سلام برخانوادهام که اینک هدیه ای تقدیم اسلام نمودند،پدرجان از اینکه نتوانستم دین خود را نسبت به شما اداءکنم شرمنده هستم ولی امیدوارم مرا ببخشید ومرا حلال کنید.
پدرعزیزم،صبرکن وخدا را شکر گذار وشما ای مادر:ای آرام بخش وجود،ای مهربان ،ای کسی که زبان من توان سخن گفتن درباره تورا ندارد،وهرچه سعی میکنم میبینم سخنی نمیتوانم بگویم که باآن قدردانی از محبتهای بیدریغ تو بکنم.
مادرجان: ای فرشته خوبیها بعد از من چشمهای معصوم وپاکت را آلوده به اشک مکن،جامه سیاه مپوش ودر حجله دامادی فرزند خطا کار خود ماتم زده مباش وشیر پاکت را برمن حلال گردان وبرایم دعا کن،شاید خداوند از گناهانم بگذرد.
ای جوانان: مبادا دررختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) درمیدان نبرد شهید شد، ای جوانان مبادا درغفلت بمیرید که علی (ع) درمحراب عبادت شهید شد ومبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین (ع) وبا هدف شهید شد.
ای مادران: مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگیری کنید که فردا درمحضر خدا نمیتوانید جواب حضرت زینب(ع) رابدهید که تحمل 72 تن شهید رانمود،استغفارودعا راازبین نبرید که بهترین درمانها برای تسکین دردهاست وهمیشه بیادخدا باشیدودرراه او قدم برداریدوهرگز دشمنان بین شما تفرقه نیندازندوشماراازروهانیت متعهد جدا نکنندکه اگر چنین کردند روزبدبختی مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست ،حضورتان را در جبهه های حق علیه باطل ثابت نگهدارید ودر امام بیشتر دقیق شوید وسعی کنید عظمت اورا بیابیدوخودرا تسلیم او سازید وصداقت خود را همچنان حفظ کنید،امروز که دارم این وصیت نامه رامینویسم دریکی از سنگرهای جبهه های جنوب بسر میبرم ومنتظر دیدار با معشوقم میباشم ،آمده ام چون تشخیص داده ام که تنها جای دیدار با معبوداینجاست ،آمده ام شایدسهمی داشته باشم درریشه کن کردن ضد انقلاب وبیرون راندن متجاوزین ،آمدهام تا من نیز در احیاء دین مبین اسلام وبه ثمر رسیدن انقلاب شریک باشیم،در این لحظه خون دررگهایم میجوشد ونمیتوانم درست چیزی بنویسم چون مسئولیتی که به عهده گرفتهام بر دوشم سنگینی میکند،واز طرفی خوشحال هستم که شاید بتوانم به این صورت کمی ازمسئولیت سنگینی که بر دوشم است اداء کنم ودر پایان از پدرومادرم میخواهم که بر مزارم گریه نکنند واگر گریه میکنند طوری گریه کنند که دشمنان نفهمند واز پدر ومادرم میخواهم که صبور باشند مانند حضرت زینب که تحمل 72 تن شهید رانمود%
وسلام علیکم ورحمته الله وبر کاته خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
تاریخ :3/10/1365
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
سلام علیکم
به نام ایزد دانا که عالم را آفرید و بر تمام موجودات از بزرگترین تا کوچکترین آنها هستی بخشید
چند سخن با شما سروران عزیز دارم:اول پدر و مادر مهربانم:ای عزیزانی به خاطر بزرگ نمودن من زحمت های بسیاری را متحمل شدیداز شهادت من هیچ ناراحت نباشیدبلکه افتخار هم بنماییدواین را قبول کنید که من امانتی بودم از طرف خداوند متعال پیش شما.مرا حلال کنیدهرچند نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم وحقیرانه می خواهم که کمتر بر سر قبر من گریه کنید.
چند سخن با شما برادران وخواهران مهربانم:از برادران وخواهران مهربانم می خواهم مرا ببخشند و نماز را حتی الامکان به جماعت به پا دارندوامام را تنها نگذارند واز دو فرزند شهید نورالله کمانی طلب بخشش می نمایم زیرا که آنها حق بسیاری بر گردن من داشتند.واز برادران دلسوزم می خواهم اسلحه زمین افتاده مرا بردارند وبر قلب دشمن بتازند. چند سخن با شما دوستان رفقا واهل فامیل دارم:
از کلیه دوستان و اهل فامیل طلب بخشش مینمایم و می خواهم به این بیانات امام عنایتی داشته باشند: ((ما از خداوند می خواهیم که قلوب ما را تغییر دهد.تا بفهمیم که برای چه در این دنیا آمدیم وباید چه بکنیم وچطوراز این دنیا برویم.یک مرگ حیوانی نباشد به یک نحوی باشد که ما انبار نکنیم معاصی را در آنجا و روسیاه باشیم در نزد شهدا و خداوند تایید کند مارا و همه ما آدم شویم.اسلام آمده است تا آدم درست کندهمه انبیا برای این معنا آمده اند خدایا دلهای این هایی که مخالف جمهوری اسلامی هستند برگردان تا آدم شوند ما باید این جنگ را ادامه دهیم تا وقتی که انشا الله پیروزی حاصل شود.))
و این پیروزی به گفته حضرت امام نزدیک است انشا الله و در آخر درخواست می کنم که جنازه ی ای حقیر را در شهرستان خمین روستای خان آباد(احمد آباد)دفن کنند.در کنار دیگر شهدای آن روستا.
خداحافظ شما دوستان وآشنایان
تاریخ تولد:۱۳۴۷
تاریخ شهادت:۶/۶/۱۳۶۵
محل شهادت:عملیات کربلای ۵ شلمچه
خُرَّمْشَهْرْ (مُحَمَّره) یکی از شهرهای جنوبی استان خوزستان و مرکز شهرستان خرمشهر است. این شهر در محل تلاقی رودخانههای اروندرود و کارون و در ناحیهای باتلاقی و پست در دلتای رودخانهٔ اروندرود به قرار گرفته و ۲۳ کیلومتر مربع مساحت دارد.[۱]
با بهرهبرداری از اسکلهٔ چهارم خرمشهر در سال ۱۳۷۱ خورشیدی، نخستین کشتیهای باری با ۸۵ تن بار از این بندر به سمت کویت به حرکت درآمدند. در همین سال بود که نخستین کشتی تجاری با ۱۶۰ تن بار از امارات متحده عربی وارد خرمشهر شده و در آن پهلو گرفت. امروزه این بندر ۲۰ اسکلهٔ بزرگ را در خود جای داده و حداکثر ارتفاع کشتیهایی که در آن پهلو میگیرند، به ۶ متر میرسد. خرمشهر روزانه توان تخلیهٔ ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تن بار را دارد.[۱]
وجه تسمیه
خرمشهر در زمان حکومت شیخ خزعل «مُحَمَّره» خوانده میشد؛ محمره به معنای شهر سرخ است و به دلیل اینکه در بیشتر روزهای سال در اثر جزر و مد دریا، قسمت عظیمی از سواحل شهر به رنگ قرمز میگرایید، این شهر به این نام مشهور گشته بود. خرمشهر را در زمان جنگ ایران و عراق باعنوان «خونینشهر» نیز یاد میکردند.
پیشینه
خرمشهر در زمان حکومت شیخهای بنیکعب بر این شهر در اویل سدهٔ سیزدهم هجری، شهری کوچکی و عقبافتاده بود. در سال ۱۲۳۵ هجری بارویی به دور آن کشیدند و پس از آن، خرمشهر پیشرفتهای بسیاری نمود و بهعنوان بندری مهم و تجاری در سطح منطقه شناخته شد. با حملهٔ امپراتوری عثمانی به ایران، این شهر نیز مورد هجوم سپاهیان عثمانی قرار گرفت و به یک بندر آزاد تبدیل شد.[۳]
خرمشهر در طول سدهٔ بیستم، چهاربار موردهجوم قرار گرفت. در همین دوران بود که امپراتوری عثمانی از قرارگرفتن بندر خرمشهر در نزدکی بندر بصره، خسارتهای فراوانی را متحمل شد؛ از همینروی حاکم آن زمان بغداد که علیرضا پاشا نام داشت، در سال ۱۲۳۵ هجری و به هنگام لشکرکشی محمد شاه قاجار به هرات، از فرصت استفاده نمود و سپاهی ترتیب داد و با هجوم به خرمشهر، این شهر را غارت کرده و ویرانش ساخت.[۳]
امپراتوری عثمانی در سال ۱۲۵۴ هجری مجدداً خرمشهر را موردحملهٔ خود قرار داد و شهر را با خاک یکسان ساخت. امیرکبیر برای دفع خطر حملهٔ عثمانیها، سپاه مرزبانی قدرتمندی را در خرمشهر سازماندهی کرد و محمدخان بن جابرخان را فرمانده این سپاه قرار داد. در سال ۱۲۶۶ هجری، والی خرمشهر پرچم ایران را در این شهر به اهتزاز درآورد و از جانب امیرکبیر مورد تشویق قرار گرفت و لقب خان به او داده شد.[۳]
جمعیت
جمعیت خرمشهر برپایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵ خورشیدی مرکز آمار ایران بالغ بر ۱۲۳٬۸۶۶ نفر بوده که از این تعداد، ۶۲٬۰۵۴ نفر مرد و ۶۱٬۸۱۲ نفر زن بودهاند. همچنین شمار خانوارهای ساکن این شهر در این سال، بالغ بر ۲۶٬۳۸۵ خانوار بودهاست.[۲]
رودخانه کارون مظهر حیات و سرزندگی اکثر شهرهای استان خوزستان است و
این رودخانه به صورت باورنکردنی با زندگی مردم جنوب عجین شده است به
طوریکه تصور اکثر شهرهای خوزستان بدون این رودخانه رویایی، ممکن نیست.
رودخانه
کارون به غیر از مواهب بسیار فراوان آن همانند تامین آب آشامیدنی و
کشاورزی و در مواردی برق مصرفی مردم پیرامونش، می تواند با کمی سرمایه
گذاری و برنامه ریزی مناسب به بستری برای جذب سرمایه گذاری و ایجاد اماکن
تفریحی پر رونق تبدیل شود.
کارون تنها رودخانه قابل کشتیرانی در .......
کتاب مصور "خرمشهر حماسه مقاومت" از سوی نشر شاهد در بیست و دومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه شده است. |
|
|