سال 1360 درنیمه اول این سال در اثر افزایش تجربه رزمندگان اسلام عملیات چریکی و ایذایی جای خود را به عملیات محدود داد و نیروهای اسلام ظرف مدت 6 ماه 19 عملیات در جبهه های غرب و جنوب انجام دادند. همچنین جبهه خودی دریافت که از این پس قادر است ضربات اساسی تری به ارتش عراق وارد نماید. بویژه پس از خلع بنی صدر از ریاست جمهوری و فرماندهی کل قوا زمینه بازتری برای حضور نیروهای انقلابی در صحنه تصمیم گیری جنگ فراهم شد و ارتش و سپاه توانستند با همکاری یکدیگر به مقابله با دشمن بپردازند. در نیمه دوم سال 60 استراتژی تدوین شده موسوم به طرحهای کربلا به اجرا گذاشته شد. اولین گام در اجرای این استراتژی شکستن حصر آبادان بود. این عملیات زمینه ساز آزاد سازی خرمشهر گردید و باور مسئولین جنگ را نسبت به امکان دستیابی به پیروزیهای بیشتر مضاعف ساخت.
60/1/1_ عملیات محدود و مشترک سپاه و ارتش در ارتفاع قوچ سلطان.
60/1/15 _ عملیات حضرت مهدی در محور کرخه- دزفول توسط سپاه و ارتش.
60/1/25_ عملیات امام مهدی در محور شوش توسط سپاه و ارتش.
60/2/2 _ عملیات مشترک سپاه و ارتش در ارتفاع بازی دراز.
60/2/25_ عملیات شیخ فضل الله نوری در محور آبادان توسط ارتش و سپاه.
60/2/31_ عملیات امام علی در محور شوش- سوسنگرد توسط سپاه و ارتش.
60/3/11_ عملیات محدود سپاه در منطقه نوسود.
60/3/15_ عملیات محدود سپاه در منطقه نوسود.
60/3/21 _ عملیات فرماندهی کل قوا در محور دارخوین توسط ارتش و سپاه.
60/4/2 _ عملیات محدود و مشترک سپاه و ارتش در محور دزفول.
60/4/11 _ عملیات روح الله در محور نوسود توسط ارتش و سپاه.
60/5/3_ عملیات شهید چمران در محور جاده ماهشهر توسط سپاه.
60/5/5 _ عملیات مشترک ارتش و سپاه با نام شهید چمران در حمیدیه(طراح).
60/5/12_ عملیات مشترک و محدود سپاه در محور طراح.
60/6/10_ حرکت محدود سپاه در محور طراح.
60/6/10_ عملیات شهید رجایی و باهنر در محور حمیدیه توسط سپاه و ارتش.
60/6/11_ عملیات نصر در غرب تپه الله اکبر توسط ارتش وسپاه.
60/6/11_ عملیات مشترک ارتش و سپاه در ارتفاع بازی دراز.
60/6/27_ عملیات شهید مدنی در غرب سوسنگرد توسط سپاه.
60/7/5_ عملیات ثامن الائمه در شمال آبادان و شرق کارون بطور مشترک توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام شد. استعداد خودی در این عملیات 9 تیپ، 9 گردان پیاده منهای توپخانه و پنجاه قبضه ضد هوایی بود و در مقابل توان دشمن را 6 تیپ زرهی و پیاده، 1 گروهان موشک ضد تانک میلان، 3 آتشبار ضد هوایی و 2 آتشبار توپخانه سبک تشکیل می داد. در این عملیات 150 کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی از جمله دو جاده استراتژیک اهواز- آبادان و ماهشهر- آبادان آزاد شد و شهر آبادان از محاصره دشمن خارج گردید. تلفات انسانی نیروهای عراق در عملیات ثامن الائمه بالغ بر 1800 اسیر و 1500 تا 2000 کشته و زخمی شد و 90 دستگاه تانک و نفربر، 100 خودرو، 2 دستگاه پل پی امپی ارتش عراق منهدم گردید. همچنین 160دستگاه تانک و نفربر 150 خودرو، 30دستگاه لودر و بلدزر و 7 قبضه توپ به غنیمت نیروهای ایران درآمد.
60/9/8-عملیات طریق القدس با همکاری مشترک سپاه و ارتش در منطقه بستان انجام شد. استعداد قوای خودی در این عملیات 5 تیپ پیاده، 4 تیپ زرهی و 4 گردان توپخانه بود و دشمن از 6 تیپ زرهی، 5 تیپ پیاده و 3 گروه جیش الشعبی استفاده می کرد. در این عملیات 650 کیلومتر از زمین از جمله شهرستان بستان از اشغال نیروهای عراقی خارج گردید و از نیروهای دشمن 549 نفر اسیر و 8500 نفر کشته و یا زخمی شدند. همچنین نیروهای خودی موفق شدند 180 دستگاه تانک و نفربر، 200 دستگاه خودرو، 12 فروند هواپیما، 4 فروند هلیکوپتر را منهدم کرده و 170 دستگاه تانک و نفربر، 250 دستگاه خودرو، 150دستگاه تجهیزات و 19 قبضه توپ را به غنیمت خود درآوردند.
60/9/12 _ عملیات ضربت ذوالفقار.
60/9/20 _ عملیات مشترک سپاه و ارتش تحت عنوان مطلع الفجر در منطقه گیلان غرب.
60/10/12_ عملیات محمد رسول الله در محور مریوان- پاوه توسط ارتش و سپاه.
60/10/12 _ عملیات امیرالمومنین در منطقه ریجاب.
60/12/1 _ عملیات امام علی توسط ارتش و سپاه در چزابه.
منبع:سایت ساجدیک رزمنده دوران دفاع مقدس: این عملیات نشان داد که پیروزی در هر شرایطی متصور است
بیتردید حماسه 8 سال دفاع مقدس، دورهای درخشان و افتخارآمیز در نظام جمهوری اسلامی ایران و انقلاب است. دورهای که حقانیت، عظمت و صلابت این نظام مقدس در آن برای همه جهانیان به اثبات رسید. در این حماسه غرورانگیز، رزمندگان سرافراز و ملت قهرمان ایران توانستند با اقتدار کامل از دین، کرامت، آرمانها و ارزشهای اسلامی دفاع کنند و دشمنان جهانی خود را شکست دهند.
در میان عملیاتهای دوران دفاع مقدس عملیات کربلای پنج به مانند دیگر عملیاتها از اهمیت خاصی برخوردار است. به دلیل در پیش بودن سالروز انجام این عملیات به سراغ یکی از رزمندگان حاضر در کربلای 5 رفتهایم. علی رستمی.
رستمی شلمچه را برای ملت سلحشور ایران اسلامی به خصوص رزمندگان سلحشور سپاه اسلام یادآور حماسیترین صحنه و لحظات دفاع مقدس، تجلی برترین و والاترین اوصاف و خصائل بهترین مردان الهی در پیشگاه باری تعالی میداند و میگوید شلمچه کربلاییترین نقطه سرزمین خون رنگ و مقدسی است که آثار مجاهدتهای آنان چنان ارزشمند است که بیان زوایای مختلف آن تلاشها،امکانات مطالعاتی همه جانبه را طلب میکند.
نامگذاری سال 1365 در حماسه دفاع مقدس به سال «سرنوشت» و عدم موفقیت رزمندگان اسلام درعملیات کربلای 4 (سوم دی ماه 65 ) موجب نگرانیهایی در بین رزمندگان اسلام، خصوصا فرماندهان جنگ شد و قریب به اتفاق یگانها و لشکرها پس از وقوف به لو رفتن عملیات و هوشیاری دشمن، بدون کمترین تلفات به اردوگاههای پشت جبهه منتقل شدند و همه منتظر ادای تکلیف دیگر ماندند. مشاهده استحکامات ایجاد شده توسط عراق در منطقه شلمچه و شکستن سدهای محکم،به نظر سخت میآمد و بسیاری هیچ تضمینی به پیروزی در این منطقه را نمیدادند.
محسن رضایی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که پس از ناکامی در عملیات کربلای 4 به دقت نقاط ضعف دشمن را در شملچه شناسایی کرده است از نادر افراد امیدواری است که به اجرای عملیات در منطقه شلمچه اصرار میورزید.
عملیات سلحشور مردان ایران اسلامی هرچند در کربلای 4 به موفقیت منجر نمیشود،لیکن تاکتیکهای به کار رفته در آن عملیات در محور شلمچه، شکسته شدن دشمن و نفوذ به عمق مواضع آنها را موجب میشود.
در این عملیات که تنها دو هفته پس از پایان کربلای 4 به وقوع پیوست، دشمن زبون از نظر زمان به شدت غافلگیر شد و به علت اینکه جهت و مسیر هجوم نیروهای خودی خلاف جهت آرایش نیروهای عراقی بود،در تاکتیک نیز، دشمن غافلگیر شد و به این ترتیب خوشحالی عراق از عملیات قبلی ایرانیان کمتر از 2 هفته طول میکشد و سپس شهر بصره که زمینهای اطراف آن بسیار مسلح و نفوذناپذیر شناخته میشد مقابل هجومی جدی و تهدیدی بزرگ قرار گرفت.
فرصت دادن و واگذاری شرق بصره به نیروهای ایرانی به معنای تسلیم عراق و تحقق خواستههای جمهوری اسلامی ایران در جنگ بود و عراق پذیرفت که برای سد کردن حرکت نیروهای ایرانی باید بهای سنگینی بپردازد، بنابراین با گسیل نیروهای خود از همه جبههها به منطقهای با وسعت کم در شلمچه، آنان را به زیر شلاق حملات پیاپی زمینی و توپخانهای کشاند و این ایستادگی بیمورد به کشته و زخمی شدن بیش از 90 هزار نفر از یگانهای عراقی منجر شد.
تامین اهداف عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه شمارش معکوس پایان جنگ را در پی داشت و عملا ماشین جنگی عراق متوقف شد.
عبور از استحکامات شرق بصره در این عملیات نشان داد که پیروزی در هر شرایطی متصور است و استحکامات و تجهیزات دشمن نمیتواند در بازداشتن سلحشورانی که جز به ادای تکلیف الهی نمیاندیشند نقش تعیین کنندهای داشته باشد.
در پایان درود و سلام خالص
سال 1361 با آغاز سال جدید ضربات قاطع مدافعین انقلاب سبب دگرگونی عمیق در توازن جنگ شد. عملیات فتح المبین که از جانب امام امت(ره) فتح الفتوح لقب گرفت، ضربات جبران ناپذیری بر ارتش بعث عراق وارد ساخت و موجب آزاد سازی مناطق استراتژیک وسیعی گردید. عملیات بیت المقدس که در فاصله زمانی کوتاهی پس از فتح المبین صورت گرفت رژیم عراق را در آستانه سقوط قرار داد. فتح خرمشهر علاوه بر افزایش روحیه درجبهه خودی اعتبار نظامیان عراقی را شدیداً زیر سوال برد. در واقع همانگونه که تصرف خرمشهر برگ برندة عراق محسوب می شد و موازنه را به نفع او حفظ می کرد از دست دادن آن نیز توان و کارآیی ارتش و رژیم عراق را در داخل و خارج مورد تردید قرار داد بویژه آنکه تلفات نیروی انسانی و تجهیزات انهدامی و اغتنامی ارتش عراق در این عملیات آنقدر بالا بود که رژیم عراق را یارای ادامه جنگ نبود. عملیاتهای فتح المبین و بیت المقدس بکلی توازن جنگ را به نفع نیروهای اسلامی تغییر داد و ارتش عراق را شدیداً در موضع انفعالی قرار داد. بگونه ای که صدام حسین رئیس رژیم عراق پس از بازپس گیری فاو در فروردین 67 اظهار داشت.(نقل به مضمون): «بعد از تصرف محمره(خرمشهر) توسط ایران ما فقط یک تیپ داشتیم که برای حفاظت بغداد گماردیم» رژیم عراق در پی شرایط حادی که بر او عارض شده بود و بدلیل ضعفهای موجود تحت لوای صلح طلبی دست به عقب نشینی از بقیه نقاط مرزی زد و در نقاطی موضع گرفت که توسط موانع طبیعی محافظت می شد تا بدین نحو کمبود نیروی خود را جبران نماید. ضعف های اساسی عراق در این مقطع عبارت بودند از:
1 - عدم برنامه ریزی برای جنگ دراز مدت در داخل خاک ایران.
2 - شکست روحی ناشی از عدم موفقیت در استراتژی پیروزی برق آسا.
3- ناتوانی در مقابل جنگهای نامنظم.
4 - عدم دستیابی به خطوط دفاعی منظم و قابل اتکاء.
5 - دادن جناح و فاصله زیاد بین خط مقدم و عقبه.
6 - دست نیافتن به هدفهای مورد نظر.
7-فقدان انگیزه در سربازان عراقی. بعد از بیت المقدس بدلیل تحلیل رفتن توان یگانهای خودی وقفه ای کوتاه در انجام عملیات بعدی ایجاد شد و عراق نیز سراسیمه اقدام به ایجاد موانع و خطوط متعدد دفاعی در جنوب نمود تا بدین وسیله شهر استراتژیک بصره را از خطر متعدد سقوط مصون دارد.
برای این منظور کارشناسان نظامی غربی و اسرائیلی نیز عراق را یاری دادند. جمهوری اسلامی ایران پس از حل شبهات شرعی و سیاسی در خصوص ورود به خاک عراق عملیات رمضان را به منظور تصرف بخشی از خاک عراق انجام داد. از جمله دلایل اصلی پیشروی به داخل خاک عبارت بودند از:
1 - خارج ساختن شهرهای آبادان و خرمشهر از برد توپخانه عراق و فراهم کردن زمینه بازگشت مردم به این شهرها.
2 - جلوگیری از استمرار استراتژی هجومی عراق در دریا و هوا.
3 - وادار ساختن مجامع بین المللی به قضاوت عادلانه و حل و فصل وضعیت موجود.
4 - تنبیه متجاوز. عملیات رمضان و چند عملیات متعاقب آن مانند والفجر مقدماتی، نتایج مورد نظر را بدنبال نداشت و جنگ وارد مرحله جدیدی شد که طی دو سال بعد نیز ادامه یافت.
61/1/2- عملیات فتح المبین در جبهه جنوب و در منطقه غرب شوش و دزفول و غرب رودخانه کرخه صورت گرفت. در این عملیات نیروهای خودی با 3تیپ زرهی، 20 تیپ پیاده و 10 گردان توپخانه در مقابل 7 تیپ زرهی،6تیپ مکانیزه، 15 تیپ پیادة دشمن وارد عمل شدند که در نتیجه قریب 2400 کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی شامل مراکزی چون سایت و رادار فکه، جاده دزفول- دهلران و … آزاد شد و شهرهای شوش، دزفول، اندیمشک و پایگاه های شکاری دزفول از زیردید و تیر دشمن خارج گردید. در این عملیات 15000 نفر از نیروهای عراق به اسارت درآمدند و 361 دستگاه تانک و نفربر، 18 فروند هواپیما، 300 دستگاه خودرو، 50 قبضه توپ و 30دستگاه تجهیزات مهندسی دشمن منهدم شد. همچنین 320دستگاه تانک و نفربر، 500 دستگاه خودرو، 165 قبضه توپخانه و 50 دستگاه تجهیزات مهندسی آنان به غنیمت نیروهای خودی درآمد.
61/2/10-عملیات بیت المقدس در جنوب اهواز و شمال خرمشهر توسط سپاه و ارتش انجام شد. عملیات بیت المقدس در جنوب اهواز و شمال خرمشهر توسط سپاه و ارتش انجام شد. در این عملیات25 تیپ پیاده، 7 تیپ زرهی و 11 گردان توپخانه خودی در مقابل 8 لشگر سازمانی و نزدیک به 20 تیپ مستقل و حدود 539 قبضه انواع توپ دشمن وارد عمل شدند که در نتیجة آن 5400 کیلومتر مربع از اراضی جمهوری اسلامی از جمله شهرهای خرمشهر، هویزه و پادگان حمید آزاد شد. در عملیات بیت المقدس 19000 نفر از نیروهای دشمن اسیر و 16000 نفر کشته و یا زخمی شدند و تلفات سنگینی به تجهیزات و ادوات آنها وارد آمد، از جمله 150 دستگاه تانک و نفربر، 20 فروند هواپیما، 200 دستگاه خودرو و 30 قبضه توپخانه دشمن منهدم گردید و 50 دستگاه تانک و نفربر، 300 دستگاه خودرو و 30 قبضه توپ توسط نیروهای اسلام به غنیمت گرفته شد.
61/4/23- عملیات رمضان در منطقه عمومی شرق و بصره و در داخل خاک عراق انجام شد. در این عملیات 6 لشکر پیاده، 2 لشگر زرهی و 2 تیپ مستقل خودی در مقابل 3 لشکر زرهی، 1 لشکر مکانیزه، 1 لشکر پیاده و چندین تیپ زرهی، پیاده و مکانیزه دشمن وارد عمل شدندو هرف عملیات رمضان تعقیب متجاوز، دور ساختن دشمن از شهرهای حساس و استراتژیک خرمشهر و آبادان و همچنین انهدام واحدهای باقیمانده ارتش عراق بود. در این عملیات 1315 نفر از نیروهای دشمن اسیر و 7400 نفر کشته و یا زخمی شدند و 1097 دستگاه تانک و نفربر، چند صد دستگاه خودروی نظامی و مهندسی، 5 فروند هواپیمای دشمن منهدم شد و 100 دستگاه تانک و نفربر و دهها دستگاه خودروی نظامی و مهندسی به غنیمت نیروهای خودی درآمد.
61/5/15_ عملیات ثارالله در منطقه قصر شیرین توسط سپاه.
61/6/26_ عملیات حسین ابن علی توسط سپاه در میمک.
61/7/9 _ عملیات مسلم ابن عقیل توسط ارتش و سپاه در محور سومار.
61/8/10 _ عملیات محرم در منطقه حمرین توسط ارتش و سپاه.
61/11/17_ عملیات والفجر مقدماتی در جبهه جنوب و در محور فکه و چزابه توسط سپاه و ارتش انجام شد این عملیات که با قصد نفوذ در داخل خاک عراق طراحی شد دومین تجربة نیروهای خودی در ورود به داخل خاک دشمن بود. ارتش عراق که ضربات سهمگینی از نیروهای خودی در عملیات بیت المقدس، فتح المبین و …خورده بود با شیوة رزم و نحوه تهاجم نیروهای خودی آشنا شده و با اتخاذ شیوه های پدافندی پیچیده قصد داشت مانع از ادامه موفقیت نیروهای خودی گردد. در عملیات والفجر مقدماتی که زمینه ساز حرکتهای محدود دیگری شد یگانهای خودی موفق شدند ضمن انهدام بخشی از قوای دشمن قسمتهایی از خطوط مرزی را در شمال چزابه تأمین نمایند.
منبع:سایت ساجداین واقعیت که کمکهای تسلیحاتی و اطلاعاتی کشورهای عربی به عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران اگر از کمکهای نظامی کشورهای غربی و اروپایی بیشتر نبوده کمتر هم نبوده است، بر هیچ کس پوشیده نیست.
بسیاری از کشورهای عربی با استفاده از برخی تعبیرها و تفسیرها از جمله اظهارنظر ملک حسین، شاه سابق اردن در سال 1980 میلادی که گفته بود، ”عراق کشور عربی و برادر ماست که نباید مورد هیچگونه تهدید خارجی قرار گیرد و یا آسیبی از هر منبع که باشد به آن برسد“ و همچنین اعمال فشارهای سیاسی و نظامی از سوی آمریکا، سیل کمکهای نظامیشان را به عراق در طی هشت سال جنگ علیه ایران سرازیر میکردند.
بی شک بررسی میزان این کمکها و پرداختن به آمار و ارقام موجود در این زمینه از واقعیتهای تلخی پرده بر میدارد که گذشته از هر چیز میزان اعمال نفود و فشار آمریکا بر کشورهای عربی را به خوبی نشان میدهد. با توجه بر فرا رسیدن آغاز هفتهی دفاع مقدس و سالروز آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، (31 شهریور 1359 ـ 1980 ) پرداختن به منظری جدید در خصوص عوامل پشت پرده این جنگ، از جمله حضور قدرتمند نظامی و مالی جهان عرب در پشت عراق در قالب ارسال کمکهای نظامی و همچنین فروش تسلیحات پیشرفتهی نظامی و همچنین کمکهای مالی به این کشور، بیش از پیش عدم وجود توازن نظامی در این جنگ و نابرابری تسلیحاتی موجود میان عراق و ایران را به روشنی نمایان میسازد.
کمکهای کویت و عربستان به عراق کشورهای عربی به ویژه کویت و عربستان با ارسال کمکهای مالی و نظامی شان به عراق بخشی از هزینههای این کشور را در دوران جنگ تحمیلی علیه ایران متحمل میشدند. برابر گزارش محرمانهای که در آن مقطع زمانی منتشر شد، دو کشور یاد شده در مجموع 25 تا 50 میلیارد دلار را به صورت قرض یا وام بلاعوض در اختیار عراق قرار دادند.
بعدها، پس از بروز اختلاف میان عراق و کویت و اظهارات مقامهای عراقی مبنی بر ”جنگ با ایران به تنهایی“،ابوغزاله، معاون اسبق رییس جمهور و وزیر دفاع مصر، ادعای عراق را به عنوان یک دروغ بزرگ تعبیر کرد و گفت: ”تنها کویت و عربستان بیش از 60 میلیارد دلار به عراق کمک کردند.“ فهد پادشاه عربستان نیز در سخنانی اظهار کرده بود، ”اگر عراق میگوید افرادش را فدا کرده است، ما نیز با پول، سلاحهای پیشرفته و همکاری بینالمللی در این فداکاری(!) سهیم بودهایم“ (1). وی اقدامات رهبری عراق را نشان ناسپاسی نسبت به حمایتهای نظامی عربستان ذکر کرد.
هم زمان، ”شیخ الصباح“ سفیر کویت در واشنگتن نیز در پاسخ به اظهارات عراقیها گفته بود : ”کویت 14 میلیارد دلار کمکهای نقدی و بیش از 16 میلیارد دلار از طریق کمکهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است ؛ کویت در زمان جنگ بیش از نیاز نفت صادر میکرد تا به صدام در جنگ کمک کند.“ بعدها کویتیها اذعان داشتند، افزون بر کمکهای مالی، پایگاه نیروهای هوایی در اختیار عراق قرار دادند که همین امر به عراقیها برای حمله به جزیرهی خارک، پایانههای نفتی ایران و نفتکشها کمک شایانی کرده بود. عراقیها تجهیزات و مواد خامی را که برای حملات نظامی به ایران نیاز داشتند؛ از 200 شرکت در 21 کشور جهان به دست میآوردند. غربیها در نظر داشتند با کمک به عراق از برتری نظامی ایران و تغییر موازنه به سود آن جلوگیری کنند.
در نتیجه، این کمکها همراه با حمایتهای مالی کشورهای عرب حاشیهی خلیج فارس به ویژه عربستان و کویت، قدرت زمینی عراقیها را بهبود بخشید و آنها توانستند با تکیه بر سلاحهای فرانسوی و روسی توان هواییشان را افزایش دهند. (2) نگاهی به وامها و کمکهای اقتصادی خارجی دولت کویت به عراق در طی سالهای جنگ نشان میدهد که کویت یکی از عمدهترین وامدهندگان به عراق بوده است. کارشناسان هزینهی جنگی عراق را ماهانه بین 600 میلیون تا یک میلیارد دلار برآورد میکردند؛ در حالی که ارز حاصل از صدور روزانه 893/1 میلیون بشکه نفت به قیمت متوسط 12 دلار برای هر شبکه در سالهای پایانی جنگ، رقمی در حدود 681 میلیون دلار در ماه بود و این حتی تکافوی هزینه جنگی عراق را نمیکرد. از این جهت مشارکت کشورهای عربی به ویژه کویت و عربستان در جنگ تحمیلی و حمایت از عراق به خوبی آشکار میشود.
فهرست برخی از کمکهای کویت و عربستان به عراق در طول جنگ تحمیلی
1- در اوایل سال 1360 مطبوعات کویت گزارش دادند که کویت و عربستان قرار است یک وام شش میلیارد دلاری در اختیار عراق قرار دهند. سهم کویت از این مبلغ، دو و سهم عربستان چهار میلیارد دلار تعیین شده بود.
2- هفت ماه پس از اعطای وام نخست کویت به عراق، در تاریخ 19/8/1360 گزارشی مبنی بر واگذاری یک اعتبار 7/4 میلیون دلاری از سوی کویت به دولت عراق منتشر شد.
3- در تاریخ 9/1/1365 نیز واحد مرکزی خبر در تهران گزارش داد که دولت کویت در ادامه حمایت مالیاش از عراق، وامی به مبلغ هشت میلیون و 900 هزار دینار کویتی به عراق خواهد پرداخت.
4- کویت و عربستان توافق کردند که از سال 1980 عایدات صدور نفت از منطقهی بی طرف (روزانه 300 الی 350 هزار بشکه) به حساب عراق ریخته شود. این توافقنامه تا سال 1986 اعتبار داشت و عراق درصدد تمدید آن برای یکسال دیگر بود.(2) کمکهای اردن به عراق در طول جنگ تحمیلی اردن که از پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنهای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیقتر شد؛ تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرده و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراواناش از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانیاش را از این کشور اعلام کرد. در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت میگرفت. در این چهارچوب شبکهی حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد و بندر عقبه این کشور برای حمل و نقل سلاح و تجهیزات نظامی سبک و سنگین در اختیار عراق قرار گرفت. به علاوه ملک حسین که نطامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشته بود: ”اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.“ بی شک تنها توجه به گوشههایی از اظهارات ملک حسین در جریان برگزاری جلسهی عادی کابینهی اردن در تاریخ 2/1/1359 (1980 ) موضع آن کشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان میداد: ”وظیفهی اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان کشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدر که باشد به هیچ جزیی از خاک عراق صورت گیرد.“ (4) در مجموع بسیاری از آمارها و گزارشها در خصوص حمایت جهان عرب و برخی از کشورها از جمله کویت، عربستان و اردن از عراق در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران، به روشنی نشانگر آن است که عراق از جنبههای چشمگیر نظامی و اقتصادی از حمایت بیدریغ بسیاری از این کشورها، بهرهمند بوده است. یادآور میشود که در کنار حمایتهای مالی و نظامی که این کشورها از عراق داشتند؛ حمایتهای بسیار سیاسی نیز در ارگانهای بینالمللی و همچنین از نظر تبلیغاتی دولتهای عرب از عراق صورت میدادند که خود نیازمند یک بررسی مستقل و مجزا میباشد.همچنین تعدادی از کشورهای منطقهیی نیز حضور مستقیم در جنگ داشتند و با اعزام نیروهای خود به عراق رژیم بعثی را در مقابل ایران حمایت میکردند به گونهای که با گذشت بیش از یک دهه از پایان جنگ، چند روز پیش حسنی مبارک، رییس جمهور مصر اعتراف کرد که 18 هزار سرباز مصری در کنار بعثیها در مقابل ایران میجنگیدند.
بله؛ایران با محاسبه و بررسی ملاکهای نظامی نیز، موظف و بلکه مجبور بود به جنگ ادامه دهد. در توضیح این اجبار، عوامل و دلایل زیر قابل توجه است:
پس از فتح خرمشهر هیچگونه پیشنهادی برای صلح از هیچ مجمع رسمی و بینالمللی ارائه نشد و پیشنهادها تنها در حد آتشبس بود؛ ولی برای عدم پذیرش آتشبس نیز وضعیت زیر حاکم بود:
الفـ ارتفاعات آقداغ، قلاویزان، میمک و مهریز در اختیار عراق بود و دشمن بر شهرهای قصر شیرین و مهران و دشت میمک تسلط دید و تیر داشت و علاوه بر آن، نفتشهر نیز همچنان در اختیار عراق بود، لذا توازن نظامی به نفع این کشور سنگینی میکرد.
بـ به علت آن که عقبه اصلی ارتش عراق آسیب اندکی دیده بود و اشتهای تجاوز همچنان در سران حکومت عراق وجود داشت، لذا امکان تجاوز عراق همچنان پابرجا بود.
جـ پس از عملیات بیتالمقدس، فاصله عراق با شهرهای اصلی ایران در جنوب (آبادان ـ خرمشهر) 500 تا 700 متر بود؛ ولی ایران از شهر اصلی عراق در این منطقه 17 کیلومتر فاصله داشت، لذا با توجه به برتری عراق و با توجه به این نکته که امکان تجاوز عراق منتفی نشده بود، لذا برتری عراق، همچنان تهدیدی علیه تمامیت ارضی ایران به شمار میرفت.
دـ با توجه به باقی ماندن شاکله کلی ارتش عراق، خطر حمله مجدد به خاک ایران وجود داشت و نبودن تضمین بینالمللی و منطقهای برای جلوگیری از تجاوز مجدد عراق به ایران، بر اهمیت و جدی بودن این تهدید و خطر میافزود. بنابراین تدبیر و اندیشه نظامی حکم میکرد تا زمانی که دشمن خطرناک است و امکان تجاوز مجدد وجود دارد، او را تا حدی که امکان تجاوز را مرتفع میسازد، به عقب راند. همچنین از برتری نظامی خود برای ایجاد فضای مناسب جهت برقراری صلح با ثبات استفاده کرد؛ کاری که ایران به آن پرداخت.
منبع: ساجد