خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

وصیت نامه شهید مجتبی‌ حیدری‌

وصیت نامه : ربّ شهداء و صدیقین
آن دم که ز خون خود وضو می کردم             دانی که زحق چه آرزو می کردم
ای کاش هـزار جان مرا بـود بر تـن                تا آن همه را فـدای او می کردم
انا الله وانا الیه راجعون . با درود به اقا امام زمان (عج) یگانه منجی عالم بشریت ونائب بر حقّش امام خمینی وبا درود وسلام به روح پور فتوح شهدای اسلام از صدور تا بوم القیامه و بخصوص شهدای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که در این جنگ بر ملّت و کشور ما ظلمی شد که شاید در تاریخ دنیا بی نظیر است بارالها در این موفقیّت زمانی تو را سپاس وشکر گزار هستم که این بندهی حقیر را توفیق دادی که بتوانم در جمع رزمندگان وجبهه قرار گیرم . جمعی خالص و عاشق که معشوقشان تو هستی و محبوبشان هم تویی، خداوندا از درگاه مقدست می خواهم که این بنده  ذلیل را که به سوی تو پناه آورده پذیرا باش ومبادا از درگهت برانی که امید فقط رحمت بی انتهای توست و معشوقم ذات مقّدس توست معبودا خود می دانی تنها محبت به دین تو راه ائمه بود که معشوقم من قرار گرفت و توانستم به جبهه بیایم پس حال که این توفیق رابه من اعطا نمودی، سعادت اخروی را هم نصیبم نما، سعادتی که فقط در شهادت است، شهادت در راه روشن وآشکار دین اسلام، اسلامی که امام حسین (ع) با خون سرخش آبیاری نموده و زنده نگهداشته به طوری که بعد ازسالها به دست ما رسیده ، اسلامی که ساده به دست ما نرسیده و در راه زنده نگهداشتن این شهیدان از جان خودمایه گذاشتند وآن را حفظ کردند و از همه مهمتر ائمه معصوم. مظلوم ما که همچون کوهی استوار در برابر طاغوت و ظالمین ایستادند و در آخر همه سختیها جانشان را بر سر آن گذاشتند واین گوهر عظیم را در اختیار ما قرار دادند پس خدای من تورا شکر می کنم به من چنین روشن بینی را به من اعطاء نمودی تا راه راست وحقیقت را بیابم و بتوانم در راه رسیدن به ذاتت ووصالت راه صحیحی را انتخاب نمایم و همان طور که خود فرمودی قسم به زمان که همه انسانها در حال خسران و زیان هستند جزءکسانی که صبر کردند وبه حق روی آوردند پیام رحمان رحیم ، این بنده ذلیل و گنهکار را که به درگهت رو آورده از خودت مران و توبه مرا قبول فرما. خدایا من از تو می خواهم که مرا عفو نمایی و این جان ناقابل را که از خودت بوده وهستی ای بوده که تو به من عنایت نمودی و اعطا کردی را در راه احیاء دینت قبول نمایی و مرا در روز محشر در پیش شهیدان خجل و سر افکنده نفرمای واما صحبتی با عزیزان و آشنایان دارم،  اینکه قدر این نعمت عظیم والهی را بدانید و سعی کنید که کیسه آخرت را از آن پر نمائید و شهدا را در نظر بگیرید که چه عاشقانه معشوق خود را دریافتند وبه سویش در نهایت کمال پر کشیدند . در زندگیتان سعی کنید که را ه شهیدانمان را الگوی کارتان قرار دهید زیرا این عزیزان کسانی نبودند که از روی هوای وهوس به میدان بیایند ، هدف ، دفاع از نوامیس کشور در برابر ظلم و ستم زمانه است ظالمی که تشنه قطره خون این مردم ستمدیده و انقلابی است . استکبار بر این سعی است که مارا همیشه تو سری خور خود قرار دهدو ما را موجودی ضعیف قرار دهد و فقط به فکر این باشیم. برادرانی که صادقانه در جهت رشد نظام اسلامی تلاش می کنند و می خواهند اهداف اسلامی را پیاده نمایند .
پس شما نباید بی تفاوت از خون شهیدان بگذرید، ببینید در ادامه راه اینان چه کردید ودر راه اسلام چکار کردید به قول امام عزیز که خداوند عمرش بر بلندی آفتاب طولانی گرداند هی نق نزنید انقلاب برای ما چه کرده است ببینید شما برای انقلاب چه کرده ید .عمری بر سرو سینه می زدیم ومی گفتیم کاش در زمان امام حسین (ع) بودیم و در رکاب ایشان از اسلام دفاع می کردیم اکنون همان زمان فرارسیده و حسین زمان امام امّت است وراهش را حسین (ع) پس بیایید با الگو قرار دادند خط سرخ شهیدان و ادامه دادن راهشان در عمل دنباله رو حرکت انبیاء و ائمه باشد و در قیامت در برابر معصو مین (ع)خجل وشرمنده نباشد. گفتنیها در این مورد زیاد است اگر این حقیر لیاقت بیان آن را ندارم . و صحبتی چند با پدر ومادر گرامی ام با شماها که از سراسر عمر خود مایه گذاشتید و مرا به این سن وسال رساندید و ای مادر ، چه بسا در جهت سلامتی ورشد من چه زحمت ها کشیدید و چه بیدار خوابی ها را گشتی و ای پدرم چه بسا در جهت رفاه من چه زحمات زیادی را کشیدی و سختیهای کار را تحمل کردی تا من در آسایش به سر برم و درآخر هم فرزند خوبی برایت نبودم و نتوانستم حق شما را ادا نمایم و از خداوند متعال می خواهم که مرا ببخشد و بخشش ورضای خدا از من در گرو  رضایت شما ازمن است پس مرا ببخشید و از خداوند هم بخواهید که این بنده حقیر را عفو نماید. موضوع دیگر راکه می خواستم بیان کنم این است که ازرفتن من ناراحت نباشید زیرا من راهی را انتخاب نموده ام که امام حسین (ع) و اصحابش الگوی این راه بودند هروقت خواستید در فراقم اشک بریزید یاد صحرای کربلارا بکنید که چگونه امام حسین (ع) وصاحبش در خون خود غلطیدند وچه مصیبتها بر سر زینب (س) که داغدار صحرای کربلا بود را چه کسی دلداری داد تازه به غیراز این کار زخم زبان هم می زدند ، ای مادر عزیز و ای پدر گرامی شما به فکر سعادت من بودید و سعادت مرا می خواستید پس شادمان باشید که سعادت واقعی و ابدی را در میان بچه های مخلص جبهه ودر گرو اخلاص پیدا کردم و به سعادت دست یافتم که بالاتر از انتظار شما بود پس جای ناراحتی و فکر کردن را ندارد چرا که سعادت واقعی در شهادت است شهادت فی سبیل ا… و از خدا بخواهید که فرزندتان را واین امانتتان را قبول نماید آیا هیچ فکر کرده اید که من امانتی از پروردگار در نزد شما بوده ام وخدارا شکر کنید که این امانت را در راه خودش صرف نمود و از خداوند توانا تقاضا دارم که به شما پدر و مادر مهربان صبر عنایت فرماید و توفیق دهد که به دست شما بخاک سپرده شوم واز شما می خواهم که مرا با دست خود بخاک بسپارید و امانت پروردگار را به خودش تحویل دهید از برادران وهمچنین خواهر گرامیم می خواهم که فکرو ذکرشان همیشه یاد خدا باشد و مبادا خدای نکرده از یاد خدا غافل شوید و همچنین ادامه دهنده را برادر کوچکتان باشید و امام را تنها نگذارید و این خواهشی است که از همه دوستان وآشنایان و اقوام نزدیک دارم ، خط امام را رها نکنید که سعادت ما در این است . در خاتمه از کلیه دوستان و آشنایان و اقوام گرامی حلالیت می طلبم و می بخشید انشاءا… مرا زیرا همدم خوبی برای شما نبودم و نتوانستم حقم را نسبت به شما آنگونه که بود ادا کنم و از همه شما می خواهم که این بنده حقیر و گنهکار را حلال کنید و از خداوند هم بخواهید که مرا ببخشد . در آخر از شما پدر و مادر عزیز تقاضا دارم که مرا در بهشت رضا در کنار دیگر شهدا دفن کنید و مراسم تشییع را ساده بگیرید و فکر کنید که مجلس دامادیم را گرفته اید البته فکر نکنید ، یقین کنید زیرا شهادت در راه خدا ( اگر خداوند مرا قبول کند ) مافوق اینهاست و برایم نماز قضا هم بخوانید .
خدایا ، خدایا ، تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد