خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

نا گفته های مذاکرات پس از قطعنامه 598


مصاحبه با مهندس ملکی، مسئول ثبت مذاکرات ایران و عراق،

مهندس عباس ملکی، سال ها  معاون آموزشی و پژوهشی وزارت امور خارجه و رئیس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی این وزارتخانه بوده است. در باره مذاکرات ایران و عراق پس از پذیرش قطعنامه می گوید.

او در این گفتگو از 270 هزار شهید جنگ گفت که یکی از آنها برادر خودش است. از ستاد سیاسی جنگ تحمیلی گفت تا حکایت دکتر ولایتی که پس از مدتها برای کنترل اعصاب در حضور پرزدکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل، سیگار روشن می کند. از حمله منافقین گفت و حضور رئیس جمهوروقت آیت الله خامنه ای که از منطقه باز نگشت تا غائله خوابید و از اعتراف صدام تا مذاکرات سه جانبه.

می گوید حزب بعث همیشه طلبکار است و هیچ گاه به برابری تن نمی دهد گفتگوی ما زمانی انجام شد که دیگر از حزب بعث عراق خبری نیست.

.آقای ملکی! مقطع بعد از پذیرش قطعنامه در تاریخ دفاع مقدس ما، برهه حساس و قابل توجهی است. با توجه به آن که شما در آن زمان در وزارت امور خارجه بودید، چه نقشی داشتید و چه تحلیلی ارائه می دهید؟

من در دوره ی جنگ تحمیلی در وزارت امور خارجه، رئیس دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی بودم، اما در خیلی از مسائل با آقای دکتر ولایتی، وزیر امور خارجه همکاری داشتم. مثلاً در دوره مذاکرات ایران و عراق پس از پذیرش قطعنامه، مسؤول ثبت تمام مطالبی بودم که رد و بدل می شد که این مطلب در کتابی چاپ شده است و آقا ی دکتر ولایتی در مقدمه آن نوشته اند که در بین همکاران، کسی که نقش مهمی در ثبت این مطالب داشت، عباس ملکی بود که به ویژه در هنگام پذیرش آتش بس و مذاکرات سرنوشت ساز ما در نیویورک، حتی مذاکرات تلفنی مرا با آقای
دبیرکل سازمان ملل ثبت می کرد. ثبت این مطالب باعث شد که مقام معظم رهبری در نامه ای  در تاریخ 9/8/69 به آقای دکتر ولایتی، ایشان و همه کسانی را که در مقطع خطیر مذاکرات به کشور خدمت کردند، مورد تفقد قرار دهند.

اما برگردیم به آن دوران.

باید عرض کنم، در این منطقه سه واقعه دیده شده است. یکی جنگ عراق و کویت که چهار ساعت بیشترطول نکشید و یکی هم حمله آمریکا به عراق که مدت زمانش را دیدیم. ولی جنگ ایران و عراق از جهت مقاومت مردم و جوانان ما و این که 8 سال طول کشید بسیار حائز اهمیت است. ما در جنگ 270 هزار شهید داشتیم که نشان از مقاومت مردمی ماست. و نکته دیگر این که در انتهای جنگ، ایران و عراق به نوعی در خلیج فارس می جنگیدند.

.ابتدا جنگ ایران و عراق بود که البته به جنگ مستقیم ایران و امریکا کشیده شد.

بله، همین طور است. در 25 تیر 67 جلسه ای در تهران با حضور سران سه قوه، اعضای مجلس خبرگان، شورای نگهبان، شورای عالی قضائی و دو نماینده از طرف حضرت امام یعنی مرحوم حجت الاسلام و المسلمین سید احمد خمینی و آیت الله توسلی و آیت الله مهدوی کنی تشکیل شد.

 چهار گزینه در آن زمان وجود داشت. یکی بحث میانجیگری الجزایر بود. دیگری پیشنهاد پاکستان به واسطه گری. و بعد هیأت میانجیگری سازمان کنفرانس اسلامی که در تهران به سر می برد و گزینه چهارم پذیرش قطعنامه بود. همان طور که می دانید در کل جنگ 12 قطعنامه و 10 بیانیه از طرف شورای امنیت صادر شد. به هر حال در این جلسه که وزیر امور خارجه هم به دلیل مسافرت حضور نداشت و نماینده ای هم از وزارت خارجه نبود، نتیجه این شد که پذیرش قطعنامه 598 بهتر از راههای دیگر است.

قطعنامه 598 که مهمترین قطعنامه جنگ ایران و عراق بود، در 30 تیر 66 صادر شد.

و مشخص است که این جلسه حدود یک سال بعد ازصدور قطعنامه تشکیل شده است. گفتنی است عراق در همان زمان صدور قطعنامه، آن را پذیرفته بود. پذیرش قطعنامه را آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت در نامه ای به دکوئیار، دبیر کل وقت سازمان ملل در 26 تیر 67 اعلام کردند و 27 تیر 67 ساعت 14 بود که در اخبار رادیو پخش شد و یک باره موجی در ایران و دنیا ایجاد شد که چگونه ایران این قطعنامه را قبول کرد و حتی برخی از رزمندگان به حال یأس و ناامیدی رسیدند.

.بین نامه نوشتن ایران و پخش این نامه از رادیو حدود 24 ساعت فاصله است. دلیل خاصی دارد؟

نامه 26 تیرماه ساعت 12 شب به آقای دکوئیار نوشته شد و روز بعد بود که ساعت 14 در اخبار سراسری رادیو پخش شد. اما 29 تیرماه بود که امام آن پیام تاریخی خود را صادر کردند که قبول قطعنامه برای شان نوشیدن جام زهر بوده است.

بعد از آن این سؤال مطرح شد که تا به حال جنگ در دست نیروهای مسلح بوده است، ولی مسؤلیت مذاکرات چه می شود که بالاخره سردار سرلشگر رضایی از حضرت امام(ره) در این باره سؤال کرد که امام(ره) فرمودند به عهده وزارت امور خارجه است.

 به هر حال 2 مرداد 67 به نیویورک رفتیم و من صبح بود که آقای دکتر ولایتی را دیدم و در اتومبیل بحث داده شدن مسئولیت مذاکرات به وزارت خارجه مطرح شد. من گفتم که ستادی تشکیل دهیم و همان جا نامش را« ستاد سیاسی و جنگ تحمیلی »گذاشتیم که تا انتهای مذاکرات هم این نام باقی ماند. 4 مرداد 67 اولین ملاقات ما با رئیس برزیلی شورای امنیت اتفاق افتاد که آقای دکتر ولایتی به آن فرد گفتند که اطلاع پیدا کرده ایم که عراق دوباره به ما حمله کرده است و او گفت در این باره تحقیق خواهد کرد.

ساعت ده و 57 دقیقه بود. برای دیدار با آقای دبیرکل سازمان ملل می رفتیم که سفیر کشورمان در سازمان ملل، آقای محمد جعفرمحلاتی به ما اطلاع داد که شب گذشته منافقین به ایران حمله کرده اند و بخش وسیعی از خاک ما را گرفته اند و در برخی مناطق تا 100 کیلومترجلو آمده اند و الان هم در 30 کیلومتری باختران هستند. اوضاع عجیبی بود. به هر حال یک فکر این بود که این فریبی برای ایران است تا نیروهای خود را به این منطقه یعنی غرب کشور وارد کند تا دوباره از جنوب آنها (عراقی ها ) حمله کنند.

جلسه ما با آقای دبیر کل شروع شد و آقای دکتر ولایتی که شاید در 25 سال اخیر سیگار نمی کشیدند، از شدت عصبانیت به خاطر شنیدن خبر حمله منافقین و برای کنترل خودشان، جلوی آقای دبیر کل سیگار روشن کردند و این مطلب هم به دبیرکل گفته شد.

بعد از آن جلسه، نشست خصوصی دکتر ولایتی و آقای دکوئیار انجام شد که دبیر کل از ایران خواسته بود که به او فرصت داده شود تا در این باره تحقیق کند. آقای دکوئیار به یکی از معاونان خود تلفن میزند که از آمریکائی ها بخواهید تا صحت و سقم این مسأله را روشن کنند، شما می دانید که آمریکائی ها در آن زمان هواپیماهای جاسوسی خود را در منطقه پرواز می دادند و حتی را مسفلد هم اعتراف کرد که اطلاعات این جاسوسی ها را در اختیار عراق می گذاشتند.

عصر همان روز ساعت 6، دومین ملاقات با دبیرکل انجام شد و آقای دکوئیار گفت که آمریکائی ها می گویند ایران درست می گوید. به هر حال آقای دکوئیار گفت: من با اعضای شورای امنیت صحبت می کنم تا از عراق بخواهند از این کارها دست بکشد.

درباره قطعنامه 598 و قطعنامه های جنگ تحمیلی تا یادم نرفته بگویم که اولین قطعنامه از 12 قطعنامه کل جنگ، 6 مهر 59 منتشر شد و از طرفین نخواسته بود که به مرزهای بین الملی بازگردند، بلکه خواسته بوددر همان جا که هستند متوقف شوند. قطعنامه بعدی 22 ماه بعد صادر شد. هدف من آن است که بگویم این مسأله نشان می دهد که سکوت 22 ماهه شورای امنیت نشان از تسلط عراقی ها در آن زمان از نظر دیپلماتیک بر شورای امنیت بود.

ما در 15 روزی که در نیویورک بودیم،10 جلسه با دبیرکل و جلسات زیادی با رئیس شورای امنیت و خود شورای امنیت داشتیم.

.آن موقع از ایران خبرهایی نمی رسید که بر روند مذاکرات تأثیر بگذارد؟

خبرها زیاد بود که البته از این به بعد ما از عملیات مرصاد و عقب نشینی منافقین شنیدیم و عموم خبرهایی که می رسید، خوشحال کننده بود. البته لازم به ذکر است که عراق خودش عقب ننشست و شجاعت جوانان ما بود که او را عقب نشاند.جالب آن که در طی این مدت هم آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت به تهران بازنگشتند و در تمام مدت غائله در منطقه بودند.

.با توجه به سنت عراقی ها در زیر پا گذاشتن تعهدات و نتیجه مذاکرات، چه تدبیری اندیشیدید تا این مسأله تکرار نشود؟

این مسأله به روانشناسی عراقی ها بر می گردد. روانشناسی سیاسی حزب بعث این بود که همیشه طلبکار باشد و هیچ وقت حالت برابری را قبول نکند. حتی مذاکرات« ناجی صبری» در تهران در سال گذشته هم همین را نشان می دهد. بنابراین خوی عراقی ها، ایران هم حضور نیروهای مردمی را داشت و هم حضور همه جانبه دستگاه دیپلماسی را که از طرفی با عراق مشغول مذاکره بود و ازجنبه های دیگر با سازمان ملل و شورای امنیت. به هر حال حزب بعث این خصلت را همیشه داشت که در شعار، کم نیاورد.

برگردیم به بحث مذاکرات

بله، نکته دیگر در بحث مذاکرات این بود که مبنای فعالیت ما در مذاکرات چه چیزی است. برخی
می گفتند تفاهم با عراق کافی است و برخی معتقد بودند که باید مبنایی وجود داشته باشد. برخی از افرادی که اعتقاد داشتند مذاکرات باید مبنای خاصی داشته باشد، آن مبنا را معاهده حسن همجواری و مرزهای دولتی ما بین ایران و عراق منعقده در سعد آباد تهران در سال 1975 می دانستند که مذاکرات صدام حسین و شاه در الجزایر بود ولی در تهران به امضاء رسیده بود، اما برخی دیگر می گفتند که به توافق و معاهده جدیدی با عراق نیاز داریم.

. آیا تضمینی وجود داشت که عراق به این توافقات پایبند بماند؟

به هر حال ما در شرایطی هستیم و بوده ایم که همسایگی با عراق را باید بپذیریم. استراتژی ما پس از جنگ هم یک استراتژی همه جانبه بود و توافقات زیادی با عراق در زمینه امنیت مرزی، میله گزاری و ... داشته ایم. حتی پالایشگاه آبادان را به ظرفیت قبل از جنگ بر نگرداندیم. نه به این دلیل که نمی توانستیم، بلکه استراتژی بر این قرار گرفت که لازم نیست این تأسیسات کلان در کنار مرز باشد. یا استفاده های مشروع انرژی اتمی خود را که در« دارخوین» بود به جای دیگر منتقل کردیم.

.

مبنای مذاکرات بالاخره چه شد؟در مورد مبنای مذاکرات، تلکسی به تهران فرستادیم و از حضرت امام(ره) خواستیم که اظهار نظر فرمایند که ایشان هم فرمودند قرارداد 1975 ملاک باشد و این هم باعث خوشحالی ما شد.

به هر حال پس از 10 جلسه با دبیر کل و جلساتی با اعضای شورای امنیت، 3 شهریور 67 به تهران بازگشتیم و بعد از این مذاکرات دو جانبه و جداگانه ما و عراقی ها با دبیرکل سازمان ملل، بحث مذاکرات سه جانبه ژنو پیش آمد که خاطراتی جالبی را از آن زمان دارم.

مذاکرات در مقر اروپایی سازمان ملل ژنو انجام شد. سالنی در این مقر بود که یک میز سه گوشه داشت و برای مذاکرات سه جانبه آن جا رفتیم. در یک ظلع هیأت سازمان ملل می نشست و در قسمت دیگر هیأت ما و در قسمت سوم هیأت عراقی. هیأت ایران درست مثل جامعه خودمان بود. یعنی هم روحانی داشت، هم دیپلمات، هم نظامی، هم افراد دیگر، اما عراقی ها یک دست بودند و همه وقتی می ایستادند، می شد دید که یک کلت کمری همراه دارند.

در حقیقت یک تیم کاملاً امنیتی و نظامی به رهبری« طارق عزیز» بودند.

در مذاکرات سه جانبه، هیأت عراق همیشه می گفت که باید از بغداد دستور بگیرد. اما برای ما تلکسی آمد کهامام فرموده بودند، به ولایتی بگویید او در مذاکرات اختیار کامل دارد، به هر ترتیبی که مصلحت می داند، همان طور عمل کند. این پیام امام باعث شد دست مان باز باشد و جای مانور در مذاکرات داشته باشیم.

نکته دیگر این بود که طارق عزیز لفظشط العرب را بر زبان می راند و آقای دکتر ولایتی ازاروندرود نام می برد. زمانی که این مسأله پیش آمد، طارق عزیز با بی احترامی پرسید: این آقا (خطاب به دکتر ولایتی ) چه کلمه ای گفت؟ همان طور که متوجه هستید« طارق عزیز» این سؤال را مستقیماً از هیأت ایرانی نپرسید، بلکه از آقای« دکوئیار» سؤال کرد تا در حقیقت مستقیماً با ما صحبت نکند.

به هر حال گفت: این اروندرود کلمه آشنایی برای من نیست و آقای دکتر ولایتی هم در جواب گفت کهاز هزاران سال قبل این بخش از این رود به نام اروندرود معروف است و دلیل آن هم این شعرفردوسی در شاهنامه است که « تو اروند را به تازی ... »

طارق عزیز پرسید:« این شعر را کی گفته؟» و پاسخ ما این بود که فردوسی. بعد گفت:« اسم کتابش را دوباره بگویید» و ما گفتیم:« شاهنامه.» اینجا بود که طارق عزیز به دکوئیار رو کرد و گفت: اینها اگر اسم این کتاب را در ایران بر زبان بیاورند، اعدام می شوند. در حقیقت او فکر کرده بود که شاهنامه بحث هایی را در باره دوران پهلوی و شاه مخلوع ایران مطرح می کند که این استنباط او باعث خنده همه شد.

.

بعد از مذاکرات سه جانبه چه شد؟پس از آن ما دوباره برای دو هفته به نیویورک رفتیم. آقای دکوئیار در آن زمان نماینده ای را از طرف خود به نام آقاییان الیاسون تعیین کرده بود تا مذاکرات را ادامه دهد. یان الیاسون سفیر سابق سوئد در سازمان ملل بود که بعد از آن معاون وزیر امور خارجه سوئد شد.

به هرحال جا دارد یاد کنیم از آقای دکوئیار و یکی از دستیاران ایشان که زحمات زیادی در طول مذاکرات کشیدند. دستیار آقای دکوئیار هم کتابی درباره ی مذاکرات نوشته است که امید دارم روزی به فارسی ترجمه شود.. مذاکرات ادامه پیدا کرد تا از طریق سفرای ایران و عراق پیگیری شد وبرزان تکریتی، برادر صدام هم پس از آن سفیر عراق در ژنو شد که میانجیگری کرد و نامه هایی بین رئیس جمهور وقت ایران و صدام حسین رد و بدل شد که به صورت کتاب هم چاپ شده است. در آن نامه هاست که صدام ( در یکی از آخرین نامه هایش ) اعتراف می کند که ایران به آنچه
 می خواست، رسید.

.آقای دکوئیار الآن چه می کند؟

ایشان در حال حاضر باید پیرمردی باشد. مردی که در آخرین روز یا یک روز به پایان حیات سیاسی خود در سازمان ملل در نقش دبیرکلی اعلام کرد که علیرغم حملات لفظی و مقطعی دو کشور ایران و عراق قبل از 31 شهریور 59 ولی تجاوز گسترده را عراق شروع کرده است و این کشور را باید مسئول مخاصمه دانست.فکر می کنم حق دکوئیاراین است که از او قدردانی شود. چرا که قطعنامه 598 هم می خواست که متجاوز شناخته شود و وی بالاخره این شهامت را به خرج داد و این مسأله را مطرح کرد.

.

حرف های پایانی شما را بشنویم.بحث ها واقعاً زیاد است و امیدوارم در مصاحبه های بعدی بتوانم باز هم از اوضاع آن دوران بگویم.

باید گفت ایران در انتهای جنگ از همه لحاظ ، یعنی هم از نظر بسیج نیروها و هم از نظر دیپلماتیک و هم از نظر تکنولوژی ادوات به بلوغ رسیده بود

اگر چه 270 هزار شهید دادیم اما با صبر و تحمل و پشتکار و رهبری امام (ره) و جان فشانی مردم، الحمد الله کشورمان حفظ شد.

معرفی عراق به عنوان متجاوز از سوی سازمان ملل 18 آذر 1370


سازمان ملل، پس از یازده سال که روشن ترین حقایق را کتمان کرده بود، سرانجام به رغم خواست ابرقدرت ها و کسانی که هنوز هم از اسلام و جمهوری اسلامی می ترسند، به طور صریح دشمنان ما را محکوم کرد و ما این پیروزی را مدیون بینش حکیمانه امام بزرگوارمان و از مصادیق روشن نصرت خداوند می دانیم.(1)

مقام معظم رهبری

پیروزی انقلاب اسلامی، موجب تغییر ساختار قدرت در خاورمیانه شد و نظام امنیتی ساخته و پرداخته غرب را در منطقه به هم ریخت. از سویی، صدام با روحیه ی قدرت طلبی، «حسن البکر» را از مسند قدرت کنار زد و با طمع رهبری جهان عرب و پر کردن خلا قدرت در منطقه و به دست آوردن امتیازات از دست داده در قرارداد 1975، خود را مناسب ترین وسیله در دست غرب برای دستیابی به اهداف سلطه گرانه اش معرفی کرد. نخست در اولین اقدام به سرکوبی شیعیان عراق اقدام و از سویی به بمب گذاری در تأسیسات نفتی ایران توسط گروهک های ضد انقلاب پرداخت و هم زمان در تلویزیون دولتی به بهانه ی باز پس گیری سه جزیره از ایران، حملات مستقیم و غیر مستقیم تبلیغاتی را متوجه ایران کرد، وزارت امور خارجه ی عراق به صورت رسمی در 26/6/1359، طی یادداشتی قرارداد 1975، الجزایر را لغو و صدام در برابر دوربین تلویزیون، قرارداد را پاره و در 31 شهریور 1359، حمله ی سراسری خود را به ایران آغاز کرد.

در آخرین ساعات روز 31 شهریور 1359،22 سپتامبر 1980، دبیر کل سازمان ملل ضمن مذاکره با نمایندگان دو دولت، پیشنهاد کرد که مساعی جمیله خود را برای کمک به حل مسالمت آمیز به کار بندد، اما با پاسخی روبه رو نشد.

روز بعد دبیر کل بر اساس ماده 99 منشور ملل، از شورای امنیت خواست که با توجه به خطر محتمل افزایش مخاصمه، فوراً تشکیل جلسه دهد. همان روز نشست شورای امنیت برگزار و اولین موضع گیری شورا، طی بیانیه ای اعلام شد.(2)

در 3 مهر 1359، دبیرکل به شورای امنیت اطلاع داد که جنگ میان ایران و عراق ادامه دارد و پیشنهاد کرد شورای امنیت مسأله را با فوریت رسیدگی کند. این جلسه در روزهای 26 و 28 سپتامبر، تشکیل و اولین قطعنامه را به اتفاق آرا در جلسه شماره ی 2248 شورا مورخ 6 مهر 1359، تصویب کرد.

پس از صدور قطعنامه 479، عراق آن را پذیرفت و اعلام موافقت کرد. اما ایران به دلیل حضور نیروهای عراق در خاک خود از پذیرش آن خودداری کرد. پس از آن قطعنامه های 514، 522، 540، 582، 588 و سرانجام 598، به تصویب رسیدند.(3) پس از تصویب قطعنامه ی 598، دبیر کل اظهار داشت:

« قطعنامه ای که اینک تصویب شد، اوج تلاش مشترک اعضای شورای امنیت به عنوان نمایندگان جامعه ی بین المللی برای برقراری راه حلی جامع، عادلانه و شرافتمندانه برای منازعه ی ایران و عراق است. برای پایان بخشیدن به جنگ در این منطقه لازم است که سیاست های ملی همه اعضا، هماهنگ با نیات اعلام شده شورا گردد.

در این جهت، پاراگراف اجرایی شماره 5 قطعنامه مسؤولیت مشترکی را برای همه ی کشورهای عضو سازمان ملل متحد در پی دارد... یک قدم اساسی با مشورت دو کشور و سایر کشورهای منطقه، برقراری ترتیباتی برای امنیت و ثبات منطقه خواهد بود. در مورد مسؤولیت منازعه در اسرع وقت با مشورت دو طرف احتمال تشکیل هیأت بی طرف برای رسیدگی به موضوع، هدف اصلی خواهد بود... بیایید همه با هم همکای کنیم، شما اعضای شورا، ایران و عراق و من به عنوان دبیر کل سازمان ملل متحد.

پس از اعلام رسمی پذیرش قطعنامه 598، از سوی ایران، دبیر کل گزارشی به شماره ی 20093/S به شورای امنیت تسلیم کرد که منجر به صدور قطعنامه ی شماره ی 619 گردید.

این قطعنامه که در جلسه ی شماره ی 2824 شورا در تاریخ 19 اوت 1988 برابر 18 مرداد 1367، به اتفاق آرا به تصویب رسید، مبنای تأسیس و اعزام گروه ناظر نظامی ایران – عراق -ملل متحد(Unimog) گردید.

متن قطعنامه ی 619 شورای امنیت، به این شرح است:

با یادآوری مجدد قطعنامه ی 1987، 598 خود،

1-گزارش دبیر کل مذکور در سند 20093/S در مورد اجرای پاراگراف 2 اجرایی قطعنامه ی 1987، 598، را تصویب می کند.

2-تصمیم می گیرد که طبق اختیارات خود، یک گروه ناظر نظامی (Unimog) را ایجاد و از دبیر کل می خواهد، اقدامات لازم را انجام دهد.

3-بعلاوه تصمیم می گیرد که یونیماگ را برای مدت شش ماه تأمین نماید، مگر آن که شورا تصمیم دیگری اتخاذ کند.

4- از دبیر کل درخواست می کند که شورای امنیت را از تحولات بعدی امر کاملاً آگاه سازد.

سرانجام یازده سال، پس از آغاز جنگ 8 ساله تحمیلی عراق علیه ایران و سه سال، پس از صدور قطعنامه ی 598 و با تلاش های پی گیر سیاسی مسئولان نظام جمهوری اسلامی، حقّانیّت ایران در دفاع به اثبات جامعه ی جهانی رسید و خاویر پرز دکوئیار دبیر کل سازمان ملل متحد در 18 آذر 1370، طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در 31 شهریور 1359، به ایران حمله کرده است. متن کامل گزارش دبیرکل سازمان ملل به شرح ذیل است:

 1- در بند 6 قطعنامه ی 598، که در تاریخ 20 ژوئیه 1987، تصویب شد، شورای امنیت از دبیر کل درخواست کرد، در مشورت با ایران و عراق موضوع احاله بررسی مسؤولیت مخاصمه را با گروهی بی طرف پیگیری کند و در اولین فرصت ممکن، در جهت اجرای این درخواست به شورای امنیت گزارش دهد.

2- در طول مذاکرات سه سال گذشته، فرصت های متعددی برای مشورت با طرفین درباره ی بند 6 قطعنامه داشته ام. این مذاکرات مرا قادر ساخت تا برداشتی از دیدگاه های متفاوت دو طرف داشته باشم. اما به مرحله ای که به تسلیم گزارشی معنادار به شورای امنیت بیانجامد، نرسید.

3- به دنبال تکمیل اجرای پاراگراف های یک و دو قطعنامه ی 598، تلاشی جدید برای تحقق دیگر مفاد با هدف تضمین برقراری مجدد صلح میان ایران و عراق بر مبنای طرح جامع صلحی که توسط قطعنامه ی 598،  ارایه شده بود، لازم به نظر رسید، تا از این طریق به تأمین نیازهای جاری و صلح و امنیت در منطقه کمک اساسی شود. بسیاری از تصمیماتی که من برای تشدید تلاش ها در جهت اجرای قطعنامه ی 598، اتخاذ کردم، به شورای امنیت منعکس شده است (سند شماره 23246/S).

4- درباره ی پاراگراف 6 عناصری از مواضع طرفین پیرامون این پاراگراف برای من مشخص بود. با این وجود من از دولت های ایران و عراق در نامه های مشابه به تاریخ 14 اوت 1991، خواستم تا در جامع ترین شکل ممکن، جزئیات مواضع خود را درباره ی این پاراگراف به من تسلیم کنند. در همان زمان به منظور دستیابی به کامل ترین درک از این موضوع، تصمیم گرفتم تا به طور جداگانه با تعدادی از کارشناسان مستقل مشورت کنم. براساس پاسخ ها 26 اوت 1991، عرا ق و 15 سپتامبر 1991، ایران که به من تسلیم شد، مشورت هایی که با دو طرف داشتم، تمام اطلاعات مربوط مندرج در اسناد رسمی سازمان از شروع مخاصمه و نیز اطلاعاتی که از کارشناسان مستقل به دست آمده است، اکنون مایلم که در باره ی پاراگراف 6 قطعنامه 598، به شورای امنیت گزارش دهم.

5- مسلم است که جنگ بین ایران و عراق که سالیان دراز به طول انجامید شروعش نقض حقوق بین المللی بود و موارد نقض حقوق بین الملل موجب مسؤولیت برای مخاصمه است که موضوع اصلی پاراگراف 6 می باشد. آن بخش از موارد نقض مقررات بین المللی که در چارچوب پاراگراف 6 باید مورد توجه ویژه جامعه جهانی قرار گیرد، استفاده غیر قانونی از زور و عدم احترام به تمامیت ارضی یک کشور عضو است. مسلماً در طول جنگ مواردی عمده و گسترده از نقض اصول مختلف حقوق بین المللی انسانی وجود داشته است.

6- پاسخ عراق به نامه 14 اوت 1991 من، پاسخی محتوایی نیست، از این رو من ناچارم به توضیحاتی که قبلاً توسط عراق ارایه شده است، تکیه کنم. این درک واقعیت است که توضیحات عراق برای جامعه بین المللی قابل قبول و کافی نیست.

بنابراین رویداد برجسته ای که تحت عنوان موارد نقض در بند پنجم این گزارش بدان اشاره کردم، همانا حمله 22 سپتامبر 1980، علیه ایران است که بر اساس منشور ملل متحد، اصول و قوانین شناخته شده بین المللی یا اصول اخلاقی، قابل توجیه نیست و موجب مسؤولیت مخاصمه است.

7- حتی اگر قبل از شروع مخاصمه برخی تعرضات از جانب ایران صورت گرفته باشد، چنین تعرضاتی نمی تواند توجیه کننده تجاوز عراق به ایران – که اشغال مستمر خاک ایران را در طول مخاصمه در پی داشت – باشد. تجاوزی که ناقض ممنوعیت کاربرد زور که یکی از اصول حقوق بین المللی است، می باشد.

8- از میان موارد متعدد نقض حقوق انسانی که در طول جنگ رخ داده، موارد بسیار توسط سازمان ملل و یا کمیته ی بین المللی صلیب سرخ ثبت شده است.

به عنوان مثال من به درخواست یک و یا هر دو طرف، در موارد متعددی، هیأت های کارشناسی را برای تحقیق درباره ی موارد نقضی مانند استفاده از تسلیحات شیمیایی، حملات به مناطق غیر نظامی و بدرفتاری با اسرای جنگی به صحنه ی نبرد اعزام کردم. نتیجه  این تحقیقات جملگی به شورای امنیت گزارش شده و به عنوان سند این شورا انتشار یافته اند. این گزارش ها با کمال تأسف حاکی از وجود شواهدی از موارد نقض جدی حقوق انسانی است و در یک مورد من موظف بودم با تأسف عمیق این یافته ی کارشناسان را متذکر گردم که سلاح های شیمیایی علیه غیر نظامیان ایرانی در منطقه ای در نزدیکی یک مرکز شهری عاری از هرگونه حفاظت در برابر این حملات به کار رفته است (سند  شماره ی 20134/S)، شورا ناخشنودی خود از این مسأله و محکومیت آن را در قطعنامه 620 مصوبه 26 اوت 1988، اعلام کرد.

9- رویدادهای جنگ ایران و عراق که برای سالیان طولانی در صدر اخبار وسایل ارتباط جمعی دنیا قرار داشت، برای جامعه ی بین المللی کاملا شناخته شده است. هم چنین مواضع طرفین که در موارد بسیاری از اسناد رسمی منعکس شده و انتشار یافته بر همگان واضح است.

به نظر من تعقیب پاراگراف 6 قطعنامه 598، هدف مفیدی را در بر ندارد و در جهت صلح و اجرای قطعنامه 598، به عنوان یک طرح صلح جامع، اکنون لازم است روند حل و فصل دنبال شود. در واقع پرداختن به مبنای دقیق روابط صلح آمیز بین دو طرف و هم چنین صلح و امنیت در کل منطقه ضرورت فوری دارد.

شورای امنیت در سال 1987، در پاراگراف 8 قطعنامه 598، روش صحیحی را توصیه کرد که اگر به موقع اجرا شده بود، می توانست منطقه را از فاجعه بعدی که رخ داد، برهاند.

یک نظام روابط حسن همجواری مبتنی بر احترام به حقوق بین الملل آن گونه که توسط شورای امنیت پیش بینی شده، برای تضمین صلح و ثبات آینده، منطقه ضروری است.  امید است این ندای شورا مورد عنایت قرار گیرد.

اعلام این که در جنگ تحمیلی، عراق آغازگر و مسؤول جنگ بوده است، یک پیروزی سیاسی است. در طی سال های جنگ، با این که جهانیان و به ویژه سازمان ملل، می دانستند که جنگ را عراق آغاز کرده است، مهر سکوت بر لب نهادند. این دفاع و نبرد، هشت سال طول کشید، هشت سالی که غربی ها تمامی تمهیدات را علیه کشور ما به کار بردند و می خواستند که جمهوری اسلامی را به زانو در آورده، حرکتی را که در جهت قطع وابستگی آغاز شده بود از ریشه بخشکانند.

و زمانی آن ها به خود آمدند که سلاح های ارسالی به عراق علیه خودشان به کار گرفته شد و عراق منطقه خلیج فارس را درگیرِ جنگی مهیب و عظیم کرد.

متجاوز بودن عراق گرچه بسیار دیر اعلام شد، اما باید گفت: از پیروزی های مهمی است که در تاریخ کشورمان به عنوان واقعه ای بزرگ ثبت خواهد شد.

پی نوشتها:

1. اطلاعات، 21 آذر 1370، شماره 19505.

2. جهت اطلاع بیشتر به جلد اول این دوره (روزها و رویدادها) چاپ چهارم، صفحه ی 779 به بعد مراجعه فرمایید.

3. همان.

روز شمار هفته اول جنگ تحمیلی


31 شهریور1359

در ساعت 12 به وقت بغداد مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز 192 بمب افکن و جنگنده را برای حمله به فرودگاه های ایران صادر کرد. بیست دقیقه بعد، صدام حسین در حالی که یک چفیه قرمزرنگ به سر داشت و نوار فشنگ به دور کمر بسته بود ، وارد اتاق عملیات شد. عدنان خیرالله وزیر دفاع عراق در گزارشی به او اعلام کرد: سرور من، جوانها بیست دقیقه قبل پرواز کردند.

صدام پاسخ داد: نیم ساعت بعد کمر ایران را خواهند شکست.

به این ترتیب، با ورود هواپیماها به داخل مرزهای ایران، جنگ هشت ساله آغاز شد. از ظهربه بعد، مراکز و پایگاه های هوایی ایران به طور غافلگیرانه ای مورد حمله قرار گرفتند که عبارت بودند از:

اهواز:در ساعت 45/13 میگ های عراقی باند  فرودگاه، سیلو، ماکرویو و ... را بمباران کردند.

کرمانشاه: در ساعت 50/13 فرودگاه و حوالی آن بمباران شد.

بوشهر: در ساعت 55/13 میگ های عراقی فرودگاه بوشهر را مورد حمله قرار دادند.

دزفول: در ساعت 14 باند پایگاه چهارم شکاری بمباران شد.

تهران: در ساعت 20/14 چهار فروند میگ عراقی به فرودگاه مهر آباد و پایگاه یک شکاری حمله کردند که باند پایگاه و شش هواپیمای نظامی مورد اصابت بمب قرار گرفت.

سنندج:در ساعت 30/14 فرودگاه، سپاه و چند نقطه از شهر بمباران شد.

همدان: هواپیماهای عراقی، پایگاه هوایی نوژه را بمباران کردند که به قسمتی از باند و انبار خساراتی وارد شد.

تبریز:پایگاه شکاری، پالایشگاه و نیروگاه برق تبریز بمباران شد.

اصفهان: کوه های اطراف ذوب آهن اصفهان توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد.

نیروهای دشمن که در پشت مرزها آماده شده بودند از عصر این روز حمله خود را به ایران آغاز کردند. بعد از ظهر حجم وسیع آتش دشمن بر روی شهر خرمشهر شروع شد و بسیاری از مردم را به خاک و خون کشید. گزارش ها حاکی است که همه پاسگاه های مرزی زیر آتش عراق قرار گرفته و درخواست کمک از تمامی نقاط مرزی به مراکز نظامی بالاتر ارسال شده است.

آیت الله خامنه ای نماینده امام در ارتش در پیام رادیویی اعلام کرد:دولت دست نشانده و مزدور عراق تجاوز هوایی را به حریم جمهوری اسلامی ایران آغازکرد و به چند پایگاه هوایی حمله نموده است. ما تاکنون نخواسته بودیم حمله کنیم اما ارتش جمهوری اسلامی تجاوز این بعثی های دست نشانده را تحمل نمی کند و درس تلخی به صدام خواهد داد.

1 مهر

 در پی حمله هوایی دشمن در 31 شهریور، نیروی هوایی ایران بزرگ ترین عملیات هوایی خود را علیه عراق انجام داد. آیت الله خامنه ای، نماینده امام در شورای عالی دفاع، صبح این روز ضمن گزارشی به مجلس اظهار داشت نیروهای هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از صبح حدود پانزده مرکز مهم نظامی عراق، از جمله جنوب بغداد و شهر موصل را هدف قرار داد.

 در این عملیات 140 هواپیما مأموریت داشتند که تقریباً همگی به سلامت بر گشته اند و از چند فروند اطلاعی در دست نیست. از بعد از ظهر 31 شهریور که حملات هوایی عراق شروع شد تا نیمه شب 10 میگ عراقی سرنگون شد و یک فانتوم از ایران آسیب دید و برنگشت. یکی، دو ساعت بعد از حمله عراقی ها،  حملات هوایی ایران شروع شد. در دومین روز حمله، دشمن پیشروی در خاک ایران را آغاز کرد. لشگر 92 زرهی اهواز گزارش داد: حدود 200 تانک عراقی از شلمچه عبور کرد و  به 6 کیلومتری خرمشهر رسید. شهر زیر آتش شدید قراردارد، به طوری که حدود 100 نفر شهید و مجروح شده اند.

استاندار ایلام و سپاه غرب کشور نیز گزارش دادند: درگیری هایی که از 6 صبح در طول مرز موسیان تا دهلران و مهران آغاز شده ، ادامه دارد و دشمن با واحدهای زرهی و پشتیبانی هوایی، مواضعِ ایران را گلوله باران می کند. پاسگاه های محور موسیان و پاسگاه های بهرام آباد، گمرک، فرخ آباد، و آب زیادی در محاصره قرار گرفته که امکان سقوط آن ها می رود. ساعت 45/7 دقیقهصبح فرمانده گروهان ژاندارمری سومار اعلام می کند که بخش سومار و گروهان ژاندارمری در محاصره دشمن است. در ساعت 10 صبح سقوط سومار توسط سپاه غرب کشور تأیید می شود.

حدود ظهر همین روز دشمن تلاش خود را برای تصرف نفت شهر تشدید می کند و با تصرف پاسگاه گمرک نو، تانک هایش از روی جاده به سمت شهر حرکت می کند.

ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: به کلیه کشتی های تجاری در اروندرود و آب های مجاور که دشمن از آن ها به عنوان استتار و حفاظ استفاده می کند، اعلام می گردد که بلافاصله منطقه را ترک نمایند. کشتی هایی که در منطقه غیر ممنوعه خلیج فارس و دریای عمان تردد می نمایند موظفند بر مبنای موازین بین المللی پرچم ملیت خود را برافرازند و به سئوالات یگان های دریای جمهوری اسلامی ایران پاسخ صحیح دهند. چنانچه محموله های متعلق به عراق از هر بندری در خلیج فارس حمل شود، ایران مسوولیتی در قبال کشتی و بندر مربوطه نخواهد داشت.

ارتش عراق در بیانیه شماره 8 خود اعلام کرد: نیروهای مسلح ما در این روز تسلط بر محدوده سومار، سقوط بخش سومار و شهر قصرشیرین را مژده می دهند. ارتش ما از هر طرف این مناطق را در محاصره دارد. شهر محمره (خرمشهر) و آبادان را از یکدیگر جدا ساخته و واحدهای ایرانی در محاصره هستند.

امام خمینی به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید طی سخنانی اعلام کرد: گمان نکند ملت ما، که دولت ایران و ارتش ایران عاجز از این است که جواب به این ها (عراقی ها) بدهد. هر وقت مقتضی بشود من پیامی به ملت خواهم داد و به صدام حسین و امثال او نشان خواهم داد که این هااین اذناب آمریکا قابل ذکر نیستند – ملت ما نباید خیال بکند که جنگی شروع شده است و حالا فرض کنید که دست و پای خود را گم کنیم، نه، این حرف ها نیست، یک چیزی آوردند و یک بمبی این جا انداختند و فرار کردند، رفتند، یک دزدی آمده سنگی انداخته و فرار کرده است.

2 مهر

گزارش ها از جنوب کشور حاکی است که تانک های عراقی در حال پیشروی در خاک ایران هستند از مردم خرمشهر خواسته شده تا در شهر سنگر بسازند و پشت انبارهای عمومی صف آرایی کنند در پی سقوط پاسگاه طلاییه، تلاش دشمن برای رسیدن به جاده اهواز – خرمشهر ادامه یافت.

حدود ظهر این تلاش دشمن منجر به سقوط منطقه کوشک شد.شهربانی آبادان اعلام کرد: با توجه به بمباران و آتش مداوم روی آبادان، زندانیان شهر با هجوم به درهای خروجی و شکستن آن ها فرار کردند که با تلاش مأمورین عده ای از آن ها دستگیر شدند. در جبهه میانی نیز نبرد ادامه یافت.

سپاه غرب اعلام کرد:  پس از بمباران هوایی  شهر مهران،  دشمن در ساعت  30/10  پیشروی  کرد. مهران از زمین وهوا مورد هجوم واقع شد و بی سیم ستاد دستور عقب نشینی را صادر کرد  تانک های عراقی به شهر نزدیک شدند و مهران تصرف گردید. هنوز از سرنوشت برادران پاسدار اطلاعی در دست نیست. در نفت شهر درگیری ادامه یافت و دشمن محاصره آن را تنگ تر کرد و بعد از ظهر شهر سقوط کرد. محاصره شهر قصر شیرین نیز کامل شد و پاسگاه های مرزی به تصرف عراقی ها در آمد. آب و برق شهر قطع شده است. تعداد تانک های عراقی 120 تا 200 دستگاه برآورد شد. خبر دیگر حاکی است که 4 پاسدار در بین راه سر پل ذهاب و قصر شیرین توسط عراقی ها سر بریده شدند.

ارتش جمهوری اسلامی در اطلاعیه شماره 39 خود اعلام کرد که دولت عراق حملات هوایی و آتش توپخانه ای خود را متوجه منابع حیاتی و اماکن مسکونی ما نموده و به ندرت حملات خود را متوجه تأسیسات نظامی ما می نماید.

میگ های عراقی به دزفول، تبریز، کرمانشاه و تأسیسات نفتی آبادان و اسکله ها ی خرمشهر و بندر امام خمینی حمله کردند. طی شب گذشته و امروز 33 فروند هواپیمای میگ و سوخوی دشمن توسط آتشبارهای خودی سرنگون گردیدند.

ارتش عراق اعلام کرد: پس از کوشش های بی نتیجه دشمن برای دفاع از شهر مهران نیروهای ما این شهر را تصرف کردند و به نیروهای دشمن خسارات مادی و انسانی وارد شد. ما نیروهای باقی مانده و محاصره شده دشمن را به تسلیم دعوت می کنیم تا جان خود را حفظ کنند.

رادیو کلن در تفسیر خبری خود گفت: اگر قصد عراق سرنگونی رژیم آیت الله خمینی باشد، این قصد خیالی بیش نیست زیرا ارتش مجهز و منضبط عراق می بایست قسمت های چشمگیری را تحت کنترل در آورد. ولی طبق نظر کارشناسان توانایی نظامی عراق آن اندازه نیست که این هدف تحقیق یابد. از سوی دیگر رژیم اسلامی باید از داخل ساقط شود نه از خارج.

3 مهر

در جبهه جنوبی پیشروی عراق ادامه دارد. با روشنایی هوا، 50 تانک تا 7 کلیومتری خرمشهر جلو آمدند ودر حوالی ظهر به پلیس راه خرمشهر می رسند اکثر مردم خرمشهر مجبور به تخلیه شهر شده اند  ولی نیروهای مردمی و نظامی به مقاومت ادامه می دهند. سپاه پاسداران در ساعت 10 شب گزارش می دهد:وضعیت خرمشهر خوب نیست. به توپخانه و زرهی نیاز شدید است.

خرمشهر از دو طرف در محاصره نیروها ی بعثی است. آن ها از راه شلمچه تا 40 کیلومتری آمده است. از راه شمال هم به 4-5 کیلومتری رسیده اند، نیاز به کمک فوری است.

تعداد شهدای روز گذشته آبادان 200 نفر و تعداد مجروحین بسیار زیاد اعلام می شود، آب و برق شهر قطع شده و آن هایی که هنوز از شهر خارج نشده اند در وضع بدی به سر می برند.

طبق خبرهای دیگر شهر بستان در حال سقوط است.

در جبهه میانی، در محور مهران، ارتش 40 کیلومتر به طرف دهلران عقب نشسته است. مردم ایلام بسیج شده اند و در کوه های اطراف مشغول سنگربندی هستند.

شهر قصر شیرین در محاصره کامل است. مسوولین و فرماندهان نظامی مکرراً سقوط قصر شیرین را هشدار داده و تقاضای کمک می کنند.

 سپاه غرب کشور اعلام کرد:

نیروهای مهاجم در ساعت 6 بعد از ظهر وارد قصر شیرین شده اند و مقر سپاه و رادیو تلویزیون را تصرف کرده اند. هم چنین امروز شهرهای  بوشهر، امیدیه، آغاجاری، آبادان، اهواز، مسجد سلیمان، دزفول، کرمانشاه، ارومیه و تبریز مورد حمله هواپیماهای عراقی قرار گرفت.رادیو لندن به نقل از خبرنگار خود از بغداد گزارش داد: در سحرگاه امروز هواپیماهای ایران به بغداد حمله کردند و ساعتی بعد موج حمله دیگری آغاز شد و هواپیمای ایران در ارتفاع کم بر فراز شهر پرواز کردند. عراق مدعی است صبح امروز سه فانتوم ایران را سرنگون کرده و لی کارمندان سفارت انگلیس در بغداد که شاهد جریان  بودند، می گویند عراقی ها نتوانستند هواپیماها را سرنگون کنند.

طارق عزیز معاون رییس جمهور عراق در پاریس گفت:ایران مواد قرارداد الجزایر را که به نفع عراق بود، نقض کرده و حقوق مشروع عراق را نادیده گرفته است، بنابر این ما مجبور شدیم سرزمین های خود را با قدرت آزاد و حاکمیت کامل عراق را بر شط العرب بر قرار و قرارداد 1975 را لغو کنیم. ما به شرطی آماده مذاکره هستیم که دولت ایران به حاکمیت ما بر شط العرب و سرزمین هایی را که چند روز پیش آزاد ساخته ایم، احترام بگذارد.

4 مهر

در ساعت 44/2 دقیقه بامداد سپاه پاسداران گزارش داد: 200 تانک عراقی در مرز خرمشهر آماده ورود به شهر و اشغال آن هستند. توان خودی در مقابل دشمن فقط حدود 200 نفر مسلح به ژ - 3 است. برادران سپاه به منظور ایجاد تأخیر در ورود نیروهای دشمن پل نو را منهدم کردند. محور بستان نیز دشمن به پیشروی خود ادامه می دهد. نیروهای خودی برای جلوگیری از نفوذ دشمن به بستان، پل ورودی را منفجر کرده اند.

 در ساعت 30/22 سپاه پاسداران گزارش داد:

 نیروهای مهاجم به 20 کیلومتری اهواز رسیده اند  و نیروهای خودی در حال عقب نشینی هستند، عراقی ها از طرف دشت آزادگان به حمیدیه رسیده اند.نزدیک است که پادگان حمیدیه را تصرف کنند. آن ها توسط تانک ها و سلاح ها ی سنگین پشتیبانی می شوند.

در جبهه میانی نیز دشمن دست به محاصره شهر دهلران می زند. سد کنجان چم پس از یک نبرد 5 ساعته ظهر این روز به دست عراقی ها می افتد. در ادامه حملات هوایی امروز شهرهای تهران، بوشهر، آبادان، اهواز، دزفول، کرمانشاه، مهران، کاشان و قم توسط عراقی ها بمباران می شود.

5 مهر

در محور جنوب اجرای آتش توپخانه و بمباران دشمن ادامه دارد. و در جبهه میانی، با آن که 36 ساعت از ورود دشمن به قصر شیرین می گذرد، مقاومت و جنگ تن به تن در بعضی از نقاط شهر ادامه دارد.در ساعت 3 بعد از ظهر ارتش اعلام کرد: دشمن با 200 تانک مشغول پیشروی به سوی گیلان غرب است. دشمن طرح ریزی کرده عملیات اشغال گیلان غرب تا ساعت 30/20 امروز پایان یابد. حملات هوایی عراقی ها به شهرهای آبادان، خرمشهر، اهواز، مهران کرمانشاه، سنندج، مریوان، اسلام آباد، ادامه یافت. بر اثر بمباران چند روز اخیر منطقه اسلام آباد 121 نفر کشته شده اند. ارتش امروز در15 اطلاعیه فعالیت های نیروهای دریایی، هوای و زمینی را به اطلاع مردم رساند. خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد: عراق ادعا کرد نیروهایش اهواز را تصرف کرده اند. در ششمین روز جنگ، ایران به حملات هوایی در سرتاسر مرز مبادرت کرد. ایران ادعای عراق را در مورد سقوط اهواز دروغ بزرگ خواند. عراق روز پنجشنبه ادعا کرد خرمشهر را تصرف کرده، ولی ایران این مطلب را انکار کرد.رادیو لندن اعلام کرد: کارایی نیروی هوایی ایران بدون شک به مراتب بیشتر از حد انتظار برخی از ناظران بوده است. نیروی هوایی عراق موفق نشده به آسانی از حملات نیروی هوایی ایران به هدف های عمده اقتصادی مانند مجموعه عظیم پتروشیمی بصره و تأسیسات نفتی شمال عراق جلوگیری کند.

6 مهر

آتش سوزی پالایشگاه آبادان همچنان ادامه دارد.سپاه خوزستان گزارش داد: نیروهای عراقی از صبح امروز وارد روستای دب هردان در 20 کیلومتری جنوب غربی اهواز شده اند. توپخانه و تانک هایشان را در این روستا مستقر کرده اند و با اجرای آتش روی بخش جنوب غربی اهواز خسارت قابل توجهی به بار آورده اند. تعداد تانک های دشمن را در این منطقه 50 تا 80 دستگاه ذکرکرده اند. شهربانی سوسنگرد گزارش داد: نزدیک ظهر حدود 200 تانک دشمن در 5 کیلومتری سوسنگرد پشت رودخانه کرخه در حال زدن پل بودند که نیروهای خودی آن ها را عقب راندند.  

با نزدیک شدن نیروهای عراقی به اندیمشک و دزفول، از سوی مسئولین نظامی منطقه نسبت به سقوط و دستیابی دشمن به دو منطقه مهم نظامی (پایگاه هوایی دزفول و پادگان دو کوهه ی اندیمشک) و قطع جاده ارتباطی خوزستان هشدار داده شد.فرماندار دزفول اعلام کرد: تیپ زرهی دزفول تا کنون 3 بار مجبور به عقب نشینی شده و در حال حاضر، 4 تانک و یک قبضه توپ در اختیار دارد. در حالی که دشمن حدود 100 تانک دراختیار دارد و توپخانه آن ها از توان بالایی برخوردار است. دشمن طی شب و روز گذشته شهرهای بوشهر، خارک، دوگنبدان، آبادان، دزفول، کرمانشاه اسلام آباد و ارومیه را بمباران کرد.ارتش جمهوری اسلامی در اطلاعیه شماره 80 خود اعلام کرد:برابر اطلاع رسیده رزمندگان دلیر ارتش جمهوری اسلامی در بامداد امروز به ستون رزمی عراق در محور قصر شیرین - گیلان غرب حمله سنگینی کرده و تعداد زیادی از تانک های دشمن را نابود کردند.

در پی این حملات مردم غیور گیلان غرب به پشتیبانی برادران سرباز خود شتافته، ستون دشمن را قلع و قمع کردند.

"حماسه شهدای هویزه"


در آذر ماه 1359، پس از شکست بیش از دو گردان از نیروهای عراقی در جنوب سوسنگرد و مقابل سربازان اسلام، یک گروهان ازسپاه اهوازجهت محافظت و پدافند شهرهویزه، به آن شهراعزام شد . این گروهان پس از استقرار ، حفاظت بخش جنوبی و جنوب غربی هویزه را برعهده گرفت.

نیروهای دشمن در آغاز هجوم سراسری خود، درمدت  48 ساعت از محور هویزه تا کرخه پیشروی نموده و در امتداد آن مستقر گردیدند ، به طوری که فاصله آنها تا هویزه از 10 کیلومتر تجاوز نمی کرد. تاکتیک دشمن این بود که با تصرف سوسنگرد، هویزه خود به خود سقوط می کند.

15 / دی ماه/ 1359، روز آغاز عملیات بود . رزمندگان که به لحاظ امکانات کمی و کیفی در مضیقه بودند، سعی کردند از پیشروی دشمن و اشغال هویزه جلوگیری نمایند. اما در نهایت با ضد حمله های سنگین دشمن تعداد بسیاری از رزمندگان از جمله حسین علم الهدی شهید و مفقود الاثر شدند . و دشمن در 18/ دی ماه/1359 ، هویزه را اشغال کرد و فرمانده عراقی دستور داد تعدادی از مردم بی گناه را دست بسته در گودالی قرار داده و به شهادت رساندند ، سپس تمام شهر را با دینامیت و بلدوزر نابود کردند و شهر به تپه ای خاک مبدل شد.

یاد تمامی شهدای سرافراز وگمنام دفاع مقدس گرامی باد.

" شکست حصر آبادان "


" حصر آبادان باید شکسته  شود"

  امام خمینی ( ره )

جزیره آبادان در دورترین نقطه جنوب غربی ایران قرار گرفته است. اروند رود تنها رودخانه قابل کشتیرانی ایران است و تا پیش از جنگ تحمیلی عراق ، دو بندر بزرگ و فعال " خرمشهر  و " آبادان " در مسیر این آبراه قرار داشتند . تاریخ شهر آبادان به ویژه پالایشگاه آن ، با تاریخ صنعت کشورمان گره خورده است.

پس از سقوط خرمشهر عراق تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمن شیر ، آبادان را اشغال کند که با این وضعیت آبادان در یک محاصره 330 درجه ای قرار می گرفت.

فرمان امام ( ره ) مبنی بر آزاد سازی آبادان علاوه بر جنبه نظامی، جنبه شرعی نیز پیدا کرد و نیروهای مسلح تمام توان و قوای خود را در این راه  صرف نمودند.

بالاخره در 5 مهر 1360 در عملیات ثامن الائمه ، نیروهای اسلام بر مواضع مقدم دشمن هجوم برده و خاکریزهای اولیه دشمن را بدون زد و خورد اشغال کردند و پس از 24 ساعت، جزیره آبادان از محاصره خارج گردید.

شکست حصر آبادان حماسه دلیر مردانی است که با بالهایی به وسعت عشق  درآسمان دلها جاودانه شدند ؛ خود رفتند و تا همیشه یادشان درقلبها باقی ماند ...

گرامی باد، سالروز شکست حصر آبادان