اولین هدف تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام می شد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار می گرفت.
منطقه عملیاتی از شمال به میشداغوبرقازهاز جنوب بههورالهویزهاز شرق بهچزابهو شهربستانو از غرب به شهرالعمارهعراق ورودخانه دجلهمنتهی می شد.
در منطقه مزبور رودخانه های متعددی وجود دارد، از جمله:رودخانه دویرجکه از کوه های شمالی منطقه سرچشمه گرفته و بههورالسنافمی ریزد ورودخانه میمهکه سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و به طرفهور بن عمران(جنوب هورالسناف) منتهی می شود.
مسئولیت پدافند از منطقه عملیاتی (از چیلات تا هورالعظیم) به عهده سپاه چهارم عراق بود. لشکرهای سازمانی این سپاه نیز عبارت بودند از:
الف – لشکر 14 پیاده ؛ شامل:
- تیپ 421 پیاده
- تیپ 422 پیاده
- تیپ 18 پیاده کوهستانی
- تیپ گردان تانک سیف سعد
منطقه گسترش لشکر 14 از شیب تا پاسگاه دویرج و مقر فرماندهی آن نیز در غرب تقاطع جاده چزابه – غزیله با جاده صفریه بود.
ب – لشکر 1 مکانیزه؛ شامل:
- تیپ 108 پیاده
- تیپ 501 پیاده
- تیپ 1 مکانیزه
- تیپ های 92، 93 و 94 پیاده، 34 زرهی و 27 مکانیزه (به عنوان احتیاط) منطقه گسترش این لشکر از پاسگاه دویرج تا پاسگاه پیچ انگیزه و مقر فرماندهی آن نیز در جنوب منطقه بزرگان بود.
ج – لشکر 10 زرهی؛ شامل:
- تیپ 17 زرهی
- تیپ 42 زرهی
- تیپ 34 زرهی
- تیپ 24 مکانیزه
- تیپ 412 پیاده
منطقه گسترش این لشکر از پیچ انگیزه (شیار به جلیه) تا جنوب غربی دهلران (چیلات) بود.
د – نیروهای احتیاط؛ شامل:
- لشکر 3 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف جنوبی
- تیپ 30 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه جنوب زبیدات
- تیپ 16 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه العماره
- تیپ 25 مکانیزه از لشکر 6 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف
- تیپ 37 زرهی از لشکر 12 زرهی، در منطقه بزرگان
- تیپ 101 پیاده گارد مرزی، در منطقه العماره
- تیپ 10 زرهی وابسته به ستاد کل، احتمالا در شمال العماره
- تیپ های 48 پیاده و 49 زرهی ار لشکر 11، در منطقه العماره
- تیپ 51 زرهی مختلط، در منطقه فکه
- گارد ریاست جمهوری، در منطقه بزرگان
- تیپ 704 پیاده در منطقه صفریه تا رشیده
بعد از عملیات محرم، سپاه پاسداران در صدد گسترش سازمان رزم خودی برآمد. بر همین اساس لشکر فتح به سپاه 3 صاحب الزمان (عج) تبدیل شد و سازمان تمامی تیپ های تابع آن به جز تیپ 44 قمر بنی هاشم (ع) نیز به لشکر تغییر یافت.
لشکر ظفر نیز سپاه 11 قدر را تشکیل داد و در نتیجه دو تیپ 27 و 31 آن به لشکر تبدیل شدند و سه تیپ جوادالائمه(ع)، امام رضا (ع) و امام صادق (ع) نیز لشکر نصر5 را به وجود آوردند. هم چنین، یک تیپ مستقل به نامتیپ 10 سید الشهدا (ع) تشکیل شده و تحت امر این سپاه در آمد.
لشکر فجر هم با تیپ های المهدی (عج)، امام سجاد (ع) و ثارالله بهسپاه هفتم حدید تبدیل شد. در این میان لشکر فجر با همان سازمان لشکر باقی ماند تیپ ثارالله نیز که به لشکر تبدیل شده بود، به اتفاق لشکر قدس (شامل: لشکر 7 ولی عصر و تیپ 15 امام حسن) و لشکر 8 نجف تحت امر سپاه هفتم قرار گرفتند.
به این ترتیب با گسترش سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد سه سپاه عملیاتی، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) جهت انجام این عملیات استعداد زیر را در نظر گرفت:
قرارگاه کربلا هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
سپاه 3 صاحب الزمان (عج)
لشکر 14 امام حسین (ع) با استعداد 8 گردان
لشکر 25 کربلا به استعداد 11 گردان.
لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) با استعداد 14 گردان
تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم (ع) با استعداد 5 گردان
سپاه 7 حدید
قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر را عهده داشت:
لشکر 7 ولی عصر (عج) با استعداد12 گردان
تیپ 15 امام حسین (ع) با استعداد 10 گردان
لشکر 8 نجف اشرف با استعداد 14 گردان
لشکر 41 ثارالله (ع) با استعداد 11 گردان
لشکر 19 فجر با استعداد 24 گردان
قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
سپاه 11قدر
لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با استعداد 24 گردان
لشکر 31 عاشورا با استعداد 13 گردان
تیپ مستقل 10 سیدالشهدا (ع) با استعداد 7 گردان
ضمنا، از ارتش نیز یگان های زیر تحت امر فرماندهی این عملیات بودند:
لشکر 16 زرهی با استعداد 6 گردان تانک و 6 گردان مکانیزه
تیپ 84 خردم آباد با استعداد 4 گردان پیاده و 1 گردان تانک
هم چنین استعداد توپخانه شرکت کننده در این عملیات عبارت بودند از :
ارتش : 16 گردان
سپاه: 7 گردان
در طراحی عملیات مقرر شد قوای دو قرارگاه کربلا و نجف به طرف العماره تک نمایند. در مرحله اول، قوای قرارگاه نجف در محور طاووسیه تا رشیده، حد فاصل خط تا کانال های آخر را تصرف کرده و در مرحله دوم و در ادامه تک، جناح راست تا حاشیه جنوبی دویرج(پشت جاده آسفالت فکه و در غرب بزرگراه و سرپل حلفائیه) را تصرف نمایند. نیروهای قرارگاه کربلا نیز می بایست با استفاده از معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تا چزابه ادامه داده و در پشت کانال پدافند نمایند. در مرحله دوم منطقه شرق غزیله و شمال هورالهویزه پاکسازی شده و سرپل غزیله تامین گردد. هم چنین با احداث خاکریز، جناح قوای کربلا می بایست تامین شود تا چنانچه ماموریت قوای نجف در رسیدن به جاده با مشکل مواجه شد، جناح قوای کربلا از تعرض و آسیب دشمن مصون بماند.
در صورتی که اهداف مراحل اول و دوم عملیات تحقق می یافت، چنین پیش بینی شده بود که با بازسازی یگان ها و ایجاد شرایط مناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن، عملیات در مرحله سوم به سمت العماره ادامه یابد. هم چنین مقرر شد در منطقه چیلات و طیب تک فریب انجام شود. لشکر 14 امام حسین (ع) نیز ماموریت داشت تا در منطقه فاو عملیات فریب انجام دهد.
در ساعت 21:30 روز 17/11/1361 پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور پاکسازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیشروی کردند. وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانال های متعدد که دشمن برای ایجاد آن ها تلاش بسیاری متحمل شده بود، سرعت لازم را از نیروها گرفت. در نتیجه، اگر چه خط اول دشمن شکسته شده بود، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقه – در حالی که تاریکی شب رو به پایان بود – طبیعی به نظر می رسید که امکان استقرار کامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریکی مطلق شب، عدم الحاق نیروها و پاکسازی منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن نسبت به وقوع عملیات، عوامل بازدارنده ای بودند که به عدم تامین کامل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند.
به رغم وضعیت موجود به خاطر موقعیت خاصی که به تبع آغاز عملیات در میان مردم ایجاد شده بود و از طرفی به دلیل امیدواری مسئولین و نیز تبلیغات سوء دشمن و ... مرحله دوم عملیات در ساعت 21 روز 20/11/1361 به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز گردید. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و هم چنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راه کارهای خودی، مانع از پیشرفت رزمندگان گردید.
از ابتدای پیشروی نیروهای خودی از نقطه رهایی تا رسیدن به خط دوم دشمن بیش از 16 نوع مانع از سوی دشمن تعبیه و ایجاد شده بود و یا به صورت عارضه طبیعی منطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آن چه را به صورت تجربه از عملیات های گذشته به دست آورده بود، تقریبا به صورت کامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی اجرا کرد. ارتش عراق سعی داشت با موانع یاد شده تا حد امکان در پیشروی نیروهای ایرانی تاخیر بیاندازد. از این رو، موانع مزبور به منزله زنگ خطر و عامل هشدار دهنده محسوب می شد. و از طرفی به طور طبیعی توان نیروها را جهت تامین اهداف در شب می گرفت، علاوه بر این، گرفتن جناح و به کارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود که در تاکتیک های دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده گردید.
موضوع دیگر این که در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و به طور طبیعی در معرض آسیب پذیری نیروهای مهاجم بودند؛ لیکن در این عملیات نظر به این که دشمن شکستن خط را برای خود مفروض می دانست، نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرار داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر عملا سعی بر این داشت که پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم با وارد کردن نیروهای اصلی خود مناطق تصرف شده را باز پس گیرد.
با این عملیات طراحان نظامی خودی دریافتند که عملیات های بعدی باید در مناطق عاری از نقاط قوت دشمن ( موانع، آتش توپخانه و ...) انجام شود. از سوی دیگر، مناطق انتخابی باید به گونه ای باشند که ضعف های خودی در آن کم تر بوده و جنگ متکی به نیروهای انسانی در آن مناطق عملی باشد. مضافا به این که فرماندهان سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند که باید ضمن پرهیز از انتخاب مناطق با عمق زیاد، این انتخاب متناسب با قوای خودی باشد.
ضمناً در این عملیات علاوه بر انهدام قابل توجه تیپ های 905 و 704 و یک گردان از نیروهای سودانی، تعداد 113 تن از نیروهای دشمن اسیر شدند.
پیروزی های جمهوری اسلامی با فتح خرمشهر به اوج خود رسید، غرب به منظور فراهم آوردن شرایط مناسب در تحمیل صلح و سازش به جمهوری اسلامی، تلاش اصلی را معطوف بر حفظ صدام کرد. بدین ترتیب از یک سو پافشاری و تصمیم قطعی غرب مبنی بر حفظ صدام و از سوی دیگر، عزم راسخ جمهوری اسلامی جهت حصول به اهداف حقه خود در جنگ و تسلیم نشدن در برابر فشارهای همه جانبه استکبار، به نوعی، حالت نه جنگ، نه صلح را میان طرفین حاکم کرد. در واقع حفظ صدام و بازداشتن ایران از پافشاری روی آرمان های خود، برقراری موازنه قوا بود. از این رو افزایش و تقویت توانایی های تکنولوژی عراق به ویژه نیروی هوایی، در دستور کار استکبار قرار گرفت و به دنبال آن دشمن سعی کرد فضا را به طور مطلق در اختیار بگیرد تا شاید به این وسیله به لحاظ ضعف های متعددی که داشت، صحنه جنگ را از میدان رزم زمینی به آسمان، دریا و شهرها بکشاند.
گذشته از استراتژی غرب و حمایت های همه جانبه علمی و نظیر از رژیم عراق، رژیم بعثی نیز تمامی توان خود را در جهت پشتیبانی و پاسخ گویی به نیازهای جنگ قرار داد.
اجتناب از جنگ در زمین مسطح – پس از عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر 10 – و در پی آن ابتکار عملیات در هورالهویزه طی دو عملیات بزرگ خیبر و بدر – به خصوص خیبر – موجب انفعال رژیم عراق و ایجاد نگرانی در میان حامیان منطقه ای و بین المللی او گردید، و متقابلا جمهوری اسلامی ایران که ابتکار عمل و برتری سیاسی و نظامی را همچنان در دست داشت، زمینه عملیات بعدی را با استفاده از تجربه عملیات در هور فراهم نمود.
در این میان، عاملی که مجوب شد طراحان نظامی در انتخاب منطقه بعدی برای عملیات دقت بیشتری به عمل آورند، این بود که هیچ یک از عملیات های انجام شده پس از فتح خرمشهر دارای نتایجی نبود که قادر باشد برتری تعیین کننده ای را نصیب ایران کند. از این رو، لازم بود حرکت جدیدی در صحنه جنگ انجام شود که با آنچه از اول جنگ تا آن زمان به وقوع پیوسته بود، متفاوت باشد و فرماندهان نظامی عراق نیزاز پیش بینی آن ناتوان باشند. این حرکت، عبور از رودخانه عریضی همچون اروند و تسخیر منطقه مهم شبه جزیره فاو بود.
به لحاظ موقعیت جغرافیایی شمال خلیج فارس و منطقه فاو، عملیات والفجر 8 از اهداف سیاسی – نظامی ویژه ای برخوردار بود که مهم ترین آن ها عبارت بودند از:
- تصرف شهر فاو و تاسیسات بندری آن.
- هم مرزی با کویت.
- تهدید بندر ام القصر.
- انهدام و یا تصرف سکوهای پرتاب موشک.
- تامین خورموسی و تردد کشتی ها به بندر امام خمینی.
- تسلط بر اروندرود.
- انسداد راه ورود عراق به خلیج فارس.
منطقه فاو علاوه بر ارزش سیاسی – نظامی، به لحاظ فراهم سازی امکان حضور مقتدرانه ایران در خاک عراق و موقعیت جغرافیایی و طبیعی، دارای ارزش استراتژیک نیز بود و هم چنین معضلات ناشی از عدم تامین مناطق عملیاتی پیشین و مقابله با فشارهای دشمن پس از تصرف منطقه را هم مرتفع می کرد، زیرا با تلاقی بودن سواحل رودخانه اروند درهر دو سو و نیز وجود عارضه کارخانه نمک، عملا بیشتر زمین منطقه را برای دشمن غیر قابل استفاده کرده بود و این مساله کارایی زرهی ارتش عراق را کاهش می داد. همچنین احاطه آب از سه قسمت موجب شده بود، پدافند در برابر دشمن تنها در یک سمت انجام شود و آسیب پذیری از جناحین را کاهش دهد.
علاوه بر این ها، کوتاه بودن عقبه نیروهای خودی، پوشش مناسب منطقه برای پدافند هوایی، تسلط آتش بر روی خطوط و عقبه دشمن، امکان رعایت اصل غافلگیری، محدود بودن زمین و عمق قابل دسترس، از جمله عواملی بودند که بر میزان امیدواری ها نسبت به کسب پیروزی می افزود. اما در عین حال با توجه به ویژگی های خاص منطقه، مساله عبور از رودخانه و پشتیبانی عملیات، احداث پل، تردد قایق ها به ساحل دشمن و پهلو گرفتن آن ها در ساحل رودخانه ها، هر کدام به عنوان موانعی بودند که برداشتن آن ها از سر راه به سادگی امکان پذیر نبود. به همین دلیل در طرح ریزی عملیات، تدابیر ویژه ای برای رفع آن ها اتخاذ شد.
از آن جایی که زمین منطقه در میان آب محصور است، تحت تاثیر جذر و مد آب خلیج فارس و رطوبت دائم حاصل از آن می باشد. به همین دلیل، قسمت عمده ای از زمین منطقه باتلاقی، نمک زار و سست می باشد.
ارتفاع آب رودخانه اروند، که از دریا تاثیر می پذیرد، در عمیق ترین قسمت رودخانه به 25 متر می رسد . در ساحل رودخانه پوششی از چولان (بوته های بلند) و نی وجود دارد. ارتفاع چولان ها حداکثر 5/1 متر و ارتفاع نی ها 3 تا 4 متر می باشد؛ به گونه ای که انسان به راحتی می تواند در میان آن مخفی شود.
هم چنین نخلستان بزرگی در ساحل خودی و دشمن، که عمق آن بین 2 تا 5 کیلومتر متغیر است، وجود دارد که زمین اطراف آن اغلب سست است.
منطقه عملیاتی در حوزه استحفاظی سپاه هفتم عراق قرار داشت. منطقه مسئولیت این سپاه ازابوالخصیبتا راس البیشهو قرارگاه تاکتیکی آن در ابوالخصیب بود و طول خط پدافندی اروند رود را با دو لشکر 15 و 26 پیاده و یگان هایی از نیروی دریایی پوشانده بود.
لشکر 15 پیاده با یگان های زیر ازابوالخصیبتاجنوب سیبه– مقابل پالایشگاه آبادان – گسترش داشت:
- تیپ های 8 ، 104، 401، 436 و 439 پیاده.
- دوگردان کماندویی.
- پنج گردان تانک و نفربر.
- پنج گردان جیش الشعبی.
- گردان های 15 و 20 توپخانه.
لشکر 26 پیاده نیز با یگان های زیر از جنوبزیادیه تاراس البیشهمستقر بود:
- تیپ های 107، 113، 110 و 111 پیاده.
- تیپ 440 و 441 پیاده ساحلی.
- ناو تیپ های 7 و 72 دریایی.
- گردان 22 دفاع الواجبات.
- دو گردان کماندو.
- دوگردان تانک و نفربر.
- چهار گردان جیش الشعبی.
- گردان های 22، 94، 79، 33 و 632 توپخانه.
با شروع عملیات، لشکرهای زیر نیز وارد منطقه شدند:
- 10، 12، 6، 3 زرهی.
- 2، 11، 4، 8، 7، 17، 19و 18 پیاده.
- 5 و 1 مکانیزه.
- دفاع ساحلی .
- گارد ریاست جمهوری.
در مجموع، یگان هایی که قبل و حین عملیات والفجر 8 در منطقه فاو حضور یافتند، برحسب تیپ و یا گردان مستقل به قرار ذیل می باشد:
الف – پیاده:
- تیپ های 414، 29، 702، 704، 442، 502، 111، 110، 104، 47، 501، 419، 48، 39، 22، 23، 2، 602، 603، 703، 96، 95، 108، 421، 424 و5
ب – پیاده ساحلی:
- تیپ های 440، 441 و 443.
ج – زرهی:
- تیپ های 30، 16، 34، 42، 26 و گردان های تانک 17 تموز، الرافدین، ذوالنورین و گردان 43 از لشکر 5.
د – مکانیزه:
- تیپ های 25، 20، 15، 8 و 24.
هـ – نیروی مخصوص:
- تیپ های 65، 66 و 68.
و – گارد ریاست جمهوری:
- تیپ 1 مکانیزه:
- 2 کماندو
- 3 نیروی مخصوص
- 4 مکانیزه
- 10 زرهی
- یک گردان کماندویی
ز – کماندو:
- تیپ های کماندویی سپاه های 3، 4، 6 و 7.
- تیپ 73 از لشکر 17.
- گردان حطین.
- گردان 5 از لشکر 26.
- گردان کماندویی لشکر 15.
ح – جیش الشعبی:
- شش قاطع جیش الشعبی تحت امر لشکر 26.
قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت و اجرای عملیات را با دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نوح بر عهده داشت. یگان های تحت امر این قرارگاه ها نیز به ترتیب زیر بودند:
قرارگاه کربلا (محور شمالی) هدایت نیروهای زیر را بر عهده داشت:
- لشکر 27 محمد رسول الله (ص).
- لشکر 25 کربلا.
- لشکر 7 ولی عصر (عج).
- لشکر 31 عاشورا.
- لشکر 5 نصر.
- لشکر 8 نجف اشرف.
- لشکر 14 امام حسین (ع).
- لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع).
- تیپ مستقل 32 انصارالحسین (ع).
- تیپ مستقل 15 امام حسن (ع).
- تیپ مستقل 44 قمر بنی هاشم (ع).
قرارگاه نوح
- لشکر 19 فجر.
- تیپ مستقل 33 المهدی (عج).
- 16 گردان از توپخانه
هم چنین، چهار قرارگاه فرعی با ماموریت های جداگانه به شرح ذیل تشکیل شدند:
1- قرارگاه یونس 1: تحت امر قرارگاه نوح بود با ناو تیپ کوثر ماموریت تصرف اسکله العمیه را بر عهده داشت.
2- قرارگاه یونس 2: قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش و تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء بود و ماموریت تصرف اسکله الکبر را بر عهده داشت.
3- قرارگاه رعد: قرارگاه عملیاتی نیروی هوایی ارتش بود و ماموریت پشتیبانی هوایی و پدافند هوایی را بر عهده داشت.
4- قرارگاه شهید سلیمان خاطر: قرارگاه عملیاتی هوانیروز بود با ماموریت تشکیل تیم آتش، تخلیه مجروح و هلی برد نیرو.
ضمناً قرارگاه قدس نیز به سه تیپ 21 امام رضا (ع)، 10 سیدالشهدا و 18 الغدیر ماموریت تک پشتیبانی در محور بوارین را بر عهده داشت.
در طراحی مانور عملیات، دو عامل به طور قابل ملاحظه ای موثر بودند:
1- تجارب عملیات بدر.
2- پیچیدگی ها و ویژگی های خاص عملیات والفجر 8.
اگر سپاه پاسداران تجربه گران بهای دو عملیات خیبر و بدر در هورالهویزه را به همراه نداشت، قطعا طراحی عملیات والفجر 8 با مشکل روبه رو می شد.
در طراحی مانور این عملیات چند مساله حایز اهمیت بود که عبارتند از:
- آگاهی از چگونگی و حالت های خاص آب اروند در نوبت های خاص هفته، ساعت، شب و روز و... .
- عملیات عبور غواص ها از رودخانه.
- عملیات شکستن خط و پاکسازی سرپل به دست آمده.
- مرحله بندی عملیات.
- توسعه در عمق.
- و...
- نسبت به درک حالت های مختلف آب اروند رود، ماه ها کار صورت گرفت و با جمع بندی اطلاعات موجود در تاریخچه این رودخانه و نیز شرایط جوی منطقه خسروآبادو فاو طی بیست ساله گذشته که از اداره هواشناسی گرفته شد، هیچ گونه مشکلی به نظر نمی رسید.
- در مورد عملیات عبور غواص ها از رودخانه آموزش و تمرین های زیادی انجام شد. این اقدام برگرفته از تجربه عملیات بدر بود. این عملیات، اوج خطرپذیری نیروهای انقلاب را به نمایش گذاشت. در این باره، یکی از نگرانی های اصلی، تاثیر جریان آب بر حرکت غواص ها و دور شدن آن ها از هدف خاص واگذار شده به آن ها بود.
- مرحله بندی عملیات، پی بردن به نحوه عبور از رودخانه، چگونگی شکستن خط و گرفتن سرپل و چگونگی هوشیاری دشمن قطعا نیازمند حضور در غرب اروند و شناخت بیشتری از واکنش های دشمن بود. با توجه به عکس، نقشه و اطلاعات به دست آمده از زمین، چهار مرحله برای عملیات مشخص گردید:
1- عبور از رودخانه و شکستن خط و پاکسازی سرپل به دست آمده.
2- تصرف شهر فاو، رسیدن به خورعبدالله و استقرار در منطقه مثلثی شکل شمال شهر. هم چنین، استقرار در پایگاه دوم موشکی در شمال غربی شهر.
3- پیشروی تا ابتدای کارخانه نمک و تشکیل خط دفاعی به موازات این منطقه از ساحل تا خورعبدالله.
4- رسیدن به زمین انتهای کارخانه نمک و کانال انتهای کارخانه واقع در جاده ام القصر تا ساحل رودخانه.
ماموریت مرحله اول به عهده لشکرهای 7 ولی عصر، 5 نصر، 41 ثارالله، 31 عاشورا، 25 کربلا، 14 امام حسین (ع) و تیپ های 44 قمر بنی هاشم و 33 المهدی بود.
در مرحله دوم، لشکرهای 27 محمد رسول الله (ص)، 17 علی ابن ابی طالب(ع) و در مرحله سوم لشکرهای 8 نجف و 31 عاشورا برای تحقق طرح مانور لحاظ شدند. در مرحله چهارم نیز همه یگان ها برای انجام عملیات مدنظر بودند.
در خصوص توسعه در عمق باید متذکر شد در عملیات های بزرگی که پس از فتح خرمشهر انجام شد، همواره میان عمق بخشیدن به عملیات وتوان موجود از یک سو، و هماهنگی پیشروی با پشتیبانی عملیات از لحاظ مهندسی و ... از سوی دیگر، تعارض وجود داشت. در این عملیات توسعه در عمق و استمرار عملیات مورد توجه بود.
سرانجام پس از حل معضلات اساسی عملیات و تکمیل طرح مانور و تامین پشتیبانی های مورد نظر و سازماندهی قرارگاه ها و یگان ها، دستور انجام عملیات در ساعت 22:10 تاریخ 20/11/1364، توسط فرمانده کل سپاه با قرائت رمز عملیات به این شرح، صادر شد:
بسم الله ارحمن الرحیم. لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. قاتلو هم حتی لا تکون فتنه. یا فاطمةالزهرا، یا فاطمةالزهرا، یا فاطمةالزهرا.
یگان های نیروی زمینی سپاه با پشتیبانی آتش طرح ریزی شده، تهاجم خود را در محورهای مورد نظر آغاز و مبادرت به شکستن خط کردند.
گسترش وضعیت و تامین هدف های عملیات در همان شب اول چنان غیر منتظره بود که نیروهای پشتیبان که می بایستی برای تامین مراحل بعدی عملیات در صبح یا شب دوم عملیات به کار گرفته می شدند، در ساعت 12 همان شب وارد منطقه شدند. پس از پاکسازی خط اول، در ادامه کار دو مساله عمده در پیش روی رزمندگان قرار داشت:
یکی دور زدن و محاصره شهر و حضور در محور ساحلی واقع در جناح شمالی. حضور در محوریادشده، نقش موثری را در مقابله با پاتک های دشمن و نیز تثبیت و تامین سرپل اولیه داشت لذا دو لشکر پرتوان وقدرتمند سپاه که ماموریت دستیابی به اهداف فوق را داشتند، به منظور پاکسازی والحاق خط اول، تلاش خود را شروع کردند. بدین ترتیب قبل از روشن شدن هوا و پس از درهم شکستن مقاومت های ضعیف دشمن، یگان مامور جهت تصرف شهر فاو، ابتدا با حضور در مدخل ورودی شهر، به محاصره آن پرداخت.
در جنوب شهر فاو نیز یکی دیگر از یگان ها با طی نمودن مسافت زیادی در عمق، به صورتی باورنکردنی خود را به خور عبدالله رساند و شهر فاو از شمال و جنوب به محاصره درآمد.
پاکسازی جنوب شهر فاو و باقی مانده نیروهای پراکنده و غیر منسجم دشمن، که در منطقه به صورت سرگردان حضور داشتند دنبال می شد. با حضور پرقدرت نیروها پس از محاصره شهر فاو در محور ساحلی و نیز دستیابی به خور عبدالله در جنوب فاو، پاکسازی عناصر باقی مانده دشمن در راس البیشه آغاز شد. در نتیجه یگان مامور به تصرف شهر فاو، پس از رفع موانع موجود و مقابله با مقاومت های پراکنده دشمن، توانست با انهدام مقر تیپ 111 و به اسارت گرفتن فرمانده آن، شهر فاو را به صورت کامل پاکسازی کند. در نتیجه تا پایان روز اول، رزمندگان اسلام موفق به تصرف شهر فاو و پاکسازی کامل منطقه و حضور در شمال فاو(محور ساحلی) شدند و بدین ترتیب مراحل اول و دوم عملیات انجام پذیرفت.
دشمن در شرایطی که جمهوری اسلامی را فاقد توانایی و قابلیت اجرای عملیات عبور از رودخانه ارزیابی می کرد، پس از مواجهه با حضور قدرتمندانه نیروهای اسلام در شهر فاو و بعد از گذشت سه روز از شروع عملیات، به تدریج نسبت به ابعاد عملیات فاو هوشیار شده و لشکر گارد را وارد منطقه کرد. شتاب زدگی و عدم توجیه کامل نسبت به منطقه، موجب گردید که نیروهای لشکر گارد سوار برخودرو و در حال حرکت به سمت منطقه درگیری، در محاصره نیروهای خودی افتاده و به هلاکت برسند. از این زمان بود که نبرد سنگین به مدت 75 روز ادامه پیدا کرد.
حضور نظامی ایران در فاو، نشانگر بی ثباتی حکومت بغداد و ضعف و ناتوانی ارتش عراق بود.
دشمن پس از ناتوانی در باز پس گیری یک باره فاو، شیوه پیشروی لاک پشتی را آغاز کرد تا بلکه بتواند قسمت های محدودتری را تصرف کند. و خط تبلیغاتی رسانه های جهانی هم در تحرکات نظامی دشمن بی تاثیر نبود، چنانچه نشریه واشنگتن پست طی گزارشی نوشت:
«عراق نمی تواند اجازه دهد ایرانی ها در این شهر باقی بمانند، زیرا این مساله به احتمال قوی عواقبی تضعیف کننده از نظر روحی و سیاسی در داخل عراق و نیز در کشورهای همسایه خواهد داشت... تصرف شبه جزیره فاو توسط نیروهای ایران و غافلگیری عراقی ها، به طوری که هنوز هم موفق به بیرون راندن سربازان ایرانی از منطقه نشده اند، بغداد را سخت سرافکنده کرده است.»
رادیو بی بی سی نیز طی تفسیری اظهار داشت:
«ایران به خوبی در زمین از عهده نیروها برآمد و تصرف این همه اراضی عراق، ضربه ای تحقیر آمیز به عراق وارد کرده است.»
مشکلات باز پس گیری فاو برای دشمن
دشمن در انجام پاتک می بایست از نیروی زرهی مکانیزه استفاده می کرد که با توجه به باتلاقی بودن زمین عمدتا محدود به جاده می شد و این وضعیت با توجه به آتش توپخانه بر روی جاده ها و حضور قدرتمند نیروهای ایران در آن جا، امکان مانور را از دشمن می گرفت. به علاوه نظر به این که قسمتی از منطقه پوشیده ازنخل است، راه حل دیگر جنگ تن به تن در نخلستان بود. اما نیروهای دشمن توانایی و روحیه مناسب برای این کار را نداشتند.
تلاش های دشمن در این فاصله عمدتا در سه محور خلاصه می شود:
1- ادامه پاتک در برخی از محورها، خصوصا کارخانه نمک و جاده ام القصر.
2- گسترش عقبه ها و احداث جاده و مواضع جدید توپخانه و ... .
3- طراحی استراتژیدفاع متحرک.
دشمن به منظور حل بحران های ناشی از فتح فاو و ضایعات وارده به ارتش خود، علی رغم رکود جبهه ها و نیز عدم توانایی در عقب راندن نیروهای خودی، مکررا تبلیغاتی را مبنی بر بازپسگیری منطقه عملیاتی والفجر 8، انجام می داد.
با نزدیک شدن 7 آوریل برابر با 17 فروردین 1365 – سالرزو تولد صدام و تشکیل حزب بعث – تبلیغات دشمن شکل جدیدی به خود گرفت و این روز را روز بازپس گیری فاو نامید.
براین اساس، نیروهای دشمن از بامداد 4 فروردین تهاجم خود را از دو محور آغاز کردند که عملا با هوشیاری رزمندگان اسلام عقیم ماند و با فرارسیدن 7 آوریل، علی رغم تبلیغات انجام شده، دشمن زمین گیر شد و در یک محور حدود 4000 کشته و زخمی به جا نهاد و در محور دیگری تعدادی در میان باتلاق ها و میادین مین به هلاکت رسیدند. و نیز 11 نفر از نیروهای آن ها ، پس از روشن شدن هوا، به اسارت درآمدند، با گذشت زمان و افزایش ناامیدی عراق از پیشروی در فاو، تلاش های عملیاتی دشمن کاهش یافت و به موازات آن، اقدامات مهندسی فزونی یافت.
بدین ترتیب نبرد پیروزمندانه فاو بعد از 75 شبانه روز درگیری، که در طول جنگ بی سابقه بود، با پیروزی رزمندگان اسلام پایان یافت.
تبعات ناشی از فتح فاو به منزله تغییر در ماهیت سیاسی جنگ نیز بود، به این معنا که اتخاذ استراتژی دفاع مطلق از سوی عراق، پس از فتح خرمشهر، با این هدف بود که جنگ در روند فرسایشی، سرانجام منتهی به پذیرش صلح از سوی ایران شود. اما فتح فاو و ارتقای موقعیت سیاسی و نظامی ایران در شمال خلیج فارس، عملا منجر به پیدایش شرایط جدیدی شد که هیچ گونه مطابقتی با مشخصه های جنگ فرسایشی نداشت.
شورای امنیت، در پی این تحولات و تغییر موازنه قوا به سود ایران، در تاریخ 3/12/1365، اقدام به تهیه پیش نویس و صدور بیانیه مهمی کرد که در بند 3 آن آمده است:
«دبیر کل از ایران و عراق بخواهد که دو کشور بی درنگ در زمین، دریا و هوا آتش بس را رعایت کرده و بلافاصله تمام نیروهای خود را تا مرزهای بین المللی شناخته شده، به عقب بکشند.»
قبلا، در سخت ترین شرایطی که جمهوری اسلامی مورد تهاجم قرار می گرفت، سازمان ملل، تنها اقدام به صدور بیانیه ای می کرد که در آن صرفا اظهار تاسف می شد. اما پس از فتح فاو با صدور قطع نامه ای جدید به شماره 582، عملا به سود عراق موضع گیری کرد.
آزاد سازی 940 کیلومتر مربع به شرح زیر:
- 30 کیلومتر مربع از زمین خودی در اروند
- 60 کیلومتر مربع از ساحل خلیج فارس (خور عبدالله)
- 600 کیلومتر مربع از منطقه آبی آزاد شده در خلیج فارس
- متصرف شدن 25 کیلومتر مربع از خشکی
- تصرف شهر فاو و تاسیسات نفتی و بندری آن.
- تصرف دو پایگاه موشکی ساحل به دریا.
- انسداد راه ورود عراق به خلیج فارس.
- تسلط بر اروند رود.
- تسلط بر خور عبدالله.
- تامین شمال خلیج فارس و ایجاد امکان تردد کشتی ها به بندر امام خمینی(ره).
- تهدید بندر ام القصر.
- هم مرزی با کویت.
- به اسارت درآوردن 2105 نفر از نیروهای دشمن.
- کشته و زخمی کردن حدود 000،15 نفر از نیروهای دشمن
انهدام تجهیزات دشمن به شرح ذیل:
- 39 فروند هواپیما.
- 5 فروند هلی کوپتر.
- 300 دستگاه تانک.
- 240 دستگاه نفربر.
- 50 دستگاه لودر و بلدوزر.
- 5 دستگاه انواع خودرو.
- 250 قبضه توپ صحرایی.
- 55 قبضه توپ ضدهوایی.
- 2 فروند ناوچه موشک انداز.
اغتنام تجهیزات دشمن به شرح ذیل:
- 50 دستگاه تانک.
- 45 دستگاه نفربر.
- 30 دستگاه لودر و بلدوزر.
- 180 دستگاه انواع خودرو.
- 3 دستگاه رادار موشکی.
- 20 قبضه توپ صحرایی.
- 120 قبضه توپ ضد هوایی.
هنگام انتخاب منطقه عملیات کربلای 5، آنچه اوضاع را پیچیده تر می کرد، این بود که:
1- تنها انجام یک عملیات نمی توانست موثر باشد.
2- به علاوه عملیات باید با پیروزی توام باشد.
3- هم چنین سرعت عمل نیز نقش تعیین کننده ای در این عملیات داشت.
دشمن با توجه به اهمیت منطقه، زمین شرق بصره را مسلح به انواع موانع و استحکامات کرده بود و با رها کردن آب در منطقه، انجام هرگونه عملیاتی را غیر ممکن ساخته و فضای امنی را برای خود به وجود آورده بود تا بتواند حرکت هر نیروی مهاجم را قبل از دستیابی به خط اول خود سرکوب کند.
اولین خط دفاعی دشمن دژی بود که در یک سمت آن سنگرهای بتونی برای استراحت نیرو و در سمت مقابل، سنگرهای دیده بانی و تیربار با مهمات آماده و سنگرهای تانک احداث شده بود. این دژ، دشمن را از موقعیت ممتازی برای اشراف و تسلط کامل بر منطقه برخوردار می کرد. در پشت خط اول چند موضع هلالی شکل احداث، که قطر هر یک به 300 الی 400 متر و ارتفاع آن به 5 تا 6 متر می رسید.
در پشت مواقع هلالی، برای تردد و استقرار تانک، جاده ساخته شده بود و به این وسیله تانک می توانست با استقرار روی مواضع مشخص شده، کل منطقه درگیری را زیر پوشش گلوله مستقیم و تیربار قرار دهد.
دومین خط دشمن به فاصله صد متر از خط اول و به موازات آن احداث، و سیل بندی بود به عرض 205 و ارتفاع 4 متر که دارای موضع پیاده، کانال مواصلاتی و مواضع تانک بود. این سیل بند از جنوب جاده شروع می شد و به سمت اروند ادامه داشت.
سومین خط دشمن، خاکریزی بود به موازات خط دوم و دارای مواضع پیاده و تانک که در جلوی آن کانال َمتروکه ای به عرض 4 و عمق 2 متر احداث شده بود. چهارمین رده دشمن در پشت نهر دوعیجی قرار داشت و شامل نهر، دژ و چندین موضع هلالی پی در پی، که بر توانایی دشمن برای مقابله و دفاع می افزود.
پنجمین رده دشمن در پشت نهر جاسم قرار داشت. ضمن آن که در حد فاصل خط چهارم و پنجم، قرارگاه دشمن، خصوصا قرارگاه تاکتیکی سپاه سوم (مقر فرماندهی لشکر11)، دارای مواضع مستحکمی بود و پدافند مستقل داشت. پس از خط جاسم تا کانال زوجی، مرکز توپخانه، لجستیک و عقبه لشکر 11 قرار گرفته بود و رده ششم و هفتم دشمن شامل کانال زوجی و مثلثی های غرب کانال زوجی بود. در منطقه شلمچه، دشمن زمین را به شکل پنج ضلعی درآورده بود. که از استحکامات بسیار پیچیده ای بر خوردار بود.
-از شمال، به آب گرفتگی جنوب زید.
-از شرق، به دژ مرزی ایران و عراق.
-از جنوب، به رودخانه اروند و اروند صغیر.
-از غرب، به کانال زوجی و شهرهای تنومه و الحارثه.
این منطقه از تعداد زیادی نهر، کانال، خاکریز، جاده و .... تشکیل شده است که همه آن ها در بخش شمالی اروند قرار دارند. هم چنین، آب گرفتگیهای متعددی در این منطقه وجود دارند که از سوی ارتش عراق به عنوان موانعی در مقابل هر گونه نفوذ قوای جمهوری اسلامی ایجاد شده اند.
با شروع عملیات، تعداد دیگری از لشکرهای عراق به تدریج در منطقه عملیاتی حضور یافتند. این لشکرها عبارت بودند از:
الف – پیاده:
-لشکرهای 2، 4، 7، 8، 22، 32، 14، 15، 25، 18، 30، 29، 27، 28، 33، 20 و 35
ب – زرهی:
-لشکر های 6، 10 و 12.
ج – مکانیزه:
-لشکر 1.
د – گارد ریاست جمهوری:
-لشکرهای 1، 2، 3 و6.
در ذیل، تمام یگان هایی که به منطقه کربلای 5 اعزام شدند، بر حسب تیپ آورده شده است:
الف – پیاده:
- تیپ های 36، 4، 5، 29، 18، 19، 38، 39، 23، 22، 28، 45، 47، 48، 14، 44، 71، 72، 74، 75، 76، 78، 79، 81، 82، 83، 84، 88، 90، 91، 93، 94، 95، 96، 101، 102، 103، 105، 106، 107، 109، 111، 112، 113، 114، 116، 117، 118، 119، 120، 238، 412، 413، 417، 418، 421، 422، 423، 426، 428، 429، 430، 431، 435، 436، 437، 438، 439، 442، 443، 501 ، 502، 506، 603 ، 604، 605، 701، 702، 703، 704، 707، 801 و 805.
ب – زرهی:
-تیپ های 34، 6، 12، 26، 30، 16، 17، 42، 37 و50 و گردان تانک لشکر 11 پیاده.
ج – مکانیزه:
-تیپ های 27، 8، 20، 15، 25، 24 و 46.
د – گارد ریاست جمهوری:
-تیپ های 4، 5، 6، 7، 8، 16، 17 پیاده، 2 و 10 زرهی، 3 نیروی مخصوص و 11 کماندو.
هـ – نیروهای مخصوص:
-تیپ های 65، 66 و 68.
و – کماندو:
-تیپ های 1، 2 و 3 ستاد کل، هفت تیپ کماندویی از سپاه های هفت گانه و پنج گردان مستقل کماندو.
ز – توپخانه:
-46 گردان.
قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) به عنوان قرارگاه مرکزی.
قرارگاه کربلا تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
-لشکر 25 کربلا.
-لشکر 41 ثارالله (ع).
-لشکر 31 عاشورا.
-تیپ مستقل 33 المهدی (عج).
-تیپ مستقل 18 الغدیر.
-تیپ مستقل 48 فتح.
قرارگاه نجف تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) هدایت نیروهای زیر را بر عهده داشت:
-لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع).
-لشکر 5 نصر.
-لشکر 105 قدس.
-لشکر 155 ویژه شهدا.
-لشکر 21 امام رضا (ع).
-تیپ مستقل 57 حضرت ابوالفضل (ع).
-تیپ مستقل 12 قائم (عج).
قرارگاه قدس تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) هدایت نیروهای زیر را بر عهده داشت:
-لشکر 27 محمد رسول الله (ص).
-لشکر 7 ولی عصر (عج).
-لشکر 8 نجف اشرف.
-لشکر 14 امام حسین (ع).
-لشکر 32 انصارالحسین (ع).
-تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم (ع).
هم چنین، گردان مستقل 38 زرهی ذوالفقار، تیپ 20 زرهی رمضان و تیپ توپخانه 15 خرداد تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) بودند. در مجموع، 24 گردان توپخانه، آماده آتش وجود داشت.
در جریان عملیات نیز قرارگاه عملیاتی نوح و تیپ های مستقل 110 خاتم الانبیاء(ص) و 22 بدر به نیروهای عمل کننده ملحق شدند.
و با توجه به تجارب عملیات کربلای 4، ابهام نسبت به میزان هوشیاری دشمن موجب شده بود که کلیه تحرکات دشمن تا قبل از آغاز درگیری کنترل شود. اجرای آتش کاتیوشا در داخل حوضچه لشکر 41 ثارالله و خسارت های وارده، به میزان حساسیت ها افزود. از سوی دیگر، افزایش تردد خودروهای دشمن به سمت منطقه فاو، این تصور را تقویت کرد که دشمن قصد حمله به فاو را دارد. اما هم چنان نسبت به میزان هوشیاری دشمن در منطقه شلمچه ابهام و تردید وجود داشت و هیچ گونه نتیجه مشخصی ارایه نمی شد. در این حالت، نیروها در انتظار صدور فرمان حمله از سوی فرماندهی کل در شرق بصره بودند. با توجه به نور مهتاب، ساعت شروع حمله، 2 بامداد روز 19/10/1365 تعیین شده بود. اما نظر به محدودیت زمان برای شکستن خط و پاکسازی و تثبیت آن، مقرر شد که نیروها با استفاده از نور مهتاب حرکت کنند و در پشت مواضع دشمن در انتظار صدور فرمان حمله بمانند.
پس از نیمه شب، که نور مهتاب منطقه را روشن کرده بود، درگیری در برخی محورها آغاز شد. که این خود بر نگرانی مبنی بر هوشیاری دشمن افزود: با این که تا غروب نور مهتاب هنوز زمان زیادی باقی مانده بود، از سوی فرمانده صحنه نبرد، سردار سرلشکر محسن رضایی، در ساعت 1:35 بامداد فرمان حمله با رمز مقدس یا زهرا(س) صادر شد و بدین ترتیب برادران بسیجی و سپاهی یورش خود را به عظیم ترین و پیچیده ترین استحکامات دشمن در شرق بصره آغاز کردند. خبرهای واصله به قرارگاه کربلا حاکی از پیشروی در محورهای مختلف و شکسته شدن خط دشمن بود، از این رو اطمینان به غافلگیری دشمن به وجود آمد و ابهامات مبنی بر عدم امکان شکسته شدن خطوط دشمن نیز بر طرف شد.
پس از اطمینان عبور از خط، تلاش برایپاکسازی،الحاق وتثبیت آغاز شد. و چون الحاق لشکر 25 کربلا به لشکر 31 عاشورا نقش تعیین کننده ای در تصرف پوزه کانال پرورش ماهی و باز شدن عقبه خشکی نیروهای عبور کننده از کانال داشت، مورد تایید قرار گرفت.
هم چنین الحاق لشکر 19 فجر و لشکر 31 عاشورا در منطقه 5 ضلعی نیز حایز اهمیت بود و ضمن این که ضرورت پاکسازی قرارگاه تیپ دشمن در منطقه 5 ضلعی، همواره به یگان های عمل کننده در منطقه گوشزد می شد. در واقع الحاق یگان های محور 5 ضلعی و محور کانال ماهی و نیز شکستن مقاومت دشمن در قرارگاه فرماندهی تیپ در 5 ضلعی، دو مساله اساسی بود که فرماندهی قرارگاه کربلا می بایست تدابیر لازم را برای انجام آن اتخاذ می کرد. علاوه بر آن ، منطقه جناح راست عملیات نیز بایستی تثبیت می شد.
دشمن پس از عملیات کربلای 4، براساس این تحلیل که ایران فعلا قادر به عملیات نیست، توجه خود را به بازپس گیری فاو معطوف کرده بود.
عراقی ها می پنداشتند، ایران در برابر یک تهاجم سنگین در منطقه فاو قادر به مقاومت نیست و تلاش های گسترده دشمن، به ویژه جابه جایی و انتقال نیرو و توپخانه به فاو، تماما حاکی از آمادگی دشمن برای حمله به منطقه فاو بود. اما انجام عملیات در منطقه کربلای 5، آن هم در مقیاس گسترده ، موجب گردید عملیات در فاو منتفی و نیرو و امکانات دشمن به منطقه شرق بصره اعزام شود. در واقع دشمن ضمن غافل گیر شدن نسبت به عملیات شرق بصره از نظر زمان و مکان در مورد تاکتیک ویژه عملیات که عمدتا معطوف به عبور از منطقه آب گرفتگی و کانال پرورش ماهی و حرکت از شمال به جنوب در پشت مواضعش بود، غافلگیر شد.
در این شرایط، فشار دشمن در غرب کانال پرورش ماهی به شدت افزایش یافت، که با عقب راندن نیروهای ایران از منطقه سرپل مانع توسعه و تأمین عملیات گردید.
از روز دوم عملیات، با انتقال امکانات و نیروهای دشمن از منطقه فاو، فشار عراقی ها روی عقبه نیروهای ایرانی با افزایش بمباران تشدید شد، به گونه ای که پیوسته از سوی قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) نسبت به تامین پدافند منطقه، پیگیری و تلاش می شد. تشدید فشارهای دشمن و عدم پیشروی به سمت اهداف مورد نظر، کلیه دستاوردهای مرحله اول عملیات نیز در معرض تهدید قرار گرفت و شب سوم، عملیات در شرایط سرنوشت سازی قرار گرفت.
شرایط ویژه الحاق لشکر 25 کربلا و لشکر 27 محمد رسول الله (ص) در غرب کانال پرورش ماهی، این امیدواری را به وجود آورد که با توجه به موفقیت یگان های یاد شده در غرب کانال، سرپل در برابر فشارهای دشمن تثبیت شود.
باز شدن جاده شلمچه و فراهم شدن زمینه ورود قرارگاه قدس و نجف به منطقه، به ویژه پیشروی لشکر 8 نجف و لشکر 14 امام حسین (ع) از قرارگاه قدس نیز این مکان را به وجود آورد که با توسعه وضعیت از تمرکز فشار دشمن در برخی محورها، از جمله در منطقه سرپل غرب کانال ماهی کاسته شود.
پیشروی در منطقه قرارگاه نجف گرچه با کندی صورت گرفت، اما این امکان را به وجود آورد که با پیشروی تدریجی در منطقه جنوب عملیات، جناح چپ قرارگاه قدس تامین شود. هم چنین جناح راست منطقه عملیات توسط قرارگاه کربلا تثبیت گردد و چنین تدبیر شد که با اقدامات مهندسی از هر گونه پیشروی دشمن جلوگیری شود تا عقبه یگان های مستقر در غرب کانال از هر گونه تهدید در امان باشند .
در شب چهارم، مجدداً به منظور تکمیل اهداف عملیات، همان مانور دنبال شد و با توجه به وضعیت کلی عملیات، تلاش اصلی بر روی قرارگاه های قدس و نجف متمرکز گردید. ورود لشکر 5 نصر به جزیرهبوارین و در هم شکستن استحکامات دشمن، بخشی از موفقیت های حاصله بود.
طی درگیری های شب و روز پنجم، گر چه اهداف مورد نظر کاملا تحقق نیافت، لیکن ناتوانی دشمن از عقب راندن نیروهای اسلام از منطقه سرپل غرب کانال و ممانعت از پیشروی در جاده شلمچه، نشانه ای از امیدواری نسبت به تثبیت منطقه بود.
پیچیدگی زمین، وجود موانع طبیعی، مقاومت دشمن و سایر عوامل موجب شد تا پیشروی در محورهای مختلف با کندی انجام گیرد، از این رو در تدبیر کلی عملیات تاکید بر اقدامات مهندسی، به منظور تثبیت منطقه و هم چنین استفاده از آتش برای در هم کوبیدن مقاومت دشمن، مورد توجه قرار گرفت.
طی شب و روز ششم و هفتم علاوه بر پیشروی در برخی محورها، تلاش قابل ملاحظه ای نسبت به دفع حملات دشمن در غرب کانال پرورش ماهی انجام گرفت. تشدید فشار دشمن و خبرهای واصله برگزاری جلسه فرماندهان دشمن، این احتمال را تقویت کرد که دشمن در آستانه تصمیم گیری اساسی می باشد. در واقع تلاش های دشمن طی چند روز و ناکامی در عقب راندن مدافعان ایران اسلامی و یا متوقف نمودن آن ها؛ نشانه ناتوانی دشمن ارزیابیمی شد در چنین شرایطی رژیم عراق می بایست با توجه به ارزش سیاسی – نظامی زمین منطقه، نسبت به بازپس گیری آن تلاش، و تلفات انبوهی را متحمل شود و یا این کهحفظ نیرو را برحفظ زمین ترجیح دهد عقب نشینی کند.
سرانجام پس از هشت شبانه روز نبرد در منطقه شرق نهر جاسم، دشمن به خاطر حفظ نیروهایش از منطقه شرق نهر جاسم عقب نشینی کرد.
ضرورت تعقیب دشمن و پیشروی در عمق منطقه شرق بصره، تداوم عملیات را به عنوان یک اصل اساسی مورد تاکید قرار می داد. ادامه فشار نظامی بر عراق می توانست بر دست آوردهای عملیات و کسب امتیاز و پیروزی سیاسی جمهوری اسلامی در جنگ بیافزاید. اما با عنایت به درگیری طولانی با دشمن و عدم تامین امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای ادامه عملیات از یک سو و عکس العمل شدید دشمن از شب دهم عملیات به بعد، باعث شد که با وجود یک هفته درگیری درنهر جاسم و تصرفسرپل، عملیات متوقف شود تا یگان ها پس از بازسازی و تهیه امکانات مورد نیاز به نبرد ادامه دهند.
-موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف شد و در نتیجه حملات گسترده این کشور به مراکز اقتصادی، صنعتی و مسکونی ایران بار دیگر آغاز شد.
-اوضاع جبهه های نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت شد و سپاه پاسداران یکی از ارزنده ترین تجارب نظامی خود را کسب کرد.
-تلاش های بین المللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافته و به تصویب قطع نامه 598، که در آن برای اولین بار تا حدودی نظریات جمهوری اسلامی ایران لحاظ شده بود، در شورای امنیت سازمان ملل انجامید.
-حضور گسترده نظامی امریکا و متحدین او در خلیج فارس آغاز شد و یکی از هواپیماهای مسافربری ایران توسط ناوگان امریکا ساقط گردید.
-تعدادی از حجاج بی دفاع ایران توسط رژیم سعودی به شهادت رسیدند.
آخرین آمار انهدام نیروی دشمن از شروع عملیات کربلای 5 تا پس از عملیات تکمیلی کربلای 5 به شرح زیر است:
1- مناطق و تاسیسات آزاد شده:
-12 کیلومتر پیشروی به طرف بصره و آزاد کردن 150 کیلومتر مربع.
-آزاد سازی پاسگاه های بوبیان، شلمچه، کوت سواری و خین.
-آزاد سازی 14 کیلومتر از جاده آسفالتهشلمچه – بصره.
-آزاد سازی جزایر بوارین، فیاض و ام الطویل.
-آزاد سازی 11 قرارگاه تیپ ارتش عراق.
-آزاد سازی روستاهای خرنوبیه، سعیدیه، حنین، سلیمانیه، هسجان، جاسم.
-عبور از کانال ماهی گیری، نهر دوعیجی و جاسم.
-استقرار در 10 کیلومتری بصره.
-تصرف دریاچه بوبیان و بخشی از کانال ماهی.
2- تجهیزات منهدم شده دشمن:
-بیش از 80 فروند هواپیما.
-700 دستگاه تانک و نفربر.
-250 قبضه توپ صحرایی و ضد هوایی.
-صدها قبضه انواع ادوات نیمه سنگین.
-1500 دستگاه خودرو.
-400 دستگاه انواع ادوات مهندسی و رزمی.
-مقدار زیادی سلاح سبک و مهمات.
در این عملیات 81 تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و 24 تیپ و گردان مستقل نیز آسیب کلی دیدند و تعداد 40 هزار نفر کشته یا زخمی و 270 نفر نیز اسیر شدند.
هم چنین تاکید بر توانایی نظامی ایران، بخشی دیگری از تحلیل های ارایه شده در رسانه های خبری بود، چنان که رادیو بی. بی. سی طی تحلیل در همین زمینه، با توجه به تجربه سپاه درعملیات فاو و عبور از رودخانه اروند، ضمن اشاره به عبور از منطقه آب گرفتگی و کانال پرورش ماهی در عملیات کربلای 5 گفت: «موفقیت ایران در عبور از دریاچه ماهی، یک بار دیگر توانایی ایران در عبور از آبراه ها را نشان می دهد.» هفته نامه نیوزویک نیز ضمن تاکید بر پیروزی ایران در عملیات کربلای 5، بر شرایط پیروزی ایران بر عراق اشاره کرد:
«تهاجم ایرانی ها در نزدیکی بصره، حداقل یک چیز را در خصوص جنگ ایران و عراق تغییر داده و آن این مساله است که برای اولین بار طی چند سال گذشته، این احتمال را که یک طرف حقیقتاً بر دیگری پیروز شود، مطرح ساخته است.»
نام عملیات:فتح (4) تاریخ عملیات: 22/11/65رمز عملیات:یا الله هدف عملیات: انهدام تاسیسات نظامی- اقتصادی دشمن |
- اجرای آتش بر روی پادگان خلیفان در منطقه ی دیانا و به آتش کشاندن 7 دستگاه تانک.
-اجرای آتش بر روی پارک موتوری و مراکز حساس سپاه پنجم عراق در رواندوز.
- اجرای آتش بر روی پادگان باپشتیان در شمال رواندوز
- خسارت به مراکز نظامی و اقتصادی شهرهای قضا صدیق، رواندوز، خلیفان و دیانا.
- زیر آتش قرار گرفتن مقر فرماندهی لشکر 23 عراق
- انهدام سازمان اطلاعات، مرکز پلیس و دو پایگاه نظامی در دیانا.
- زیر آتش قرار گرفتن ساختمانهای اداری و دولتی شهر قضا صدیق.
- وارد آوردن خسارت به پادگان، مرکز پلیس و تاسیسات برق رواندوز.
براساس راهبرد نظامی ارائه شده از سوی سپاه پاسداران به مسئولین کشور، برای نیل به پیروزی در جنگ می بایست در جبهه جنوب، جاده های شمالی و جنوبی بصره و نیز در جبهه شمالی، جاده های مواصلاتی کرکوک به بغداد قطع و یا تهدید شوند و در نتیجه، صدور نفت عراق به خارج کاملا قطع گردد و سپس حرکت اصلی به سمت بغداد آغاز شود.
بر همین اساس، محاصره و سپس تصرف شهر بصره به عنوان هدف عملیات اصلی سپاه پاسداران در سال 1365 مورد توجه قرار گرفت که برای تحقق آن به کارگیری حدود 500 گردان و آن هم از سه محور ضرورت یافت لیکن به دلیل مشکلاتی همچون ضعف امکانات نظامی تنها یک محور – به عنوان تنها راه باقی مانده جنگ در جبهه جنوب – انتخاب شد.
به عبارت دیگر، پس از حذف دو محور احاطه ای (هور و فاو) منطقه شلمچه و ابوالخصیب به منظور انجام عملیاتی بزرگ و سرنوشت ساز برگزیده شد.
تصرف شهر بصره و تهدید جاده صفران – بصره
منطقه عملیاتی ابوالخصیب و شلمچه دارای ارزش ها و ویژگی های مهم سیاسی و نظامی است و می توان آن را مهم ترین منطقه عملیاتی در جبهه جنوب دانست.
مرکز این منطقه، نخلستان های اطراف اروندرود – حد فاصل جزیره بلجانیه تا بصره است – که عرض آن 4 تا 5 کیلومتر و طول آن حدود 15 کیلومتر می باشد.
زمین منطقه عملیاتی از دو جهت دارای خصوصیات مهمی می باشد:
1- وجود نهرها و کانال های کشاورزی که عمق مناسبی دارد و از آن ها می توان برای پدافند استفاده کرد.
2- جناحین منطقه عملیاتی که از شمال به آب گرفتگی شلمچه و کانال ماهی گیری و از جنوب به خور زبیر و زمین های باتلاقی اطراف آن منتهی می شود و دشمن در آن قدرت پاتک ندارد.
شمال منطقه عملیاتی در حوزه استحفاظی سپاه سوم و جنوب آن در حوزه استحفاظی سپاه هفتم عراق قرار داشت. لشکر 11 پیاده از سپاه سوم و لشکر 15 پیاده از سپاه هفتم در منطقه حضور داشتند. در ذیل اسامی کلیه یگان هایی که قبل و حین عملیات در منطقه حضور یافتند، آورده شده است:
الف – یگان های پیاده:
تیپ های 19، 22، 104، 111، 802 ، 805، 107، 102، 702، 420، 421، 429، 45، 112، 47، 23، 238، 436، 802، 501، 402، 117 و 28
ب– یگان های زرهی:
تیپ های 16، 30 و یک گردان مستقل
ج – یگان های مکانیزه:
تیپ های 25 و 8
د– گارد ریاست جمهوری:
تیپ های 2 و 4 از لشکر1 کماندویی و تیپ های 7 و 8 از لشکر 2 پیاده
هـ – نیروی مخصوص:
تیپ های 66 و 68
و – کماندو:
تیپ4 کماندویی ستاد کل و گردان کماندویی لشکر 26
ز – جیش الشعبی:
قاطع 58 المثنی
هدایت فرماندهی عملیات بر عهده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) سپاه پاسداران بود و چهار قرارگاه عملیاتی نیز اجرای آن را بر عهده داشتند.
قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر 19 فجر
لشکر 5 نصر
لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع)
لشکر 155 ویژه شهدا
تیپ 21 امام رضا (ع)
تیپ 57 حضرت اباالفضل (ع)
تیپ 12 حضرت قائم (ع)
+ 4 گردان توپخانه
قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر به عهده داشت:
لشکر 25 کربلا هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر 41 ثارالله (ع)
لشکر 10 سید الشهدا(ع)
+ 4 گردان توپخانه
قرارگاه کربلا
لشکر 27 محمد رسول الله (ص)
لشکر 14 امام حسین (ع)
لشکر 8 نجف اشرف
لشکر 31 عاشورا
تیپ 44 قمربنی هاشم (ع)
لشکر 32 انصار الحسین (ع)
+ 4 گردان توپخانه
قرارگاه نوح هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
لشکر 7 ولی عصر (عج)
تیپ 33 المهدی (عج)
تیپ 18 الغدیر
ناو تیپ امیرالمومنین (ع)
+ 4 گردان و 1 آتش بار توپخانه
هم چنین، دو تیپ توپخانه تحت امر قرارگاه مرکزی بودند:
-تیپ 63 خاتم الانبیاء (ص) با 4 گردان و 2 آتش بار
-تیپ 15 خرداد با 4 گردان و 2 آتش بار
ضمناً از مجموع 352 گردان مورد نیاز، حدود 250 گردان آماده گردید که یگان های عمل کننده هر یک بین 7 تا 24 گردان را سازماندهی کرده و در خود جای دادند.
چهار منطقه شلمچه، ابوالخصیب، مقابل ام الرصاص و جزیره مینو – به این دلیل که به لحاظ مانور، آتش، عقبه و پشتیبانی به هم وابسته اند – برای انجام این عملیات بزرگ انتخاب گردید. بر همین اساس، هر یک از چهار منطقه فوق به عنوان خط حد یک قرارگاه عملیاتی تعیین شد:
-قرارگاه نجف: از شمال پنج ضلعی شلمچه تا جزایر بوارین و ام الطویله پیشروی در محور شلمچه
-قرارگاه قدس: انجام حرکت اصلی عملیات با عبور از تنگه ام الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب.
-قرارگاه کربلا: مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم.
-قرارگاه نوح: تامین جناح چپ و پیشروی در مقابل جزیره مینو.
هم چنین، یگان های تحت امر این قرارگاه ها می بایست طی شش مرحله به اهداف نهایی خود – از شمال به تنومه و از جنوب به پشت کانال بصره – برسند.
عملیات می بایست در ساعت 22:30 مورخ 3/10/1365 آغاز شود. به همین خاطر غواص های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می کردند. در مجموع، عملیات خارج از کنترل و هدایت فرماندهی قرار گرفته بود و قبل از هر دستوری یگان ها با توجه به نوع وضعیت و هوشیاری و عکس العمل دشمن به محض رسیدن به ساحل، درگیری را آغاز می کردند. در این حال، رمز عملیات (یا محمد) حدود ساعت 22:45 اعلام شد و نیروهای عمل کننده فقط توانستند در جزایر سهیل، قطعه، ام الرصاص، ام البابی و بلجانیه نفوذ کنند و در بعضی مناطق نیز به صورت موضعی رخنه نمایند.
در مقابل، نیروهای دشمن با پرتاب پی در پی منور و اجرای چند مورد بمباران کنار نهر عرایض (عقبه برخی از یگان ها) و هم چنین اجرای آتش موثر روی رودخانه اروند، عملا سازمان غواص ها و نیز نیروهای موج دوم و سوم را به هم زد. به طوری که نیروهای یگان های مجاور بعضا پراکنده شده و اغلب نمی توانستند روی هدف عمل نمایند.
یکی از مناطق حساس عملیات، جزیره ام الرصاص و نوک بوارین بود که به رغم تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان ادامه درگیری از میان رفت. دشمن با شلیک پرحجم تیربار روی آب، از عبور نیروها از تنگه ام الرصاص – بوارین جلوگیری کرد. مضافا به این که به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به ام الرصاص داشت، در پدافند آن از 9 رده مانع طبیعی و مصنوعی بهرهمی برد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده می شد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت می کرد.
در این حال، با توجه به هوشیاری دشمن، امکان ادامه عملیات میسر نبود، لذا به منظور حفظ قوا و طراحی مجدد عملیات آتی، از ادامه نبرد اجتناب شد.
میزان تلفات و ضایعات وارده بر دشمن به شرح ذیل می باشد:
حدود 8000 کشته و زخمی
حدود 60 اسیر
انهدام حدود 70 دستگاه زرهی، مکانیزه و خودرو
انهدام تعداد زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین