینده خواهیم دید همانند نقشی که "فاو "، در جنوب به عنوان دروازه ورودی به نقاط دیگر ایفا میکند، این منطقه چنین وضعی را در شمال جبهه در کردستان خواهد داشت. »
اظهارات آقای هاشمی بیانگر اهمیت عملیات و همچنین اهداف ایران در منطقه شمال غرب بود که سپاه پاسداران بعدها در سلسله عملیات هایی از ماووت تا والفجر 10، به اجرای آن پرداخت .
به دنبال عملیات غافلگیرکننده والفجر 8 و تصرف شهر استراتژیک فاو توسط رزمندگان اسلام و به هم خوردن توازن سیاسی – نظامی به نفع جمهوری اسلامی، رژیم عراق شیوهای جدید برگزید و درصدد فعال شدن در جبهه زمینی و موضع تهاجمی برآمد و این استراتژی را بعد از اشغال مهران، به استراتژی دفاع متحرک نامگذاری کرد.
به گزارش ایسنا ، به نقل از مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، عراق میکوشید تا با ادامه عملیاتهای خود، نقاط دیگری را تصرف کند. ادامه چنین وضعیتی میتوانست عواقب وخیمی را هم از بُعد نظامی و هم از بُعد سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد. بر همین اساس، برای مقابله با حرکت جدید عراق، انجام عملیات برای آزادسازی شهر مهران و ارتفاعات آن مورد تاکید قرار گرفت.
این استراتژی بعد از بازپس گیری منطقه والفجر9 (منطقه چوارتا) که از تاریخ 16/12/64شروع شد، در تاریخ 27/04/65 با آزادسازی مهران به اوج خود رسید و با ضربه سختی که دشمن در جریان این آزادسازی متحمل شد، پایان یافت.
از هنگام شروع تهاجم جدید ارتش عراق، وحدت و همدلی نیروهای رزمنده ایرانی به شکل زیبایی جلوه گر شد و برادران ارتشی، سپاهی و بسیج مردمی پا به پای هم در مقابل تهاجم دشمن به مقاومتی دلیرانه دست زدند.
ارتش عراق، ساعت یک بامداد27/2/65، در منطقه مهران دست به تهاجم زد و شهر و حومه آن و برخی از ارتفاعات منطقه را تصرف کرد. در این زمان واحدهای ارتشی، مرکب از 6گردان پیاده و 2 گردان زرهی، مسئولیت خطوط پدافندی را در این منطقه به عهده داشت و نیروهای سپاه نیز پشتیبانی از این منطقه را به طور کامل بر عهده نگرفته بود.
بازپس گیری شهر مهران و سلسله ارتفاعات قلاویزان و دستیابی به مرز و تامین کل منطقه.
منطقه عملیاتی از جنوب به ارتفاعات قلاویزان، از شمال به ارتفاعات نمه کلان کوچک، از غرب به امتداد غربی ارتفاعات قلاویزان و پاسگاه مرزی بهرانآباد و از شرق به جاده مهران – دهلران منتهی میشد.
پس از اشغال مهران، استحکامات و موانع متعددی توسط دشمن ایجاد شد. در محور شمالی (جاده ایلام – مهران و باغ کشاورزی) هفت ردیف مین همراه با کانال و بیش از پنج ردیف سیم خاردار رشتهای وجود داشت. در محور میانی (حد فاصل رودخانه گاوی و جاده دهلران – مهران) به لحاظ کوهستانی بودن منطقه، استحکامات نسبتاً ضعیف بود. در محور جنوبی (ارتفاعات قلاویزان) سنگرهای کمین و در بعضی شیارها، یک ردیف سیم خاردار و مین وجود داشت.
منطقه مورد نظر برای عملیات، تحت مسئولیت لشکر 17 زرهی از سپاه دوم عراق بود. حفظ پدافندی این لشکر از رودخانه کنجاپنجم به سمت میان کوه امتداد می یافت. علاوه بر یگانهای سازمانی این لشکر (تیپهای 70 زرهی، 59 زرهی و 705 پیاده) یگانهای زیر نیز تحت امر آن بودند:
- تیپهای 433 ، 417 و 425 پیاده.
- تیپ 1 کماندویی و گردان کماندو لشکر 40 پیاده.
با شروع عملیات، یگانهای زیر نیز وارد منطقه شدند:
- تیپ 1 مکانیزه، 4 و 5 پیاده، 3 نیروی مخصوص، 2 و 10 زرهی از گارد ریاست جمهوری.
- تیپهای 71 ، 72 و 3 پیاده از لشکر 35 پیاده.
- تیپهای 501 ، 113 ، 95، 118 و 108 پیاده.
-تیپ 24 مکانیزه.
- تیپهای 2 ، 3 و 5 کماندو، گردان کماندویی لشکر 20 پیاده و گردان کماندویی لشکر 2 پیاده.
- تیپ 65 نیروی مخصوص.
- گردانهای 763 ، 110 ، 15، 766 ، 217 ، 238، 53 ، 247 و 489 توپخانه.
قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
- لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با 7 گردان پیاده به علاوه گردان تانک.
- لشکر 17علی ابنابی طالب (ع) با 3 گردان پیاده به علاوه 1 گروهان تانک.
- لشکر 5 نصر با 3 گردان پیاده.
- لشکر 25 کربلا با 4 گردان پیاده به علاوه 1 گردان تانک.
- لشکر 10 سیدالشهدا (ع) با 3 گردان پیاده.
- لشکر 41 ثارالله (ع) با 4 گردان پیاده به علاوه گردان تانک.
- تیپ مستقل 21 امام رضا (ع) با 2 گردان پیاده.
- تیپ مستقل 15 امام حسن (ع) با 5 گردان پیاده.
- تیپ مستقل 662 بیت المقدس با 2 گردان پیاده .
- گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار با 1 گروهان تانک.
- 2 گردان توپخانه سپاه به علاوه 4 گردان توپخانه ارتش.
تلاش اصلی بر انجام عملیات از محور ارتفاعات قلاویزان و یال های آن تا رودخانه گاوی در نظر گرفته شد. بر همین اساس، عملیات در سه مرحله به ترتیب زیر طراحی گردید:
- مرحله اول: تامین ارتفاعات قلاویزان ایران تا روستای امام زاده سید حسن.
- مرحله دوم: تامین ارتفاعات جبل حمرین تا شیار مگ سوخته و در امتداد آن، تامین روستاهای بهین، بهروزان و هرمزآباد
- مرحله سوم: تصرف خاکریز عملیات والفجر 3 ، که روستای فرخ آباد تا زیر ارتفاعات 223 قلاویزان داشت و در نتیجه مهران در این مرحله تامین گردید.
مرحله اول عملیات در ساعت 22:30 روز9/4/65 با رمز یا ابا الفضل العباس، ادرکنی آغاز شد و نیروهای خودی در اغلب محورها خطوط دشمن را شکسته و تا قبل از روشنایی صبح ضمن انهدام بیش از 10 گردان پیاده عراق، اهداف مرحله اول و قسمتی از مرحله دوم عملیات را به تصرف درآوردند.
ساعاتی بعد، دشمن با به کارگیری نیروهای احتیاط خود به محور امامزاده سید حسن پاتک کرد که با مقابله قوای خودی خنثی شد. سپس، یگانهای خودی با مشاهده از هم گسیختگی نیروهای دشمن، عملیات را بدون وقفه ادامه دادند.
در شب دوم، کلیه یگانهای عمل کننده ضمن پیشروی در باقی مانده محدوده مرحله دوم عملیات، تا قبل از روشنایی صبح، خط سراسری – از هرمزآباد تا شیار مگ سوخته – را کاملا تامین کرده و مقداری از محدوده مرحله سوم عملیات را نیز تامین کردند.
از آغاز روز دوم (11/4/65 ) عملیات در کلیه محورها ادامه یافت و نیروهای رزمنده ضمن به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای دشمن، به باغ کشاورزی وارد شدند و سپس در حدود ساعت 12 این روز نیز شهر مهران آزاد شد.
ساعت شش صبح روز سوم، دو تیپ گارد ریاست جمهوری به ارتفاع 210 پاتک کرد و پس از یک درگیری سخت ارتفاع مذکور را تصرف کرد. به همین خاطر، نیروهای خودی مستقر در این منطقه حدود 200 متر عقب آمدند.
در ادامه عملیات، رزمندگان از محورهای قلعه کهنه و فرخآباد به طرف تپههای غلامی و پاسگاه دراجی حرکت کرده، ضمن پاکسازی کامل منطقه، تعداد زیادی از نیروهای دشمن را به اسارت درآوردند.
در جریان مرحله چهارم عملیات که از ساعت 24 روز 12/4/65 آغاز شد، با ورود قوای خودی به روستای فیروزآباد، دشمن عقبنشینی کرد. سپس خاکریزی از فیروزآباد تا یالهای ارتفاعات قلاویزان احداث کردند. درگیری، همچنان در اطراف ارتفاعات 223 ادامه داشت و دشمن، فشاری قابل ملاحظه در نقاط مختلف وارد کرده، تنها ارتفاعات فوق را در تصرف خود نگه داشته بود. حدود ساعت 7 صبح روز چهارم (13/4/65 ) پاتک شدید دشمن روی ارتفاعات قلعه آویزان – به منظور تصرف قله 200 – شروع شد؛ لیکن با مقاومت و حملات پی در پی قوای خودی، این پاتک شکست خورد.
در روز پنجم، ارتفاع 210 مجددا به تصرف نیروی خودی درآمد و در سحرگاه روز ششم نیز رزمندگان در مرحله پنجم عملیات با حمله به ارتفاع 223 ، ضمن تامین اهداف تعیین شده، قرارگاه تاکتیکی لشکر 17 زرهی عراق را به تصرف درآوردند.
در تاریخ18/4/65 ، علاوه بر تصرف باقی مانده یالهای غربی ارتفاع 223 ، قرارگاه تاکتیکی تیپ 24 مکانیزه عراق منهدم و فرمانده آن به همراه تعدادی دیگر اسیر شد.
عملیات موفق کربلای یک، پایانی بود بر استراتژی دفاع متحرک عراق و نیز نقطه شروع امیدوار کننده ای برای نیروهای خودی جهت انجام عملیات محدود ایذایی.
منفعل کردن سیاست تهاجمی عراق، هدف عمده ای بود که نیروها به خوبی توانستند به آن دست یابند.
سرعت عمل، اعتقاد یگان ها، حفاظت عملیات، فریب دشمن، تناسب نیروها با طرح عملیات، انجام کارهای مهندسی لازم و ... از جمله عوامل بارز و موثر در این عملیات بود.
طی این عملیات، منطقهای به وسعت 175 کیلومترمربع از خاک ایران و نیز عراق شامل شهر مهران و روستاهای اطراف آن، جاده دهلران – مهران – ایران ، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین و نیز دو پاسگاه مرزی آزاد شد. هم چنین عقبههای دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیررس قوای خودی قرار گرفت.
در این عملیات، 1210 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند.
لینک:
هنر مردان خدا
محسن رضایی
ما در جنگ در حقیقت دو مقطع زمانی خاص داشتیم. مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود. مسئوولان رسمی و سیاسی کشور معتقد به ادامه جنگ برای کسب پیروزی و پایان جنگ از طریق دیپلماسی بودند که این با استراتژی بلافاصله پس از آزاد سازی خرمشهر آغاز شد. در جلسهای که خدمت امام تشکیل شد، در جلسه شورای عالی دفاع در محضر امام که آقایان حاج احمد خمینی، میر حسین موسوی، موسوی اردبیلی، ولایتی و مقام معظم رهبری- که آن زمان رییس جمهور بودند- حضور داشتند. آقای هاشمی رفسنجانی گفتند که ما باید از مرزهای بینالمللی عبور کنیم تا اگر خواستیم جنگ را تمام کنیم یک چیزی در دست داشته باشیم که بتوان درمیز مذاکره از آن استفاده کنیم. آقای ظهیر نژاد هم استدلال کردند مرزهای جنوب قابل دفاع نیستند و باید به مانعی طبیعی مثل اروندرود تکیه کنیم و با تکیه بر آن بتوان دفاع کرد. این دو استدلال ارایه و من و دیگر دوستان هم در بعد سیاسی و نظامی از آن دو حمایت کردیم. لذا عملا استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد. یعنی انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر قرار شد عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی عملیات و جنگ هدف نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود. با این استراتژی همه مسئوولان سیاسی و نظامی موافقت کردند ولی حاج احمد آقا مخالف بودند و میگفتند: باید سر مرز بمانیم و امام هم سئوال کردند، چرا باید از مرز عبور کنید.
حرف آقای هاشمی همان استراتژی سیاسی بود که پس از آزاد سازی خرمشهر در دستور کار دولت و مسئولان تا پایان جنگ به آن عمل میشد. اتفاقا آنچه که به آن عمل نشد استراتژی پیشنهادی فرماندهان سپاه بود که پس از رمضان به مسئوولان ارایه میشد.
امام هم در این مساله ابهام داشت که چرا میخواهیم از مرزهای بین المللی عبور کنیم اما پس از شنیدن استدلال ها گفتند: "من یک هفته فکر میکنم سپس پاسخ میدهم." یک هفته بعد احمد آقا تماس گرفت و نظر موافق امام را اعلام کردند و در پی آن عملیات رمضان طراحی شد و هدف آن پیشروی نیروهای ما تا کنار اروندرود بود تا قسمتی از خاک عراق در اختیار ما قرار بگیرد. بنابراین همه با استراتژی سیاسی، پس از آزاد سازی خرمشهر موافق بودند و دیگر استراتژی نظامی مطرح نبود. یعنی عملیات رمضان تنها یک عملیات بود. در حالی که در استراتژی نظامی یک عملیات طراحی نمیکنید، بلکه تعداد زیادی عملیات طراحی میکنند که پیدرپی صورت میگیرد تا برسند به هدف اصلی. اما دراستراتژی سیاسی عملیاتها سلسلهوار نیست بلکه عملیات صورت میگیرد تا از طریق دیپلماسی جنگ به پایان برسد. تا پیش از آزادسازی خرمشهر استراتژی نظامی مطرح بود تا همه سرزمینهای ایران آزاد شود. لذا چهارده عملیات درتابستان سال 1360 طراحی شد که یکی پس از دیگری تا آزاد سازی خرمشهر انجام شد اما پس از آزادی خرمشهر استراتژی ایران تغییر یافت.
با وجود اینکه شعار «جنگ جنگ تا سقوط صدام» داده میشد، ولی عملا راهی غیر از این طی شد. با اینکه استراتژی نظامی طرح شد ولی برنامه ریزی نشد و در حد یک شعار باقی ماند. بر اساس استراتژی سیاسی، آقای هاشمی میگفت: بروید فاو را بگیرید تا جنگ را تمام کنیم. درکربلای 5 هم گفتند بروید شلمچه را بگیرید و به بصره نزدیک شوید، ما جنگ را تمام میکنیم. یعنی ما همیشه عملیات میکردیم برای پایان دادن به جنگ و جنگ عملا در 5 سال آخر دچار روزمرگی شده بود. علت روزمرگی آن این بود که عملیاتها در خدمت سیاست قرار گرفته بود. یعنی پس از آزادسازی خرمشهر، سیاست بود که عملیاتها را طراحی میکرد. تنها زمانی که از سپاه خواستند طرحی را برای استراتژی نظامی بدهد درسالهای پایانی جنگ بود که ارتش عراق حملاتی را آغاز کرده بود و سپاه هم اعلام کرد که برای تغییر استراتژی سیاسی به نظامی باید امکاناتی فراهم شود که بتوان بغداد را فتح و جنگ را تمام کرد. وقتی این نامه به آقای هاشمی نوشته شد، ایشان نامه را پیش امام بردند و گفتند سپاه این امکانات را میخواهند و وزرای اقتصادی هم گفته اند این امکانات را نداریم. درحقیقت مشکلی که باید سیاسیون حل میکردند را به میدان امام انداختن و نتیجه آن پذیرش قطعنامه 598 بود.
دنیا دست سیاستمداران ایران را خوانده بود. با اینکه سیاستمداران هم شعار امام را تکرار میکردند اما دنیا با شعارها کار ندارد. حرفهای پشت صحنه سیاست و رفتار سیاستمداران ملاک است. خیلی زود دنیا متوجه شد که ایران جنگ جنگ تا یک پیروزی را میخواهد. مساله دیگر اینکه دیپلماسی ایران نمیتوانست ازهمان موفقیتهای نظامی استفاده کند و مدیریت دیپلماسی باید بسیار قویتر عمل میکرد. ضمن اینکه واقعیت این است که ما در دنیا یار زیادی نداشتیم ما اتحادهای سیاسی جدی در دنیا نداشتیم که بتوانیم از آرای آنها درسازمان ملل استفاده کنیم.
تا پیش از قطعنامه تنها پیشنهادی که به ایران شد آتش بس بود؛ آتش بس هم یعنی جنگ نیمه تمام. یعنی طرفین در هر نقطهای هستند بمانند و مذاکره کنند. مذاکرات میتوانست 30 تا 40 سال ادامه یابد و در این مدت ایران و عراق آماده آغاز جنگ باشند. این یک گزینه بود. گزینه دیگر این بود که ایران استراتژی سیاسی را در پیش بگیرد یعنی درپی عملیات به صلح دست یابد. گزینه سوم این بود که ایران با استراتژی نظامی تا سقوط صدام حرکت کند که یا به سقوط صدام منجر میشد یا دستیابی به یک پیروزی بزرگ. در حقیقت این گزینه پس از آزاد سازی خرمشهر پیش روی ایران بود. آن چیزی که به آن عمل شد استراتژی دوم بود یعنی انجام یک عملیات برای کسب امتیازات سیاسی، این عملیاتها منجر شد که ایران بتواند 598 را از دنیا بگیرد. در 598 برای نخستین بار پیشنهاد صلح و یکسری امتیازات به ایران داده شد. از جمله بازگشت به مرزهای بینالملل، تعیین و پرداخت خسارت، کمیته تعیین متجاوز که از دستاوردهای قرارداد 598 است و در آن حداقل امتیازاتی به ایران داده شد. هر چند اهداف ایدهآل استراتژی سیاسی و نظامی در 598 تامین نشد.
این با آنچه که امام و رزمندهها میخواستند خیلی فاصله داشت ولی در مقام پیروزی برای یک کشور جهان سوم بود. البته به خاطر ابهامات و دوپهلو بودن برخی کلمات 598 چند ماهی در پذیرش آن تاخیر افتاد.
بعد از عملیات رمضان همیشه پیشنهادات فرماندهان را اگرچه برای انجام یک عملیات میپذیرفتند ولی برای پایان دادن به جنگ رد میکردند. تنها موقعی که راضی شدند، در اواخر جنگ بود؛ زمانی که دیدند استراتژی سیاسی با شکست مواجه شده است ولو 598 هم دستاورد عملیات فاو و کربلای 5 بود. ولی آنها احساس میکردند همین 598 هم عملی نباشد. در این موقع ازما پرسیدند برای پایان دادن جنگ چه میخواهید. آن زمان سپاه نامهای را برای آقای هاشمی – نه امام – تنظیم کرد زیرا امکانات کشور در اختیار مسئوولان سیاسی کشور بود. دراین نامه برای پیروزی درجنگ امکاناتی خواسته شده بود. آقای هاشمی هم این نامه هم چند نامه دیگر از جمله نامه آقای خاتمی - وزیر ارشاد وقت- ، نامه میرحسین موسوی به عنوان مسئوول دولت، و نامه فرماندهان ارتش را با هم خدمت امام برد. گفته بود که نظامیان این گونه میگویند و مسئوولان سیاسی و اقتصادی هم میگویند پول نداریم. شما تکلیف را روشن کنید وامام هم با پذیرش قطعنامه موافقت کردند. این مسایل بسیار مهم است و شاید مهمترین مقطع انقلاب است که باید درک و تحلیل شود تا ما را با برخی مواضع امام و رزمندگان آشنا میکند، زیرا امام از اول با جنگ مخالف بودند و در تمام دوران جنگ هم صادقانه با مردم سخن گفتند و از رزمندگان حمایت کردند.
مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر بود که میتپید و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. آن زمانی که خرمشهر به اشغال متجاوزان درآمد و مردم مجبور شدند به سوی شط خرمشهر کوچ کنند باز هم مسجد جامع، مظهر همه آن آرزوهایی بود که جز در پازپسگیری شهر برآورده نمیشد. مسجد جامع، همه خرمشهر بود. رزمندگانمان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهاشان زیر تانکهای شیطان تکه تکه شد .
با آغاز عملیات بیتالمقدس، رادیوی رژیم بعثی، میکوشید با تبلیغات کاذب خود، حضور نیروهای عراق را در خرمشهر کسترده اعلام کند تا با این ترفند باعث تضعیف روحیه رزمندگان اسلام شود، ولی از آنجا که "فتح و پیروزی جز در سایه اتکا به خداوند متعال و طلب یاری او میسر نمیشود با همت و رشادت رزمندگان اسلام و امدادهای غیبی، خرمشهر آزاد شد و نیروهای دلاور ایران توانستند پس از 48 ساعت از شروع محاصره تا فتح کامل شهر، اذان ظهر سوم خرداد 61 را در مسجد جامع خرمشهر سر دهند و اینگونه بود که با به شهادت رسیدن پاکترین انسانها شهر خرمشهر (خونین شهر) آزاد شدویاد وخاطره آن شهیدان ودلاوریهای آنها تا ابد جاودانه ماند.
رمز عملیات : یا علی بن ابیطالب (ع)
هدف عملیات : آزاد سازی خرمشهر ، پادگان حمید ، هویزه، جفیر وحسینیه
منطقه عملیاتی : غرب کارون ، جنوب غربی اهواز وشمال خرمشهر
تاریخ شروع : ساعت 30 دقیقه بامداد 10/2/61
مدت عملیات : 25 روز طی 3 مرحله
وسعت منطقه عملیاتی : 6000 کیلومتر مربع
نتایج عملیات
مناطق وتأسیسات آزاد شده :
• آزادی شهر بندری خرمشهر وشهر هویزه وپادگان حمید
• جاده مهم وتدارکاتی اهواز _ خرمشهر _ کرخه نور
• جاده سوسنگرد _ هویزه
• خارج شدن بخش وسیعی از جنوب میهن اسلامی از زیر آتش دشمن
• تصرف وتأمین 8 پاسگاه مرزی
تجهیزات منهدم شده دشمن :
• 285 دستگاه تانک ونفربر
• دهها انبار مهمات
• 40 فروند هواپیما
• 2 فروند هلیکوپتر
• چندین دستگاه لودروماشین آلات مهندسی
• 500 دستگاه خودرو
• دهها قبضه توپسبک وسنگین
• مقدار زیادی از انواع تیر بار وسلاحهای سبک سنگین
یگانهای منهدم شده دشمن :
• تیپ 12 زرهی و 8 مکانیزه
• تیپ 606 پیاده
• تیپ 24 مکانیزه
• تیپ 417
• تیپ 426
• تیپ 51
• تیپ 34 زرهی
• تیپ 27 مکانیزه
• تیپهای 6 و 12 زرهی از لشکر 2
• تیپ 605 تیپهای 2 و 6 پیاده تیپ 90 پیاده
• تیپ 48 پیاده
• تیپ 10 زرهی
• تیپ 46 مکانیزه
• تیپ 37 زرهی از لشکر 12
• تیپهای 8 و 9 و 10 گارد مرزی
• تیپ 33 نیروی مخصوص
• تیپ 238 گارد مرزی
• تیپ 14 زرهی
• گردان تانک المنصور ویک گردان شناسایی
• تیپ 243 توپخانه ستاد کل ارتش عراق
تعداد کشته وزخمیهای دشمن : 16500 نفر
تعداد اسراء : 19000 نفر
غنائم :
• 105 دستگاه تانک ونفربر
• دهها انبار مهمات
• 95000 عدد انواع مین
• صدها دستگاه خودرو سبک وسنگین
• 30 دستگاه جیب حامل توپ 106 میلیمتری
• تعداد زیادی لودر وبولدوزر وماشین آلات مهندسی
• 18 قبضه توپ 130 میلیمتری
• هزاران قبضه سلاح انفرادی