خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

آخرین شانس در مقابل ایران


 

بمباران

«با ایران چه کنیم؟ هر چه پول در رگ های عراق تزریق شده نتیجه نداده است. اگر عراق برود، فردا کویت و پس فردا عربستان سعودی نیز رفته است و تنها یک روزنه ی امید هست، با سقوط قیمت نفت، ایران ورشکست می شود و ماشین جنگی او از کار می افتد،‌ شاید این درمان کارگر شود و این آخرین شانس ماست.»‌ (1)

این جملات را ویلیام فایر از کارشناسان ارشد دستگاه دیپلماسی آمریکا عنوان کرده است. این دیدگاهی است که سرانجام آمریکایی ها برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ با عراق به آن رسیدند.

آمریکایی ها علاوه بر تلاش در کاهش قیمت نفت، تلاش دیگری را در راستای کمک به عراق در پیش گرفتند که آن، طراحی حمله به سکوها و تأسیسات نفتی و اقتصادی ایران بوده است.

در این زمینه روزنامه ی واشنگتن پست از قول منابعی که آن را کاملاً موثق می نامد، در تاریخ 15 دسامبر 1986 طی مقاله مبسوطی با عنوان ( C  . I . A  در جنگ خلیج فارس به عراق کمک می کند) مطالبی را منتشر نموده که مطالعه آن، گوشه ای از دشمنی آمریکا با این ملت را به خوبی عیان می کند. با هم گزیده ای از این مقاله را می خوانیم:

«سیا (CIA) از سال 1984 که احتمال پیروزی ایران بیشتر به نظر می رسد، به وسیله ی واحد خود در سفارت آمریکا در بغداد با مقام های عراقی تماس گرفت و شالوده ی ارتباط منظم بین دولت مردان سطح بالای آمریکا و عراق را پایه گذاری کرد. دولت آمریکا عکس های ماهواره های جاسوسی خود را که در آن محل دقیق نیروگاه های برق، پالایشگاه های نفت و تأسیسات نفتی ایران مشخص بود به عراق می داد و هواپیماهای عراقی نیز آن نقاط را بمباران می کردند. سپس چند ساعت بعد،‌ مقامات آمریکایی مجدداً عکس های محل های بمباران شده را که به وسیله ی ماهواره های جاسوسی گرفته شده بود در اختیار مقامات عراقی می گذاشتند تا میزان خسارات وارد شده و دقت بمباران معلوم گردد و  در صورت لزوم حمله ی بعدی به آن محل، دوباره برنامه ریزی شود.

بر اساس مقاله ی مذکور، ویلیام کیسی، رییس سازمان سیا مرتباً با مقام های عراقی ملاقات داشته و آخرین بار آن در اکتبر و نوامبر 1986 بوده است. کیسی در کلیه ملاقات های خود، مقام های عراقی را تحریک می کرد که از برتری نیروی هوایی خود بیشتر استفاده نمایند و هدف های اقتصادی ایران را که عموماً شامل تأسیسات نفتی و برق می شد زیادتر و دقیق تر بمباران کنند و آنها را از بین ببرند.

برآورد سازمان «سیا» نشان می داد که تعداد هواپیما،‌ تانک و موشک عراق چهار برابر ایران است. بر اثر تحریک آمریکا، حمله های هواپیماهای فرانسوی عراق به خارک در ماه های 1986 موجب وارد آمدن خسارات سنگینی گردید و قدرت صدور نفت از آن جزیره را از 90 درصد کل صادرات نفتی ایران به کمتر از 50 درصد تقلیل داد.

هواپیماهای عراق موفق شدند در 12 اوت 1986 (21 مرداد 1365) برای اولین بار جزیره سیری (مهمترین پایانه نفتی ایران بعد از خارک) در 21 نوامبر 1986 (آذر 1365)‌ تاسیسات نفتی جزیره لارک در 75 مایلی عراق، در 5 دسامبر 1986 (14 آذر ماه 1365) نیروگاه برق نکا در مازندران و در 13 دسامبر 1986 (22 آذر 1365) دفاع ضد هوایی تهران و سه محل تمرکز نیروها و مهمات در غرب و کردستان را با دقت بیشتر بمباران کنندو خسارت سنگینی وارد آورند. عراق در عین حال، جنگ نفتکش را نیز شدت بخشید و به نفتکش های بیشتری حمله کرد. حمله های مؤثر هواپیماهای عراق به تأسیسات و پایانه های نفتی ایران موجب کاهش صادرات نفت گردید و با توجه به کاهش قیمت نفت که در تابستان 1986 به کمتر از 10 دلار در هر بشکه رسید، درآمد نفت ایران که در سال 1985 در حـدود 16 میلیارد دلار بــود در سال 1986 بـه حدود 6 میلیارد دلار تنزل یافت.» (2)

اعزام

گر چه توطئه های آمریکا در طی جنگ، مشکلات بسیاری را برای این ملت به بار آورد، اما سرانجام آنان نتوانستند خواسته های نهایی خود را محقق ساخته و این ملت را به زانو در آورند.

علاوه بر آن، ایستادگی، مقاومت،‌ متانت و مظلومیت این ملت علیرغم تبلیغات منفی دشمنان، بر افکار عمومی دنیا روشن گشت و بر اثر این امر،‌ سرانجام سازمان ملل متحد در 18 آذر ماه 1370 شمسی رژیم عراق را به عنوان متجاوز به حریم آب و خاک ایران به دنیا معرفی نمود و پس از آن سیل اعترافات حامیان عراق مبنی بر کمک به این دولت متجاوز بر علیه ایران،‌ به دنیا مخابره گشت.

اینک پس از 14 سال از پایان جنگ 8 ساله ایران و عراق،‌ ملت رشید ایران همچنان بر سر اهداف الهی خود پابرجا ایستاده است و اغراض استکباری دشمنان در محو نظام اسلامی مبتنی بر آرای مردم همچنان با شکست روبرو بوده و انشا ا…    خواهد بود.

منابع:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ‌ به نقل از کتاب خط توطئه در ششمین و هفتمین سال جنگ  ص 76 ـ دفتر سیاسی سپاه پاسداران

2ـ به نقل از کتاب تاریخ سیاسی جنگ تحمیلی ـ نوشته دکتر علی اکبر ولایتی وزیر خارجه اسبق  ص 215ـ‌ 212 و کتاب جنگ از نگاهی دیگر ـ نوشته محمد مهدی بهداروند و احمد سوداگر

اعتراف رسانه های غربی: ایران کاملاً پیروز شد


فتح خرمشهر

با آغاز مرحله اول عملیات بیت المقدس و آزاد شدن قسمتی از خاک میهن اسلامی، آژانسهای خبر پراکنی به تکاپو می افتند تا با وارونه جلوه دادن حقیقت، پیروزیهای ایران را خنثی و کم اثر جلوه دهند. در حالی که همه چیز حاکی از آن بود که ارتش عراق قسمت زیادی از اراضی ایران را از دست داده و راه فرار را در پیش گرفته است، ولی رسانه های غربی با تبلیغات گسترده، اعلامیه های شورای عراق را پخش کرده و کمترین اشاره ای به پیروزیهای ایران نمی کنند. حتی مدعی می شوند که پیروزی ایران واقعیت نداشته و شواهد چنین چیزی را نشان نمی دهد.

وقتی نیروهای ایران با یورش گسترده از غرب کارون خود را به جاده اهواز - خرمشهر می رسانند، این خبر همچنان جزو ادعاهای بی پایه ایران معرفی می شود و هنگامی که رزمندگان اسلام قدم به شهر هویزه می گذارند، اعلام می شود که نیروهای عراق با عقب نشینی تاکتیکی، قسمت عظیمی از قوای ایران را به مخاطره در آورده اند.

هنگامی که قرارگاه کربلا اعلام می کند رزمندگان اسلام به پشت دروازه های خرمشهر رسیده و در حال برداشتن موانع و انهدام دشمن هستند، رسانه های غربی و شیوخ منطقه فقط به پخش اطلاعیه های عراق مبنی بر عقب نشینی ایرانیان می پردازند و تبلیغات گسترده ای علیه ایران صورت می گیرد تا پیروزیهای به دست آمده در هجوم این تبلیغات محو شود.

اما توقف در مرحله سوم باعث می شود که دشمنان اسلام مهمترین حربه تبلیغاتی را به دست آورند و به تبلیغات مغرضانه خود وسعت بخشند و برای تحقق این امر، تلاش گسترده ای صورت می گیرد تا نیروهای عراق انگیزه و روحیه برای ادامه نبرد داشته باشند و بتوانند از آزادی خرمشهر جلوگیری کنند. به چند مورد از اخبار و تحلیلهای مغرضانه استکبار در آستانه ورود رزمندگان اسلام به خرمشهر، اشاره می کنیم:

رادیو بی بی سی: عراق ها می گویند تلفات سنگینی بر نیروهای ایرانی وارد آمده و آنها هم اکنون در حال عقب نشینی هستند.

رادیو آلمان: نیروهای عراقی تهاجم وسیعی علیه نیروهای ایران در شمال خرمشهر آغاز کرده اند. در بیانیه های نظامی عراق آمده است که تلفات سنگینی بر نیروهای ایران وارد آمده است.

رادیو آمریکا: نیروهای عراق با دست زدن به تهاجم برق آسا و همه جانبه علیه ایران در شمال خرمشهر، تلفات سنگینی بر آنها وارد آورده و آنها را به عقب نشینی وادار کرده اند.

رادیو قاهره: نیروهای ایران در غرب کارون متلاشی شده و نیروهای عراق آنان را تعقیب می کنند.

رادیو کویت: حمله ایرانیان دفع شده است و قسمتی از قوای ایران محاصره و گروهی تسلیم و به بقیه تلفات سنگینی وارد آمده است.

لوس آنجلس تایمز: نیروهای ایرانی در کناره غربی کارون به دام عراق افتاده اند.

خبرگزاری فرانسه: به نظر می رسد توازن جنگ در خوزستان به نفع عراق خواهد بود.

رادیو بی بی سی: "همان طور که بدون شک اطلاع دارید، دیروز بندر خرمشهر پس از 20 ماه دوباره به دست نیروهای ایران افتاد. بدین ترتیب، ایران هم اسماً و هم رسماً در جنگ کاملاً پیروز شده است."

لوس آنجلس تایمز: "یک ژنرال عراقی گفت: "ما علاقه ای به ماندن در این جا نداریم. این جا یک صحرای خشک و خالی است و می تواند ارزانی خودشان باشد، که این گونه صحبتها با استراتژی عراق در آغاز جنگ کاملاً مغایرت دارد"

اینها تنها نمونه ای از اظهار عجز رسانه های غربی در برابر پیروزی های چشمگیر رزمندگان اسلام بود

منبع:ساجد

هدف، کشورگشایی نبود


سردار علی فضلی

سردارعلی فضلی

علی فضلی یکی از «چهره‌های ماندگار» کشورمان است.

سردار فضلی که معاون عملیات ستاد مشترک سپاه پاسداران است در گوشه گوشه سخنانش به نکات ارزشمندی می‌پردازد که شاید توجه به آنها در حل بسیاری از اتفاقاتی که این روزها در انتقال ارزش‌ها به نسل جدید عنوان می‌شوه راهگشا باشد. هر چند نگاه استراتژیک و تحلیل نظامی او نیز از عملیات بیت‌المقدس بسیار حائز اهمیت است.

عملیات بیت‌المقدس ویژگی‌های خاص و شرایط بسیار متفاوتی داشت و با مقایسه این شرایط و ویژگی‌ها، هم اهمیت کار بزرگ رزمندگان اسلام و هم وحدت نیروهای مسلح را که امام عظیم‌الشان علاقه داشتند، تا به یک ید واحده و تلفیق ارتش و سپاه از دانش، آموزش و تجهیزات و انگیزه‌های انقلابی و اخلاص رزمندگان اسلام باشد، در آن زمان معلوم می‌شود.

عملیات بیت‌المقدس، فتح خرمشهر و چرایی ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر باید حداقل در سه بخش ارزیابی و تحلیل شود.

بخش اول از آغاز جنگ تحمیلی تا زمانی که بنی‌صدر رییس‌جمهور وقت حدود 9ماه و چند روز عهده‌دار مسوولیت بود، بخش دوم شامل زمانی است که وی همراه «مسعود رجوی»، سرکرده منافقین فرار کرد تا بعد از عملیات بیت‌المقدس و بخش پایانی نیز از بعد از عملیات بیت‌المقدس تا پایان جنگ تحمیلی ارزیابی می‌شود.

اگر دفاع مقدس ادامه نمی‌یافت، امروز هیچ افتخار، ارمغان و دستاوردی برای ملت ایران نداشتیم.

شما اگر به بلندی‌های جولان واقع در خاک سوریه دقت کنید در می‌یابید که با وجود کشورهای مسلمان، نزدیک به چهار دهه است در اشغال اسرائیل است، اگر ما هم در آن زمان مانند کشور سوریه با اشغالگران مذاکره می‌کردیم، اکنون باید پشت مرزهای شکست خورده و سقوط کرده کشورمان زانوی غم بغل گرفته و حسرت روزهای آزادی هویزه، بستان، قصر شیرین، نفت شهر و... را می‌خوردیم.

گروهی به دنبال ایجاد تردید در بین مردم در دفاع از ارزش‌هایشان هستند و ارزش‌های انقلاب و دفاع مقدس را زیر سوال می‌برند و متاسفانه بیشتر سراغ جوانان انقلاب و کسانی می‌روند که به دلیل شرایط سنی خود حیات پربرکت حضرت امام راحل را زیاد به چشم مشاهده نکرده‌اند. کسانی که شاید تنها چیزهایی از بمباران‌ها در شهرهای مختلفی چون تهران به یاد دارند یا نهایتا تشییع جنازه شهدا را دیده‌اند.

امروز همه ما وظیفه داریم تا از یادگار بیت‌المقدس‌ها و خرمشهرها حفاظت کنیم. کسانی که در این زمینه شبهه ایجاد می‌کنند، شاید در جبهه بیش از یک شب هم نبوده‌اند و به تحلیل دوران دفاع مقدس و ارزش‌های آن می‌پردازند.

اگر آن روزها رزمندگان غیرت دینی به خرج نمی‌‌دادند و براساس اعتقادات و اطاعت محض و مطلق از امام به سوی جبهه‌ها نمی‌شتافتند، معلوم نبود اکنون چه اتفاقی در کشور افتاده بود. همیشه گفته‌ایم و تاکید کرده‌ایم که ما با کسی جنگ نداشته و نداریم. در طول هشت سال جنگ تحمیلی نیز حضرت امام (ره) هرگز به رزمندگان اسلام به هدف کشورگشایی اجازه ورود به خاک دشمن را ندادند، بلکه تنها از باب دفاع بود که رزمندگان اسلام وارد خاک دشمن شدند و اگر امروز به سال 61 و عملیات بیت‌المقدس در خرمشهر برگردیم، می‌بینیم که خرمشهر بعد از 20 ماه به دامان ملت مسلمان ایران بازگشته و 5 هزار و 700 کیلومتر، نزدیک به نیمی از آنچه که عراقی‌ها از ما گرفته بودند، به دست با کفایت رزمندگان اسلام آزاد شده است.

منبع:روزنامه جام جم

انگیزه‌های دیکتاتور برای جنگ


صدام

علت‌های وقوع جنگ تحمیلی از دیدگاه صاحب‌نظران خارجی

در مورد جنگ تحمیلى و علل وقوع آن، پذیرش قطعنامه و... در داخل کشور بحث‌هاى زیادى صورت گرفته که اکثر آنها از منظر درونى و توسط تئوریسین‌هاى داخلى انجام شده است . در مطلب زیر، نویسنده براى روشن شدن هر چه بیشتر ذهن نسل جوان در مورد واقعیات جنگ کوشیده است تا تحلیل هاى سیاستمداران خارجى را نیز در مورد جنگ مورد بررسى قرار دهد.

تاکنون نظریه پردازان و تحلیلگران بسیارى علل آغاز جنگ را به طور گسترده بررسى کرده‌اند. در این مقاله نیز دیدگاه‌هاى تنى چند ازمحققان و شخصیت‌ها را در خصوص علل وقوع جنگ به اجمال و با توجه به منابع موجود بررسى خواهیم کرد. لازم به تذکر است که بیان دیدگاه‌هاى زیر هرگز به معنى قبول و تأیید کامل آراى ارائه شده نیست و تنها با هدف آگاهى بیشتر مخاطبان صورت مى‌گیرد.

شهرام چوبین، مدیر بخش پژوهش مرکز سیاست‌هاى امنیتى در ژنو، شروع جنگ را غیرمنتظره نمى داند. وى در خصوص آثار بدست آمده از انقلاب ایران معتقد است که تغییر وسیع در کشور و به حاکمیت رسیدن رژیم انقلابى و همچنین ادعاهاى آن مبنى بر صدور انقلاب، لاجرم به ثبات منطقه زیان مى‌رساند. به نظر چوبین یکى دیگر از دلایل وقوع جنگ عدم توجه به توازن نظامى بین دو کشور بود. توازن نظامى پیش از انقلاب به سود ایران بود، ولى پس از انقلاب به دلیل عدم استحکام حکومت، نیروهاى مسلح ایران وضعیت نابسامانى داشتند و هیچ کدام از ابرقدرت‌هاى بزرگ جهان نیز از حکومت انقلابى ایران حمایت نمى‌کردند.

به عقیده پروفسور رمضانى ، استاد بازنشسته دانشگاه ویرجینیا در آمریکا که تألیفاتى نیز در مورد ایران دارد، جنگ عراق علیه ایران واکنشى بود نسبت به تهدیدى که کشورهاى عربى - و به ویژه عراق - از اصول‌گرایى و بنیادگرایى اسلامى در ایران احساس مى‌کردند. او مى‌گوید: «صدام با توجه به ویژگى‌هاى فردى و شخصى خود و معضل ژئوپلتیکى عراق مى خواست خلأ قدرت ناشى از سقوط شاه و شکل‌گیرى روندجدید در خاورمیانه را بازسازى کند.

به عقیده پروفسور رمضانى، صدام از پیامدهاى انقلاب ایران، از جمله تضعیف و به حاشیه راندن رادیکالیسم عراق و هویت ناسیونالیسم عربى ناخشنود بود و به همین منظور جنگ را آغاز کرد.

جیمز بیل، استاد علوم سیاسى و رئیس کالج ویلیام مرى دانشگاه ویرجینیا در آمریکا، دلیل واقعى جنگ را درگیرى سیاسى براى دست یافتن به برترى و تسلط بر خلیج فارس مى‌داند و مى‌گوید: « رژیم صدام خواستار استیلاى سیاسى بر منطقه بود و همچنین نابودى انقلاب ایران که آن را تهدیدى علیه وضعیت سیاسى کشورهاى منطقه مى‌دانست.»

توضیحات ریچارد نیکسون، رئیس جمهورى پیشین آمریکا درباره جنگ ایران و عراق، متأثر از فضاى دوران جنگ سرد و نظام دوقطبى جهان است. تغییر رفتار عراق به همان اندازه انقلاب اسلامى موازنه قوا را در منطقه بر هم زده بود . به عقیده نیکسون استراتژى آمریکا در دهه 1970 مهار عراق رادیکال با اتکا بر ایران بود و در سال‌هاى 1980 باهدف مهار انقلاب اسلامى با اتکا به عراق طراحى و جنگ عراق علیه ایران نیز به همین منظور آغاز شد.

آنتنى کردزمن، مدیر مؤسسه بررسى‌هاى استراتژیک در آمریکا مى‌گوید: «جنگ ایران و عراق برآیند عوامل تاریخى، فرهنگى و نظامى متعددى بوده است، مانند اختلاف‌هاى تاریخى طولانى بین دو فرهنگ و دو ملت عرب و عجم و نیز شخصیت‌ها و نوع جهان بینى رهبران دو کشور و همچنین اختلاف‌هاى جغرافیایى مانند کنترل راه آبى اروند و کنترل نقاط پدافندى مهم در طول مرز زمینى. به ویژه در مناطق وصولى به بغداد و... ، کردزمن علاوه بر اختلاف مرزى میان دو کشور، به تصورات ایران و عراق نسبت به هم نیز اشاره مى‌کند و مى‌نویسد: «عراقى‌ها بر این باور بودند که براى سلطه بر خلیج‌فارس و خاتمه حوادث آن زمان ایران، باید با زور وارد عمل شد.»

فولر، نویسنده و تحلیلگر سابق سازمان سیا و متخصص در امور جهان اسلام که هم اکنون عضو مؤسسه تحقیقات رند [RAND] وابسته به وزارت دفاع آمریکاست نیز مانند آنتنى کردزمن منازعات مرزى و سیاسى و تاریخى را از علل اصلى آغاز جنگ مى‌داند. او در توضیح این نظریه به بررسى دوره هاى مختلف مى‌پردازد و چنین نتیجه مى‌گیرد که مناسبات دو کشور با نظام پادشاهى نسبتاً هماهنگ بود. اما با وقوع انقلاب در عراق صحنه سیاست هاى منطقه اى به کلى دگرگون شد و این موازنه تغییر کرد و با انقلاب ایران و ظهور نیروى جدید برآمده از تشیع، ملى‌گرایى ایران و جنبش توده‌اى حقیقى، مرحله جدیدى شکل گرفت که با توجه به اختلاف‌هاى تاریخى و مرزى، در نهایت به شروع جنگ انجامید.

ابوغزاله، وزیر دفاع مصر در طول دوران جنگ ایران و عراق، در کتاب خود درباره جنگ عراق و ایران نوشته است: «جنگ ایران و عراق، جنگ بین عرب و فارس بود، که ریشه تاریخى آن به صدها سال قبل بازمى گردد. وى به تأثیر انقلاب در تغییر توازن منطقه مى‌پردازد و حرکت عراق را استفاده از فرصتى مناسب و تکرار نشدنى براى بازیابى نقش ژاندارم منطقه خلیج‌فارس پس از سقوط شاه مى‌داند.

ابوغزاله همچنین احتمال صدور انقلاب به کشورهاى خلیج‌فارس و ترس دولت‌هاى آن ها را عامل پشتیبانى بى حد و حصر مالى کشورهاى عربى از صدام معرفى مى کند و معتقد است تشکیلات نظامى ایران به هنگام شروع جنگ بسیار ضعیف بود و همین ضعف صدام را به جنگ علیه ایران ترغیب کرد.

سامرانى، از افسران ارتش عراق که در گذشته مسئول میز ایران در سرویس اطلاعاتى عراق بود و بعدها از عراق متوارى شد و به گروه‌هاى اپوزیسیون عراق پیوست، مى‌گوید: «پس از پیروزى انقلاب اسلامى، رژیم عراق تصور مى‌کرد اگر تشنجات و بحران حاکم بر روابط عراق و رژیم ایران به داخل ایران هدایت نشود، این بحران به داخل عراق سرایت مى‌کند.

رژیم عراق به این نتیجه رسیده بود که فرصت طلایى لازم براى رهایى از نفوذ ایران در عراق و زمینه‌هاى لازم براى ابطال معاهده 1975 الجزایر و برگشت کامل حاکمیت و سلطه بر اروند رود بر مبناى معاهده 1937 و تعدیل خط مرزى و پشتیبانى از عرب هاى اهواز به منظور شروع یک انقلاب و برافروختن آتش فتنه‌هاى قومى در بلوچستان و کردستان و... به منظور سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى فراهم شده است.»

افرایم کاراش، از محققان و تحلیلگران یهودى امور نظامى که در مورد جنگ ایران و عراق نیز بررسى هاى متعددى کرده است، انقلاب ایران را با انقلاب فرانسه و روسیه مقایسه مى‌کند و معتقد است که آرمان‌هاى جدید انقلاب و مخالفت ایران با وضع جهان اسلام در آن زمان و نیز از هم گسیختگى ساختار نظامى ایران از عوامل اصلى جنگ بود.

کاراش مى‌افزاید: «از سوى دیگر تلاش و علاقه رژیم عراق براى تجزیه ایران نیز از دیگر دلایل بروز جنگ به شمار مى‌آمد.»

به عقیده وى در سال 1979 و پیروزى انقلاب، صدام دیگر نمى‌توانست برترى ایران را که منجر به امضاى قرارداد الجزایر در سال 1975 شده بود تحمل کند، زیرا به رسمیت شناختن این برترى به سقوط تدریجى رژیم بعث منجر مى شد و لذا عراق ترجیح داد از برترى نسبى خود استفاده کند، زیرا براى نخستین بار در 10 سال اخیر برترى قواى نظامى با عراق بود.

پروفسور امیت اوزداغ، رئیس مرکز مطالعات استراتژیک اوراسیا در ترکیه، دیدگاه‌هاى خود را در چارچوب پاسخ به این پرسش بیان مى کند که چرا در خاورمیانه تنش‌هاى گذرا به تخاصم تبدیل مى شود به عقیده وى تاریخ نظامى منطقه مشحون از سیستم‌هاى دیرپاى تاریخى، فرهنگى و سیاسى است که استفاده از نیروى نظامى را در حل مسائل سیاسى موجه جلوه مى‌دهد. اختلاف‌هاى قومى، مذهبى و نژادى در اغلب اوقات ریشه این رقابت‌ها بوده است که در نهایت به اجماع سیاسى و بسیج عمومى براى جنگ مى‌انجامید.

بر اساس آراى مارتین کرامر که طرح بنیادگرایى را در دانشگاه شیکاگو مورد بررسى قرار داده و بخشى از نتایج تحقیقات خود را منتشر کرده است، انگیزه اصلى عراق در منطقه، مقابله با انقلاب ایران بوده است.

کرامر مى‌نویسد: «کشورهایى مانند عراق و شیخ نشین‌هاى حاشیه خلیج‌فارس که از تأثیر انقلاب اسلامى بر سرزمین‌هاى خود آگاه بوده‌اند، اراده و امکانات لازم را براى فرونشاندن شعله انقلاب‌هاى محلى که در همدلى با انقلاب ایران به وقوع پیوسته بودند، در اختیار داشتند. عراق نیز جنگ خود را با همین انگیزه آغاز کرد.»

دکتر احمد الموصللى، استاد دانشگاه آمریکایى بیروت نیز مانند کرامر بحث بنیادگرایى اسلامى در ایران و مخالفت دولت‌هاى دیکتاتورى در کشورهاى عربى و احساس خطر غرب از آن را از دلایل اصلى آغاز جنگ مى‌‌داند.

وى مى نویسد که انقلاب اسلامى ایران، امید بازگشت جایگاه اسلام و حکومت اسلامى را در جنبش‌هاى اسلامى زنده کرد و همین مسأله زنگ خطر را براى غرب و بویژه آمریکا و همچنین شوروى سابق به صدا در آورد. به همین دلیل غرب با تحمیل جنگ درصدد برآمد تا زمینه‌هاى پیدایش سیاسى حکومت اسلامى را از بین ببرد و شوروى نیز در قبال جنگ با سکوت خود عملاً از جنگ عراق علیه ایران حمایت کرد.

بوتل، از پژوهشگران انجمن ایران شناسى فرانسه، معتقد است که این جنگ را نمى‌توان به عوامل تاریخى، سوق الجیشى، سیاسى و یا نظامى حاکى از قدرت طلبى دولت، حکومت، حزب یا رژیم و یا گروهى از طرفین درگیر، محدود کرد. بوتل در بررسى خود، منطق جنگ و سازوکارهاى آن را در متن تحولات جامعه ایران جست وجو مى‌کند، ولى در این مورد توضیح چندانى نمى‌دهد. توجه به نقش انقلاب و ریشه دگرگونى در جامعه ایران و اثر آن بر ملت ایران مانند امت اسلامى و شهادت طلبى و حکومت حق و ... از ویژگى‌هاى نظریه بوتل است.

جودیت مرى و دورى میلروى، نویسندگان کتاب معروف «صدام حسین و بحران خلیج فارس» که در آن کتاب بیشتر به شخصیت و ماهیت صدام در تجاوز به ایران و سپس کویت تأکید دارند، معتقدند: «ترکیبى از جاه طلبى و ترس، عامل تجاوز عراق به ایران بوده است. بدین معنا که جاه طلبى براى تبدیل عراق به قدرت برتر خلیج‌فارس و ترس به دلیل هراس از شیعیان منجر به تجاوز عراق به ایران شد.»

این دو نویسنده همچنین مى‌افزایند: «همه دولت‌هاى عرب اطراف خلیج فارس از جانب ایران احساس خطر مى‌کردند و صدام از این احساس خطر سیاسى از ایران، براى پى‌ریزى برترى عراق در منطقه سود برد و پیشنهاد کرد تا نقش محافظ امیرنشین‌هاى ضعیف عرب را برعهده بگیرد.»

به عقیده جودیت مرى و دورى میلروى صدام سه هدف عمده براى آغاز جنگ در سر داشت:

1- ضمیمه‌کردن شمال شرقى اروند رود به عراق

2ـ تجزیه خوزستان و الحاق آن به خاک عراق

3ـ شعله ور کردن قیام در میان اقوام غیرفارس ایران و در نهایت سرنگونى حکومت اسلامى

نتیجه:

با بررسى بخشى از آراى موجود درباره علل وقوع جنگ، در یک جمع بندى کلى به نظر مى‌رسد نقطه اشتراک تمامى نظریه ها، تأکید بر انقلاب و نیز پیامد آن به عنوان بستر اصلى وقوع جنگ و تحریک اختلافات مرزى در پى خلأ قدرت و تلاش عراق براى جبران آن بوده است. در واقع کانون درگیرى همان وقوع انقلاب اسلامى بیان شده است. انقلاب اسلامى ایران به دلیل ماهیت دینى و آزادى طلبى‌اش با منافع امپریالیسم غرب و بلوک شرق در تضاد بود. در نتیجه حذف انقلاب اسلامى و حکومت اسلامى نقطه اشتراک خواسته‌هاى ابرقدرت‌هاى شرق و غرب در آن زمان بوده است.

منابع:

1ـ اجتناب پذیرى از جنگ، محمد دروریان، مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامى،

1381.

2ـ پژوهشکده علوم دفاعى دانشگاه امام حسین (ع)، مجله سیاست دفاعى (ویژه نامه جنگ تحمیلى)، شماره ?? و ،?? سال چهارم، مصاحبه با محسن رضایى.

3ـ تصاعد در جنگ ایران و عراق، فیلیپ سابین و افرایم کارش، مجله سیاست دفاعى؛ پائیز ????.

ابوالفضل مستغیثی

فرانسه و تجهیز صدام به سلاح هسته‌ای


 

فرانسه و تجهیز صدام به سلاح هسته‌ای

 

تازه‌ترین افشاگری‌ از نقش دولت فرانسه در جنگ تحمیلی

رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس در تازه‌ترین افشاگری‌ خود از نقش دخالت دولت فرانسه در جنگ تحمیلی که به طرفداری از صدام معدوم و تلاش برای مجهزکردن عراق به سلاح هسته‌ای صورت گرفته بود پرده برداشت.

به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل بنیاد سردار باقرزاده با استناد به «سند شماره ‌53/4/2099/د مورخ ‌20/4/1987 میلادی» که در دفتر وزارت دفاع رژیم ساقط ‌شده بعثی به ثبت رسیده است اظهار داشت: عدنان خیرالله طی نامه‌ای خطاب به دفتر ریاست جمهوری وقت عراق (صدام معدوم) مشروح گزارش خود را با «فیلیپ روندو» که به عنوان مشاور نخست‌وزیر فرانسه از عراق دیدار کرده بود ارایه می‌نماید تا به اطلاع صدام معدوم برسد.

 

صدام و ژاک شیراک در حال بازدید از مراکز هسته ای فرانسه

(صدام و ژاک شیراک در حال بازدید از مراکز هسته ای فرانسه)

 

براساس این سند،«فیلیپ روندو» با تحسین اقدامات رژیم صدام معدوم در مقابله با نیروهای ایرانی،شادمانی خود را ابراز داشته،آن را منطبق با ایده «ژنرال میرلاندا» رییس ستاد ارتش فرانسه به هنگام سفر وی در ماه جولای به عراق برمی‌شمارد و تمایل خود را جهت آگاهی از اقدامات آتی عراق در سوسنگرد یادآور می‌شود که متقابلا عدنان خیرالله ضمن تأکید بر فعالیت‌های مهندسی عراق، نگرانی خود را از جنگ آب نیروهای ایرانی ابراز داشته، آمادگی خود را برای عمل به توصیه‌های ژنرال «بوفر» فرانسوی اعلام می‌دارد.

 

براساس این سند،پروفسور«فیلیپ روندو» ضمن اشاره به مجموع جلسانی که در ستاد ارتش فرانسه برای چگونگی مقابله با تحرکات نیروهای ایرانی داشته از اندیشه بکارگیری قایق‌های فنری با خاصیت ارتجاعی یاد می‌کند که متقابلا عدنان خیرالله از اطلاعات انبوهی که آمریکایی‌ها از طریق عکس‌های ماهواره‌ای در اختیار عراق قرار داده‌اند یاد می‌کند و از فیلیپ روندو درخواست راهنمایی می‌نماید که در پاسخ وی، فیلیپ روندو با تأکید بر ضرورت اشغال شهرهای ایران و حفظ آن بر اهمیت شهر آبادان و ضرورت اشغال آن در ابعاد تاریخی، نظامی، سیاسی و روانی تأکید می‌ورزد.

 

سردار باقرزاده با پرده‌برداری از این سند یادآور شد: بر اساس سند مورد اشاره، فیلیپ روندو از نقش تأثیرگذار خود در "الکی دورسیه" یا هیئت دولت فرانسه یاد می‌کند و مدعی می‌شود: در تأمین هواپیماهای میراژ و موشک‌های «رولاند» برای عراق نقش مفیدی بازی کرده است.

 

وی همچنین با ابراز نگرانی از عملیات‌های هلی‌برن، نسبت به فرود احتمالی چتربازان ایرانی در پشت خطوط عراق هشدار می‌دهد و اظهار می‌دارد به زودی فرانسه کنفرانسی‌ محدود و محرمانه برای بررسی جوانب جنگ عراق و ایران برگزار خواهند کرد و از عراق نیز برای شرکت یک هیئت به عنوان ناظر دعوت به عمل می‌آورد.

 

وی همچنین از عدم دقت کافی موشک‌های زمین به زمین عراق انتقاد کرد و صراحتا اظهار می‌دارد: ما در فرانسه امکان دست‌یابی شما به سلاح هسته‌ای در فرم بسیار کوچک را مورد بحث و بررسی قرار داده‌ایم و بعد با تأکید بر ضرورت حفظ این اسرار یادآور می‌شود: این مسئله برای اعمال و تحمیل شرط ‌های عراق بر ایران لازم و مؤثر خواهد بود هرچند که این سلاح کوچک باشد.

 

در پایان گفت‌وگوی فیلیپ روندو با عدنان خیرالله، مقام فرانسوی با اشاره به ضرورت تعامل عراق با قومیت‌های گوناگون ایرانی اظهار می‌دارد: براساس تحلیل دولتمردان فرانسوی، این جنگ طولانی خواهد شد.

فیلیپ روندو همچنین از آمادگی خود جهت ارسال مجموعه‌ای از کتاب‌هایی که در خصوص جنگ روانی با زبان انگلیسی و در بریتانیا به چاپ رسیده است برای مسؤولان عراقی خبر می‌دهد.

در پایان این دیدار طرفین برای ادامه ارتباط با استفاده از کلیه وسایل ممکن توافق می‌نمایند.

 

رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کشور با تأکید بر این‌که کلیه افرادی که در این پرونده و این سند از آن‌ها نام برده شده است به عنوان جنایتکار جنگی شناخته می‌شوند از وزارت امور خارجه کشورمان و دیگر دستگاه‌های ذیربط درخواست کرد ترتیب تعقیب بین‌المللی این جنایتکاران جنگی را فراهم نمایند.

منبع:سایت راویان