-
ارتباط متقابل با امام موسی صدر
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : ارتباط متقابل با امام موسی صدر راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی در دوران اقامت پدرم در آلمان ارتباط ایشان با امام موسی صدر که از دوستان دوران‌تحصیل وی در قم بود برقرار بود. پدرم گزارش وضعیت مسلمانان در اروپا و آلمان‌را برای ایشان می‌فرستاد و آقای صدر هم متقابلاً پدرم را...
-
استفاده حساب‌شده از رادیو و تلویزیون
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : استفاده حساب‌شده از رادیو و تلویزیون راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی مثل منزل ما کمتر منزلی در قم بود که از وسایل صنعت جدید مثل رادیو در آن‌خبری باشد. شاید در اولین خانه‌هایی که در قم رادیو وارد شد خانه ما بود که پدرم‌از آن به عنوان ابزار کسب خبر استفاده می‌کردند و آن را...
-
شما بعداً بیایید
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : شما بعداً بیایید راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی با اینکه من به پدرم در فعالیتها خیلی نزدیک بودم ولی اگر مواردی پیش می‌آمدایشان حرفی خصوصی با کسی داشت خیلی راحت و صریح به من می‌گفت فلانی‌الان من و ایشان کاری با همدیگر داریم شما بعداً بیایید اینجا. سید محمد رضا بهشتی
-
فقط صدای آقای بهشتی به گوش می‌رسید
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : فقط صدای آقای بهشتی به گوش می‌رسید راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی آقای بهشتی صدای بسیار رسایی داشت. یک بار در جلسه دفتر سیاسی حزب‌جمهوری اسلامی در دفتر روزنامه جمهوری اسلامی که مشرف بر خیابان سعدی‌که خیابان شلوغی است تشکیل می‌شد آقای بهشتی گفت پنجره را باز کنید...
-
در نگاهشان بیان رسایی نهفته بود
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : در نگاهشان بیان رسایی نهفته بود راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم در اکثر جلساتی که شرکت می‌کرد مرا به همراه خود می‌برد. ولی در سال 48که از آلمان به عراق رفتیم و ایشان خواست در جلسه‌ای خدمت امام برسد. وقتی ازایشان پرسیدم می‌توانم در این جلسه هم همراه شما باشم؟...
-
پس تو هم انتظار نداشته باش
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : پس تو هم انتظار نداشته باش راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی حدود سال 55 که اختلاف شدیدی بین فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها پیش آمده بود امام‌موسی صدر از سوریه برای حل این اختلاف دعوت کرده بود که به داخل لبنان‌بیاید و حافظ اسد هم نیروهایش را به داخل لبنان اعزام کرد که قضیه...
-
دقیق بود
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : دقیق بود راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی قبل از انقلاب در بعضی از بازدیدهایی که آقای بهشتی از مرکزی مانند مؤسسه‌ابابصیر در اصفهان داشت وقتی احساس می‌کرد باید این مؤسسه تقویت مالی شودبه کسی که می‌شناخت تلفن زد که شما به این مؤسسه فلان مبلغ را کمک کن او هم‌قبول کرد...
-
چرا بی‌حساب عمل می‌کنید؟
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : چرا بی‌حساب عمل می‌کنید؟ راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم افراد را به تدریج بر حسب اطلاعات بیشتر که از آنها پیدا می‌کرد دسته‌بندی‌می‌کرد. یک روز به من می‌گفت وقتی به من می‌گویند فلانی را برای تصدی فلان‌مسئولیت اجتماعی درنظر گرفته‌ایم که خیلی عالی است، من به آنها...
-
تجارب عملی فراوانی داشتند
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : تجارب عملی فراوانی داشتند راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم از لحاظ شناخت روانی افراد انصافاً فرد باهوشی بود و علاوه بر هوش‌سرشاری که داشت به لحاظ تجربه هم در این کار تسلط خاصی پیدا کرده بود که این‌سابقه و تجربه به دوران مدیریت ایشان در دبیرستان دین و دانش...
-
معنای این شعر غلط است
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : معنای این شعر غلط است راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی به مناسبت یکی از مناسبتها و جشنهای مذهبی مدرسه علوی از پدرم دعوت کرده‌بود، ایشان هم آمده بود تا نشستیم چشم ایشان به شعری افتاد که دور آن جایگاه‌نوشته بود. شعر این بود: گو هر که ندارد به سر هوای ماسر گیرد و برون...
-
آقا مصطفی سلام
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : آقا مصطفی سلام راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی یکی از دوستان برای من نقل می‌کرد پس از حدود چهل سال آقای بهشتی را در یک‌راهرو دیدم که از دور داشت می‌آمد تا مرا دید گفت آقا مصطفی سلام! هم حافظه‌ایشان خیلی خوب بود و هم قدرت استدلال سرشاری داشت. سید محمد رضا بهشتی
-
ذهن علت‌یابی داشت
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : ذهن علت‌یابی داشت راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم در برخورد با موضوعات و مسائلی که پیش می‌آمد ذهن منظم و طبقه‌بندی‌شده‌ای داشت. یک بار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مصاحبه‌ای می‌گفت‌برخوردهای آقای بهشتی در جلسات با مسائل تعجب‌آور بود. مثلاً اگر درباره یک‌ساعت صحبت...
-
صبحها قدم می‌زد
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : صبحها قدم می‌زد راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم تا قبل از انقلاب هر روز قبل از این که به سر کار برود با ماشین تا نزدیکی اداره‌می‌رفت و بعد ماشین را در جایی که هوای نسبتاً بهتری داشت پارک می‌کرد ومی‌رفت سه ربع ساعت قدم می‌زد و بعد سر وقت در ساعت 30/7 سر کار حاضربود....
-
باید به‌طور طبیعی دفع کرد
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : باید به‌طور طبیعی دفع کرد راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی یک‌بار که پدرم به سنگ کلیه دچار شد که قاعدتاً می‌بایست جراحی می‌کردند ولی‌ایشان چنان اعتماد به‌نفس داشت که می‌گفتند باید به‌طور طبیعی این سنگ‌ها رادفع کرد لذا مایعات زیادی می‌خوردند و از چند پله که بالای پارکینگ...
-
مسیر حرم را پیاده می‌رفت
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:59
عنوان : مسیر حرم را پیاده می‌رفت راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی وقتی با پدرم به اصفهان می‌رفتیم شاهد بودم هر روز صبح مسیرهای طولانی را درکنار زاینده‌رود قدم می‌زند و فکر می‌کند که گاه یک ساعت و نیم این برنامه طول‌می‌کشید و از این فرصت برای صحبت با من استفاده می‌کرد. در آلمان...
-
عطر یاس می‌زدند
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : عطر یاس می‌زدند راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم تقریباً هر روز نظافت و حمام می‌کردند و لباسهایشان را مرتباً به خشکشویی‌می‌دادندو معتقد بودند یک روحانی باید در انظار عمومی در نهایت نظافت وپاکیزگی و آراستگی ظاهر شود. همیشه عطر یاس می‌زدند و خوشبو بودند. درآخرین بار هم که...
-
در خانه با ما ورزش می‌کرد
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : در خانه با ما ورزش می‌کرد راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم در اوقات فراغت با ما در خانه ورزش می‌کرد. پینگ‌پنگ خوبی می‌دانست وبه فن شنا مسلط بود. یک بار که با جمعی از اعضای مدرسه رفاه به باغی در اطراف‌کرج رفتیم، وقتی ایشان والیبال بازی می‌کرد همه از تسلط ایشان...
-
شبها قدم می زد
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : شبها قدم می زد راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی آقای محمدرضا بهشتی فرزند شهید مظلوم برای من تعریف می کردند به دلیل اعتقاد زیادی که پدرم به برنامه پیاده روی داشت چون به دلیل اشتغال زیاد در روزنمی توانست این کار را بکند شبها در ایوان کوچک منزل نزدیک به بیست دقیقه قدم می زد. سید علیرضا بهشتی
-
از همنشینی با او لذت می‌بردیم
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : از همنشینی با او لذت می‌بردیم راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی ایشان اولاً خیلی مهربان بود با زن و فرزند. با من که همسرش بودم مثل یک پدر وفرزند بود، یعنی من همیشه احساس می‌کردم با پدرم روبه‌رو هستم، از بس که‌مهربان و خوش اخلاق بود. هیچ وقت در مدت 29 سال که با هم...
-
در خانه منشین
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : در خانه منشین راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم به مادرم اختیارات زیادی در خانه داده بود حتی وقتی می‌دید ایشان بیشتر درخانه می‌نشیند به او می‌گفت شما از این فرصتها استفاده کن و از خانه بیرون برو وبه‌دوستان و اقوام سربزن‌وگردش‌کن چون‌نشستن زیاد در خانه‌آدم را...
-
به حفظ حریم فرزند و والدین توجه داشت
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : به حفظ حریم فرزند و والدین توجه داشت راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی حتی یک بار ندیدم پدرم در حضور ما بحثی را با مادرم که احیاناً در آن اختلاف نظری داشتند مطرح کند. ایشان به حفظ حریم والدین و فرزندان خیلی اهمیت می دادند. با ما هم اگر مسائلی داشتند به صورت جداگانه صحبت می کردند و هیچ گاه دیده...
-
تشویق همسر به تعلیم رانندگی
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : تشویق همسر به تعلیم رانندگی راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی پدرم مادر را تشویق می کرد فن رانندگی یاد بگیرد و بر همین اساس مادرم چندجلسه به همراه من آموزش رانندگی می رفت و این برای روحانیون در آن زمان اصلاًمتعارف نبود که خانمشان به مراکز آموزش رانندگی بروند و توسط یک مرد نامحرم رانندگی یاد...
-
به مادرم کمک تحصیلی می‌کرد
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : به مادرم کمک تحصیلی می‌کرد راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی صبحهای زود که ما آماده رفتن به مدرسه می‌شدیم چون مادرم موفق نشده بودتحصیلات خود را تمام کند پدرم برای او وقت می‌گذاشت و به او در یادگیری‌درسها کمک می‌کرد تا بتواند آماده شرکت در امتحانات باشد. سید علیرضا بهشتی
-
تنها توصیه مستقیم ایشان احترام به مادر بود
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 19:58
عنوان : تنها توصیه مستقیم ایشان احترام به مادر بود راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی تنها موردی که پدرم به ما توصیه مستقیم می کردند و خیلی هم در این زمینه تأکیدمی کردند احترام به مادر و رعایت حال ایشان بود که تأکید داشتند باید در کارها به ایشان کمک شود تا به زحمت و مشقت نیفتند. وقتی هم بعد از انقلاب و پس...
-
قدرت سازماندهی داشت
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 18:36
عنوان : قدرت سازماندهی داشت راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی از ویژگیهای ممتاز و منحصربه فرد پدرم که در تمامی مراحل انقلاب به عنوان یک‌محقق مدیر و مدبر رفتار می‌کردند قدرت سازماندهی و بسیج نیروهای مؤمن ومتعهد به انقلاب بود و همین صفات باعث شد امام از ایشان به عنوان یک امت...
-
جوانان مملکت باید ورزیده باشند
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 18:36
عنوان : جوانان مملکت باید ورزیده باشند راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی سال 1354 که به دلیل بیماری قادر به ادامه تحصیل طلبگی نبودم با آقای بهشتی‌مشورت کردم که چون نظام طاغوت سر کار است به سربازی بروم یا نه و اگر به‌سربازی بروم این کار خدمت به طاغوت است یا نه ایشان به...
-
به نظریات اعضای جوان حزب اهمیت می‌دادند
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 18:36
عنوان : به نظریات اعضای جوان حزب اهمیت می‌دادند راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی تا آنجا که از جلسات حزب جمهوری اسلامی به یاد دارم شهادت می‌دهم آقای‌بهشتی خیلی به اعضای جوان حزب اهمیت می‌دادند و برای نظریات آنها احترام‌خاصی قائل بودند. مثلاً به نظریات شهید مالکی یا شهید...
-
به رأی افراد احترام می گذاشت
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 18:36
عنوان : به رأی افراد احترام می گذاشت راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی در سال 59 که بحث بر سر تشکیل اولین کنگره حزب جمهوری اسلامی بود درجلسه دفتر سیاسی حزب که 15 نفر اعضای آن بودند همه بالاتفاق با تشکیل این کنگره با توجه به شرایط سیاسی داخلی آن روزها و جوّی که ایجاد شده بود مخالف بودیم . پدرم در آن جلسه...
-
همان فرصت را به نوجوانها هم می‌داد
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 18:36
عنوان : همان فرصت را به نوجوانها هم می‌داد راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی در یک جلسه عمومی که چهارشنبه‌ها در منزل ما تشکیل می‌شد و پدرم آن جلسه رااداره می‌کرد اگر احیاناً در این جلسه یک دانش‌آموز نوجوان شروع به صحبت‌می‌کرد پدرم با همان دقت به حرفهای او گوش می‌کرد و همان...
-
هرگز او را این‌گونه ناراحت ندیدم
دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 18:35
عنوان : هرگز او را این‌گونه ناراحت ندیدم راوی : خانواده شهدا منبع : سیره شهید دکتر بهشتی وقتی تقی شهرام را گرفته بودند و حکم اعدام او صادر شده بود یکی از دبیرهای‌سابق دوران دبیرستان من که با ما ارتباط نزدیکی داشت و قبل از انقلاب مخفی بودپس از انقلاب پیدایش شد و به منزل ما زنگ زد که پس از...