خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

اولین عملیات هوایی بزرگ ایران علیه دشمن عراقی کمان – 99



حمله هوایی سراسری نیروی هوایی عراق علیه نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در روز سی و یک شهریور ماه آغاز شد. اما عملیات تاکتیکی هوایی برای انهدام نیروی هوایی عراق در روز یکم مهرماه 1359 به منظور کسب برتری هوایی توسط نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در کمتر از یک روز از آغاز جنگ انجام گردید. این عملیات بر پایه طرح نبرد البرز صورت می گرفت اما در طرح نبرد البرز نیروی هوایی از پیشدستی و غافلگیر نمودن دشمن منع شده بود و به همین لحاظ بود که نیروی هوایی ایران صبر کرد تا اولین ضربات را از دشمن دریافت کند و سپس در روز یکم مهرماه با علم به اینکه اصل غافلگیری دشمن که از اصول جنگ است، هر گز واقع نخواهد شد و دشمن با آمادگی کامل در صحنه حضور دارد، با یکصد و چهل فروند هواپیما فرودگاه ها و پایگاه های هوایی دشمن را در هم کوبید.

نام عملیات

انهدام نیروی هوایی دشمن.

زمان عملیات

طلوع آفتاب و آغاز روشنایی روز در سرزمین عراق و در منطقه مربوط به هر یک از اهداف در روز یکم مهرماه 1359.

علت انتخاب این زمان این است که چون خورشید از شرق طلوع می کند و هواپیماهای جنگنده بمب افکن نیروی هوایی نیز می بایستی از شرق به غرب به سوی اهداف خود پرواز کنند، بنابراین در هوای گرگ و میش صبحگاهی و تیغ تیز شعاع آفتاب در شرایطی که توپچی های زمین به هوا به سوی شرق و در حقیقت به سوی آفتاب می نگرند، هدف گیری برایشان دشوار می نماید.

رمز عملیات

کمان – 99

منظور از چنین واژه ای گذاشتن تیر در چله کمان از سوی ملت ایران و رهان نمودن آن تا دور دسترس ترین نقاط عراق بود و 99 نیز تقارن شمارش اوراق و صفحات طرح البرز باعدد 99 بود.

منطقه عملیات

سراسر خاک و فضای کشور عراق؛ پایگاه های هوایی کرکوک، موصل، رشید، حبانیه، ناصریه، شعیبیه، کوت، المثنی و اهداف دیگر در حد فاصل مدار 30 درجه شمالی یعنی جنوبی ترین مدار در خاک عراق تا شمالی ترین مدار در کشور مذکور که مدار 37 درجه شمالی را شامل می شود.

اهداف عملیات

این عملیات هوایی تحت نام انهدام نیروی هوایی دشمن (COUNTER AIR OPERATION) اهداف مشخصی داشت مثل پایگاه های هوایی، مخازن سوخت و مهمات هواپیماها، برج های مراقبت هوایی، تأسیسات کارخانجات هواپیما سازی و سوله ها و پناهگاه های اسکادران های تعمیر و نگهداری هواپیماها، باندهای پروازی و این قبیل اهدافی که در زمین گیر کردن هواپیماهای دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او علیه نیروهای خودی مؤثر باشند.

برای آزادی عمل یگان های مانوری و انهدام این اهداف ابتدا باید مأموریت هایی بنام (SEAD) یا عملیات ضد پدافند هوایی دشمن (SUPPISION ENEMY AIR DEFENCE) قبل از حملات هوایی یا همزمان انجام شود و رادارها و موشک های ضد هوایی و توپخانه ضد هوایی در مناطق هدف از سر راه هواپیماهای بمب افکن برداشته شوند.

اجرای موفقیت آمیز این عملیات موجب کسب برتری هوایی در مناطق نبرد و مناطق عملیاتی می شد و هدف اصلی این عملیات ایجاد یک سیادت هوایی مطلق یا (AIR SUPRIMACY) بود و چنانچه چنین هدف بزرگی حاصل نمی شد، دست کم برتری هوایی (AIR SUPERIORITY) باز هم چنانچه مقدور نمی بود، یک برابری هوایی را تضمین نماییم که (AIR PARITY) گفته می شود.

در آن زمان که نیروهای زمینی ارتش جمهوری اسلامی در گنبد و کردستان درگیر ضد انقلاب بودند و به تازگی از اتهام کودتای نافرجامی رها شده بودند و هیچ نیروی نظامی دیگری نیز در منطقه خوزستان حضور رزمی نداشت که بتواند جلوی پیشروی تانک های دشمن را سد کند، نیروی هوایی ایران ناگزیر باید از طریق هوا دشمن را آنچنان بمباران می کرد که او به راحتی نتواند شهرهای خوزستان و سایر استان های در راه را یکی پس از دیگری تصرف کند و تحت کنترل خود در آورد. برای این کار احتیاج به برتری هوایی نسبی در مناطق تحت پیشروی و متصرف شده دشمن بود و این عملیات در پایان، توان پروازی رزمی دشمن را به میزان قابل توجهی کاهش می داد و از سوی دیگر در جهت تکمیل استراتژی کلی دفاعی کشور بود.

علل انتخاب این اهداف

حملات هوایی علیه این اهداف از بّعد تاکتیکی، نیروی زمینی دشمن را در ابعاد خدمات پشتیبانی رزمی و آتش پشتیبانی هوایی، دفاع هوایی و اطلاعات و هشدار اولیه در میدان جنگ با کاستی فراوانی روبرو می ساخت و چنین تدبیری می توانست به تهاجم نیروی زمینی عراق در خوزستان پایان دهد و دشمن را مجبور به اتخاذ وضعیت دفاعی و فرا رفتن در عمق زمین و در سنگرهای دفاعی نماید.

از بّعد استراتژیک دفاعی، برآوردهای هوایی دشمن حکایت از زمین گیر بودن نیروی هوایی ایران را داشت و انجام چنین عملیات هوایی سنگین می توانست معادلات استراتژیک دشمن را در سرنگونی نظام اسلامی و چنین تعاریفی منفعل نماید.

ضربات وارد شده به دشمن

نیروی هوایی عراق برای مدت طولانی بیش از حدود 56 درصد از توانایی خود را نتوانست به کار گیرد. پایگاه رشید که در جوار بغداد قرار دارد و علی القاعده باید به سرعت آماده و درگیر نبرد شود، برابر گزارش اداره دوم نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در تاریخ نهم آذرماه 59 پس از بمباران هوایی سنگین مجدداً عملیاتی شد. این روند کم و بیش سرنوشت همه پایگاه های هوایی عراق نیز بود.

شرایط عمومی کشور و وضعیت بین المللی:

نیروی هوایی عراق به پانزده مرکز هوایی جمهوری اسلامی ایران در ساعت دو بعد از ظهر روز سی و یکم شهریور ماه 1359 یورش هوایی سنگینی را آغاز نمود و نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران براساس مفاد طرح نبرد البرز مجاز به پیشدستی نبود و چنین شد که این ضربات اولیه حملات هوایی را ناگزیر تحمل کرد.

جنگ در منطقه آغاز گردید و نیروی زمینی ارتش عراق با سه لشگر زرهی و دو لشگر پیاده مکانیزه به سوی خوزستان حرکت نمود.

لشکر 92 زرهی اهواز که در جریان توطئه کودتای نافرجام تیر ماه 59 ضربات مهلکی را دریافت کرده بود اکنون توان رزمی اولیه و لازم را برای حفظ سنگرهای دفاعی نداشت و جهان در انتظار سقوط خوزستان و به دنبال آن تحقق یافتن صحبت های زمامدار عراق مبنی بر سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی ایران در مدتی کوتاه تر از یک هفته به سر می برد. توطئه کودتای نافرجام تیرماه 59 گریبان نیروی هوایی را نیز گرفته بود و براساس اعلام فرمانده این نیرو بیش از 30 درصد توانایی رزمی در نیروی هوایی محاسبه نمی شد. اولین حملات هوایی در ساعات هفده و سی دقیقه و هفده و پنجاه و پنج دقیقه علیه نیروی هوایی عراق در بعدازظهر روز سی و یکم شهریور ماه تحت نام عملیات انتقام انجام گردید. اما در طلوع آفتاب روز یکم مهرماه 59 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با یکصد و چهل فروند هواپیمای خود، پایگاه های هوایی عراق را در هم کوبید.

کشورهای دوست و هم پیمان عراق شامل کشورهای عرب منطقه و برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه و آلمان و از همه مهم تر ایالات متحده امریکا با این پاسخی که نیروی هوایی ایران به ارتش عراق داد بلافاصله دریافتند که محاسبات آنها چندان دقیق و مبتنی بر اطلاعات درست و حقایق نبوده، احتمالاً ایران از توان دفاعی قابل توجهی برخوردار است. از آن میان خلبانانی که تاکنون از یک آمادگی نسبی برخوردار بوده اند و توانسته اند در این عملیات به نحو شایسته ای شرکت کنند و یگان های لجستیکی و اقتصادی هواپیماها را به نحو شایسته ای تعمیر و برای اجرای عملیات هوایی آماده سازند

موقعیت جغرافیایی منطقه عملیات

سراسر کشور عراق حد فاصل مدارهای جغرافیایی 30 درجه شمالی و 37 درجه شمالی و در این منطقه وسیع تمامی پایگاه های هوایی نیروی هوایی عراق مورد توجه بود

وضعیت دشمن

نیروی هوایی عراق صاحب هواپیماهای جنگنده بمب افکن و جنگنده رهگیر بسیار بود که در برآوردهای اطلاعاتی به آنها اشاره شد ولی به طور کلی در آغاز جنگ تعداد اقلام عمده رزمی نیروی هوایی عراق به شرح زیر بوده است:

607 فروند هواپیما

169 فروند هلیکوپتر

775 دستگاه پرتاب کننده موشک های زمین به هوا

713 عراده توپ های پدافند هوایی

116 دستگاه رادارهای اخطار اولیه و ارتفاع یاب و کنترل آتش.

وضعیت نیروهای خودی

نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آن زمان تنها نیرویی بود که در برابر یورش ارتش عراق قرار گرفت.

در این عملیات که عمده ترین عملیات تاکتیکی هوایی در عرف هوانوردی نظامی جهان محسوب می شود، نیروی هوایی ایران از هواپیمای جنگنده بمب افکن برای بمباران سود جست.

اجرا و هدایت عملیات

در آستانه طلوع آفتاب صبح یکم مهرماه 59 با ابلاغ رمز کمان – 99 هواپیماهای جنگنده بمب افکن و شکاری رهگیر نیروی هوایی در هفت پایگاه هوایی کشور به غرش در آمدند و باندهای پروازی را پشت سر نهادند و هر گروه با بهره گیری از سوختگیری هوایی برای انهدام هدف های دور دست و یا بدون عملیات سوخت گیری در هوا، فضای کشور عراق را شکافتند و در نوردیدند و اهداف خود را در سراسر خاک عراق در هم کوبیدند. اهدافی که در داخل پایگاه های هوایی دشمن مورد توجه خلبانان بود شامل باندهای پروازی، پناهگاه های هواپیماها، راه های خزش، انبارهای مهمات، انبارهای آمادگی و قطعات پشتیبانی کننده هواپیماها، مخازن سوخت هواپیماها و خودروها، رادارهای هدایت کننده هواپیماها، برج های مراقبت کنترل، سیستم های فرماندهی کنترل پایگاه ها و مراکز مخابراتی و انواع آنتن های آن بود.

اما نقاطی از دشمن که مورد هدف قرار گرفت:

الف) 48 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر اف – 5 یی پایگاه هوایی موصل در بخش شمال عراق در استان نینوا را در هم کوبیدند.

ب) 16 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن فانتوم اف – 4 یی پایگاه کوت در استان میسان (العماره) عراق را در هم کوبیدند.

ج) 40 فروند هواپیمای جنگنده بمب افکن تایگر اف – 5 پایگاه هوایی ناصریه را در استان ذیقار عراق در هم کوبیدند.

د) 12 فروند هواپیمای فانتوم اف – 4 یی پایگاه هوایی شعیبیه در استان بصره عراق را در هم کوبیدند.

ه) 12 فروند هواپیمای فانتوم اف -4 یی پایگاه هوایی الرشید در جوار بغداد را در هم کوبیدند.

و) پایگاه های هوایی حبانیه شامل تموز و هضبه در غرب بغداد، فرودگاه بین المللی بغداد، پایگاه هوایی کرکوک در استان کرکوک، فرودگاه المثنی و برخی فرودگاه های دیگر در امواج بعدی حملات هوایی بمباران شدند.

در موج دوم حملات هوایی پایگاه یکم شکاری با 50 درصد از هواپیماهای آماده و پایگاه دوم شکاری نیز با 50 درصد از هواپیماهای آماده، حمله ور شدند.

نتایج حاصل و بازتاب های سیاسی نظامی

خبرگزاری های غیر ایرانی بیشتر مهارت های خلبانان ایرانی و قابلیت های هواپیماهای ایرانی را که ساخت ایالات متحده امریکا بود، با آب و تاب بر روی آنتن هایی فرستادند. نیت آنان تبلیغات برای جهان غرب و محصولات غربی در برابر اتحاد جماهیر شوروی بود. آنها پرواز خلبانان ایرانی را اعجاب برانگیز و قابلیت مانور هواپیماهای غربی را در برابر پدافند هوایی بغداد بی نظیر توصیف کردند، اما آنچه در لابلای تبلیغات به چشم می خورد ضربه روحی شدیدی بود که زمامدار عراق و سیاستمداران غربی بلافاصله پس از انجام این عملیات دریافت کردند.

زمامدار عراق پیشنهاد آتش بس و مذاکراتی را به صورت میانجی گری کشورها و سیاستمداران معتبر در قالب یک بیانیه دیپلماتیک آمیخته به شروط بی اهمیتی را عنوان نمود و رسانه های همگانی وحشت مردم ار از ادامه بمباران هوایی منعکس نمودند.

پایگاه هوایی رشید در جوار بغداد پس از چندین نوبت بمباران هوایی بالاخره در تاریخ نهم آذرماه 59 عملیاتی شد و این موضوع را اداره اطلاعات یا اداره دوم سماجا طی نامه ای به نیروی هوایی ایران اعلام نمود.

تفسیر این خبر چنین بود که این پایگاه عظیم هوایی و برخی پایگاه های دیگر نیروی هوایی عراق از روز یک مهرماه 59 و در تمام این مدت 60 روزی که از جنگ گذشته بود پس از بمباران های سنگین هوایی توسط خلبانان ایرانی دیگر نتوانسته بودند عملیاتی و قابل بهره برداری بشوند و این پیروزی موجب کاهش توان رزمی هوایی دشمن و کاهش فعالیت های هوایی او بر فراز جبهه های زمینی و کسب برتری هوایی برای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران بود.

جنگ در سال 67 (سیری در روزهای آخر جنگ)


برگرفته از کتاب «سیری در جنگ ایران و عراق – آغاز تا پایان» چاپ «مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران»

بخش اول

هشتمین سال جنگ در حالی آغاز شد که درگیری ایران و آمریکا در خلیج فارس با حملات آمریکا به سکوهای نفتی ایران و مقابله ایران به نقطه اوج خود رسید. با فرارسیدن ماه آبان آمریکایی ها تدریجاً از مواضع خود عقب نشینی کردند. چنانکه پس از اصابت موشک به اسکله الاحمدی کویت در بامداد 30 مهر 1366 و انفجار یک بمب در کویت در دوم آبان همان سال، ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا با توجه به عدم دستیابی آمریکا به اهداف خود برای پایان بخشیدن به اوضاع بحرانی در خلیج فارس، اعلام کرد:

«فکر نمی کنم  در هیچ چیز دچار اشتباه در محاسبه شده باشیم. ما در آنجا (خلیج فارس) برای آغاز جنگ حضور نداریم... ما گفته ایم در صورتی که مورد حمله واقع بشویم از خود دفاع می کنیم.»

این اظهارات به روشنی نشان دهنده عدم تمایل آمریکا به ادامه درگیری ها ارزیابی می شد چنان که وزارت خارجه آمریکا رسماً اعلام کرد:

«به عهده دولت کویت است که تصمیم بگیرد به سومین موشک شلیک شده توسط ایران پاسخ لازم را بدهد.»

بدین ترتیب آمریکایی ها به رغم تبلیغات و توافق برای اعمال پشتیبانی از کویت، سرانجام به دلیل نگرانی از عواقب تداوم و گسترش درگیری ایران و آمریکا، تصمیم گیری در مورد پاسخ به حملات موشکی را بر عهده کویت گذاشتند. وزیر دفاع وقت آمریکا با پذیرش تلویحی شکست آمریکا در درگیری با ایران، اعلام کرد:

«بهترین راه پایان بخشیدن به ستیزه جویی ایران، اجرای برنامه تحریم سازمان ملل در مراودات ایران است.»

سفیر کویت در آمریکا نیز طی مصاحبه با روزنامه الشرق الاوسط با توجه به تغییر موضع آمریکا اظهار داشت:

«منافع کشورهای شورای همکاری این است که در زندگی با آرامش و صلح در کنار ایران باشند... درگیر شدن با ایران آسان است ولی پایان دادن به چنین نبردهایی دشوار می باشد!»

ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا با صدور بیانیه ای تحریم اقتصادی ایران را اعلام کرد. در بیانیه صادره چنین تأکید شده است:

«ما فقط پس از تلاش های مکرر و ناموفق برای کاهش بحران با ایران، دست به این تحریم های اقتصادی زدیم!»

از جمله موارد در تحریم، خرید نفت از ایران ذکر شده است.

در وضعیتی که ابتکار عمل آمریکا برای پایان دادن به جنگ با شکست همراه شد، تحولات دیگری در حال انجام بود که بدون تردید نقش قابل توجهی در فراهم سازی زمینه های پایان دادن به جنگ داشت. پیش از این تلاش عراق برای بین المللی کردن جنگ با فراهم کردن زمینه های حضور آمریکا در منطقه و حمله به ایران و تصویب قطعنامه 598 و همچنین حمله به مردم بی دفاع و غیر نظامی در شهرها، گرچه ابعاد فشار به ایران را گسترش داد و تشدید کرد ولی هیچ کدام منجر به پایان یافتن جنگ نشد. بنابراین عراقی ها در جستجوی راه حل پایان دادن به جنگ، «تغییر استراتژی» عراق از «از تدافعی به تهاجمی» مورد توجه قرار دادند. ضمن این که تلاش برای دستیابی به موشک به منظور «حمله موشکی به تهران» و تداوم «حمله به مراکز صنعتی و اقتصادی» ایران را کماکان در دستور کار خود داشتند.

درک جدید عراق در مورد ضرورت تغییر استراتژی با کمک مستشاری کارشناسان ارشد نظامی شوروی (پیشین) و کمک های نظامی و اطلاعاتی آمریکا انجام گرفت، ضمن اینکه برخی از افسران ارشد عراق نیز با تجزیه و تحلیل شوروی ها در مورد ضعف ها و کاستی های اساسی در ساختار هجومی ارتش عراق موافق بودند. ناتوانی عراق در بازپس گیری فاو و سپس ناکامی در تأمین اهداف استراتژی موسوم به دفاع متحرک، نشان دهنده ضعف در ساختار دفاعی و تهاجمی عراق بود. «آنتونی کردزمن» یکی از کارشناسان نظامی آمریکا بر این باور است که عراقی ها مشکل استراتژیکی و تاکتیک داشتند و قادر نبودند در برابر پیشروی نیروهای ایران مقاومت کنند و همچنین نمی توانستند با تصرف بخش های محدودی از خاک ایران، این کشور را مجبور به پذیرش صلح کنند.

در واقع پیشروی قوای نظامی ایران در مستحکم ترین مواضع دفاعی عراق در منطقه شرق بصره، مجدداً ضعف های عراق را آشکار ساخت. بنابر برخی گزارش ها در 15 مارس 1987 (14 اسفند 1365) صدام حسین در جلسه ای 5 ساعته با فرماندهان ارتش عراق و برخی از مسؤولان سیاسی و حزب، خطر شکست تدریجی عراق را مورد بررسی قرار داد. شواهد موجود حاکی است که در این جلسه تصمیم های اساسی برای تغییر استراتژی عراق، با گسترش بیشتر سازمان گارد ریاست جمهوی و سایر نیروها جهت تدارک ضد حملات و تشدید جنگ نفتکش ها اتخاذ شد.

روس ها با برخورداری از نقش جدید در منطقه، با افزایش حمایت سیاسی و تسلیحاتی از رژیم بعثی، نقش تعیین کننده ای در بهبود موقعیت عراق داشتند. رهبری جدید شوروی برای خاتمه دادن به جنگ، در اندیشه تجهیز بیشتر عراق بود تا بدین وسیله ایران را مجبور به پذیرش صلح نماید. گورباچف رهبر موقت شوروی در همان زمان رسماً اعلام کرد:

«این جنگ باید از طریق مذاکرات سیاسی پایان یابد و راه دیگری وجود ندارد.»

رییس هیأت نمایندگی شوروی در سازمان ملل نیز اعلام کرد که مسکو امیدوار است سیاست فروش تسلیحات جنگی به عراق، ایران را وادار سازد در صدد حل و فصل جنگ از راه گفت وگو برآید. وی در اظهارات خود با تأکید بر عدم تغییر روش مسکو در حمایت از عراق گفت:

«مسکو هیچ گونه تردیدی برای تأمین اسلحه عراق به خود راه نمی دهد.»

گرچه روس ها در این مرحله از نقش برجسته و فعال تری در مقایسه با سایر کشورها برای حمایت از عراق برخوردار بودند، ولی تصمیم به تقویت نظامی عراق در برابر ایران، یک تصمیم جهانی بود. منطق حاکم بر این تصمیم مشترک به این علت بود که هیچ گونه چشم انداز واقعی و روشنی برای خاتمه جنگ مشاهده نمی شد. بر پایه این ملاحظه چنین تصور می شد که «یک تغییر اساسی در موازنه نظامی جنگ به نفع عراق، شرط اولیه پایان سریع جنگ است. از سال 1365 اعزام کارشناسان شوروی برای تأمین تسلیحات عراق به آن میزان و کیفیت بود که وضعیت استراتژیکی را تغییر دهد و ایران را مجبور به قبول یک راه حل سیاسی کند.

در نتیجه دو تحول اساسی در ساختار نظامی عراق با «گسترش سازمان رزم»، «خرید و انباشتن تجهیزات» انجام گرفت. در طول سال 1366 عراقی ها تمرین های آموزشی گسترده ای را با انتقال نیروها از خط مقدم به عقب در تمام سطوح انجام دادند. واحدهای گارد ریاست جمهوری از آزادی عمل بیشتری برخوردار شدند. به واحدهای توپخانه آموزش های ویژه ای در زمینه تمرکز و تغییر مسیر آتش داده شد. مجموع این آموزش ها، اصلاحات عمده ای در تعدادی از سپاه ها و لشکرهای کلیدی عراق به وجود آورد. ضمن این که نیروی زمینی عراق از 26 لشکر در سال 1986 (1365) به 45 لشکر در 1988 (1367) افزایش یافت. بنابراین رشد واقعی-  هم در ساختار نیرو و هم در توانایی عملیاتی آنها- به وجود آمد. صدام طی مصاحبه ای با روزنامه کویتی السیاسة رسماً اعلام کرد که عراق در تمام زمینه های سیاسی – نظامی قوی تر از سال گذشته و امکانات نظامی آن حداقل از 6 ماه پیش، دو برابر شده است.

بنابراین در سال 1366 و در وضعیتی که ایران عمیقاً درگیر مشکلات فزاینده ناشی از فشارهای بین المللی و حملات عراق به مراکز صنعتی و اقتصادی این کشور بود، «فضای تنفس حیاتی» برای عراق فراهم شد تا با سازماندهی کامل نیروهایش و ایجاد قابلیت های جدید دفاعی و تهاجمی، برای حمله به مواضع و استحکامات ایران کمین نماید.

عناصر اصلی استراتژیکی ایران در موقعیت دشوار هشتمین سال جنگ، مقاومت در برابر فشارها با رویکرد جدید نظامی در جبهه های غرب بود. گرچه موقعیت برتر نظامی ایران با پیروزی در عملیات کربلای 5 تثبیت شد، ولی همین عملیات نقطه ثقل آغاز تحول جدید در جنگ و چرخش روند جنگ به زیان ایران بود. یکی از کارشناسان نظامی بر این عقیده است که «در این عملیات چکش ایران در مقابل سندان عراقی ها در هم شکست.» و ایران پس از آن دیگر مجال بازسازی پیدا نکرد. حال آنکه عراق تحت حمایت بین المللی به رشد کمی و کیفی شگفت انگیز و باور نکردنی دست یافت.

سردار رضایی فرمانده سابق سپاه درباره تأثیرات عملیات کربلای 5 بر روند جنگ و کاهش توانایی ایران می گوید:

«1- بخش قابل توجهی از توان سپاه با استقرار در مناطق فاو، جزایر مجنون و شلمچه زمین گیر شد.

2- استراتژی کشور برای بسیج امکانات شکست خورد.

3- در منطقه جنوب به بن بست رسیدیم و امکان غافلگیری دشمن از میان رفت.»

اجرای عملیات کربلای 8، اردیبهشت 1366، بر اثر اصرار مسئولین و سایر دشواری های موجود سبب گردید فرمانده کل سپاه طی نامه ای به امام خمینی با بیان کردن مشکلات جنگ بر این مسئله تأکید نماید که اگر کشور وارد جنگ نشود، عراق حملاتش را علیه ایران آغاز خواهد کرد. نگرانی های ذکر شده در این نامه منجر به ملاقات برادر رضایی با امام و سپس ملاقات با حاج سید احمد خمینی شد ومجدداً طی نامه ای در 20 صفحه مسایل به طور مشروح بیان شد.

افزایش توان نظامی عراق به صورت روزافزون و متقابلاً کاهش توان اقتصادی و نظامی ایران، شکاف عمیقی میان توانایی نظامی ایران و اهداف سیاسی کشور به وجود آورده بود. امکان تغییر موازنه جنگ با آغاز تهاجمات عراق وجود داشت. در واقع گرچه استقرار نیروهای ایران در طول مرز و تهاجمات پی در پی موازنه را همچنان به نفع ایران حفظ کرده بود ولی همین وضعیت منجر به کاهش تدریجی توان نظامی و افزایش آسیب پذیری ما بود. ضمن اینکه خلأ استراتژیک موجود بر اثر درنگ و تردید دو ابرقدرت جهت اقدام علیه ایران، در حال کم رنگ شدن بود. چنانکه از اواسط 1987 (1366) با حضور نظامی آمریکا در منطقه و اسکورت نفتکش ها و تصمیم شوروی برای بازسازی و تقویت ماشین جنگی عراق، به تدریج توانایی ایران برای بهره برداری از رقابت ابرقدرت ها کاهش یافت و بدین ترتیب خلأ استراتژیک که برای اقدامات و سیاست ایران در خلیج فارس بسیار اهمیت داشت، منتفی گردید.

لازمه فائق آمدن بر این وضعیت، تداوم تهاجمات ایران بود که از این پس حداقل برای یک مقطع زمانی تنها در منطقه غرب کشور، قابل پیگری و اجرا بود. در واقع هر گونه درنگ در انتقال از جنوب به غرب هیچ گونه گشایش را در جنگ حاصل نمی کرد، زیرا به دلیل بن بست نظامی، امکان اجرای عملیات گسترده و پیِروزی در جنوب وجود نداشت. ضمن اینکه امکان تهاجم دشمن همچنان پا برجا بود با این تفاوت که حصول پیروزی در منطقه غرب کشور با پیشروی به سمت سلیمانیه و کرکوک می توانست تجزیه قوای دشمن را به دنبال داشته باشد. در عین حال عوامل مؤثر در تغییر رویکرد نظامی ایران از جنوب به غرب به شرح زیر بود:

1- ضرورت تداوم جنگ و ممانعت از ایجاد رکود در جنگ.

2- حفظ ابتکار عمل در برابر دشمن.

3- گشودن جبهه جدید در مقابل دشمن و تجزیه قوای آن.

4- کسب زمان از دشمن برای دستیابی به راه کار جدید در جنوب.

در این چارچوب علاوه بر سلسله عملیاتی که سپاه پاسداران در نیمه اول سال 1366 (کربلای 10، فتح 5، نصر 3 و نصر 7) انجام داد، عملیات نصر 8 را نیز در تاریخ 29/8/66 در ماووت به اجرا در آورد. سپاه پس از آن نیز در عملیات بیت المقدس 2 و 3 را در 25/10/1366 و 23/11/1366 در محور ماؤوت اجرا کرد. با توجه به دشواری های موجود برای ادامه عملیات در این محور، سپاه پاسداران در منطقه حلبچه عملیات والفجر 10 را طرح ریزی کرد که در تاریخ 23/12/1366، اجرا شد.

در این مرحله رژیم عراق بکارگیری منافقین را برای مقابله با سیاست های ایران در همکاری با معارضین کُرد عراقی به نحو قابل توجهی افزایش داد. ملاقات صدام و رجوی در بغداد زمینه اجرای عملیات های نامنظم منافقین را فراهم ساخت. رجوی در پیام به نیروهای شناسایی خود، تأکید کرد که عملیات های شناسایی بدون برجای نهادن رد پا از سازمان انجام گیرد.

با فرارسیدن ماه پایانی سال 1366، از نیمه اسفند حملات موشکی عراق به تهران آغاز شد. به دلیل این تصور که عراق فاقد موشک مناسب برای حمله به تهران می باشد، این حملات موجب شگفتی ناظران شد. به نظر می رسید حمله موشکی ایران به بغداد در پاسخ به تهاجمات هوایی عراق به مردم بی دفاع و غیر نظامی در شهرها، در اسفند سال 1363 و بعدها در سال های 1364 و 1365، منجر به تصمیم عراقی ها و شتاب برای تهیه و ایجاد زیرساخت صنایع موشکی و همچنین دریافت موشک های اس. اس 12 شده است.

عراقی ها در فضای خصومت آمیز بین المللی علیه ایران، متقاعد شده بودند  که غرب از آنها حمایت می کند و می توانند به هر عملی دست بزنند. به همین دلیل صدام طی سخنانی برای اعضای شورای فرماندهی عراق رسماً اعلام کرد:

«عراق از کلیه سلاح های ممکن برای  وادار ساختن ایران به پذیرش آتش بس استفاده خواهد کرد.»

گرچه برخورداری عراق از توانایی شلیک موشک به تهران با کمک آلمان و آرژانتین انجام شد ولی کمک های فنی روس ها و نقش مشاور فنی و پشتیبانی عملی آنها در طرح ریزی مأموریت و سازمان یگان های هوایی تهاجمی عراق در این مرحله بسیار برجسته و قابل توجه بوده است. مهم تر از این، عراق تهاجم موشکی به تهران را در چارچوب سیاست های شوروی(پیشین) و با هدف تغییر موضع ایران در قبال افغانستان انجام داد. یک مقام رسمی وزارت خارجه آمریکا در همان زمان اعلام کرد:

«هر عکس العمل شوروی را باید در عملکرد فوری رژیم بعث عراق جستجو کرد.»

بعدها آقای ولایتی وزیر خارجه ایران در مصاحبه با روزنامه کیهان گفت:

«در اوج بمباران های عراق، به قائم مقام وزیر خارجه شوروی گفتم: چرا به عراقی ها موشک می دهید؟ گفت: شما دست از حمایت مجاهدان افغانی بردارید تا ما هم موشک ندهیم. معامله خوبی نیست؟»

در آغاز سال 1367 امام خمینی با درکی که از وضعیت حاکم بر جنگ داشتند، طی پیامی در تاریخ 11/1/1367 به مناسبت انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی، فرمودند:

«این روزها روز امتحان الهی است. امروز روز عاشورای حسینی است. امروز ایران کربلاست، حسینیان آماده باشید.»

در ادامه پیام امام آمده است:

«ای آزادگان و احرار به پا خیزید، قدرت های بزرگ شرق و غرب می خواهند شما را زیر چکمه ها و چنگال های کثیف و خونین خود خُرد کنند که حتی آخ هم نگویید. امروز روز مقاومت است.»

امام خمینی در ادامه پیام پس از اشاره به حملات موشکی دشمن به مردم بی دفاع در شهرها و حملات شیمیایی به مناطق مسکونی حلبچه، فرمودند:

«به سوی جبهه ها هجوم برید تا ضربات پی در پی شما توان و امان او را بگیرد.»

با فرارسیدن سال 1367، عدم اجرای عملیات گسترده در جبهه جنوبی (طی سال 1366) در حالی که حملات موشکی عراق به تهران همچنان ادامه داشت، بازتاب وسیعی در رسانه های خارجی داشت. واشنگتن پست به نقل از کارشناسان نظامی نوشت که احتمال نمی رود ایران بتواند در آینده ای نزدیک، حمله بزرگ و مورد انتظار خود را علیه عراق آغاز کند. علت این موضع علاوه بر تأثیر حمله هوایی عراق بر ساختار اقتصادی ایران و تضعیف آن، عمدتاً خسارات و تلفات ناشی از عملیات کربلای 5 و عدم بازسازی و جبران نشدن کمبودها، ذکر شده است. شائول بخاش، یکی از کارشناسان مسایل ایران ،مشکلات ایران در خرید اسلحه را بر اثر سیاست های دولت ریگان در تحریم بین المللی فروش اسلحه به ایران ، یکی از عوامل مؤثر در پیدایش وضعیت جدید می داند. ریچارد مورفی معاون وزارت خارجه آمریکا در همین زمینه گفت:

« ایران در خرید تکنولوژی پیشرفته و سیستم نظامی مدرن از غرب، دچار مشکل شده و به همین خاطر بهای گرانی را برای سلاح ها می پردازد و با تأخیر زمانی بیشتری سلاح دریافت می کند.»

مجموع  این عوامل سبب گردید علائم و نشانه های قابل توجهی از تغییر موازنه قدرت به سود عراق آشکار شود.

آمریکایی ها در حالی که فشارهای شدید و گسترده ای را روی ایران متمرکز کردند و متقابلاً سیاست های حمایت آمیزی را در مورد عراق اعلام می کردند، تنها به این دلیل از تأمین نظر ایران مبنی بر متجاوز شناختن عراق خودداری می کردند که این اقدام ممکن است به سرنگون شدن رژیم عراق بینجامد و به ایران پیروزی ببخشد که در میدان نبرد توان دستیابی به آن را نداشته است.

در همین وضعیت آمریکایی ها در تاریخ 28/1/1367 به دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس حمله کردند و هم زمان با آن عراقی ها غافلگیرانه و پس از حمله گسترده شیمیایی به خطوط پدافندی خود در فاو، با سپاهی مجهز به فاو یورش آوردند و بدین ترتیب جمهوری اسلامی در برابر یک آزمون بسیار دشوار و سرنوشت ساز قرار گرفت. پیش از این برابر شواهد و قرائن موجود احتمال حمله دشمن به ویژه در منطقه فاو مورد بررسی قرار گرفته بود، با ادامه جنگ در فصل زمستان در منطقه غرب، چنین تصور می شد که دشمن به منطقه شمال خواهد آمد و خطر حمله به جنوب رفع می شود و یا اگر عراقی ها به جنوب حمله کنند با توجه به پیشروی های عمیق در منطقه غرب و دسترسی به سلیمانیه، نوعی تعادل برقرار خواهد شد ولی قبل از دستیابی به نتایج و دستاوردهای استراتژیک و حیاتی در منطقه غرب، دشمن تهاجم به فاو را آغاز کرد.

عراق توان لازم را برای این اقدام به تدریج طی سال های قبل به ویژه سال 1366 به دست آورد، ضمن اینکه سیستم فرماندهی و سازماندهی عراقی ها دچار تغییر و اصلاحاتی شد که بر کارآمدی آنها در مقایسه با گذشته افزود.

سقوط فاو در عرض 36 ساعت – پس از آن که 2 سال و 3 ماه در اختیار ایران بود – و در حالی که عراق از حضور عمده قوای ایران در منطقه غرب اطلاع داشت، با بکارگیری سلاح های شیمیایی و با استفاده از گاز خردل وسیانور، انجام گرفت. وقوع این رخداد نظامی، به دلیل آشکار شدن برتری نظامی عراق و مهمتر از آن، احتمال خاتمه یافتن جنگ، از بازتاب نسبتاً گسترده ای برخوردار شد. برخی از تحلیل گران بازپس گیری فاو را همانند زمان فتح آن در سال 1986 (1363) به منزله نقطه عطف ونشانه مرحله نهایی جنگ ارزیابی کردند. تایمز لندن بر تأثیر روانی سقوط فاو تأکید کرد. اظهارات برخی از شخصیت های رسمی نیز قابل توجه بود. 

میتران رئیس جمهور وقت فرانسه با تأکید بر ضرورت خاتمه یافتن جنگ گفت: « این جنگ باید بدون غالب و مغلوب پایان پذیرد.»

واینبرگر وزیر دفاع آمریکا نیز اعلام کرد: «آمریکا نمی خواهد ایران در جنگ برنده شود.»

مورفی معاون وزارت خارجه آمریکا گفت: «ادامه جنگ ایران و عراق به هیچ وجه به نفع آمریکا نیست.» وی در جای دیگر با توجه به تأثیرات بازپس گیری فاو در سمینار خلیج فارس اعلام کرد: «ما می خواهیم توازن در جنگ بر هم نخورد.»

 مورفی بر این باور بود که عراق با بازپس گیری فاو توازن را مجدداً برقرار کرده است و ادامه تهاجمات عراق منجر به بر هم خوردن موازنه خواهد شد.

آشنایی با اصطلاحات و واژه های جنگ




خاکریز:

به خاک های انباشته شده ای که به صورت طولی روی سطح زمین قرار گرفته شده باشند خاکریز می گویند.

در حقیقت با انباشته شدن خاک ها، دیواره ای از خاک به ارتفاع 2 تا 3 متر تشکیل می شد و نیروهای رزمنده درون دل این دیواره ها سنگر ساخته و جانپناه می گرفتند و از آنجا دشمن را که در همین شرایط مشابه قرار داشت تحت نظر داشتند.

خاکریز دو جداره:

به دو ردیف خاکریز که به موازات یکدیگر و در یک امتداد قرار گرفته باشند خاکریز دو جداره می گویند.

این نوع خاکریز باعث می شد که نیروهای رزمنده داخل این خاکریز سنگر ساخته و علاوه بر آن از تیر مستقیم دشمن و ترکش توپ و خمپاره هایی که در پشت سرشان منفجر می شد در امان باشند.

خیز رفتن:

هر فرد رزمنده برای محفوظ ماندن از تیر مستقیم یا ترکش نارنجک ها در حین درگیری و یا با شنیدن سوت توپ و خمپاره و در امان ماندن از ترکش های آنها سریع روی زمین دراز می کشید. به این عمل خیز رفتن می گویند.

خط الرأس جغرافیایی:

به محل تلاقی دو دامنه کوه که در حقیقت نوک یا بالاترین لبه کوه می باشد خط الرأس جغرافیایی می گویند.

خط الرأس نظامی:

به اندازه قد یک رزمنده و اسلحه اش از خط الرأس جغرافیایی پایین تر است.

نقطه ی کور:

منطقه ای است که در فاصله ی برد سلاح ها قرار دارد ولی به سبب وجود عوارض و موانع و وضعیت خاص زمین دیده نمی شود.


برتری آتش:

موقعی که حجم آتش سلاح های ما روی دشمن بیشتر از حجم آتش سلاح های دشمن روی ما باشد و دشمن نتواند تیراندازی کند و یا فرصت تیراندازی را از دست بدهد، می گوییم نیروهای ما نسبت به دشمن برتری آتش دارند.

توضیح: برتری آتش را می توان با آتش های پشتیبانی مانند توپخانه خمپاره اندازها و سایر سلاح ها ... بدست آورد.

گرا:

می دانیم که از محل توقف ما در طبیعت بی نهایت امتداد(خطوط مسیر موازی) می گذرد و اگر بخواهیم امتداد مورد نظر خودمان(مسیر موازی مشخص) را برای دیگران بیان کنیم بایستی از راه حلی ساده و همگانی استفاده کنیم تا برای دیگران قابل فهم باشد، از آنجا که امتداد شمال در هر نقطه ای ثابت می باشد زاویه بین شمال و امتداد مورد نظر می تواند عاملی جهت مشخص نمودن امتداد مورد نظر ما باشد.

زاویه مذکور را در اصطلاح نقشه خوانی« گرا» نامیده و به این ترتیب گرا را نیز می توان تعریف کرد:

گرای یک امتداد عبارت است از زاویه ای که آن امتداد با شمال مغناطیسی یا شمال جغرافیایی آن نقطه می سازد. شروع زاویه از جهت شمال نقطه بوده و در جهت حرکت عقربه های ساعت به امتداد مورد نظر ختم می گردد.

گرای معکوس:

هر مسیر یا امتدادی را که در نظر بگیریم دارای دو گرا می باشد یکی گرای رفت و دیگری گرای برگشت. گرای اصلی همان زاویه ای است که به سمت آن حرکت می کنیم و گرای معکوس درست برعکس مسیر اصلی بوده و خلاف جهت آن و یا به عبارت دیگر 180 درجه با آن اختلاف دارد که به این گرا (گرای برگشت) گرای معکوس می گویند.

تخمین مسافت:

تعیین تقریبی مسافت دو محل را تخمین مسافت گویند.


هلی برن (هلی برد):

به منظور سرعت در انتقال نیروهای رزمنده به مناطق مورد نظر، نیروها را با هلی کوپتر وارد منطقه مورد نظر نموده و هلی کوپتر در فاصله یک متری از سطح زمین قرار می گیرد. در حقیقت بدون آنکه روی زمین بنشیند نفرات رزمنده باید از هلی کوپتر به زمین فرود آیند. علت این کار این است که هلی کوپتر راحت تر بتواند خود را از منطقه دور نماید.

رمل:

ماسه های بسیار ریز و روانی است که به وسیله وزش باد با حجم زیادی جابجا می شود و به آن ماسه بادی نیز می گویند.

مرتضی شادکام –مجله فکه

چه کسی آغاز گر جنگ بود؟




از اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 1357، رژیم بعثی صهیونیستی عراق که حدود 1200 کیلومتر مرز زمینی با ایران دارد، دندان های خون ریز خود را برای غارت ایران و به خصوص مناطق نفت خیز خوزستان تیز کرد. جنگی که به خیال صدام به دلیل متلاشی شدن کادر فرماندهی ارتش در روزهای انقلاب، می بایست به راحتی در عرض یکی دو ماه حکومت جمهوری اسلامی را ساقط کند، ولی برخلاف تصورات او، هشت سال تمام برعزت و غیرتمندی مردم ایران و تلفات و ضایعات رژیم عراق افزود.

از روز 31 شهریور 59 که عراق رسماً حمله به ایران راآغاز کرد و صدام در مقابل دوربین های تلویزیونی جهان مغرورانه قرارداد صلح بین دو کشور را که سال 1975 م (1345 هـ.ش) در الجزایر امضاء شده بود، پاره کرد، تمامی حکومت های کشورهای غربی، ابرقدرت شرق و غرب و اکثر دولت های عربی حق را به عراق دادند و هشت سال تمام از حیث تسلیحاتی ، مالی و نیروی انسانی به عراق کمک کردند.

هنگامی که در تابستان سال 69 – درست همان گونه که امام راحل پیش بینی می کرد، به کشورهای عربی و به خصوص کویت هشدار می داد – عراق به کویت حمله کرد، آنان که با درنده خویی افسار گسیخته روبه رو شده بودند بالاجبار زبان به اعتراف گشودند.

آنچه در پی می آید تنها گوشه ای است از اعترافات دشمنان انقلاب اسلامی ایران پس از هشت سال تحمیل جنگ به این کشور مقاوم و استوار.

* رادیو اسراییل 1/5/69

صدام حسین در آن ایام پس از انقلاب که تصور کرد ایران به علت هرج و مرج و بر کناری یا اعدام فرماندهان ارتش تاب مقاومت ندارد، به این کشور حمله برد؛ به این تصور باطل که می تواند قرارداد الجزایر را لغو کند و استان زرخیز خوزستان را از پیکر ایران جدا نماید.

* روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» چاپ امریکا 5/5/69

پرزیدنت صدام حسین جنگ با ایران را با این نیت آغاز کرد که به سرعت به پیروزی دست یابد. اما زمانی که درگیر گرفتاری رکود شد، وی ناگزیر از آن گردید که به طور روزافزون به کمک های مالی اعراب، کویت و سایر کشورهای غنی از نفت متکی گردد. وی تقاضاهای کمک اقتصادی را این طور توجیه می کند که او از جانب تمام کشورهای عرب با ایران درگیر جنگ بوده است.


* رادیو بی.بی.سی 14/5/69

شاید صدام حسین دریابد که توسل به زور همیشه راه پیروزی نیست. به ویژه آنکه وقتی صدام حسین به ایران حمله کرد، می پنداشت این جنگ فقط چند ماه طول خواهد کشید، در حالی که هشت سال به طول انجامید.

* خبرگزاری رویتر 17/5/69

عراق روز 31 شهریور 59 ایران را مورد تجاوز قرار داد و در جریان هشت سال جنگ، حمایت غیر مستقیم امریکا را از صدام به دنبال داشت.

* سناتور «سام نان» نماینده دمکرات ایالت جورجیای امریکا 17/5/69

هر چند ما برای دوست نداشتن دولت ایران دلایل زیادی داشتیم، اما سکوت ما در برابر تجاوز صدام به ایران، از جمله اشتباهات دیگر ما [امریکا] محسوب می شود.

* رادیو امریکا – جرج بوش رییس جمهوری امریکا 24/5/69

صدام، مردان و زنان و کودکان کشور خود را اماج گازهای سمی قرار داد و در جنگی که به بهای جان بیش از نیم میلیون به قول وی مسلمان تمام شد به ایران حمله کرد.

* «گری سیک» مشاور امنیت ملی امریکا در زمان کارتر، در مصاحبه با «ان.بی.سی» 25/5/69

تجاوز عراق به جمهوری اسلامی ایران و عمکرد وحشیانه غیر انسانی صدام در طول هشت سال جنگ، این نکته را به اثبات رسانده است که صدام حسین خشن و بی رحم است.

* تلویزیون عربستان 25/5/69

همان گونه که آشکار است صدام ایران را مورد حمله و تجاوز قرار داد که طی آن صدها هزار نفر جان خود را از دست دادند و صدام به هیچ یک از اهداف خود در این جنگ دست نیافت و روابط برادرانه و خوب کشورهای منطقه با ایران را از بین برد.


* رادیو کلن آلمان مرداد 69

صدام حسین در سال 1359 با نادیده گرفتن قرارداد 1975 الجزایر جنگ علیه ایران را آغاز کرد.

* رادیو اسراییل 27/5/69

صدام اکنون خواسته های ایران را می پذیرد، ولی ایرانیان نسل اندر نسل فجایع جنگ را از یاد نخواهند برد و تردیدی ندارم که آنها سرانجام روزی خسارت کامل را از عراق مطالبه خواهند کرد.

*مجله ی «نیوزویک» امریکا مرداد 69

اگرچه این صدام بوده که جنگ علیه ایران را شروع کرد و برای اولین بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد، ولی امریکا و تقریبا تمامی کشورهای غرب به این خصومت خود با بنیادگرایی اسلامی حاکم بر ایران، این جنایات را کاملا نادیده گرفتند.

* خبرگزاری کویت 30/5/69

صدام حسین که خود در مقابل ایران تسلیم شد و شرایط ایران را برای برقراری صلح پذیرفت، رسما به آغاز جنگ علیه ایران اعتراف کرده است.

* «دنیس هیلی» وزیر خارجه و دفاع سابق انگلیس 17/6/69

صدام جنگ را شروع کرد و کاری هم از پیش نبرد و 5/1 میلیون عراقی را به کشتن داد. حالا هم هیچ بدست نیاورده که هیچ، بلکه آخرین دستاوردهای خود را در توافق با ایران به تهران پس داده است.

* جرج بوش «رییس جمهوی وقت امریکا 31/6/69

صدام حسین با تحمیل جنگی که به کشته شدن صدها هزار نفر از دو طرف منجر گردید، سرانجام پیروزی را به طرف مقابل ارایه کرد.

* شبکه اول تلویزیون آلمان 20/8/69

صدام با تن دادن به خواسته های ایران، به مردم کشورش نشان داد که هشت سال جنگ با ایران بیهوده بوده است.

منبع : نشریه فکه

تاریخ جنگ( پنجم مهر ماه)


5/7/1359

بنی‌صدر رییس جمهور ایران به گروهی از نمایندگان کشورهای اسلامی گفته است تنها در صورت برآورده شدن دو شرط، ملاقات با نمایندگان عراقی امکان‌پذیر است.

پایان گرفتن تهاجمات عراق و عدم حمایت بغداد از شورشیان جدایی‌طلب در غرب ایران (رویتر به نقل از گزارش های متعدد).

5/7/1360

مذاکرات سه جانبه مصر، اسراییل و امریکا بر سر تشکیل یک دولت فلسطینی بین نوار غزه و کرانه غربی رود اردن.

5/7/1360

آغاز عملیات ثامن‌ الائمه (ع) با رمز " نصر من الله و فتح قریب"، نخستین عملیات بزرگ ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در جبهه جنوب (محور شمال آبادان و شرق رود کارون)، که به آزاد سازی 150 کیلومتر مربع (از جمله دو جاده استراتژیک اهواز ـ آبادان و ماهشهر ـ آبادان) و شکست محاصره آبادان و انهدام و غنیمت گرفتن صدها تانک و نفربر و خودرو جنگی ارتش عراق انجامید.  

5/7/1363

گزارش قرارگاه سلمان (قرارگاه عمل کننده عملیاتی، محدود در منطقه میمک) از اقدامات مهندسی رزمی عراق.

 اجرای آتش متقابل توپخانه.

 پناهنده شدن 20 تن دیگر به ایران از طریق مرز کردستان عراق.

تهدید رادیو عراق به بمباران 23 شهر ایران در صورت حمله ایران به عراق.

 ورود 50 دستگاه کامیون حامل وسایل و مهمات نظامی از عربستان به عراق.

 ادامه شناسایی سپاه در هور و بازگشت یک تیم شناسایی پس از دو روز به پایگاه اصلی.

 تحرکات و درگیری در مناطق غربی کشور: اسارت چهار تن از نیروهای گروهان ضربت ژاندارمری بر اثر کمین دمکرات در ارومیه.

 ربوده شدن دو دختر به وسیله کومله در یکی از روستاهای سردشت؛

بسته شدن جاده به وسیله کومله در سقز و سخنرانی آنها برای مسافران.

 درگیری ژاندارمری با کومله در بوکان.

 درگیری با کومله در مریوان و اسارت مسئول اطلاعات محوری پاسگاه سروآباد و شهادت مسئول عملیات این پاسگاه.

 برنامه ریزی اعزام نیرو به پایگاه های سقز و بوکان در ستاد منطقه 10 سپاه.

ادامه تبلیغات سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به مناسبت هفته جنگ در نشریه مجاهد (ارگان این سازمان) و استفاده تبلیغاتی از اطلاعاتی درباره عملیات قبلاً منتفی شده والفجر 8 به عنوان اطلاعات جدید از ایران.

 پخش اعلامیه دست نویس منافقین در یکی از روستاهای فلاورجان.

 اعلام بمب گذاری در یک دبیرستان در تهران و کشف آن که بدون مواد منفجره بود.

درخواست نخست وزیر هند از شاه سعودی برای افزایش تلاش های خود برای پایان دادن به جنگ 48 ماهه ایران و عراق.

ملاقات مشاور وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی با رهبر کوبا و تسلیم پیام رئیس جمهور ایران - آقای خامنه ای-  در خصوص طرح پیشنهادی ایران مبنی بر اخراج اسراییل از سازمان ملل به وی؛ اعلام حمایت نامبرده از این طرح.

5/7/1365

جلسه بررسی طرح مانور عملیات بزرگ آتی با حضور آقای هاشمی رفسنجانی (فرمانده عالی جنگ).

 مانور دشمن در منطقه هورالعظیم برای پشتیبانی از نیروهای سپاه ششم، مستقر در شمال بصره.

پایان گلوله باران و عملیات مقابله به مثل در مناطق صنعتی و تأسیسات نظامی بصره، القبس.

مذاکرات محرمانه چند کشور اروپایی برای متوقف کردن حمله به کشتی ها در خلیج فارس. 

کمک های مردمی به ارزش 800 میلیون ریال به جبهه ها ارسال شد.

وزارت خارجه امریکا ایران را متهم کرد که به درخواست های آتش بس بی توجهی می کند.

ایتالیا مجدداً به عراق جهت بازپرداخت قرض های خود از طریق قسط بندی مهلت داده است.

سفیر کویت در سوریه: دولت سوریه اطمینان داده است که با هرگونه گسترش جنگ مخالف است.

 نخست وزیر فرانسه: شواهد معتبری مبنی بر حمایت ایران، سوریه و لیبی از تروریسم وجود ندارد. فرانسه مایل نیست تروریسم موجب تیرگی روابط فرانسه با کشورهای عرب شود.