خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

شلمچه جای بازی نیست!

همراه با راهیان نور  

کوچه ها بی قرار، دل ها لرزان و آسمان دیده ها بارانی است. سراغ اهالی قبیله بیداری را می گیری، نشانی، شهر اعجاز دلاوری هاست.

شهر سروهای سربلند، نخل های نور، لاله های عشق، کوی دلدادگی، ساحل بندگی، کوچه زندگی، پلاک آزادگی. سیری در ارتفاعات معنوی، فرصتی است برای اندیشیدن در حوزه خلق حماسه های شگفت رزم مکتبی با روایت تازه ای از عملیات های غرورآفرین در یادمان های دفاع مقدس.

شلمچه

پرچمی به رنگ سبز انتظار :

همه خانه ها را به گونه ای می سازند که رو به آفتاب باشد و مهندسی خانه های مشهد را بر محور ولایت نظام داده اند. هویت مشهد با سیب سرخ و اهالی کوی رضا(ع) با عشق به امام رئوف گره می خورد.

اردوگاه ثامن الائمه(ع) یا پادگان حمیدیه آغوش گشود تا بیرق سبزی را که از بلندای بارگاه همیشه سبز رضوی آمده است تا لا اله الا الله را، امامت را، ولایت را در گوش باد زمزمه کند، برفراز دستان کاروان راهیان نور به اهتزاز در آورد. شهیدان به عنوان معلمان و خیرخواهان مردم از امام رضا(ع) خواسته اند تا با اهدای پرچم به آوردگاه خلق حماسه فرزندان معنوی نبوی، در هر پگاه و شامگاه تکریم کنیم سرسبزی را، سرخی عشق را و حریم ولایت عشق را. بیرق سبز رضوی بهانه ای است تا بدانیم برای فهمیدن بهار تنها یک فصل باقی است؛ فصلی به رنگ سبز، فصلی به رنگ انتظار و بستاییم توحید را، توسل را، الماس اشک را، و زانو زنیم در برابر سکوی پرواز، بیست و سه هزار کبوتری که برای دفاع از مکتب نبوی تا ملکوت بال می زنند هنوز...!

تحول و شور در شلمچه :

بیرق سبز رضوی بهانه ای است تا بدانیم برای فهمیدن بهار تنها یک فصل باقی است؛ فصلی به رنگ سبز، فصلی به رنگ انتظار

باورم این است که روزی بهار است که از تمامی دلها پنجره ای به چشم ها گشوده شود که سرشار از طراوت یقین باشد و پرستوها از سرانگشت همه پرواز کنند. آن روز است که قطعنامه بهار نوشته می شود و از کنار بیت ا... الحرام انتشار خواهد یافت و گلها فقط به احترام امیر قافله عشق به آب و آسمان سلام می کنند.

شور تحول در وادی شلمچه غوغا می کند و تو غرق در مختصات انسانی فرزانگانی می شوی که در مدار ملکوت طواف می کنند. هنوز سخن امام بیداری، مقام معظم رهبری آویزه گوش توست که فرمودند: «اگر این شهدایی که شلمچه یادگار آنهاست نبودند، امروز در این کشور از استقلال ملی، از شرف ملت و از اسلام هیچ نشان برجسته ای نبود».

زمان به سرعت می گذرد و تو به انتهای حیرت رسیده ای. امشب قرار است با شور و شوق شب شلمچه وداع کنی. همه رفته اند به جز چند راوی و کانالی که تنهایی را در غربت فریاد می کند. هر کس چیزی می گوید و سوزی دارد. آهنگ یکنواخت ضجه ها در فضا می پیچد. چشم ها مثل آسمان شلمچه بارانی است.

برخی از مطالب مرتبط :

هوای مه آلود در شلمچه

آلبوم تصاویر شلمچه(اردوی راهیان نور)

هفت سین ما در جبهه

خاطرات سرداران شلمچه

عملیات کربلای 5

شلمچه

سلام بر آنان که نه اهل نان بودند و نه اهل نام

پر از عطر شهید است سرزمین شلمچه

برگرفته از روزنامه قدس

بخش هنرمردان خدا - سیفی

چرا فتح خرمشهر امری فوق طبیعی بود؟


راز فتوحات رزمندگان اسلام

سوم خرداد «سالروز آزادی خرمشهر عزیز و روز مقاومت ، ایثار و پیروزی» یادآور حماسه آفرینی های دلیر مردانی است  که جنگ تحمیلی را  از  موقعیت تدافعی (پدافندی) به موقعیت عزتمند و باشکوه  تهاجمی  ( آفندی) بدل کردند. امری که حضرت امام آن را مافوق طبیعت دانستند و فرمودند:« فتح خرمشهر یک مسئله عادی نیست، بلکه مافوق طبیعت است». مقام معظم رهبری نیز در این زمینه کلمه معجزه را بکار بردند:« واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی افتخارآمیز است، ولی از نزدیک این قضیه شبیه به یک معجزه بزرگ است. »

راستی چه چیزی فوق طبیعت بود و چه امری معجزه بزرگ؟

خرمشهر

به نظر می رسد کارشناسان مسائل نظامی –که در جریان مسائل جنگ تحمیلی نباشند - برای پاسخ به این سئوال با  یک محاسبه ساده پیروزی رزمندگان اسلام از سپاه و ارتش و بسیج و سایر نیروهای نظامی و انتظامی را  ناشی از برنامه ریزی مناسب ، استفاده از اصل غافلگیری، بکارگیری استراتژی و تاکتیک برتر و روحیه بالاتر و لابد تدارک بهتر و جنگ افزارهای شاید مدرنتر  (مثلاً آمریکایی) و... بدانند و سپس نتیجه گرفته شود که این کجایش معجزه بود و یا کجایش مافوق طبیعت؟

برای تحلیل درست این امر چاره ای نداریم جز آنکه نگاهی ولو کوتاه به وضعیت ایران و عراق در آغاز جنگ داشته باشیم و نگاهی به رویدادهای منتهی به فتح خرمشهر.

در یک نگاه اجمالی متوجه می شویم دشمن بعثی با استفاده از نابسامانی های پس از انقلاب و تحلیل رفتن توان مدیریت و فرماندهی ارتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی ناشی از:

- اخراج 40 هزار مستشار نظامی آمریکایی

- اعدام فرماندهانی که دستشان به خون ملت آغشته شده

- فرار عده بیشتری از فرماندهان وابسته به دربار

-  اعدام و برکناری جمع دیگری از فرماندهان درگیر در کودتای شهید نوژه و نیز واقعه شکست آمریکا در طبس

 از یکسو  و شکل نگرفتن نیروی قدرتمند مدافع انقلاب «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی » بدلیل کارشکنی های لیبرالهای وابسته به غرب و بعدها بنی صدر و نیز  گرفتاری این نیرو در جنگ شهری در کردستان وسایر مناطق درگیر در شمال و جنوب و شرق و غرب کشور. از سوی دیگر  عدم تجهیز این نیروی انقلابی به امکانات دفاعی به حدی که برای چند قبضه موشک انداز آرپی جی هفت و چند جعبه مهمات باید از چند خوان عبور کرده و آخر معلوم نبود چیزی دست خالی شان را بگیرد یا نگیرد. این موارد بخشی از دلایل اثبات ناتوانی نیروی تازه کار سپاه برای مقابله با دشمن خارجی مجهز و مورد حمایت دو بلوک قدرت آن روز ( آمریکا و شوروی ) بود.

 واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی افتخارآمیز است، ولی از نزدیک این قضیه شبیه به یک معجزه بزرگ است.

از طرفی  بین سیاسیون بر سر انتخاب نخست وزیر و وزیر اقتصاد و امور خارجه و  وزیر ... درگیری و انشقاق بود. و اختلافات ناشی از قدرت طلبی گروهها و گروهکها و نیز خیانت های برخی از خواص و حتی بزرگان و  تشکل های سیاسی سازمان یافته مثل حزب توده و ... مانع اصلی انسجام و هماهنگی نیروها در برابر متجاوزین خارجی بود.

همچنین آمریکایی ها که پس از پیروزی انقلاب حاضر به تمکین در برابر ملت پیروز ایران نبودند سعی کردند به انحاء مختلف به ایران برگردند و این امر را با  کودتای نوژه و  بسیج جریانات وابسته به خود ، محاصره اقتصادی ، تحریم قطعات نظامی  ،حمله مستقیم نظامی (ماجرای طبس) و درگیر کردن کشور به جنگ داخلی در کردستان و ... آزمودند ولی از آنجا که مشیت خداوندی براین امر بود که انقلاب اسلامی بماند و دهها سال خار چشم دشمنان شود ، نتیجه ای نگرفتند. لذا به نتیجه رسیدند که با حمایت و حتی هدایت عنصری قدرت طلب مثل صدام حسین  ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داده و بر اساس تحلیل های غلط، امید داشتند ظرف یک هفته نیروهای صدام در تهران رژه پیروزی روند.

آزادی خرمشهر به روایت تصویر

ظاهر مطلب همه چیزش درست محاسبه شده بود اما چه چیزی این معادلات را برهم زد . رازیست که امروز برای برخی از دشمنان فاش شده است و امروز آنان بدنبال گرفتن این برگ برنده که امام آن را مافوق طبیعت و رهبری معظم معجزه بزرگ می خواندند  هستند . آنان می دانند تا این برگ برنده در دستان ملت بزرگ ایران باشد هرگز برای قویترین دشمنان نیز  امکان پیروزی در هیچ نبرد نظامی متصور نیست .

برگ برنده نیروهای اسلام

چه چیزی باعث تغییر معادلات و  موجب پیروزیهای پیاپی  ایران ، پس از یک سلسه شکست و ناکامی شد؟

چه چیزی موجب شد تا نیروهای دفاعی ایران به یکباره تبدیل به نیروهایی تهاجمی و بی بدیل  شوند و دشمن را نه تنها از سرزمینهای اشغال شده  راندند ، بلکه او  را  تا شبه جزیره  فاو تعقیب کرده  و مجازات نمودند.  و به این هم قناعت نکرده او را در بصره و العماره در جنوب و در حاج عمران و پنجوین و خورمال و حلبچه و دیاله و سلیمانیه و اربیل و حتی کرکوک تعقیب نموده و با ضربات کاری و پی در پی تنبیه نمودند.و  اگر  دخالت های آمریکا و همکاری شوروی سابق و شیوخ مرتجع عرب و ... نبود امروز مردم عراق گرفتار در چنگ آمریکا و ناتو نبودند.

 آنچه در اینجا می توان گفت و بدیهی ترین عامل پیروزی بود  « تربیت انسانهای خداجو  و رزمندگان  شهادت طلب »بود.

 جوانانی که رهبر کبیر انقلاب اسلامی  حضرت امام خمینی (ره) درباره شان فرمود:

قلم و بیان اینجانب عاجز است از قدردانى و شکرگزارى از مجاهدین فداکار اسلام که با مجاهدت و جانبازى در راه هدف و حفظ آرمانهاى اسلامى و پیروزیهاى عظیم در تمام جبهه‏ها موجب افتخار و سرافرازى جمهورى اسلام و اولیاى خدا، علیهم الصلوة والسلام، شدند. با چه بیان و قلم از جوانانى که به عشق خداوند و شوق لقاء اللَّه در سبقت در دفاع از حق و اسلام عزیز سر از پاى نمى‏شناسند و تنها سرمایه بزرگ خود را که جان است فداى هدف مقدسى مى‏کنند که انبیا و اولیاى بزرگ خدا، همچون سید مظلومان و سرور فداکاران، نمودند و نداى‏ هَیَهات مِنَّاالذِّلَةُ آن بزرگمرد تاریخ را با قول و عمل خود در سراسر کشور بلکه جهان سر مى‏دهند، مى‏توان تجلیل نمود. و با کدام قلم و بیان مى‏توان از عزیزانى که سنگرهاى جنگ را به محراب مسجد و معراج الى اللَّه تبدیل کردند ثنا کرد.

قلم و بیان اینجانب عاجز است از قدردانى و شکرگزارى از مجاهدین فداکار اسلام که با مجاهدت و جانبازى در راه هدف و حفظ آرمانهاى اسلامى

 گیرم که قلم فرسایان هنرمند بتوانند میدانهاى شجاعت و دلاورى آنان و قدرت و جسارت فوق العاده آنها را در زیر آتش مسلسلها و توپها و تانکها ترسیم نمایند و نقاشان و هنرپیشگان بتوانند پیروزیهاى هنرمندانه آنان را در آن شبهاى تار در مقابل موشکها و بمب افکنهاى دشمن غدّار و عبور از پیچ و خمهاى سیمهاى خاردار و کوههاى سر به فلک کشیده و بیرون کشیدن دشمنان خدا از سنگرهاى بتونى و مجهز به جهازهاى پیشرفته را مجسم نمایند؛ لکن آن بعد الهى عرفانى و آن جلوه معنوى ربّانى، که جانها را به سوى خود پرواز مى‏دهد، و آن قلبهاى ذوب شده در تجلیات الهى را با چه قلم و چه هنر و چه بیانى مى‏توان ترسیم کرد. راستى این غربیان و شرقیان و غربزدگان و شرقزدگان و ملى گرایان این فداکاریها را با این بعد معنوى و روح عرفانى و عشق الهى با چه چیزى توجیه و تحلیل مى‏کنند؟ اینجا عمل و جسارت مطرح نیست؛ انگیزه و روح و جهت لَدى الربّى آن مطرح است. عشق به محبوب حقیقى، که همه چیز را محو مى‏کند و هر انگیزه‏اى غیر از عشق به او را مى‏سوزاند، مطرح است.

آزادی خرمشهر به روایت تصویر

در کدام جنگ و نهضت و انقلاب و شورش، در طول زمان و سراسر خلقت، سربازانى چنین و فداکارانى مانند ایران را سراغ دارید؛ جز در طبقه اولیاى الهى و تربیت شدگان در مکتب آنان، که فرزندان این دیار به نور آنان استضائه] روشنى خواستن، روشن کردن، روشنى پذیرفتن[ کرده و از خود رسته‏اند. و در کجا، در لابلاى تاریخ، چون مادران و پدران و همسران و خواهران و برادران و سایر بستگان اینان را سراغ دارید که پس از چند قربانى باز براى قربانى دیگر فرزندان خود پیشقدم مى‏شوند. این مکتب قرآن و اسلام راستین است؛ و اینان فرزندان این قرآن و این مکتب و آن صاحب مکتبمان.

سلام و تحیات خدا و رسولانش بر این مادران و پدران و این فرزندان عالیمقام. و درود بر این جانبازان و از هر چیز در راه هدف گذشتگان باد . (صحیفه امام، ج‏18، صص: 333-332)

با این سخن امام جایی برای سخن باقی نمی ماند جز آنکه تنها به معرفی چند اسوه حسنه از این  مردان الهی و بی نظیر و تاریخ ساز این مرز و بوم اشاره کنیم و در این جشن پیروزی نام و یادی از آنان کنیم. باشد که آنان نیز نیم نگاهی به خاکیان زمین نمایند و شاید ما را در روز حساب شفیع و یاور شوند.

مردان مردی که در اینجا از آنان به عنوان فاتحان خرمشهر یاد می شود هیچیک دانشگاه جنگ و. دانشکده افسری و ... را نگذرانده بودند. آنان از دل مردم و از میان یاران در گهواره امام خمینی(ره) که در سال 42 فرموده بود یاران من در گهواره هستند ؛پا  به میدان نبرد گذاشته  و اینان تنها  نمونه ای  از خیل قهرمانان ملی ایران زمین هستند که در این فرصت می توان  معرفی کرد. کسانی  که  از نزدیک افتخار مصاحبت و همراهی  با آنان  را داشته و از قضا با وجود مؤثر بودن در جنگ کمتر از آنان حرف و سخنی است.

با ادای احترام به شهیدان بزرگ آزادی خرمشهر شهید حاج احمد متوسلیان ، شهید حاج احمد کاظمی ، شهید حسن  باقری ، شهید حاج ابراهیم همت، شهید حاج حسین خرازی   و دیگر شهدا و جانبازان و آزادگان و سردارانی که هنوز بار امانت  شهدا  را بر دوش خود احساس می کنند و امروز نیز همچون دیروز پا به رکاب رهبری فرزانه انقلابند.


منبع : جهان نیوز

تنظیم : بخش هنر مردان خدا - سیفی

اصفهان بیشترین شهید را تقدیم کرد


عملیات بیت المقدس در آمار

این مطالعه بصورت توصیفی مقطعی از شهدای فتح خرمشهر بوده است. فرم اطلاعاتی شامل برخی از خصوصیات جمعیت شناختی نظیر سن، جنس، وضعیت تاهل و... با استفاده از آمار موجود در مرکز آمار و اطلاعات بنیاد شهید انقلاب اسلامی تکمیل گردید در نهایت کلیه اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحت تجزیه و تحلیل توصیفی قرار گرفتند.

خرمشهر

یافته ها :

بر اساس آمار مرکز آمار و اطلاعات بنیاد شهید انقلاب اسلامی تقریبا تمامی استان ‌ها در عملیات بیت المقدس اعزام نیرو داشته‌اند جدول شماره یک توزیع فراوانی شهدای این عملیات را به تفکیک هر استان نشان می‌دهد. با توجه به اطلاعات موجود بیشترین درصد شهدا به ترتیب مربوط به استان اصفهان با 1/27 درصد، استان تهران با 6/13 درصد و استان خوزستان با 3/12 درصد می‌باشد.  خصوصیات جمعیت شناختی این شهدا در جدول شماره 2 آمده است.

جدول شماره 1. توزیع فراوانی شهدای عملیات بیت المقدس بر اساس استان ‌ها

نام استان  درصد
آذر بایجان شرقی 5/3
آذر بایجان غربی 2/1
اردبیل 

4/1

اصفهان 

27/1

ایلام

 1/0

بوشهر

 6/1

تهران

 6/13

چهار محال بختیاری

 1/0

خراسان

 6/4

خوزستان 3/12
زنجان 

6/3

سمنان

 3/1

سیستان و بلوچستان

 5/0

فارس

 5/5

قزوین

 1/1

قم

 6/4

کردستان

 0/0

کرمان

 3

کرمانشاه

 7/0

کهکیلویه و بویر احمد

 1/0

گلستان

 1

گیلان

 2/2

لرستان

 2/2

مازندران  4/1
مرکزی 5/2
هرمزگان

 0

همدان

 3/1

یزد 

5/0

نامشخص

 3

کل 

0/100

 

جدول شماره 2. توزیع فراوانی شهدای بیت المقدس بر حسب جنسیت، گروه سنی، وضعیت تاهل، میزان تحصیلات، تعداد فرزندان و شغل

 


 متغیر درصد
جنسیت مرد 100

زن 0
گروه سنی کمتر - 15 2/9

16 - 20 49/4

21 - 25 31/5

26 - 30 8/8

31 - 35 3

36 - 40 1/5

41 - 45 0/9

46 - 50 0/9

51 - 55 0/6

56 - بیشتر 0/5
وضعیت تاهل مجرد 76/3

متاهل 23/1

بیوه 0/2

نامشخص 0/4
میزان تحصیلات سیکل 5/38

دیپلم

6/43


فوق دیپلم

5/1


لیسانس

2/2


فوق لیسانس

1/0


دکتری

1/0


نامشخص

14

تعداد فرزندان  بدون فرزند

 6/80


1 - 2 11/1

3 - 4 5/7

5 - 6 1/7

7 - بیشتر 0/9

 

شغل  سرباز

 15/15


 پاسدار 

3/13


کادر ارتش

  4/2


دولتی

  8/19


دانش آموز 

 9/24


 آزاد

 45/24

 

اطلاعات موجود در جدول شماره یک نشان می‌دهد که بیشترین درصد فراوانی شهدای عملیات بیت المقدس در دامنه سنی 20-16 سال(4/49%) و 25-21 سال(5/31%) قرار داشته‌اند. 3/76 درصد ازشهداء مجرد و 1/23 درصد آنان متاهل بوده اند. بالاترین فراوانی مدرک تحصیلی آنان دیپلم(6/43%) و بالاترین تعداد فرزندان در شهدای متـاهل 2-1(1/11 %) بوده است. حدود 3/4 در صد شهدای متاهل فرزندی نداشته‌اند.

حدود 25 درصد شهدای این عملیات دارای مشاغل غیر دو لتی، حدود 20 درصد دارای مشاغل دولتی غیر ارتشی و سپاهی،15/15 درصد سربازو 3/13 درصد پاسدار بوده اند.

توزیع فراوانی یگان اعزامی و سمت شهدای عملیات بیت المقدس در جدول شماره 3 آمده است. بر اساس این اطلاعات 5/18 درصد از شهدای این عملیات از ارتش، 2/14 درصد ازسپاه و 2/64 درصد از بسیج اعزام شده بودند. 8/86 از شهدای این عملیات را رزمندگان و 6/4 درصد را فرماندهان تشکیل می‌داده‌اند.

توزیع فراوانی شهدای عملیات بیت المقدس بر حسب یگان اعزامی و سمت عملیات

متغیر  درصد
یگان اعزامی ارتش

 5/18

سپاه 

 2/14

بسیج

  2/64

 سایر

 1/3

سمت در عملیات رزمنده

 8/86

فرمانده

  6/4

 پیراپزشکی

 5/0

فنی

  2/1

زرهی

  9/0

سایر

  3/1

 نامشخص

 7/4

 

• مرکز آمار و اطلاعات بنیاد شهید انقلاب اسلامی(1383)، آمار شهدای عملیات بیت‌المقدس. منتشر نشده.

نویسنده: مریم جلیلوند و مینا هادیان

تنظیم برای تبیان :

بخش هنر مردان خدا - سیفی

چرا آتش بس را نپذیرفتیم ؟


رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در گفتگویی تفصیلی به بیان دلایل ادامه جنگ پس از عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر و همچنین پاسخگویی به شبهات مطرح شده توسط منافقین در خصوص ادامه جنگ توسط ایران، پرداخت.

فیروز آبادی

به گزارش فارس،سردار سرلشکر سید حسن فیروزآبادی طی گفتگویی در خصوص پاسخ به شبهه منافقین در مورد آتش ‌بس، پس از فتح خرمشهر گفت: این آزادی خود منشاء تحولات مهمی در ادامه جنگ به شمار می رود. در آن زمان، هنوز راه حل مشخصی برای پایان جنگ از سوی عراق، مجامع بین المللی و کشورهایی که مدعی میانجیگری بودند، مطرح نشده بود و صرفاً طرح آتش بس از سوی رژیم صدام پس از ناکامی در دست یابی به اهداف خود از طریق نیروی نظامی، پیشنهاد شد.

قبلاً رژیم عراق به دنبال تثبیت سرزمینهای تصرف شده بود، در حالی که پس از فتح خرمشهر، هدفش جلوگیری از شکست ارتش عراق در داخل خاکش بود در واقع، صدام احساس می کرد که گسترش موجی که در فتح خرمشهر راه افتاده است، طوفانی به پا خواهد کرد که احتمالاً سقوط رژیم صدام را در پی خواهد داشت و یا حداقل تصرفات تجاوز کارانه رژیم بعث را باز پس خواهد گرفت.

وی خاطرنشان کرد: برخی این گونه تحلیل می کنند که ماهیت رژیم عراق و شخصیت ماجراجوی خود صدام به گونه ای بود که در صورت احساس قدرت، مجدداً ایران را هدف حمله قرار می داد.

با پذیرش آتش بس، ضمانت و اجرایی برای پایان جنگ وجود نداشت

عضو شورای عالی امنیت ملی گفت:در زمان اعلام آتش بس از سوی صدام، تمامی سرزمینهای ایران از سوی رژیم عراق تخلیه نشده بود. برای نمونه، بین 900 تا 2500 کیلومتر مربع از قلمرو ایران در غرب کشور، در اختیار عراق بود که در صورت پذیرش آتش بس، عراق حاضر نمی شد آنها را تخلیه کند، تکلیف ما مشخص بود ناگزیر بایستی برای رهایی آن از دست دشمن اقدام می کردیم.

فیروزآبادی ادامه داد: ما هدف عراق را از طرح آتش بس، تنها جلوگیری از استفاده ایران از موفقیت بعد از فتح خرمشهر می دانیم؛ موضوعی که به معنای رسیدن به قرارداد صلح و پایان جنگ، نبود. به همین دلیل، اگر می پذیرفتیم جنگ در آن نقطه متوقف شود، ضمانت و اطمینانی نبود که جنگ پایان یابد. فرضیه دیگر این بود که در صورت پذیرش طرح مزبور، آتش بس برقرار می ماند، اما به صلح منجر نمی شد. یعنی هیچ اتفاقی نمی افتاد و هر دو طرف با پذیرش آتش بس برای سالهای طولانی در مرزها باقی می ماندند؛ در آن شرایط، غربیها، عرب ها و عراقیها آسوده خاطر می شدند و در این فرصت، ضمن حفظ آتش بس، با اقدامات دیپلماتیک و فشار بیشتر به ایران به خواسته های ننگین خود می رسیدند؛ چرا که فضای آن روز جهان علیه انقلاب اسلامی ملت ایران و هم جهت با رژیم بعث پلید بود.

فقط سه روز پس از پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی ایران، ارتش عراق وقتی در محاسبات خود به این نتیجه رسید که می تواند تهاجم مجددی را برای اشغال مجدد خرمشهر آغاز کند، این تهاجم را هم در جنوب و هم در غرب کشور مجدداً انجام داد

ادامه جنگ لازم و به نفع جمهوری اسلامی ایران بود

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ارتباط با حکمت امام راحل عظیم الشأن در آن مقطع تاریخی بیان داشت: به هر حال، پس از فتح خرمشهر ، از دیدگاه راهبردی و به صورت دراز مدت، ادامه جنگ لازم و به نفع ایران بوده است.

فیروزآبادی افزود: دستیابی به قدرت تهاجمی در جنگ علیه دشمن نخستین موردی است که پس از فتح خرمشهر اتفاق افتاد ؛ زیرا جنگیدن در سرزمین دشمن از مبارزه در سرزمین خودی و دفاع از آن بسیار مشکل تر است؛ مسئله ای که نیروهای مسلح کشور را آماده تر می کرد.

بسیاری از اقدامات علمی تحقیقاتی و ابتکارات صنعتی و مهندسی و عملیات های تاکتیکی ارزشمند پس از فتح خرمشهر انجام شده اند و به بیان دیگر، از نظر نظامی، قوی ترین عملیات های نظامی که برای ما درس و تجربه نظامی به همراه داشت و تولید قدرت علمی، فناوری و نظامی کرده است بعد از فتح خرمشهر انجام شده اند که از آن جمله می توان به عملیات والفجر 8 در فاو که واقعاً از نظر طراحی و اجرا بی نظیر بود و عملیات های خیبر ، والفجر 10، کربلای 3، گرفتن اسکله ها و کربلای 5 اشاره کرد که صرف نظر از ارزش، سیاسی و اجتماعی ارزش نظامی بسیار بالایی داشتند.

حکمت های حضرت امام در آن مقطع حساس، دم خروس آمریکا را نشان داد

چرا آتش بس را نپذیرفتیم ؟

رئیس هیئت امنای دانشگاه عالی دفاع ملی کشور، حکمت امام در آن مقطع تاریخی و دم خروس آمریکا را اینگونه بیان کرد: امام (ره) این آرمان را دنبال می کردند که در فرصت فراهم آمده با تأمین شرایط ایران جنگ را باید پایان داد . از شرطهای ایشان برای صلح این بود که عراق به طور کامل از خاک کشور عقب نشینی کند و خسارات ایران را بپردازد. همچنین، متجاوز تعیین شود و برای حل این مسائل هیئتی که مورد پذیرش دو طرف باشد، به صحنه بیاید. البته نه هیئتی آمد و نه آنها شرط ایران را مبنی بر عقب نشینی عراق از سرزمین های اشغالی را پذیرفتند. قدرت های بزرگ نیز مایل به پایان جنگ نبودند. و به خصوص نفوذ آنها در تعیین سمت و سوی مواضع حقوقی شورای امنیت، حل مسأله را مشکل تر ساخته بود. در مقطع پس از فتح خرمشهر، شورای امنیت سازمان ملل نیز سکوت 20 ماهه خود را شکست و در مورخ 21 تیرماه 1361، قطعنامه 514 را تصویب کرد.

آمریکا به عنوان قطب شورای امنیت، بدون توجه به خواسته های ایران که مطابق منشور ملل متحد بود مذاکره بدون شرط را دنبال می کرد. یعنی مخالفت با شرط های امام از منظر آمریکایی ها، هرگونه اتمام جنگ در شرایطی که ایران به لحاظ نظامی - سیاسی، دست برتر را داشت، به منزله تسلیم در برابر انقلاب اسلامی بود که برای منافع حیاتی غرب، عواقب وخیمی در پی داشت و کما این که اصولاً هدف از تحمیل جنگ نیز فایق آمدن بر گسترش انقلاب اسلامی بود. ایران در اعتراض به نحوه برخورد شورای امنیت با موضوع تجاوز عراق، حضور در جلسات این شورا را تحریم کرد.

عدم اطمینان به صدام و شرایط بین المللی نشانگر عدم اراده جهانی برای صلح بود

رییس ستاد کل نیروهای مسلح تصریح کرد: شرایط بین المللی، منطقه ای و عراق نشان می داد که هیچ گونه اراده جدی برای صلح وجود ندارد . از سوی دیگر ، تسلیم وضع موجود شدن بدون روشن بودن آینده آن و همچنین عدم اطمینان به صدام حسین که هر آن احتمال ماجراجویی جدید از جانب وی ممکن بود و نیز با توجه به برتری نظامی در جبهه ها و عدم امکان ادامه حالت نه جنگ و نه صلح ـ با توجه به آن که عراق در صحنه های دیگر به جز زمین فعال و مهاجم بود، موجب شد جمهوری اسلامی راهبرد تنبیه متجاوز و ادامه نبرد را انتخاب کند.

راهبرد ایران در دوران دفاع مقدس، مبتنی بر دفاع مشروع بود

فیروزابادی اظهار داشت: راهبرد جدید نظامی جمهوری اسلامی، مطابق حقوق بین الملل، بر اساس دفاع مشروع قابل تبیین است زیرا عموماً پذیرفته شده است که به محض آن که قلمرو دولت مورد تجاوز آزاد شد، دفاع مشروع ممکن است تا داخل خاک دولت متجاوز ادامه یابد و تا امحای کلیه امکانات و وسایل جنگی دولت متجاوز و مسئولان آن دنبال شود. دفاع مشروع تا هنگامی که شورای امنیت سازمان ملل اقدامات مؤثری جهت متوقف ساختن متجاوز و استمرار صلح و امنیت به عمل نیاورده، ادامه خواهد داشت و کشور مورد حمله، تنها داور تشخیص مؤثر بودن اقدامات خود به شمار خواهد رفت. بنابراین دفاع مشروع در جامعه بین المللی نیز مانند داخل کشورها در زمینه جزایی مورد استفاده قرارمی گیرد؛ یعنی، در آن واحد ، عملی برای حفظ کشور خود است و اقدامی برای مجازات متجاوز.

منطق و دانش نظامی حکم می کرد در شرایطی که امکان کسب امتیاز مؤثرتر در جنگ وجود دارد، دفع و تعقیب دشمن ادامه یابد. از طرف دیگر عراق که تحت تأثیر ابتکار عمل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به حالت انفعال در آمده بود، برای خروج از بن بست پیش آمده به کسب زمان نیاز داشت

یکی از علل ادامه جنگ، برتری کامل نظامی ایران بعد از عملیات بیت المقدس بود

وی در مورد پاره ای از دلایل و علت های تداوم جنگ پس از فتح خرمشهر با بیان برتری ایران در پس از عملیات بیت المقدس و گرفتن امتیاز زمان از دشمن و نبود تضمین بین المللی برای احقاق حقوق ایران گفت: پس از انجام عملیات بیت المقدس، ایران در برتری آشکار و قابل ملاحظه ای از نظر قدرت رزمی نسبت به عراق قرار داشت.

رییس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: منطق و دانش نظامی حکم می کرد در شرایطی که امکان کسب امتیاز مؤثرتر در جنگ وجود دارد، دفع و تعقیب دشمن ادامه یابد. از طرف دیگر عراق که تحت تأثیر ابتکار عمل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به حالت انفعال در آمده بود، برای خروج از بن بست پیش آمده به کسب زمان نیاز داشت تا بتواند قوای تحلیل رفته خود را مجدداً بازیابی کند و نیروهای مسلح خویش را بازسازی کند، این در حالی بود که از دست دادن زمان برای نیروهای خودی پیامدهای منفی به دنبال داشت. لذا توقف پس از فتح خرمشهر به مفهوم ایجاد فرصت مناسب برای دشمن و از دست دادن فرصت برای ایران بود.

رژیم بعث عراق هیچگاه قابل اطمینان نبود

قطعنامه

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به عدم اطمینان به دشمن متجاوز و احتمال تهاجم مجدد او به خاک جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: رژیم عراق هیچگاه قابل اعتماد نبود. حوادث پس از پذیرش قطعنامه 598 مؤید این نظریه است. زیرا فقط سه روز پس از پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی ایران، ارتش عراق وقتی در محاسبات خود به این نتیجه رسید که می تواند تهاجم مجددی را برای اشغال مجدد خرمشهر آغاز کند، این تهاجم را هم در جنوب و هم در غرب کشور مجدداً انجام داد.

فیروزآبادی افزود: در حقیقت توقف ایران در جنگ بعد از فتح خرمشهر مخاطرات بالقوه و وسیعی را برای ایران اسلامی به همراه داشت. چرا که با توجه به شخصیت نامطمئن صدام و عدم اعتماد و اطمینان به مواضع سیاسی حزب بعث عراق و سیال بودن رفتار سیاسی این رژیم هیچ چشم انداز روشن و اطمینان بخشی از صلح وجود نداشت.

وی در پایان خاطر نشان کرد: تأثیر آزاد سازی سرزمینهای اشغالی پس از عملیات هایی که از ثامن الائمه تا بیت المقدس(ع) صورت گرفت، برداشتن فشار روانی و روحی و فیزیکی جنگ از ملت ایران و برطرف ساختن تهدید عراق از تمامیت ارضی، استقلال و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بود. هنگامی فشارها و تنشها ، تهدیدهای سیاسی ، نظامی و روانی به دشمن تحمیل شد که جنگ به داخل خاک عراق کشانده شد.


تنظیم برای تبیان :

بخش هنر مردان خدا - سیفی

استاد تاکتیک های رزمی مات شد


                             گزارش آنتونی کرد زمن از عملیات بیت المقدس

 

آنتونی کرد زمن از شناخته شده ترین استادان آمریکایی است که گزارش ها و کتب متعددی درباره جنگ های اخیر نوشته است. دو جلد از دوره چند جلدی کتاب «جنگ های مدرن او» به جنگ عراق با ایران اختصاص دارد و  این بخش کوچکی از روایت کرد زمن از آزاد خرمشهر در کتابش «درس های جنگ مدرن» است.

آنتونی کرد زمن

به دنبال پیروزی ایرانی ها در آبادان، آنان تلاش کردند با تحکیم مواضع دفاعی شان، راه را برای حفظ خوزستان و آزادی خرمشهر هموار کنند. در جنوب خوزستان مناطق خشک و نیزارهایی وجود داشت که هر اقدامی باید با ملاحظه آن ها صورت می گرفت. در صورت سقوط خرمشهر، بصره  با تهدیداتی جدی رو به رو می شد. عراق نود هزار نفر نیرو در خوزستان داشت که ارتباطشان با عراق از طریق پلی روی شط العرب بود. در خرمشهر سیاست زمین سوخته (نابودی همه بناها و درختان) اجرا شده بود تا دفاع از آن ساده تر باشد. ایجاد میدان های مین و سیم های برق فشار قوی در کنار ایجاد پایگاه های توپخانه با ذخایر مناسب در تیررس شهر خرمشهر، از دیگر اقدامات عراق بود. دو لشکر توپخانه و یک لشکر زرهی در کنار 8 تیپ جیش الشعبی در خرمشهر مستقر بودند. آنان همچنان بر استراتژی دفاع ایستا و متمرکز پافشاری می کردند. با افزایش اهمیت سیاسی سلطه بر خرمشهر نسبت به موقعیت نظامی آن از سوی هر دو طرف، این نکته فراموش شد که ارتباط این شهر از خاک عراق تقریباً جدا شده است. همواره ایجاد دفاع زنجیره ای می تواند به یک دام بالقوه تبدیل شود و در این نبرد اگر چه ورود ایرانی ها به این زنجیره مستحکم دفاعی بسیار مشکل بود، اما خروج از آن برای خود عراقی ها هم راحت نبود. در آن زمان صد و پنجاه هزار ایرانی در اطراف خرمشهر و جنوب خوزستان قرار داشتند که با فرماندهی ستاد مشترک ارتش به عملیات می پرداختند. با وجود اختلافاتی میان سپاه پاسداران و ارتش، به دلیل فضای انقلابی و مساله دفاع از مرزهای ملی و پس از دو پیروزی اخیر، آنان با روحیه ای مقاوم می جنگیدند. نیروهای ایران در 30 آوریل 1981، در شب و به دلیل خنثی کردن حملات هوایی و توپخانه ای عراق، از سه طرف به خرمشهر یورش بردند. با وجود دفاع خوب عراقی ها، موج گسترده حملات انسانی  نیروهای ایران سرانجام به شکست ارتش عراق منجر شد. در روزهای بعد نبرد در اطراف خرمشهر، آیادان و کارون ادامه یافت و با ناکامی عراق در انجام پاتک های متقابل در روزهای 3 و 4 می، آنان در حمیدیه و هویزه هم به دلیل کمبود نیرو با شکست دیگری روبرو شدند. در این نبرد ایرانی ها به شکلی غیرمنتظره از هلی کوپترهای تهاجمی شان غلبه عراقی ها و پاسگاه فرماندهی ارتش عراق در شلمچه و فکه استفاده کردند. در طول یک هفته، ایرانی ها در منطقه ای به طول سی کیلومتر، از ایستگاه حسینیه تا حوالی خرمشهر پیشروی کردند و تنها راه ارتباطی سربازان عراقی با خاک کشورشان را تهدید کردند.

 همواره ایجاد دفاع زنجیره ای می تواند به یک دام بالقوه تبدیل شود و در این نبرد اگر چه ورود ایرانی ها به این زنجیره مستحکم دفاعی بسیار مشکل بود، اما خروج از آن برای خود عراقی ها هم راحت نبود

در 9 می آخرین مرحله عملیات آغاز شد. با قطع ارتباط و محاصره شدن عراقی ها، تعداد زیادی تانک و خودروی زرهی و توپ به دست ایرانی ها افتاد و با عقب نشینی عراق، آن ها مواضع دفاعی شان را از دست دادند. طی ده روز بعد که ایران برای تصرف خرمشهر آماده می شد، عراق به تحکیم مواضعش پرداخت. خرمشهر برای عراق نه یک دژ محکم، که یک دام فاقد عمق استراتژیک شده بود. ارتش عراق فاقد نیروهای پشتیبان بود و با وجود مقاومت همه جانبه، دو لشکر عراق در خرمشهر محاصره شدند و راهی جز تسلیم یا فرار از طریق شط العرب و جا گذاشتن تسلیحاتشان نداشتند. پس از ده روز نبرد سخت، یک یگان پاسداران جاده تدارکات رسانی عراق را در 21 می تصرف کرد و با موج حملات نیروهای ایرانی، این شهر به محاصره  کامل درآمد. در 22 می هفتاد هزار ایرانی در برابر  35000 عراقی که پانزده تا بیست و دو هزار نفرشان در دام افتاده بودند، صف آرایی کردند. پس از درگیری های دامنه داری بر سر تسخیر موانع دفاعی، جنگ خیابانی آغاز شد و با وجود آتش بارهای پرمهمات عراق در آن طرف شط، امکان هدف گیری دقیق و اثر بخش برای آنان وجود نداشت. در این درگیری ها، عراق روزانه 100 سورتی پرواز انجام می داد که به دلیل نداشتن سلاح های هدف گیری در شب و نزدیکی نیروها به هم، تأثیر چندانی نداشت. ایران هم از هلی کوپترهایش به طور محدود استفاده کرد، ولی در مجموع هیچ نبرد هوایی ای روی نداد.

در کل در 24 می و به دنبال فرار ارتش عراق از خرمشهر از طریق شط العرب، دوازده هزار عراقی به اسارت در آمدند و گفته ایران در مورد انهدام کامل دو لشکر مکانیزه و دو تیپ مرزبانی عراق می تواند صحیح باشد.

تصرف خرمشهر را باید آخرین اتفاق در مرحله دوم جنگ و بازپس گیری بیشتر مناطق تصرف شده از خاک ایران دانست. در این مرحله و پس از آن، عراق برای دفاع از مناطق تصرف شده اش، نیاز به نیروهایی بیش از آنچه در اختیارش بود داشت و برتری این کشور در بخش جنگ افزار، عملاً رو به کاهش گذاشت.

از 22 مارس تا 24 می و به مدت دو ماه، عراق 5500 کیلومتر مربع از متصرفاتش را از دست داد و سی تا پنجاه هزار کشته و زخمی، 25000 اسیر، نابودی 200 تانک و 400 خود روی زرهی و صدها توپ و خمپاره انداز، از نتایج حملات ایران بود. عراق بیش از هر چیز از نداشتن تخصص در ارتشش و ناتوانی در انعطاف پذیری و ساختار سیاسی در فرماندهی و کنترل خویش آسیب دید.


تنظیم از گروه هنر مردان خدا- تبیان