خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

حرف های شنیدنی از فتح المبین

 

 خاطرات عملیات فتح المبین از زبان شهید صیاد شیرازی :

نمی دانم آزمایش کرده اید وقتی مهمانی بر انسان وارد می شود هم از دید مهمان و هم از دید میزبان چه حالی است من برای اینکه مقدمه حرف خودم را بگویم این را تنظیم کردم بادیدار به یادماندنی خودم و همراهانم قبل از اینکه ما وارد منطقه و ماموریت افتخاری جنگ شویم روز پنج شنبه گذشته مخصوصا سفری را انجام دادم تا محل ها را بررسی کنم و ببینم وضعیت چطور است محل هایی که دیدم : 1 نقطه رابیه و میش داغ .2 عین خوش و دهلران .3 جسر نادری و پل کرخه .4 دامنه ارتفاعات ابوصلیبیخات .

بازتاب عملیات فتح المبین در رسانه های خارجی

پس از ناکامی صدام در جلوگیری از عملیّات فتح ‌المبین، یک روز مانده به شروع این عملیّات، صدام حسین طی نامه‌ای به احمد سکوتره (رئیس کنفرانس اسلامی) که تلاش ‌هایی برای صلح انجام داده بود،

عملیات فتح المبین

 شرط سوم ایران را می‌پذیرد، اما فرماندهان نظامی و رزمندگان اسلام بدون توجه به این تثبیت صدام، لحظه‌ای در اجرای این عملیّات تأمل نکرده و در هر منطقه از سرزمین‌های تحت اشغال عراق دست به عملیّات کوبنده و قاطع می‌زنند. عراق برای جلوگیری از اثرات تبلیغات حمله و فتوحات آن آمار تلفات ایران هزاران کشته اعلام می‌کند و تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق را بسیار ناچیز می‌خواند.

رادیو بغداد طی اخبار و تفسیرهای گوناگون اعلام می‌کند که نیروهای ایران در تحرکات اخیر خود، به دفاع مستحکم عراق برخورد نموده و با دادن تلفات سنگین راه فرار را در پیش گرفته‌اند... و اضافه می‌کند که در این نبرد قهرمانانه تنها هفت سرباز عراقی کشته شده‌اند.

این ادعا زمانی اعلام می‌شود که 650 کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و 6000 نفر از ارتش عراق اسیر و نزدیک به 10000 نفر کشته و زخمی شده‌اند ( تا پایان مرحله دوم عملیّات).

رادیو بغداد در ادامه اخبار سراسر کذب خود، بازهم به پخش اخبار دروغ پرداخته و می‌گوید:

«منطقه عملیّاتی مملو از اجساد و ادوات زرهی ایرانیان است و آنها با دادن تلفات و اسیر فراوان راه فرار را در پیش گرفته‌اند، اما این بار تلفات خود را تا پایان مرحله دوم، ده نفر اعلام می‌کند».

این در حالی است که نیروهای بعث در بسیاری مواضع خود عقب ‌نشینی کرده و با فرار تاریخی آنها، مقدمه مرحله سوم فراهم شده است.

زمانی که مرحله سوم با موفقیت بی‌نظیر اجرا می‌شود و قریب 25000 نفر کشته و زخمی و 15000 نفر اسیر می‌شوند و رزمندگان اسلام در نزدیکی مرزهای بین‌المللی مستقر می‌شوند، رادیو بغداد با شوق و هیجان فراوان اعلام می‌کند که نیروهای ایرانی همچنان در حال عقب‌ نشینی‌اند و سربازان قدرتمند عراق با اقتدار کامل در حال پیشروی به سوی دزفول و شوش هستند.

در این میان آژانس‌ های خبری و رسانه‌ های گروهی غرب اخبار را به نقل از اعلامیه ‌های نظامی عراق و آب و تاب نقل می‌کنند.

رادیو امریکا:

این رادیو در روز چهارم فروردین 1361 به نقل از روزنامه نیویورک تایمز و به گفته تحلیل‌ گران آمریکایی می‌گوید:

«حمله بزرگی که نیروهای ارتش ایران علیه واحدهای عراقی در منطقه دزفول آغاز کردند، ضربه‌ای کاری به افراد لشکر زرهی عراق که به جبهه نبرد منتقل شده‌ بودند، فرود آورد. تحلیل‌گران این حمله را از نظر لجستیکی درخور توجه دانسته‌اند، اما حاضر نشدند ادعای ایران را در مورد پیروزی قبول کنند.»

عملیات

رادیو عمان:

«عراق اعلام کرد که نیروهایش طی نبردهای 24 ساعت گذشته در جبهه‌های نبرد هشتاد و یک نفر از نیروهای ایرانی را به قتل رسانده‌اند.

خبرگزاری عراق امروز به نقل از یک اطلاعیه نظامی گزارش داد که در منطقه اهواز 62 نفر از نیروهای ایران کشته شده‌اند فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق دیشب اعلام کرده بود که نیروهای این کشور در جبهه‌های شوش و دزفول در استان خوزستان ایران 12 تیپ نظامی ایران را متلاشی کرده و تعداد زیادی را به اسارت خود درآورده‌اند.» (4/1/61)

رادیو رأس‌الخیمه:

«خبرگزاری عراق به نقل از گزارشگر خود در میدان ‌های نبرد، گزارش داد که نیروهای عراقی در نخستین ساعات بامداد این روز، حمله گسترده و بزرگی را برای مقابله با نیروهای ایران که در منطقه شوش و دزفول، نیروهای عراق را مورد تهاجم قرار دادند، شروع کرده‌اند. این خبرگزاری می‌افزاید: لشکر 77 ایران به طور کامل نابود شده است.» (4/1/61)

رادیو بی.بی.سی:

« یک سخنگوی ارتش عراق اخبار مربوط به پیروزی‌های اخیر ایران را در جبهه‌های جنگ بی‌اساس توصیف کرد. وی گفت که ایران از ابتدای جنگ تا به حال مدعی چنین پیروزی‌هایی بوده است؛ اما واحدهای نظامی عراق همچنان بر مواضع خود در داخل خاک ایران کاملاً مسلط هستند.»

به دنبال اطلاعیه ‌های نظامی سراسر کذب عراق، کشورهای حوزه خلیج فارس فقط اخبار واصله از شورای فرماندهی بعث را پخش کرده و از پخش پیروزی ‌های ایران خودداری می‌کنند، اما صدام طی پیام ‌هایی به سمینار اسلامی در سریلانکا اعلام می‌کند که عراق هیچ چشمداشتی به خاک ایران نداشته و طالب صلح است.

این تصمیم و پیام صدام برای بسیاری از خبرگزاری‌ها روشن می‌کند که قدرت انهدام و گستردگی عملیّات تا چه حد بوده است و چرا سردار قادسیه به موضع انفعال افتاده است.

به دنبال اظهارات صدام، خبرگزاری‌ها بشدت تحت تأثیر پیروزی‌ های رزمندگان اسلام در عملیّات فتح‌المبین قرار گرفته، به ناچار گوشه‌هایی از این پیروزی بزرگ را بازگو می‌کنند.

رادیو بی.بی.سی:

«کارشناسان امور اطلاعاتی در غرب اظهار می‌دارند اکنون روشن شده است که ایران تا حدودی در جنگ‌های اخیر با عراق موفق بوده است. با این حال عقیده بر آن است که موفقیت ایران قاطع نبوده است.» (19/1/61)

رادیو لندن:

«در حالی که پرزیدنت صدام حسین (رئیس جمهور عراق)، در مصاحبه‌ای که با یک روزنامه فرانسوی، پیروزی ایران در عقب راندن عراقی‌ها را انکار کرده است، طبق گزارش افرادی که در این روز از صحنه جنگ عراق با ایران بازدید کرده‌اند، نیروهای ایران آخرین حمله خود را علیه عراقی‌ها در منطقه شوش از ایالت خوزستان انجام داده‌اند و سپاه چهارم عراق را منهدم ساخته‌اند».

همین رادیو ادامه می‌دهد:

«خبرنگارانی که در ایران به دیدار از جبهه‌های جنگ رفته‌اند، تأیید می‌کنند که نیروهای عراقی در نبرد عظیمی در اطراف دزفول تلفات شدیدی را متحمل شده‌اند و ضایعات بسیاری بر تجهیزات آنان وارد آمده است.

عملیات ثامن الائمه

خبرنگاران می‌گویند که هر دو طرف از آغاز جنگ تاکنون درباره پیروزی‌های خود مبالغه کرده‌اند، اما این روشن است که نیروهای ایران به موفقیت دست یافته‌اند.» (12/1/61)

رادیو آمریکا:

«به گزارش روزنامه واشنگتن پست، صدام حسین اعلام کرد که نیروهای عراق از مواضعی که بیش از یک سال در داخل خاک ایران در تصرف نیروهای عراقی بوده است، عقب ‌نشینی کرده‌اند.»

سردار قادسیه که همیشه در اطلاعیه ‌های نظامی خود دم از پیروزی می‌زد این بار به شکست خود اعتراف کرده و بناچار برای کاستن از فشار تبلیغات، به هذیان‌گویی افتاده و دوباره دم از پیروزی می‌زند.

روزنامه واشنگتن پست در این باره می‌گوید:

«صدام حسین (رئیس جمهور عراق) عقب‌نشینی ارتش را در جنگ خلیج فارس رد کرده و مدعی پیروزی شده است. وی خطاب به گروهی از خبرنگاران فرانسوی در بغداد گرفت: در آنچه در جنگ به دست آمده نه تنها پیروزی برای عراق، بلکه برای انسانیت بوده است. (البته این ادعا کارگر نیفتاده و پیروزی فتح‌المبین همه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.» (11/1/61)

مطبوعات انگلیس:

روزنامه تایمز مالی ضمن گزارشی در مورد دستور عقب‌نشینی به نیروهای بعث عراق اقرار می‌کند که صدام به گونه‌ای تحقیرآمیز ناگزیر به عقب‌نشینی شده است و این در حالی است که بطور همه ‌جانبه پیروزی‌های ایران مورد تأیید قرار گرفته است. سپاه چهارم که اینکه فرماندهی ارتش عراق به عقب رانده شدن آن اعتراف دارد، تصور می‌رود بیشتر صدمات را در اثر حمله ایران متحمل شده باشد.

روزنامه دیلی تلگراف:

این روزنامه از قول خبرنگاران خود در بغداد اعتراف می‌کند که دستور عقب ‌نشینی از سوی صدام، دیپلمات ‌های خارجی را در بغداد متوجه ساخته، زیرا تاکنون تمام اعلامیه‌های نظامی رژیم عراق صحبت از پیروزی‌های مداوم ارتش صدام را داشته است. مقامات اطلاعاتی و رسمی آمریکایی تأیید کردند که حداقل 20000 سرباز عراقی در حمله‌های ‌اخیر ایران بشدت تار و مار شده‌اند و..


منبع :

پاتوق

عملیات بیت المقدس 6


عملیات بیت المقدس6 در تاریخ 27/2/67 با رمز مبارک «یا امیرالمومنین(ع)» در منطقه عمومی سلیمانیه عراق برای پاسخ به شرارت های دشمن در خلیج فارس و روستاهای مرزی کشور و با هدف خارج کردن نیروهای خودی از تیررس دشمن و اشرار بر سّد دوکان به مرحله ی اجرا گذاشته می شود.

دفاع مقدس

 رزمندگان نیروی زمینی سپاه پاسداران با حمله به مقر دشمن در عمق خاک عراق، موفق می شوند ارتفاعات اسوس، شیخ محمد و ارتفاعات مهم 2266 و 2100 را آزاد سازند. در این تهاجم، یگان هایی از دشمن از جمله سه تیپ منهدم می شوند و تلفات و خساراتی بر آن ها وارد می آید. با فشار قوای اسلام، مواضع رزمندگان از دید و تیررس خارج و سد و شهر دوکان نیز تحت کنترل آن ها در می آید.

در مرحله اول این عملیات بیش از 1300 تن کشته و زخمی شده و بیش از 320تن اسیر می شوند.

مرحله دوم عملیات بیت المقدس 6

مرحله دوم این عملیات در تاریخ 28/2/67 در منطقه عمومی ماووت از استان سلیمانیه آغاز می شود و رزمندگان نیروی زمینی سپاه در حالی که دشمن از تحرکات آن ها آگاه است، مواضع آن ها را مورد هجوم قرار می دهند و تعداد دیگری را کشته و زخمی و عده ای را از جمله سرهنگ دوم صلاح احمد حسن، فرمانده گردان دوم از تیپ 448 و چند افسر بلند پایه را به اسارت در می آورند.

دفاع مقدس

با انجام این مرحله، اهداف عملیات به طور کامل حاصل می شود  وتلاش دشمن برای باز پس گیری مواضع از دست داده بی نتیجه می ماند. دشمن در اوج استیصال به سلاح شیمیایی متوسل می شود که با عکس العمل پدافند شیمیایی خنثی می شود و رزمندگان اسلام به تثبیت مواضع جدید می پردازند.

 

نتایج عملیات :

یگانهای منهدم شده دشمن:

30 تا 70 در صد از تیپهای 448 و 606 از لشکر 4 پیاده

تیپ 76 از لشکر 4 پیاده

تعداد کشته و زخمی دشمن:

بیش از 2000 نفر

تعداد اسرا:

400 نفر

عملیات حضرت مهدی (عج)


چمران

در اوایل سال 1360 طرح عملیات حضرت مهدی (عج) تهیه شد. بر اساس این طرح می بایست رزمندگان اسلام مرکب از تیپ 3 لشگر 92 زرهی ارتش به همراه یک گردان از سپاه پاسداران و یک گردان از گروه جنگهای نا منظم شهید چمران به هدف تصرف و تأمین تپه «الله اکبر» تک نمایند. همچنین تیپ 2 احتیاط نیروی زمینی ارتش در جنوب و تیپ یک آن لشگر به پدافند در مواضع خود در جنوب غربی اهواز ادامه دهند، و نیروهای زرهی پس از یگانهای پیاده وارد عمل شوند.

سرانجام در ساعت 4 بامداد روز 31 اردیبهشت، عملیات آغاز شد. توپخانه رزمندگان اسلام آتش انبوه خود را بر روی مواضع دشمن گشود. غرش توپها در دل شب، شادی رزمندگان اسلام و وحشت فریب خوردگان عراقی را به دنبال داشت. آتش انبوه به مدت 30 دقیقه اجرا شد و سپس با شدتی کمتر ادامه یافت.

پس از اجرای آتش تهیه در ساعت 4 بامداد روز 31 اردیبهشت 1360 رزمندگان اسلام که تا نزدیکی مواضع دشمن پیشروی کرده بودند، تکبیر گویان به سنگرهای عراقیها هجوم برده و دشمن را غافلگیر کردند.

نبرد رزمندگان اسلام تا ساعت 12 همان روز با شدت تمام ادامه داشت و در آن ساعت یگانها به تحکیم مواضع خود پرداختند تا آمادگی لازم را جهت مقابله با پاتک احتمالی دشمن داشته باشند.

نظر شهید دکتر چمران این بود که همان روز تپه شهیطیه از وجود دشمن پاک شود اما در ساعات اولیه بعد از ظهر همان روز نیروهای دشمن در زمینهای غرب الله اکبر، آماده پاتک شدند

زمین در غرب ارتفاع الله اکبر به نحوی بود که پس از یک دشت کوچک، با شیب ملایم از شرق به غرب مرتفع تر می شد و زمین مناطق غربی به مناطق شرقی تسلط داشت. بنابراین اگر تیپ 3 زرهی به صورت جبهه ای از این منطقه عبور می کرد و به سمت غرب پیشروی می نمود بایستی تلفات احتمالی را می پذیرفت که در آن شرایط چنین امکانی وجود نداشت، اما اگر تپه «شهیطیه» و دامنه جنوبی تپه های «رملی» در شمال منطقه به تصرف نیروهای خودی درمی آمد آنها می توانستند از جناح شمالی، دشمن را تعقیب کنند و تا حوالی آبادی جابر حمدان در 15 کیلومتری غرب الله اکبر پیشروی کنند؛ اما عکس العمل دشمن در تپه شهیطیه مانع از عمل نیروهای اسلام شد و با وجود تصرف و تحکیم تپه الله اکبر تصرف تپه شهیطیه در اولین روز حمله امکان پذیر نشد.

نظر شهید دکتر چمران این بود که همان روز تپه شهیطیه از وجود دشمن پاک شود. تیپ 3 زرهی لشگر 92 داوطلب شد تا این منطقه را از وجود دشمن پاک کند. اما در ساعات اولیه بعد از ظهر همان روز نیروهای دشمن در زمینهای غرب الله اکبر، آماده پاتک شدند، در چنین شرایطی نگهداری تپه الله اکبر برای رزمندگان اسلام ارزش حیاتی تری از تپه شهیطیه داشت.

در 5 خرداد رزمندگانی از گروه جنگهای نامنظم شهید چمران برای تصرف تپه شهیطیه اعزام شدند. آنها توانستند این مأموریت را با موفقیت به انجام رسانند در نتیجه تپه تصرف شد. پایان این عملیات که به مدت 6 روز به طول انجامید در روز 5 خرداد ماه 1360 اعلام شد. این عملیات پس از گذشت تقریباً 8 ماه از آغاز جنگ فتح البابی برای رزمندگان اسلام شد و سد دفاعی دشمن را که روز به روز مستحکمتر می شد شکست. در طی عملیات یاد شده صدها نفر از افراد دشمن به اسارت درآمدند و 280 نفر از آنها کشته و صدها نفر زخمی شدند؛ همچنین تعداد زیادی از تجهیزات و وسایل آنها منهدم شد.


تنظیم از زینب سیفی

عملیاتی از هویزه تا خرمشهر


خونین شهر سمبل بیش از یک ماه مقاومت مظلومانه بزرگ مردانی است که مفاهیم جهاد وشهادت را ارتقاء دادند و یک ماه بی آنکه جزخدای بزرگ فریادرسی داشته باشند زیر باران خمپاره وتوپ وتهاجم تانکهای چندین لشگر عراق مردانه ایستادند و یکی پس از دیگری به معبود خود " الله "ومقتدای خود حسین (ع) پیوستند . شهدای مظلومی که خون سرخ ومطهرشان خرمشهر راخونین شهر ساخت .

هویزه

از آن پس که گند وجود بعثی ها فضای شهر را آکند ، خرمشهر مظهر مظلومیت سرخ حسینیان تاریخ ، درآرزوهای رزمندگان اسلام ، کعبه دلها شد و بت شکنان زمانه بر در و دیوار نوشتند که : خونین شهر می آئیم و میثاق خون بستند که بروند و رفتند .

هویزه مظلوم نیز رمز دیگری از حماسه مرزبانان جاوید اسلام است . شهر مقاومی که در دیماه 59 به اشغال متجاوزان بعثی درآمد واز آن پس عزیزانی که درآن دیار غریبانه جان دادند در اشک وآه مردم ما جاودانه شد. شهدای مظلوم هویزه که هنوز اثری از اجساد مطهر و تربت پاکشان بدست نیامده و در مظلومیت اقتداء به پیشوای بزرگوارشان سید و سرور شهیدان حسین بن علی (ع)کردند. بی شک هویزه وخونین شهر درمقام رفیع کربلای ایران تاابد پایدار خواهند بود .

بعد ازحمله بزرگ فتح المبین وآثار درخشان آن ، تدارک سازی جنوب خوزستان از هویزه تاخونین شهر آغاز گردید. در لیالی متبرکه ماه رجب و ولادت باسعادت مولای متقیان در نخستین ساعات پس از نیمه شب دهم اردیبهشت باکلمه رمز یاعلی ابن ابیطالب (ع) نخستین مرحله ازعملیات بیت المقدس آغاز گشت .

رزمندگان اسلام درنخستین ساعات حمله درمحور دارخوین بانصب پل برروی رودخانه کارون وعبور پیروز مندانه از روی این رودخانه موفق شدند سخت ترین مرحله عملیات راکه عبور از رودخانه بود با پیروزی طی کرده پای بر اراضی اشغالی غرب رودخانه کارون گذاشته وبا توکل برخدا به جاده بسیار مهم اهواز – خرمشهر دسترسی پیداکنند ، تا ارتباط نیروهای مزدور دشمن در جبهه اهواز خونین شهر با یکدیگر قطع شود. در نخستین ساعات حمله علاوه بر هلاکت و نابودی هزاران سر باز فریب خورده بیش از سه هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت سربازان ما در آمدند. در روز ها ی بعد ، جنگ به غرب جاده اهواز _خرمشهر و حوالی ایستگاه حسینیه ،ایستگاه گرم دشت و ایستگاه نود، کشیده شده بود. در تهاجم 12 اردیبهشت رزمندگان اسلام با پاکسازی این مناطق به نزدیکی مرز رسید و در ادامه عملیات سر انجام به مرز دست یافتند.

از آنجا که با اجرای این عملیات خطر محاصره دشمن در مناطق جنوب نیسان ، هویزه،جفیر،کرخه نور طراح و پادگان حمید حتمی شده بود و بعثیون بر اراده مستحکم سربازان اسلام در آزادسازی خرمشهر واقف شده بودند،بزدلانه و شتابان زیر ضربات کوبنده لشکریان اسلام سر انجام بعد از نابود کردن پادگان حمید و ویرانه ساختن هویزه در تاریخ 18 اردیبهشت ماه از این مناطق فرار کردند تا به خیال خام خود ، بتوانند از خرمشهر در برابر حمله نیروهای ما دفاع کنند.

خرمشهر

به دنبال فرار از هویزه و حمید ، زیر ضربات سربازان پرتوان اسلام ، جفیر یعنی مهمترین مرکز تدارکاتی دشمن در جنوب خوزستان نیز آغاز شد. کم کم لحظه موعود و سر نوشت جنگ  نزدیک می شد دنیا و رسانه های تبلیغاتی اش به این خطه از سرزمین اسلام سر بلند نظر دوخته بودند. مزدوران بعثی دستور اکید از فرماندهان بالای خود دریافت کرده بودند که «دفاع از خرمشهر به منزله دفاع از بصره و بغداد است» دلها در سینه سربازان امام زمان(عج) در آرزوی نماز گزاردن بر تربت خونین شهدای مظلوم خرمشهر آرام نداشت.

خونین شهر فرزندان جان بر کف  و ایثار گر خویش را پس از بیست ماه  اسارت مظلومانه اش فرا می خواند و فرزندان نیز که شهید و پاره تنی از پیکره رنجور ولی مقاوم خود یعنی فرمانده سپاه خرمشهر که یاد آور روزهای ایثار و مقاومت اول جنگ بود ، را در همین روزها به پیشگاه خدای بزرگ تقدیم کرده بودند، به دیدار امام خویش می شتافتند. ساعت 22:45 دقیقه یکشنبه 19اردیبهشت ماه 61 حمله برای محاصره خرمشهر آغاز گردید و رزمندگان اسلام با نزدیک شدن به شهر و تصرف منطقه مرزی شلمچه ، خود را برای حمله نهایی آماده ساختند.

تا این مرحله در جریان عملیات بیش از 29 فروند هواپیمای دشمن سر نگون شده خلبانان ما بار ها مراکز استقرار و فرماندهی دشمن را در مناطق عملیاتی بمباران کرده بودند.

بعد از چند روزی انتظار سر انجام با کلمه رمز «یا محمد بن عبدالله(ص)» حمله جهت محاصره کامل خرمشهر آغاز شد و رزمندگان ما با تسلط کامل بر شلمچه به سوی پل نو پیشروی کرده و با تصرف جاده پل نو شلمچه توانستند خود را به دروازه های شهر برسانند.

سر انجام در تاریخ 3/3/61 با بستن هر گونه راه فرار بر اشغالگران بعثی که خیال خود شهر را بصورت دژ تسخیر ناپذیر در آورده بودند، با به اسارت گرفتن بیش از 19000 نفر ازسر بازان و افسران دشمن خرمشهر آغاز شد. سپس طی چند ساعت شهر را از لوث وجود آنان پاک کردند و سر آسیمه به سوی مسجد جامع این پایگاه آخرین روزهای مقاومت حماسه ساز خونین شهر شتافتند. و بار دیگر فریاد کفر بر انداز «الله اکبر» از مناره های مسجد جامع فضای شهر ویران را لرزاند و سربازان خدا جوی بر آستانه مزار مطهر شهیدان پاکباز اسلام به شکرانه فتح به شکر گزاری و نماز ایستادند.

خرمشهر

در عملیات ظفرمند بیت المقدس ، حدود 5000 کیلو متر مربع از تربت پاک شهیدان آغاز گردید . و قریب 19000 نفر از سربازان و افسران فریب خورده صدامی به اسارت نیروهای ما در آمدند و صد ها دستگاه تانک و نفربر دشمن نیز نابود و به غنیمت گرفته شد. که از آن جمله می توان تعداد زیادی تانک های مدرن(تی.72) را نام برد.

حماسه بیت المقدس چنان لرزه بر اندام استکبار جهانی افکند و آن گونه سقوط محتوم صدام را در برابر چشمان بی فروغشان جلوه گر ساخت که فکر چاره جدی برای خروج از بن بست که در آن قرار گرفته بودند افتادند که سر انجام با هجوم صهیو نیسم خونخوار به لبنان مظلوم توطئه خود را آغاز کردند. اما به خواست خدای تبارک و تعالی  توطئه آنها به دست پر قدرت امام امت در هم شکسته شد و با آغاز عملیات رمضان در لیالی متبرکه قدر و ایام شهادت مولا الموحدین امیر المومنین(ع) ضربه دیگری بر پیکر استکبار جهانی فرود آمد.

  نام عملیات : عملیات الی بیت المقدس

زمان عملیات: 10/2/61 ساعت 12:5

محور عملیات: غرب رودخانه کارون

رمز عملیات: یا علی ابن ابیطالب و در مرحله سوم یا محمد

وسعت منطقه آزاد شده: 5380 کیلومتر مربع

تاسیساتی که دست دشمن بود: 5400کیلومتر مربع از خاک میهن اسلامی و ضلع غربی شهر خرمشهر و پل نو ، هویزه ، پادگان حمید ، کرخه نور

تلفات وارد بر دشمن : هواپیما 29فروند   هلی کوپتر 3فروند    تانک 418 دستگاه   خودرو 49 دستگاه   

غنایم به دست آمده : هلی کوپتر 1 فروند      تانک 105 دستگاه     خودرو 56 دستگاه

تعداد کشته و زخمی دشمن : 16000

تعداد اسیر و افسران اسیر: 17499 نفر

اماکن آزار شده:آزاد سازی شهر هویزه ، کرخه نور ، ضلع غربی خرمشهر ، پل نو ، جاده اهواز ـ خرمشهر

نیروهای متلاشی شده دشمن : به 7 لشگر به میزان 40 تا 80 درصد ضر به وارد آمده است. 3 تیپ گارد مرزی تماما اسیر شدند . 10 تیپ ارتش مزدور عراق اسیر و کاملا منهدم شدند.

مراحل عملیات : 3 مرحله

هدف عملیات : آزاد سازی شهر های خرمشهر ، هویزه ، پادگان حمید و رسیدن به مرزهای بین المللی

چرا قربانی سلاح های شیمیایی شدیم؟


تحلیل و نگاه ویژه یک جانباز شیمیایی به مقوله سلاح های کشتار جمعی

 سال 65 در زیر بمباران شیمیایی دشمن در شلمچه، این جمله در ذهنم خطور کرد: "چگونه می شود که تمام علوم و فنون غربی برای کشتن بچه ای که در پنبه زار زاییده شده، به خدمت گرفته می شود و به دنبال پاسخش بودم" می توانستم فکر کنم که آدم مهمی هستم و ارزشم را آن روز فهمیدم. بعد از گذشت مدتی، دانستم اندیشه هایی که ریشه در هویت دینی دارد، اهمیت زیادی دارد که حداقل لشگر کشی قدرت های جهان با هدف آن است.

شیمیایی

سعید بنی فاطمی(1)، جانباز شیمیایی 55 درصد  از استان گلستان در مقاله ای که به پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی ارسال کرده است می نویسد:

بعنوان سربازی که فرماندهی امام خمینی (ره) در مکتب اسلام را پذیرفتم، بیش از 44 ماه در جبهه حضور پیدا کردم و در خطوط مقدم وظایف بیسیم چی، تک تیرانداز و آرپی چی زن بودن را تجربه کردم و می خواهم معنای واقعی و نهایی دفاع، بی آنکه هویت آن تعریف شود را به همنوعانم عرضه کنم.

علاقمندی من به هویت دفاعی، ریشه در سکوت و هیجان خطوط جبهه دارد که عمیقا به آن می اندیشیدم.

این جمله سال 65 است که مدام به آن در جبهه فکر می کردم:" چگونه می شود که تمام علوم و فنون برای کشتن بچه ای که در پنبه زار زاییده شده، به خدمت گرفته می شود و به دنبال پاسخش بودم"

پس من می توانستم فکر کنم که آدم مهمی هستم و ارزشم را آن روز فهمیدم. درست زیر بمباران دشمن. دانستم اندیشه هایی که ریشه در هویت دینی دارد، اهمیت با ارزشی است که حداقل آن، لشگر کشی قدرت های جهان است.

***

بحث قربانیان سلاح های شیمیایی که از مباحث بسیار مهمی است که کنکاش در اعماق آن می تواند، بسیاری از سیاست های قدرت های جهان را در آن جستجو کند. بزرگترین توفیق در این جستجوگری، غنای هویت دفاعی کشورهای مدافع پیگیری سلاح های شیمیایی و  قربانیان آن است که ما پی ببریم، به این قطعیت، که کشورهای سازنده دقیقا می دانستند که سلاح های شیمیایی چیست و چگونه ساخته می شود و چه کسانی را چگونه از پای در می آورد؟

بنابراین با ابلاغ این پیام، سازندگان سلاح های شیمیایی نمی توانند ادعا کنند که به کاربرد آن آگاهی نداشتند. ابلاغ این پیام، به نسل فعلی که آنها از مضرات آن آگاهی داشتند، سرفصل مهم تری از نبرد را برای ما بازگو می کند که آنها با آگاهی هر چه تمام می دانستند که سلاح های شیمیایی را به دست کدامیک از طرف درگیر بدهند تا طرف دیگر درگیری را از پای در بیاورند. طرف دیگر درگیری که از این بات از پای در آمد، ما بودیم!

ما بیش از اینکه قربانی سلاح های شیمیایی باشیم، قربانی عدم درک درست از هویت دفاعی هستیم. عدم درک این مسئله ، باهمه آگاهی از مخاطرات جنگ.

برای تفهمیم درست عملکرد خوب در دفاع، ما بیش از این که نیازمند شناخت قربانیان سلاح های شیمیایی باشیم، نیاز داریم که دشمن شناسی قوی داشته باشیم. نسل فعلی در این دشمن شناسی خواهد یافت که سازندگان و کاربران سلا حهای شیمیایی علیه ایران، منبع تنفر و انزجارند و این خیلی مهم است.

پس می فهمند که دشمن ایران، منبع تنفر و انزجار است. این گونه از دشمن شناسی، بدون اعتصاب به سیاست ها و روابط دولت ها، منزلت قربانیان و مدافعان ما بیشتر می شود.

***

 کاربرد سلاح های شیمیایی در بسیاری از نقاط دنیا، به دست ابر قدرت ها بوده است و عهدی را بازگو می کند و این که بکار گیری سلا ح های شیمیایی در قربانی کردن نخبگان جوانی است که تسلیم پذیر نیستند.

هر هویتی که تسلیم پذیر نیست، ابر قدرتها تحملش را نمی کنند. شکل دیگر نخبه کشی کشورهای غیر تسلیم با هویت دینی که مبتنی بر هویت اخلاقی و عاطفی است که با بکار گیری سلاح های شیمیایی آسانتر شده است.

سلاح های شیمیایی

 ریشه کاربرد سلاح های شیمیایی ریشه در جنگ تحمیلی عراق نیست؛ بلکه ریشه در شکست آمریکا درجنگ ویتنام و کره دارد. سیاستمداران امریکا بعد از شکست آمریکا در جنگ های ویتنام و کره اعلام می کنند که مقاومت این کشورها حامل این پیام ها بود که اگر آمریکایی که بخواهد دارای غرور افتخار باشد، باید دارای تسلط هم باشد. پس او برای تسلط بر سایر کشور ها از هیچ تلاشی دریغ نخواهد کرد.

تجربه به ما می گوید که آمریکا در هیچ جنگی، به خصوص در جنگ خاورمیانه در جنگ غیر هسته ای شرکت نخواهد کرد. اما در این تعقیب و گریزها خود آمریکا نیست که تصمیم گیرنده است، خود این ملت ها هستند. آمریکایی ها در پی ویتنام های دیگر هستند.

در گذشته سربازانی که با هم می جنگیدند، همیدگر را نمی شناختند اما حاکمانی که می جنگیدند همدیگر را می شناختند. امروز سربازانی که با همدیگر می جنگند همدیگر را می شناسند و حاکمانی که همدیگر را  می شناسند، با همدیگر می جنگند.

آمریکایی ها ظهور اندیشه ها و تغییر را نمی توانند بفهمند و در ایران هم بعد از انقلاب دیدیم که نتوانستند تحمل کنند و به ما حمله کردند. ما بعد از انقلاب، در معرض حمله های ترور قرار گرفتیم و 8 سال جنگیدیم و این به خاطر ظهور اندیشه های نو بود.

ما بیش از اینکه، قربانی سلاح های شیمیایی باشیم، قربانی نگاه نامهربانانه دوستانمان در صفوف دفاع هستیم.به فرموده مقام معظم رهبری، در مرحله دیگری از دفاع قرار داریم.

آمریکایی ها ظهور اندیشه ها و تغییر را نمی توانند بفهمند و در ایران هم بعد از انقلاب دیدیم که نتوانستند تحمل کنند و به ما حمله کردند. ما بعد از انقلاب، در معرض حمله های ترور قرار گرفتیم و 8 سال جنگیدیم و این به خاطر ظهور اندیشه های نو بود.

ما بیش از اینکه قربانی سلاح های شیمیایی باشیم، قربانی عدم درک درست از هویت دفاعی هستیم. عدم درک این مسئله ، باهمه آگاهی از مخاطرات جنگ.

ما قربانیان سلاح های شیمیایی  شدیم، بخاطر داشتن اندیشه و روح تسلیم ناپذیر و هویت دینی که در پناه آن به عترت و قرآن متصل می شویم که این احساس به نسل بعد از ما می گوید، که کاربرد سلا ح شیمیایی، در جنگ ایران، توافق شرق و غرب،بر سر تضعیف ایران و هویت دینی و تاریخی اش داشته است و بس.

پی نوشت :

سعید بنی فاطمی(1) : جانباز شیمیایی 55 درصد، اهل استان گلستان است. سعید در سال 1347 در یکی از شهرستان های استان گلستان به دنیا آمد. وی در سن نوجوانی به جبهه رفته و بیش از 42 ماه در مناطق عملیاتی شلمچه، مجنون و مهران حضور داشت. بنی فاطمی تحصیلات تکمیلی خود را در رشته روانشناسی عمومی در گیلان به پایان رساند. وی 11 عنوان کتاب و بیش از 300 مقاله علمی را در کارنامه خود دارد که از آن جمله می توان به «هویت شناسی دفاع مقدس»، «زیبایی شناسی حماسه حسینی»، و «آمریکا برای آزادیم خواهد آمد» اشاره کرد .