خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

نقش آمریکا در تحمیل جنگ


امریکا

هدف آمریکا از تغییر در معادلات منطقه

پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط شاه بنای استراتژی آمریکا در منطقه سوق‌الجیشی خلیج‌فارس، که بر دو ستون ایران شاهنشاهی و عربستان سعودی پی ریزی شده بود، فرو ریخت و این مسأله، مناسبات میان دو کشور ایران و عراق را دستخوش تغییر و تحول کرد.

به این ترتیب که موازنه نسبی قوا که تا پیش از انقلاب بین ایران و عراق حاکم بود، تغییر کرد و با پیدایش خلاء قدرت در منطقه، موج اسلام‌خواهی می‌توانست ثبات مطلوب آمریکا در منطقه را مورد تهدید جدی قرار بدهد. در نتیجه، لازمه تأمین منافع آمریکا و غرب، اعاده نظم پیشین در منطقه بود. طرح رویکرد آمریکا به رژیم عراق نیز تنها در چنین چارچوبی قابل درک است. البته کارتر و استراتژیست او «برژینسکی» و دیگر استراتژیست‌های همفکر وی در هیأت حاکمه ایالات متحده، همزمان با کار روی سناریوی برقراری تماس محرمانه با دولتمردان عراق، پروژه دیگری را نیز در دستور کار خود قرار داده بودند و آن طراحی و اجرای یک کودتای نظامی سریع توسط عوامل سلطنت‌طلب باقی مانده در ارتش ایران بود.

آنان پس از تکمیل طرح این عملیات به سراغ «شاهپور بختیار» نخست‌وزیر فراری رژیم سلطنتی- که در پاریس زندگی می‌کرد - رفتند و رهبری سیاسی صوری عملیات براندازی نظام جمهوری اسلامی را به وی محول کردند. در داخل کشور نیز شبکه‌ای از عناصر برگزیده برای اجرای عملیات موسوم به شبکه «نیما» تشکیل شد. این شبکه به سرعت دست به کار عضوگیری و شناسایی اهداف عمده در تهران و قم و توجیه و مسلح کردن خود شد. در کتاب «آغاز تا پایان»‌در بررسی وقایع سیاسی - نظامی جنگ، آمده است که اعضای شبکه نیما علاوه بر نیروی هوایی، در قالب یگان‌ها و نیروهای ارتش حضور داشتند و مهمترین اهداف آنان بمباران و حمله به چهار مرکز مهم بود: حسینیه جماران، مجلس شورای اسلامی، پایگاه‌های سپاه و شهر قم.

ملاقات پنهانی در اردن

در چنین شرایطی در تیر ماه سال 59، برژینسکی از سوی «کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا راهی کشور اردن شد تا تحت شدیدترین تدابیر امنیتی و با رعایت نهایت جوانب پنهان‌کاری با صدام حسین ملاقات کند. ملاقات محرمانه صدام حسین و برژینسکی در مرز اردن، به منزله چراغ سبز آمریکا به عراق، برای آغاز جنگ بود و اینکه در صورت حمله به ایران، مورد حمایت آمریکا قرار خواهد گرفت. این ملاقات سه ماه پس از تجاوز عراق به ایران افشاء شد. زمانی که ماشین جنگی صدام در سرزمین‌های اشغالی زمین‌گیر شده بود، «طارق عزیز» معاون وقت نخست وزیر عراق سفری به فرانسه کرد و در گفت وگو با مجله فیگارو خبر ملاقات محرمانه صدام و برژینسکی را اعلام کرد. در بخشی از مقاله ترجمه شده فیگارو که 17 آذر 59 در روزنامه انقلاب اسلامی به چاپ رسیده آمده است:

«جریان جنگ ایران و عراق، در واقع از ژوئن گذشته (تیر ماه 59) زمانی آغاز شد که برژینسکی به اردن سفر کرد و در مرز دو کشور اردن و عراق با شخص صدام ملاقات کرد. او قول داد که از صدام حسین کاملاً حمایت کند و این امر را تفهیم کرد که آمریکا با آرزوی عراق در مورد شط‌العرب (اروندرود) و احتمالاً برقراری یک «جمهوری عربستان»‌در این منطقه (استان خوزستان) مخالفت نخواهد کرد. سرانجام کلیه اقدام‌ها به کشاندن عراق به جنگ علیه ایران منجر شد.» صرف‌نظر از این بیان، «کارتر» پیش‌تر نیز وعده‌های فریبنده‌تری به رهبر ماجراجوی بعثی داده بود. وعده‌هایی همچون موافقت ایالات متحده با ایفای نقش عراق به عنوان ژاندارم آمریکا در خلیج‌فارس. اگرچه ملاقات‌های پی‌درپی نمایندگان آمریکایی با صدام در ابتدا پیش از آنکه هدف برافروختن آتش یک جنگ نظامی را در منطقه استراتژیک خلیج‌فارس داشته باشد، به دنبال اجرای موفقیت یک کودتای نظامی در ایران بود.‌ «کارتر» پروژه کودتا را در صدر اولویت‌های خود قرار داده بود. لذا برنامه‌ریزان امنیت ملی کاخ سفید، «تهاجم نظامی عراق» را به عنوان راه‌حل جایگزین در نظر گرفته بودند.

کودتای شبکه نیما

سرانجام نیروهای ارتش عراق با برنامه‌ریزی ایالات متحده عملیات براندازی در قالب کودتا را آغاز کردند. نیروهای ارتش عراق برای سردرگم ساختن مقامات تهران و فراهم آوردن شرایط برای عناصر کودتاچی در مرداد 59 در 20 نقطه مرزی اقدام به ایجاد درگیری کردند. اما آنها توان نیروهای انقلابی ارتش و خصوصاً سپاه پاسداران را در برنامه‌ریزی‌های خود لحاظ نکرده بودند. این شد که اعضای «شبکه نیما» به شکل غیرمنتظره‌ای توسط نیروهای انقلابی ارتش و سپاه دستگیر شدند و برنامه کودتا شکست خورد و پروژه اول علیه جمهوری اسلامی به نتیجه نرسید. لذا در همین زمان عناصر باقیمانده کودتاچیان به خاک عراق فرار کردند و سران عراقی نیز همزمان بر حجم تحرکات سیاسی دیپلماتیک خود با کاخ سفید افزودند.

آغاز توطئه جنگ

در پی شکست کودتا، ارتش عراق عملیات مهندسی وسیعی را در مجاورت مرزهای جنوبی و غربی ایران آغاز کرد. از آماده‌سازی پل‌های شناور نظامی در کرانه غربی «اروند رود»‌گرفته تا احداث کانال‌ها و سنگرهای بتن آرمه در مجاورت مرزهای میانی و شمالی.

یگان‌های اکتشافی و عملیاتی ارتش عراق نیز با حمایت‌های آمریکا تحرکات خود را آغاز کردند. عملیات پیچیده‌ و انبوه ماشین جنگی صدام آن‌چنان چشمگیر و حساسیت برانگیز بود که فرماندهان رده بالای نیروهای سپاه پاسداران و ارتش را واداشت تا از بنی‌صدر به عنوان جانشین فرمانده کل قوا، خواستار تشکیل جلسه‌ای اضطراری، برای بررسی انگیزه‌های تحرکات ارتش بعث در مرز مشترک و اتخاذ تدابیر فوری و ضروری، برای مقابله با هر گونه تهدید خارجی از ناحیه مرزهای غرب و جنوب کشور شوند. سرانجام این جلسه در تاریخ 24 مرداد 59 در کرمانشاه تشکیل شد. حاج «احمد متوسلیان» فرمانده وقت سپاه مریوان و از حاضران در آن نشست نظامی روایت می‌کند (این روایت در کتاب «روز تندر»‌و آذرخش مهاجر چنین نقل شده است): «من دقیقاً یادم هست که یک ماه قبل از شروع جنگ، جلسه‌ای در «اتاق جنگ» لشکر 81 زرهی کرمانشاه به ریاست بنی‌صدر تشکیل شد. در این جلسه آقایان «ظهیرنژاد» و «صیاد شیرازی» به همراه فرماندهان ارتشی 30 منطقه نظامی از استان‌های آذربایجان غربی، کردستان ،کرمانشاه و نیز برادران «مرتضی رضایی» (فرمانده کل وقت سپاه ) و «محمد بروجردی» (فرمانده سپاه غرب کشور) به اتفاق مسئولان سپاه در کل مناطق غرب حضور داشتند. در این جلسه، فرمانده سپاه قصر شیرین، به مسأله عدم آمادگی دفاعی نیروهای مسلح اشاره کرد و گفت: از این حیث نیروهای ما کمترین آمادگی رزمی ندارند. در صورتی که ارتش عراق، از خیلی وقت پیش شروع به ساختن استحکامات نظامی خودش کرده و در حاشیه مرز دارد سنگرهای بتنی می‌سازد. بعد هم ایشان به تفصیل به وضعیت بد نیروهای ارتش از این لحاظ و نیز، حملات مکرر ارتش عراق به پاسگاه‌های مرزی ما اشاره کرد. نهایتاً از بنی‌صدر سؤال کردیم؛ اگر به احتمال یک درصد عراق به ایران حمله کند، شما چه تدبیری برای دفاع دارید؟ بنی‌صدر گفت: «عراق هرگز جرأت چنین کاری را ندارد!» این بار برادر بروجردی گفت: «آقای رئیس جمهور! اگر به احتمال یک در هزار، عراق به ایران حمله کند و فرضاً بخواهد در غرب جلو بیاید و شهر قصرشیرین را بگیرد، شما برای مقابله با چنین مسأله‌ای چه تدبیری دارید؟!»

بنی‌صدر مجدداً گفت: «عراق هیچ وقت چنین غلطی نمی‌کند. برای اینکه هم در سطح بین‌المللی و سیاست جهانی محکوم می‌شود و هم امنیت داخلی خودش به خطر می‌افتد. برهمین اساس، عراق خودش را به خطر نمی‌اندازد.»

بنی‌صدر در حالی چنین قرائتی از وضع موجود داشت که صدام اهداف خود را برای تجاوز به ایران از پیش تعریف کرده بود. حاکمیت بر اروندرود، جداسازی استان نفت‌خیز خوزستان از ایران و براندازی حکومت جمهوری اسلامی، لذا در حالی که عراق 12 لشکر شامل 5 لشکر پیاده، 5 لشکر زرهی و 2 لشکر مکانیزه و همچنین 15 تیپ مستقل به اضافه تیپ 10 گارد ریاست جمهوری و نیز نیروهای تحت امر گارد مرزی خود که شامل 20 تیپ مرزی می‌شد را آماده تجاوز به خاک ایران می‌کرد، بنی‌صدر احتمال چنین عملی را نیز نمی‌د‌اد. سرانجام در 31 شهریور 1359، رژیم توسعه‌طلب و جنگ افروز بغداد با چراغ سبزهای کارتر و برنامه‌ریزی استراتژیست‌های کاخ سفید، عملیات تهاجم سراسری خود را به خاک ایران اسلامی آغاز کرد.

منابع و مآخذ

- برگرفته از کتاب روز تندر، مرور تحولات سیاسی، اجتماعی از مشروطه تا تجاوز عراق ، انتشارات موسسه شهید آوینی

- آغاز تا پایان، بررسی وقایع سیاسی - نظامی جنگ ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه

- گذری به دو سال جنگ ، دفتر سیاسی سپاه

محمد رضا اسد زاده - همشهری آنلاین

عملیات شهید رستیم

 عملیات شهید رستیم محور دهلاویه و آزاد شدن منطقه دهلاویه از وجود مزدوران بعثی عراق در تاریخ 26/3/1360 صورت گرفت .

دفاع مقدس

شهید چمران به عنوان فرمانده ستاد جنگ‏های نامنظم که از رکود حاکم بر جبهه‏ها به سبب وجود پاره‏ای از خیانت‏ها و کارشکنی‏های بنی صدر و وابستگانش به شدت رنج می‏بُرد، درصدد تحرک بخشیدن به جبهه‏ها و عملیاتی کردن نیروها بود. وی پس از عزل بنی‏صدر از ریاست جمهوری، طرح حمله به ارتفاعات اللَّه اکبر و بستان را ریخت و تصمیم گرفت تا ارتباط شمالی و جنوبی نیروهای دشمن را قطع کند. چون در این حمله، امکان آزادی بستان فراهم نشد، لذا شهید چمران، طرح آزادسازی دهلاویه را بررسی کرد. فتح دهلاویه در نوع خود عملی جسورانه، خطرناک و غرورآفرین بود. برای این کار، نیروهای مؤمن ستاد جنگ‏های نامنظم با نصب پل بر روی رودخانه کرخه و عبور از آن، به دشمن بعثی حمله برده و منطقه دهلاویه را آزاد کردند. این عملیات، اولین پیروزی بعد از عزل بنی صدر بود که طلیعه پیروزی‏های دیگر به حساب آمد و باعث شادی مردم مسلمان ایران گردید.

منبع :

خبرگزاری قرانی

بخش هنرمردان خدا

اولین عملیات ،بعد از عزل بنی صدر

عملیات‌ فرمانده‌ کل‌ قوا - خمینی‌ روح‌ خدا

زمینه‌ ساز شکست‌ حصر آبادان‌

نام‌ عملیات: فرمانده‌ کل‌ قوا - خمینی‌ روح‌ خدا

زمان‌ اجرا : 1360/3/21:

تلفات‌ دشمن‌ (کشته، زخمی‌ و اسیر) : 1496

مکان‌ اجرا : منطقه‌ عمومی‌ دارخوین‌

ارگان‌های‌ عمل‌کننده : سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ با پشتیبانی‌ و پدافند ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی

اهداف‌ عملیات : پیشروی‌ در مواضع‌ دشمن‌ نفوذی‌ و انهدامی‌

دفاع مقدس

مشکل‌ آفرینی‌ها و کارشکنی‌های‌ «بنی‌ صدر» آن‌ قدر برای‌ رزمندگان‌ و فرماندهان‌ ایرانی‌ عذاب‌آور شده‌ بود که‌ پس‌ از بر کناری‌ وی‌ از فرماندهی‌ کل‌ قوا، به‌ پیشنهاد و استقبال‌ همه‌ فرماندهان‌ جنگ‌ قرار شد عملیاتی‌ که‌ در جبهه‌ «دارخوین» در حال‌ انجام‌ بود، به‌ علامت‌ رضایت‌ از این‌ کار حضرت‌ امام، «فرمانده‌ کل‌ قوا- خمینی‌ روح‌ خدا» نامگذاری‌ شود.

نیروهای‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ مدت‌ 4 ماه‌ بدون‌ سر و صدا و جلب‌ توجه‌ دشمن‌ و در نزدیکی‌ نیروهای‌ عراق، شبانه‌ یک‌ کانال‌ به‌ طول‌ 1300 متر و به‌ شکل‌ « t » حفر کردند که‌ انتهای‌ آن‌ وارد میدان‌ مین‌ در جلوی‌ خاکریز و خط‌ آتش‌ دشمن‌ شده‌ بود.

پیشانی‌ این‌ کانال‌ به‌ موازات‌ خط‌ آتش‌ دشمن‌ و به‌ فاصله‌ 400 تا500 متر قرار داشت. در این‌ حمله، نیروهای‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ عمل‌ کننده‌ و ارتش‌ جمهوری‌ اسلامی‌ پشتیبانی‌ و پدافند را به‌ عهده‌ داشتند.

این‌ عملیات‌ توسط‌ سردار رحیم‌ صفوی‌ و شهید حسن‌ باقری‌ طراحی‌ و اجرا گردید که‌ فرماندهی‌3  محور اصلی‌ آن‌ را شهیدان‌ منصور موحدی‌- پهلوان‌ نژاد و رضا رضایی‌ بعهده‌ داشتند

قرار بود در ساعت‌3  و30 دقیقه‌ بامداد21 خرداد ماه ‌1360 حمله‌ آغاز شود. ساعت ‌11 شب، خبر برکناری‌ بنی‌ صدر از فرماندهی‌ کل‌ قوا توسط‌ امام‌ خمینی4، از رادیو پخش‌ شد و وضعیت‌ در بهترین‌ حالت‌ ممکن‌ قرار گرفت.

این‌ عملیات، خود کلیدی‌ برای‌ باز شدن‌ طلسم‌ محاصره‌ آبادان‌ و آزمایشی‌ برای‌ عملیات‌ بزرگ‌ ثامن‌ الائمه(7) بود.

در این‌ حمله‌ با3  کیلومتر پیشروی، مواضع‌ محکم‌ و مهم‌ دشمن‌ در این‌ جناح‌ به‌ تصرف‌ درآمده‌ و دست‌ کم‌32  دستگاه‌ تانک‌ و نفربر منهدم،و تعداد1496 تن‌ از نیروهای‌ دشمن‌ کشته، زخمی‌ و اسیر شدند. در راه‌ بدست‌ آوردن‌ این‌ پیروزی،120 تن‌ از برادران‌ سپاهی‌ به‌ شهادت‌ رسیدند.

این‌ عملیات‌ توسط‌ سردار رحیم‌ صفوی‌ و شهید حسن‌ باقری‌ طراحی‌ و اجرا گردید که‌ فرماندهی‌3  محور اصلی‌ آن‌ را شهیدان‌ منصور موحدی‌- پهلوان‌ نژاد و رضا رضایی‌ بعهده‌ داشتند.

برگرفته از عمایات های دفاع مقدس

بخش هنرمردان خدا - سیفی

شوخی در وسط میدان جنگ


گزارش یک تکاور نیروی دریایی از انجام عملیات فریب در نزدیکی آبادان

عملیات فتح المبین تازه تمام شده بود. من تهران بودم. فرمانده نیروی دریایی و معاونت عملیات نیرو من را دعوت کردند به قرارگاه جنوب بروم. آن موقع مدیر عملیات تفنگداران دریایی بودم. شهید صیاد گفت نباید به دشمن فرصت بازسازی داد. هدف بعدی ما بازپس گیری خرمشهر است و ما بعد از بحث های زیاد راهکار عبور از کارون را انتخاب کرده ایم. عبور از کارون مستلزم کمک نیروی دریایی هم بود.

نیروی دریایی

به تهران برنگشتم. یک ناوتیپ راه انداختیم. آن قدر انگیزه داشتیم که غیر از آن هایی که در خلیج فارس درگیر بودند، همه مقدورات و نفرات نیروی دریایی را پای کار آوردیم. یک معاون گذاشتم برای عملیات عبور از کارون و خودم رفتم جزیره آبادان. تأمین آبادان به عهده تفنگداران دریایی بود. یک گردان هم تشکیل دادیم از تفنگداران و پرسنل فنی نیروی دریایی که با نیروهای اصلی یگان های نزاجا همراه بودند.

دشمن در برابر آبادان یگان های جیش الشعبی اش را گذاشته بود که کیفیت رزمی نداشتند و به اصطلاح یک پرده پوششی تشکیل داده بودند. چون می گفتند اینجا خبری نیست. وظیفه ما این بود که منطقه را ناامن کنیم و چنان وانمود کنیم که دشمن قانع شود قرار است از اینجا که ما هستیم، عملیات انجام شود و موفق شدیم. عراق واحدهای با کیفیتی از نیروی زمینی اش را که در شمال جلوی نیروهای اصلی ما پدافند می کردند را پایین آورد و ما به هدفمان رسیدیم. البته ما که نمی توانستیم با نمایش این کار را بکنیم. دائم بچه های ما به خط عراقی ها نفوذ می کردند. چیزی که نداشتیم، چند تا تفنگ 106 داشتیم. اینها را بچه ها بدون ماشین و با دست دو، سه کیلومتر از این پستی و بلندی ها جا به جا می کردند و از جاهای مختلف به خط عراقی ها شلیک می کردند. یک روز صبح بود که بچه ها تفنگ 106 را آماده کرده بودند و من هم داشتم نگاه می کردم. یک کشتی را داخل خور استتار کرده بودند و فقط نوکش مشخص بود. به سمت آن شلیک کردند و اصابت کرد. انفجارهای وحشتناکی کرد و مشخص شد داخلش مهمات است. یک رادار سطحی عراق هم که شمال خلیج فارس را پوشش می داد منهدم کردیم که اهمیت زیادی داشت.

صبح سوم خرداد من و یک تعدادی از بچه ها با قایق از رودخانه گذشیتم. وقتی در خرمشهر پیاده شدم زانو زدم و خاک خرمشهر را بوسیدم. در اوج احساس بودم. نمی توانم حسم را به شما بگویم. مصیبت ها در این شهر کشیده بودیم. خون ها در این شهر داده بودیم. شروع به پاکسازی سنگرهای عراقی کردیم؛ سنگرهای پیچ در پیچ. چندین بار گلوله به کنارم خورد، اما چه کسی اهمیت می داد. خرمشهر را به دست آورده بودیم.

شیرازه دشمن از هم پاشیده بود. تا چشم کار می کرد اسیر بود. داخل سنگرهایشان پر مهمات کالیبر کوچک بود، اما ظاهراً سلاح های سنگین را برده بودند.

من داشتم صف اسرا را نگاه می کردم که دیدم یکی شان که کلاه عراقی دارد حرکات عجیبی می کند و خودش را لوس می کند. گفتم خیلی از اینها خوشمان می آید، ...

به نظرم آمد همه سنگرها پاک سازی شده باشند. داشتم با فرمانده بسیجی هایی که از مراغه آمده بودند، صحبت می کردم که یک دفعه از یک سنگر که دو، سه نفر داخل آن بودند به سمتمان تیراندازی شد. اگر پستی بلندی کنار رودخانه نبود، کشته شده بودیم. بچه ها را فرستادم خلع سلاح شان کردند و آوردند داخل اسرا. من داشتم صف اسرا را نگاه می کردم که دیدم یکی شان که کلاه عراقی دارد حرکات عجیبی می کند و خودش را لوس می کند. گفتم خیلی از اینها خوشمان می آید، این جوری هم می کند. تفنگ یکی را بچه ها را که به سمت این سنگر شلیک کرده بود، گرفتم و چسباندم به گردنش. داد زد سوختم، نکنید بابا، من ایرانی ام . نگو یکی از بچه های بسیجی خواسته بود سر به سر ما بگذارد. گفتم فکر نکردی شاید می کشتیمت؟ به هر حال به خیر گذشت.

شب سوم خرداد زنگ زدم به خانمم که خانه دایی اش بود. وقتی پرسید حالت خوب است گفتم از این بهتر نمی شود. خواستم خبر آزادی خرمشهر را بدهم که دیدم خودشان خبر دارند. خواستم با دایی خانمم صحبت کنم، گفتند شیرینی خریده و دارد در خیابان پخش می کند.


راوی : دریادار دوم داریوش ضرغامی

تنظیم :بخش هنر مردان خدا - سیفی

غنائم و دست آورد های فتح خرمشهر


غنائم بدست آمده

فرماندهی سپاه سوم ارتش عراق تدابیر پدافندی ویژه‌ای در این منطقه به مورد اجرا گذاشته بود؛ نحوه آرایش نیروهای دشمن با توجه به موقعیت زمین، به صورت مثلثی فرضی بود، مثلثی که ضلع شرقی آن، به طول حدود 100 کیلومتر در امتداد رودخانه کارون از خرمشهر تا آبادی ملیحان، واقع در 20 کیلومتری جنوب غربی اهواز قرار داشت؛ ضلع شمالی آن حدود 60 کیلومتر از ملیحان در امتداد کرانه جنوبی رودخانه کرخه کور، هویزه، رودخانه نیسان تا هورالعظیم کشیده شده بود و ضلع بزرگ این مثلث نیز، خط مرزی دو کشور؛ از محل تلاقی رودخانه نیسان با هورالعظیم تا پاسگاه ژاندارمری «حدود» در کرانه نهر خین، به طول 150 کیلومتر بود‌.

غنائم بدست آمده

فاصله نیروهای تامینی و پوششی دشمن از ساحل غربی رودخانه کارون سبب شد که نیروهای خودی با تدبیر عملیات عبور از رودخانه، نیروهای دشمن را غافل گیر کنند.  

در ضلع جنوبی (منطقه خرمشهر) دشمن با نیرویی به استعداد 17 گردان در دو سمت شرقی و شمالی شهر اشغالی خرمشهر آرایش گرفته بود تا هرگونه عملیات عبور از رودخانه در تک جبهه‌ای به داخل خرمشهر و یا ورود به این شهر از سمت شمال را مهار کند. ایجاد استحکامات در خرمشهر با تخریب ساختمان ها برای جلوگیری از فراهم شدن زمینه مناسب جهت وقوع جنگ شهری و نبرد تن به تن، بخش دیگری از تلاش دشمن برای حفظ

خرمشهر بود.

غنائم بدست آمده

استعداد سپاه سوم ارتش عراق در این منطقه تا پیش از آغاز عملیات الی بیت المقدس چنین بود:

 

-لشکر 6 زرهی از جنوب رودخانه کرخه تا شهر اشغالی هویزه

- لشکر 5 مکانیزه از غرب اهواز تا روستای سید عبود

- لشکر 11 پیاده از سید عبود تا خرمشهر (تیپ های 22، 48 و 44 از لشکر 11 پیاده، و نیز تیپ 33 نیرو مخصوص مامور حفاظت از خرمشهر بودند.(

-لشکر 3 زرهی در شمال خرمشهر

-تیپ مستقل 10 زرهی، یگان در احتیاط نزدیک سپاه سوم، در شرق بصره مستقر .

 

نتایج عملیات

عملیات بیت‌المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند. بازتاب عملیات بیت‌المقدس در رسانه‌های بیگانه در جریان آزادسازی خرمشهر  و مراحل مختلف عملیات سخنان ضد و نقیضی از خبرپراکنی استکبار برای تضعیف روحیه مردم ایران به کار گرفته شد که فتح‌ خرمشهر خط بطلان بر تمام این توطئه‌ها کشید.

مناطق و تأسیسات آزادشده

آزادشدن شهر بندری خرمشهر، شهر هویزه و پادگان حمید

جاده مهم و تدارکاتی اهواز- خرمشهر- کرخه نور

جاده سوسنگرد- هویزه

خارج شدن بخش وسیعی از جنوب میهن اسلامی از زیر آتش دشمن

تصرف و تأمین هشت پاسگاه مرزی

تجهیزات منهدم شده دشمن

285 دستگاه تانک و نفربر

500 دستگاه خودرو

ده‌ها قبضه توپ سبک و سنگین

مقدار زیادی از انواع تیربار و سلاح‌های سبک و سنگین

دهها انبار مهمات

40 فروند هواپیما

دو فروند هلی‌کوپتر

چندین دستگاه لودر و ماشین‌آلات مهندسی

غنایم

105دستگاه تانک و نفربر

دهها انبار مهمات

95000عدد انواع مین

صدها دستگاه خودرو سبک و سنگین

30 دستگاه جیپ حامل توپ106 میلیمتری

تعداد زیادی لودر وبولدوزر و ماشین‌آلات مهندسی

18 قبضه توپ 130 میلیمتری

هزاران قبضه سلاح انفرادی


تهیه و تدوین: روابط عمومی مرکز مطالعات و تحقیقات

تنظیم برای تبیان زینب سیفی