خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

زندگی‌ ما طلبگی‌ بود

عنوان : زندگی‌ ما طلبگی‌ بود
راوی :خانواده شهدا
منبع :سیره شهید دکتر بهشتی
ایشان‌ در 23 سالگی‌ و من‌ به‌ 14 سالگی‌ با هم‌ ازدواج‌ کردیم‌. بعد از سه‌ ماه‌ ازاصفهان‌ به‌ قم‌ آمدیم‌. 12 سال‌ در قم‌ بودیم‌، آن‌ موقع‌ 3 تا بچه‌ داشتم‌، موقعی‌ که‌ امام‌به‌ ترکیه‌ تبعید شدند، ما را به‌ تهران‌ تبعید کردند، بدون‌ حقوق و هر چیز. ما یک‌ سال‌و نیم‌ آنجا بودیم‌ ودر آن‌ یک‌ سال‌ و نیم‌ هم‌ خیلی‌ رنج‌ بردیم‌. در طول‌ این‌ 12 سالی‌که‌ ما در قم‌ بودیم‌ منزل‌ از خودمان‌ نداشتیم‌، همیشه‌ یک‌ یا دو اتاق اجاره‌ می‌کردیم‌،و زندگی‌ ما زندگی‌ ساده‌طلبگی‌ بود. هیچ‌ تشریفات‌ و این‌ چیزها نبود.
همسر شهید بهشتی

دلیل‌ رفتار او را نمی‌دانم‌

عنوان : دلیل‌ رفتار او را نمی‌دانم‌
راوی :خانواده شهدا
منبع :سیره شهید دکتر بهشتی
یکی‌ از منافقین‌ خلق‌ در حکومت‌ نظامی‌ به‌ ملاقات‌ پدرم‌ آمده‌ بود. وی‌ فردی‌ بود که‌از منافقین‌ خلق‌ منشعب‌ شده‌ بود و برای‌ خودش‌ تشکیلات‌ درست‌ کرده‌ و فعالیت‌داشت‌. پدرم‌ بر خلاف‌ سایر ملاقاتهایی‌ که‌ در خانه‌ داشت‌ و اصلاً به‌ تلفن‌ها جواب‌نمی‌داد و ما این‌ تلفن‌ها را که‌ زیاد هم‌ بودند پاسخ‌ می‌دادیم‌ تا جلسه‌شان‌ تمام‌ شودحین‌ جلسه‌ بارها تلفن‌ را خودش‌ برداشت‌ تا بدین‌ صورت‌ وقت‌ ملاقاتش‌ را با او به‌حداقل‌ برساند. او هم‌ که‌ دید ساعت‌ حکومت‌ نظامی‌ دارد نزدیک‌ می‌شود بلند شدو رفت‌. البته‌ هنوز برای‌ من‌ معلوم‌ نیست‌ دلیل‌ این‌ رفتار پدرم‌ با او چه‌ بود. یکی‌ ازدوستان‌ که‌ از زندان‌ آزاد شده‌ بود بعدها می‌گفت‌ من‌ مسائل‌ داخلی‌ سازمان‌ را ازآقای‌ بهشتی‌ شنیدم‌. با اینکه‌ من‌ داخل‌ زندان‌ بودم‌ و ایشان‌ بیرون‌ بود و قاعدتاً بایدخبرها اول‌ به‌ ما می‌رسید بعد به‌ بیرون‌ می‌رفت‌. این‌ نشان‌ می‌داد پدرتان‌ خیلی‌ زوداز مسائل‌ سازمان‌ مطلع‌ می‌شود.
سید محمد رضا بهشتی

ارتباط‌ متقابل‌ با امام‌ موسی‌ صدر

عنوان : ارتباط‌ متقابل‌ با امام‌ موسی‌ صدر
راوی :خانواده شهدا
منبع :سیره شهید دکتر بهشتی
در دوران‌ اقامت‌ پدرم‌ در آلمان‌ ارتباط‌ ایشان‌ با امام‌ موسی‌ صدر که‌ از دوستان‌ دوران‌تحصیل‌ وی‌ در قم‌ بود برقرار بود. پدرم‌ گزارش‌ وضعیت‌ مسلمانان‌ در اروپا و آلمان‌را برای‌ ایشان‌ می‌فرستاد و آقای‌ صدر هم‌ متقابلاً پدرم‌ را در جریان‌ وضعیت‌مسلمانان‌ و شیعیان‌ لبنان‌ قرار می‌داد.
سید محمد رضا بهشتی

استفاده‌ حساب‌شده‌ از رادیو و تلویزیون

عنوان : استفاده‌ حساب‌شده‌ از رادیو و تلویزیون‌
راوی :خانواده شهدا
منبع :سیره شهید دکتر بهشتی
مثل‌ منزل‌ ما کمتر منزلی‌ در قم‌ بود که‌ از وسایل‌ صنعت‌ جدید مثل‌ رادیو در آن‌خبری‌ باشد. شاید در اولین‌ خانه‌هایی‌ که‌ در قم‌ رادیو وارد شد خانه‌ ما بود که‌ پدرم‌از آن‌ به‌ عنوان‌ ابزار کسب‌ خبر استفاده‌ می‌کردند و آن‌ را هم‌ در طاقچه‌ای‌ گذاشته‌بودند که‌ هر کس‌ به‌ خانه‌ ما می‌آمد می‌توانست‌ آن‌ را ببیند. چون‌ ایشان‌ هیچ‌ ابایی‌ ازاین‌ نداشتند کسی‌ آن‌ را ببیند. بعدها هم‌ که‌ تلویزیون‌ آمد بلافاصله‌ خریدند ولی‌استفاده‌ از آن‌ حساب‌ شده‌ بود و ما طبق‌ آموزشی‌ که‌ از ایشان‌ می‌دیدیم‌ بدون‌ اینکه‌به‌ ما امر و نهی‌ کنند بعضی‌ از برنامه‌های‌ آن‌را که‌ نسبتاً سالمتر از بقیه‌ بود می‌دیدیم‌.
ملوک السادات بهشتی

شما بعداً بیایید

عنوان : شما بعداً بیایید
راوی :خانواده شهدا
منبع :سیره شهید دکتر بهشتی
با اینکه‌ من‌ به‌ پدرم‌ در فعالیتها خیلی‌ نزدیک‌ بودم‌ ولی‌ اگر مواردی‌ پیش‌ می‌آمدایشان‌ حرفی‌ خصوصی‌ با کسی‌ داشت‌ خیلی‌ راحت‌ و صریح‌ به‌ من‌ می‌گفت‌ فلانی‌الان‌ من‌ و ایشان‌ کاری‌ با همدیگر داریم‌ شما بعداً بیایید اینجا.
سید محمد رضا بهشتی