خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

خونین شهر

عملیات نصر8


اهداف عملیاتمنطقه  عملیات

استعداد دشمنقوای خودی

طرح عملیاتشرح عملیات

نتیجه عملیات

عملیات نصر  8

در تداوم سلسله عملیاتی که در جبهه شمال غرب انجام شد، ضرورت اجرای عملیات به منظور فراهم سازی عملیات بزرگ و گسترده در این جبهه بیش از پیش احساس می شد. به همین دلیل به رغم دشواری های موجود، عملیات نصر 8 از سوی سپاه پاسداران طراحی شد.

اهداف عملیات

تصرف ارتفاعگرده رشو در نتیجه تسلط بر بخشی ازرودخانه قلعه چولانو تسهیل عبور نیروها.

منطقه عملیات

منطقه عملیاتی در شمالسلیمانیه واقع و توسط ارتفاعات بلندگرده رش،گوجار، قمیش، دولبشک، الاغلو، ویولان، گرده شیلانو نیزدشت هرمدان و تپه های جنگاویاحاطه شده است. در این میان، ارتفاع گرده رش از اهمیت بیشتری نسبت به سایر ارتفاعات برخوردار است؛ چرا که برای ورود به منطقه غرب رودخانه قلعه چولان و انجام عملیات های بعدی می بایست این ارتفاع تصرف می شد.

از جمله ویژگی های این منطقه نیز می توان از کوهستانی بودن، محدودیت عقبه، نبود       جاده – به طور خاص در مورد ارتفاع گرده رش – و سرما نام برد.

استعداد دشمن

مسئولیت منطقه عملیاتی بر عهده سپاه یک ارتش عراق بود که با لشکر 44 پیاده از این منطقه – به ویژه ارتفاع گرده رش – دفاع می کرد. تعدادی گردان خفیفه و گروه هایی از نیروهای جاش (کردهای محلی) نیز در مناطقی همچون ارتفاع گوجار، ویسی و الاغلو استقرار داشته و تحت امر این لشکر از مناطق مذکور حفاظت می کردند. تنها نیروی احتیاط لشکر 44 در آغاز عملیات، گردان کماندویی آن بود و حتی سپاه یکم نیز که پدافند منطقه   دربندیخان– شاخ مامندرا با چهار لشکر بر عهده داشت، فقط توانست تیپ 77 پیاده و یک گردان کماندویی را جهت پاتک به منطقه اعزام کند. در مجموع، یگان هایی که تحت امر لشکر 44، قبل و حین عملیات در منطقه حضور یافتند، به قرار ذیل می باشد:

-        تیپ های 39، 74، 77، 83 و 603 پیاده.

-        گردان کماندویی تابع سپاه یکم و گردان کماندویی تابع لشکر 44 پیاده.

-        گردان تانک ابن حارث تابع لشکر 27 پیاده.

-        گردان های 53 و 69 توپخانه.

قوای خودی

نیروهای عملیات بر اساس استعدادی برابر با 11 گردان پیاده به شکلیک قرارگاه ثابت و یک قرارگاه احتیاط سازماندهی شدند.

قرارگاه نجف اشرف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر  11 امیرالمومنین (ع)

لشکر  21 امام رضا (ع)

لشکر  57 اباالفضل (ع)

لشکر  155 ویژه شهدا

تیپ مستقل 12 قائم (عج)

هم چنین، لشکرهای 7 ولی عصر (عج)، 52 قدس و تیپ های مستقل 35 امام حسن(ع) و مسلم به عقیل به عنوان احتیاط قرارگاه در نظر گرفته شدند.

طرح عملیات

مانور عملیات برای تصرف ارتفاع گرده رش به شرح زیر طراحی گردید:

-        تصرف نیمه جنوبی ارتفاع 1418 (قله دوم) توسط لشکر 21.

-        تصرف نیمه غربی ارتفاع 1426 (قله اول) توسط لشکر 11.

-        تصرف نیمه شمالی ارتفاع 1418 (قله سوم) توسط لشکر 57.

-        تصرف نیمه شرقی ارتفاع 1426 (قله اول) توسط تیپ 12.

-        تصرف ارتفاعات 1317 و 1348 (قله چهارم) توسط لشکر 155 ویژه.

هم چنین ، در صورت فراهم شدن شرایط مشاعه، یگان های احتیاط برای تصرف ارتفاعویولان و دشت هرمدانوارد عمل می شدند.

ضمناً، نیروهای اتحاد میهنی کردستان عراق می بایست روی ارتفاع ویولان و شمال آن وارد عمل شود تا ضمن تجزیه توان دشمن، راه ورودی قرارگاه رمضان به داخل خاک عراق بیشتر تامین گردد.

شرح عملیاتنیروها با حرکت از محورهای مختلف پس از 5 الی 8 ساعت راهپیمایی، در نزدیکی مواضع دشمن استقرار یافته و به انتظار فرمان آغاز عملیات نشستند. سرانجام عملیات در ساعت 01:16 بامداد 29/8/1366 با رمز مبارکیا محمد بن عبدالله، ادرکنی آغاز شد و یگان های عملیاتی به طور هماهنگ و هم زمان به مواضع دشمن یورش بردند و پس از یک ساعت موفق شدند قلل 1424، 1426 (قله اول)، 1418 (قله دوم)  و 1391 (قله سوم) و قرارگاه تاکتیکی تیپ 39 را تصرف کنند. از ساعت 5 صبح، دشمن با بکارگیری عناصر باقیمانده از تیپ 39 پاتک کرده و توانست یکی از یگان های خودی را حدود 300 متر عقب  براند.

با روشن شدن آسمان، پاتک دوم عراق نیز شروع شد که با مقاومت قوای خودی سرکوب گردید. پس از آن، هیچ تحرک موثر و مهمی از دشمن در طول روز اول مشاهده نشد.

در شب دوم، نیروهای خودی مجددا وارد عمل شده و سه قله دیگر گرده رش را تصرف کرده و در نهایت موفق شدند به طور کامل این ارتفاع را در اختیار بگیرند.

دشمن که ارتفاع گرده رش را از دست داده بود، از روز سوم عملیات شروع به  پاتک برای  بازپس گیری این ارتفاع کرد که هر یک از آن ها با مقاومت طرف مقابل خنثی شد.

از تاریخ 2/9/1366 نیروهای اتحاد میهنی کردستان عراق روی ارتفاع ویولان وارد عمل شد. این اقدام موجب شد دشمن توجه خود را به آن محور معطوف نماید و پس از دو روز درگیری آن ها را به عقب براند.

نتیجه عملیات-        تصرف ارتفاع گرده رش

-        کشته و زخمی شدن حدود 300 تن از نیروهای دشمن

-        به اسارت در آمدن 200 تن از نیروهای دشمن

عملیات مطلع الفجر


مقدمه

اهداف عملیات

منطقه عملیات

استعداد دشمن

قوای خودی

طرح عملیات

شرح عملیات

نتایج

مقدمه

در پی عملیات پیروزمندانه ثامن الائمه (ع) و در نتیجه پی گیری استراتژی آزاد سازی مناطق اشغالی، مقرر شد علاوه بر عملیات های بزرگ (سلسله عملیات موسوم به کربلا) چند عملیات محدود در جبهه های میانی و شمالی انجام شود تا علاوه بر مشغول داشتن نیروهای دشمن در آن مناطق، از گسیل آن ها به سوی جبهه جنوب ممانعت به عمل آید.

عملیات مطلع الفجر یکی از مهم ترین این سلسله عملیات بود.

اهداف عملیات

اهدافی که در این عملیات دنبال می شد، عبارت بودند از :

-        فراهم سازی مقدمات آزادسازی قصر شیرین و نفت شهر

-        نزدیک شدن به شهر اشغال شده قصر شیرین

-        انهدام قوای دشمن

-        جلوگیری از آرامش نیروهای دشمن در جبهه میانی

منطقه  عملیات

منطقه عملیاتی دارای دو محور عمده بود: سرپل ذهاب و گیلان غرب. محور سرپل ذهاب علاوه بر ارتفاعات متعدد از جمله  برآفتاب دارای تنگه های استراتژیک حاجیان، کورک قاسم آباد می باشد که از طریق آن ها جاده گیلان غرب – قصر شیرین و سایر خطوط مواصلاتی عقبه دشمن در دید و تیر قرار می گرفتند.

در محور گیلان غرب که از وسعت بیشتری نسبت به محور سرپل ذهاب بر خوردار است، ارتفاعاتی همچونشیا کوه، سرتتا، چرمیان، دیزه کش، بزنیلی و نیز چند قله دیگر وجود دارند.

استعداد دشمن

الف – قبل از شروع عملیات:

-        تیپ های 2، 5 و 39 پیاده کوهستانی

-        یک گردان از تیپ 22 پیاده کوهستانی

-        گردان تانک لشکر 4 پیاده کوهستانی

-        یک گردان نیروی مخصوص

ب –  بعد از شروع عملیات:

-        تیپ های 425 و 503 پیاده

-        یک گردان از تیپ 4 پیاده کوهستانی

-        یک گردان ازتیپ 412 پیاده

-        پنج گروهان کماندویی

قوای خودی

الف – سپاه پاسداران: 11 گردان پیاده

ب – ارتش: تیپ 58 ذوالفقار به استعداد 3 گردان، گردان های 211 و 265 زرهی و یک گردان از گردان 290 زرهی

ج – ژاندارمری: 1 گردان

طرح عملیات

  

سه معبر اصلی در نظر گرفته شده بود. یک معبر ازارتفاعات سنبله در جنوبپادگان ابوذر شروع شده و به ارتفاعاتبرآفتاب می رسید و در نهایت پس از قطع جادهگیلان غرب باقصر شیرین در منطقهسرتتان وتنگه قاسم آباد در محورگیلان غرب تلاقی می کرد.

گروه ضربت تیپ 58 ذوالفقار می بایست تانک های دشمن درقاسم آبادرا منهدم می کرد و ضمن هموار کردن راه عبور تانک های خودی، جاده گیلان غرببهقصر شیرین را مسدود می نمود.

دو معبر دیگر در منطقه عمومی غربگیلان غرب انتخاب شده بود. یک معبر با استفاده از جاده آسفالتگیلان غرب –قصر شیرین و روستایآوزین به سمت غرب تک می کرد و با نیروهای معبر شمالی (معبر اول) الحاق می کرد. معبر سوم نیز از ارتفاعاتچغالوند وداربلوطشروع و در نهایت بهچرمیان، شیاکوه ختم می گردید.

خاطرنشان می شود هر یک از معابر اصلی دارای چند معبر فرعی بود و اهداف مستقلی را تامین می کرد. کنترل و هدایت عملیات نیز توسط چهار پاسگاه فرماندهی انجام می شد. این پاسگاه های فرماندهی با نام های امام خمینی، شهید رجایی، شهید باهنر و شهید بهشتی انجام وظیفه می کردند. هدایت و کنترل کامل عملیات با مرکز فرماندهی امام خمینی بود.

شرح عملیات

 

وضعیت خاص منطقه و بُعد مسافت در محورهای مختلف و لزوم راهپیمایی در بعضی از معابر ایجاب می کرد که زمان آغاز درگیری با دشمن، ساعت 3 بامداد روز 20/9/1360 تعیین گردد، لیکن با بروز مشکلاتی همچون هوشیاری دشمن در برخی محورها و منحرف شدن نیروها از مسیر اصلی – به دلیل پیچیدگی زمین – موجب شد تا عملیات زودتر از ساعت مقرر با رمز« یا مهدی ادرکنی (عج)» انجام شود. با شروع عملیات، واکنش دشمن بسیار سریع بود و با تسلط کافی که بر زمین منطقه داشت موفق شد از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند. در محور سرپل ذهاب، قوای جمهوری اسلامی به رغم عدم توفیق در فتح تنگه کورک، تقاطی از ارتفاعات برآفتاب را به تصرف خود در آورده و جاده گیلان غرب – قصر شیرین را مسدود کردند.

درگیری در محور گیلان غرب نیز به روشنایی روز کشیده شد و نیروهای عمل کننده در این محور موفق شدند با تحمل تعدادی شهید و مجروح ارتفاع شیاکوه را به تصرف خود درآورند.

تلاش رزمندگان خودی در طول روز اول عملیات نیز در همین حد باقی ماند و نیروهای عراقی توانستند با بررسی اوضاع و شناسایی مواضع نیروهای مهاجم، در شب دوم عملیات در محور شیاکوه پاتک کنند. این پاتک با مقاومت و هشیاری نیروهای طرف مقابل خنثی شدو نیروهای عراق بدون کسب نتیجه، عقب رانده شدند. در پی آن، آتش دشمن بر تمام محورها شدت یافت و در نتیجه ابتدا نیروهای خودی (با فرماندهی ارتش) مستقر در محور دیزه کش و سپس تعداد  دیگری از نیروها عقب نشینی کردند.

عقب نشینی های مزبور که بدون اطلاع و هماهنگی با فرماندهی عملیات انجام شده بود، موقعیت محور سرتتان را از جناحین به خطر انداخت و در نتیجه نیروهای مستقر در این محور نیز به رغم مقاومت زیاد مجبور شدند عقب نشینی کنند.

در مجموع، در حالی که پس از گذشت سه روز از شروع عملیات فقط ارتفاعاتشیاکوه وبرآفتاب در اختیار نیروهای خودی قرار داشتند، پاتک های سنگین و متوالی دشمن از یک سو و عدم امکان پشتیبانی از نیرو – به علت فاصله زیاد خط مقدم با عقبه – از سوی دیگر، موجب شدند پس از 17 روز مقاومت، ارتفاعات مذکور مجدداً به تصرف دشمن درآید.

نتایج  

اگر چه قوای جمهوری اسلامی نتوانستند اهداف به دست آمده در این عملیات را تثبیت کنند و نگه دارند، لیکن آن ها موفق شدند در جریان 17 روز درگیری ضمن وارد آوردن تلفات زیاد بر دشمن – 2000 کشته و زخمی و 140 اسیر – تجاربی را برای انجام عملیات های بعدی به دست آورند. از جمله این تجارب می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1- در ادغام نیروهای سپاه و ارتش علاوه بر مساله فرماندهی آنچه که در هدایت نیروها تعیین کننده است، سیستم مخابراتی می باشد. از آن جا که سیستم مخابراتی عملیات کاملا تحت اختیار تیپ ذوالفقار ارتش قرار داشت، هدایت نیروها در طول عملیات با مشکلاتی مواجه شده بود.

2-    در مناطق صعب العبور و کوهستانی،  تدارک و پشتیبانی نیروهای عمل کننده امری بسیار حیاتی است.

3- روحیه شهادت طلبی اگر چه بسیاری از موانع و کمبودها را مرتفع می سازد، لیکن باید همراه با آمادگی جسمی و روحی فرد رزمنده باشد؛ خصوصا در مناطق کوهستانی که آموزش ها و آمادگی های خاص خود را می طلبد.

4- برخلاف دشمن، آتش قوای نظامی جمهوری اسلامی در مواضع دشمن روی ارتفاعات اندک و بی تاثیر بود. این موضوع علاوه بر کمبود مهمات به ضعف دیده بان های ارتش باز می گشت. فرماندهان سپاه در این عملیات دریافتند که باید حتی الامکان یک گروهاندیده بانی آتش تشکیل داده و ضمن آموزش آن ها، حداکثر بهره برداری را از حداقل آتش موجود در مناطق ببرند.

عملیات ثامن الائمه(ع) شکست حصر آبادن


5 مهر 1360

عملیات ثامن الائمه(ع)
محاصره شهر آبادانمنطقه عملیاتوضعیت دشمنطرح عملیاتشرح عملیاتنتایج عملیاتپیامدها

در دورترین منطقه جنوب غربی ایران، جزیره ای به نام آبادان قرار دارد که از جنوب، آب های گرم خلیج فارس و از شمال و مشرق رودخانه های کارون و بهمنشیر و از غرب، اروندرود آن را در برگرفته اند. اروند رود – که تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران است و تا پیش از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بنادر بزرگ و فعالخرمشهر و آبادان در مسیر این آبراه واقع بوده اند. آبادان را از عراق جدا می کند. تاریخ شهرآبادان با تاریخ صنعت کشورمان و به ویژه پالایشگاه آن گره خورده است.

محاصره شهر آبادان

پس از تجاوز عراق در 31 شهریور 1359 و اشغال سریع بخش هایی از خاک ایران، خرمشهر مهم ترین شهر بندری ایران، پس از 40 روز مقاومت دلیرانه، با خیانت آشکار لیبرال ها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسان تر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک محاصره 330 درجه ای قرار می گرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر می توانست آن را با خطر جدی روبه رو کند. دشمن می پنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.

عملیات ثامن الائمه(ع)

عراقی ها برای تصرف آبادان در 8 آبان 1359، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاری را انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستان ها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر گردند.

عملیات ثامن الائمه (ع) گر چه به عنوان یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاش هایی که برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام گرفت، به شمار می رود ولی این عملیات به منزله « نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود. سردار محسن رضایی در این باره می گوید:

«عملیات ثامن الائمه(ع) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یکی از نقاط اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه (ع) بود که حلقه واسط و مبداء تحول بود.»

رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پیاده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوری ها و شجاعت های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید. در این نبرد 280 نفر از نیروهای بعثی به هلاکت رسیده و 130 نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ایران توانستند از نفوذ نیروهای دشمن به شهر آبادان جلوگیری به عمل آوردند.

نیروهای عراقی بعداز این شکست، سعی کردند از طرف فیاضیه (بین ایستگاه 12 و خرمشهر) به سمت آبادان پیشروی کنند که در این منطقه نیز با مقاومت دلاورمردان اسلام مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند. این عملیات تا 18 آبان 1359، ادامه داشت و سرانجام نیروهای بعثی از روستای نخلستان عبادی نیز پاکسازی و تا 4 کیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مجبور به عقب نشینی شدند.

عملیات ثامن الائمه(ع)

بعداز این حماسه، جهاد سازندگی موفق شد، جاده ای در میان باتلاق های اطراف آبادان احداث کند. این جاده نیروهای دشمن را دور می زد و به جاده آبادان – ماهشهر وصل می شد. از طریق این جاده که به جاده وحدت معروف بود، تدارکات نظامی نیروهای ایرانی آسان تر و سریع تر انجام می گرفت.

به دنبال صدور فرمان امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان 1359، مبنی بر این که :

«حصر آبادان باید شکسته شود»

نیروهای مسلح تمام تلاش و امکانات خود را برای شکستن محاصره آبادان به خاطر اجرای فرمان امام خمینی(ره) به کار بستند.

صدام که خود را ناتوان از تصرف آبادان می دید، بعداز یازدهمین نشست سران عرب در «امان» که در 6 آذر 1359، تشکیل شد، چنین گفت:

«ما نمی خواهیم کشورگشایی کنیم. ما فقط می خواستیم، تهدید ایران را از شهرهای خود دور سازیم!»

این گفته بیانگر ناتوانی عراقی ها در پیشروی، در خاک ایران بود.

مقام معظم رهبری در مورد تاثیر سخنان امام (ره) در نجات آبادان چنین فرودند:

«آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاکید امام که تکلیف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نیروهای رزمنده را که در آن جا بود، تقویت کردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یک مورد که نیروهای دشمن ازبهمنشیر عبور کردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج توده ای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقی ها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آن جا بسیار دشوار بود، کوبیدند. عده ای را کشته و تار و مار کردند  و عده ای را به داخل رودخانه انداختند و عده ای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.»

عملیات ثامن الائمه(ع)
منطقه عملیات

منطقه عملیات ثامن الائمه (ع) در شرق رودخانه کارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان وجنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپل دشمن به وسعت 150 تا 180 کیلومتر مربع می شد که در اشغال نیروهای عراقی بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و دو جاده اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای اجتماعی و انفرادی می شدند. با توجه به اهمیت دو پلقصبهو حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبه های او در شرق کارون بودند، مواضع واستحکامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشتند.

وضعیت دشمن

دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه کارون، دچار تناقض بود؛ از یک سو به لحاظ اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن می بایست از نیروی بسیاری استفاده می کرد و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممکن بود. در عین حال، شناخت عراقی ها از توان نیروهای خودی در عقب راندن دشمن – به ویژه پس از ناکامی ارتش در عملیات های سوم آبان 1359 و بیستم دی 1359 – آن ها را مطمئن کرده بودکه مورد تعرض جدید قرار نخواهند گرفت. استعداد و آرایش یگان های دشمن در این منطقه برابر اسناد به دست آمده از تیپ 8 مکانیزه ارتش عراق در 26 مرداد 1360 عبارت بودند از:

1- تیپ 8 مکانیزه از لشکر 3 زرهی که به سه گردان مکانیزه و یک گردان تانک در شمال سرپل و جنوب سلمانیه مواضع پدافندی را اشغال و تحکیم کرده بود.

2- تیپ 6 زرهی از لشکر 3 زرهی که با سه گردان تانک و یک گردان مکانیزه در قسمت مرکزی و شرقی در شمال جاده ماهشهر – آبادان مستقر بود.

3- تیپ 44 پیاده از لشکر 11 پیاده، که با یک گردان تحت امر لشکر 3 زرهی در قسمت جنوبی منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر – آبادان پدافند می کرد.

4- تیپ 12 زرهی لشکر 3 در غرب کارون در احتیاط قرار داشت و گردان های تانک الطارق و سیف سعد و چند گردان جیش الشعبی، گردان پیاده از تیپ 44 و گردان 1 از تیپ 33 نیروی مخصوص نیز در منطقه شرق کارون استقرار داشتند.

برابر شواهد، قراین و اسناد موجود، در پی گسترش حملات رزمندگان اسلام به منطقه اشغالی سرپل در نیمه اول سال 1360، دشمن دچار اضطراب شده و احتمال حمله نیروهای خودی را پیش بینی می کرد. بااین حال، عراقی ها همچنان به استقرار در مناطق اشغالی اصرار داشتند و این امر بدین دلیل بود که عراقی ها تصور می کردند که نیروهای اسلام از انجام دادن عملیات دقیق و برنامه ریزی شده در سطحی گسترده ناتوان هستند. در واقع فرماندهی عراق احتمال تدارک حمله از محور شرق رودخانه را پیش بینی می کرد اما به هیچ وجه تصور          نمی کرد این حمله، گسترده و همه جانبه باشد.

عملیات ثامن الائمه(ع)

5- استعداد دشمن در این منطقه برابر یک لشکر تقویت شده بود، ضمن این که فرمانده سپاه سوم می توانست از احتیاط لشکرهای 5 مکانیزه و 9 رزهی که در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشکر 3 زرهی استفاده کند.

طرح عملیاتالف ) اهداف و ماموریت

هدف اصلی عملیات، انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون وتصرف و تامین منطقه بود. در طرح اولیه سپاه آمده بود:

«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در آبادان و دارخوین و ماهشهر ماموریت دارند تا به  همآهنگی و همکاری کامل لشکر 77 پیاده خراسان از محور فیاضیه و دارخوین به طور گسترده و از سه محور ایستگاه 12 و ایستگاه 7 و جاده ماهشهر– آبادان تک نمایند و نیروهای دشمن را که از کنار کارون تا جاده ماهشهر – آبادان گسترش داشتند، به طور کامل محاصره و بعداز انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمایند.»

سران نظامی امیدوار بودند با انجام عملیات ثامن الائمه (ع) تهدید احتمالی دشمن برای تصرف آبادان که عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار می داد، خنثی شود. از سوی دیگر، در این عملیات پس از پاکسازی شرق رودخانه کارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد شده و امکان به کارگیری آن ها در مراحل بعدی آزاد سازی مناطق اشغالی فراهم می شد.

عملیات ثامن الائمه(ع)
ب ) سازمان رزم خودی

ترکیب نیروهای عمل کننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری به این شرح بود:

-        لشکر 77 با سه تیپ شامل 9 گردان نیروی پیاده؛

-        سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 16 گردان نیروی پیاده که در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل می کرد؛

-        تیپ 37 زرهی شیراز؛

-        گردان 251 تانک از لشکر 16 زرهی؛

-        گردان 107 ژاندارمری؛

-        گروه رزمی 291 تانک؛

-        جهاد سازندگی، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین 1360، امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد.

پس از حذف بنی صدر برای نخستین بار بود که نیروهای عمل کننده در چنین مقیاسی با هم ترکیب شده به نحو شایسته ای با یکدیگر همکاری و هم آهنگی می کردند، چنان که این اقدام، الگوی مناسبی برای ادامه همکاری ارتش و سپاه در سایر عملیات ها شد.

عملیات ثامن الائمه(ع)
ج) طرح مانور

در طرح مانور، سه محور عمده و یک محور فرعی برای انجام عملیات در نظر گرفته شده بود: محور شمالی شامل منطقه دارخوین و محمدیه و محور جنوبی شامل محور فیاضیه و ایستگاه 7 بود. بر اساس این طرح، تلاش فرعی نیروها برای پشتیبانی نیز در محور جاده ماهشهر – آبادان انجام می شد. در این میان، محور دارخوین و فیاضیه با هدف تصرف و تامین پل های

حفار و قصبه دارای اهمیت بیشتری بودند و در صورت برخورداری نیروهای خودی از سرعت عمل، امکان انهدام و اسارت بسیاری از افراد دشمن در این محور وجود داشت. و همین ضرورت، در آرایش نیروها مؤثر بود، که به این ترتیب مشخص شد:

محور دارخوین – محمدیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (دو گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و یک گردان تانک در احتیاط و پشتیبانی.

محور فیاضیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (یک گردان آفندی و دو گردان احتیاط).

محور جاده ماهشهر – آبادان: دو گردان از سپاه (یک گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و دو گردان از ارتش ( یک گردان آفندی و یک گردان پدافند).

برای پشتیبانی عملیات، سه گردان توپخانه و 50 قبضه سلاح پدافند هوایی در نظر گرفته شده بود.

در مجموعه، به نظر می رسید، دشمن به دلیل برخورداری از نیروهای احتیاط و به ویژه امکان به کارگیری لشکرهای 5 مکانیزه و 9 زرهی تحت امر سپاه سوم، در موضع برتری قرار داشت، لیکن نیروهای خودی با توجه به شناخت دقیق از دشمن، ویژگی برتر عملیاتی، ترکیب جدید سپاه و ارتش – که پیش از این هرگز در این سطح وجود نداشت – و بهره برداری مناسب از زمین، از موقعیت بهتری برخوردار بودند. افزون بر این، دشمن به لحاظ درک و باوری که از توان نیروهای خودی داشت، به طور نسبی در غافل گیری به سر می برد و این عوامل در مجموع می توانست دست یابی به پیروزی را آسان کند.

در این میان، افزایش قابل توجه نیروهای سپاه در مقایسه با عملیات های پیشین و نقش طراحان نظامی سپاه در طرح ریزی و هدایت عملیات، از جمله ویژگی های عملیات ثامن الائمه (ع) و عامل برتری نیروهای خودی در برابر دشمن بود.

بدین ترتیب، عملیات ثامن الائمه (ع) به منظور شکستن محاصره آبادان و انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون پس از آماده سازی مقدمات آن، آغاز شد.

عملیات ثامن الائمه(ع)
شرح عملیات

عملیات در ساعت 1 بامداد روز پنجم مهر 1360 آغاز شد. قوای ایران در ساعات نخست عملیات، باتهاجم به مواضع دشمن و در هم شکستن مقاومت نیروهای آنان، خاکریزهای اول دشمن را تصرف وتأمین کردند. مقاومت اولیه نیروهای عراقی در برخی از محورها و به ویژه تداوم آن در منطقه پل حفار، نشان دهنده هوشیاری نسبی دشمن بود. بنابر گزارش اسیران عراقی، اسارت یکی از نیروهای خودی در منطقه  عملیاتی تیپ 8 مکانیزه در محور دارخوین سبب هوشیاری دشمن شده بود، ولی شناخت نادرست فرماندهان نظامی عراق نسبت به توان نیروهای خودی که بر مبنای برآوردهای عملیات های ناکام پیشین ایجاد شده بود، سبب شد در برابر حمله نیروهای خودی واکنش مناسبی نشان ندهند.

با روشن شدن هوا و ادامه پیشروی نیروهای خودی از محور شمالی به سمت پلماردو تهدید عقبه نیروهای دشمن، نخستین ضربه شکننده بر نیروهای عراقی وارد آمد. بااین حال، نیروهای دشمن در منطقه پل حفار همچنان مقاومت می کردند. گستردگی محورهای تهاجم و عقب ماندگی دشمن سبب شد تا نیروهای خودی با به دست گرفتن ابتکار عمل و ادامه پیشروی در محورهای مختلف، دشمن را تحت فشار قرار دهند.

از سوی دیگر، در پی تغییر وضعیت میدان نبرد، فرماندهی نیروهای دشمن تلاش می کرد تا تاریک شدن هوا به مقاومت در پل حفار ادامه دهد. دشمن قصد داشت، باتقویت منطقه، ابتدا منطقه سرپل را حفظ کند و پس از آن، با نصب پل روی رودخانه کارون، نیروهای محاصره شده را نجات دهد وسپس، با استقرار در منطقه غرب رودخانه کارون، از ادامه پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند.

بر همین اساس، دشمن در اولین اقدام با وارد کردن تیپ 10 زرهی گارد جمهوری، سعی کرد، پل حفار را حفظ کرده و با استقرار تیپ 16 زرهی از لشکر 6 زرهی درغرب رودخانه کارون، از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند. تهاجم رزمندگان به نیروهای تیپ 10 سبب شد تا این نیروها در همان لحظات اولیه حضور در منطقه سرپل، محاصره شده و عقب نشینی کنند، در صورتی که اگر در حمله به تیپ 10 تأخیر صورت می گرفت، بی گمان نیروهای تیپ 10 دشمن پس از حضور در منطقه، دست به ضد حمله می زدند.

با آزاد شدن جاده ماهشهر – آبادان در ساعت 8:32 بامداد روز پنجم مهر و پیشروی نیروهای خودی از شمال به جنوب وتصرف پل قصبه، امکان مقاومت از عراقی ها گرفته شده بود.

در بعد از ظهر همان روز بخشی از پل حفار تصرف شده بود ولی عراقی ها برای باز نگه داشتن عقبه نیروهای محاصره شده خود در شرق کارون، همچنان مقاومت می کردند،  چنان که با تاریک شدن هوا حرکت ستون نیروهای دشمن از اهواز به سمت خرمشهر دیده می شد.

بدین ترتیب، روز اول عملیات در حالی به پایان رسید که دشمن به دلیل عقب ماندگی، توان مقابله با نیروهای خودی را نداشت و تنها، به تاریک شدن هوا، باز نگاه داشتن پل حفار برای تقویت منطقه و یا امکان عقب نشینی نیروهای محاصره شده امید بسته بود. در روز دوم عملیات (ششم مهر)، در حالی که پیشروی نیروهای خودی همچنان ادامه داشت، دشمن واکنش جدی از خود نشان نداد و از بعدازظهر همان روز نیروهای عراقی به تدریج تسلیم شده و یا عقب نشینی کردند و سرانجام در پایان این روز عملاً منطقه سرپل دشمن آزاد شد.

عملیات ثامن الائمه(ع)

در روز سوم عملیات نیز در پی پاکسازی منطقه، محاصره آبادان به پایان رسید و فرمان امام خمینی مبنی بر شکستن حصر آبادان، در مدت 48 ساعت آفند تحقق یافت و نیروهای خودی پس از پاکسازی کامل منطقه، در ساحل شرقی رودخانه کارون استقرار یافتند. در این عملیات علاوه بر آزاد سازی منطقه اشغالی در شرق رودخانه، بخش وسیعی از نیروهای خودی – که درگیر پدافند در منطقه بودند – آزاد و برای عملیات های بعدی آماده شدند.

نتایج عملیات ثامن الائمه (ع)

در این عملیات سلحشوران اسلام به نتایج مهمی دست یافتند، از جمله:

1-    ساحل شرقی رودخانه کارون تصرف و تامین گردید.

2-    آبادان از محاصره یک ساله خارج شد.

3-    بیش از 150 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده، آزاد گردید.

4-    بیش از 3 هزار نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و 1656 نفر نیز به اسارت در آمدند.

5- تعداد 90 دستگاه تانک و نفربر، 100 دستگاه انواع خودرو دشمن منهدم گردید و تعداد 3 فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر عراق نیز سرنگون شدند.

همچنین 100 دستگاه تانک، 60 دستگاه نفربر، 3 دستگاه لودر و 150 دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد.

عملیات ثامن الائمه(ع)

صدام پس از این شکست 7 تن از فرماندهان خود را تیرباران کرد.

با توجه به نقش شجاعانه لشکر 77 پیاده با تصویب شورای عالی دفاع درتاریخ یازدهم مهر 1360، به لشکر پیروز خراسان تغییر نام داد.

پیامدهای شکسته شدن محاصره آبادان

موفقیت عملیات ثامن الائمه (ع) درابعاد مختلف پیامدهایی به همراه داشت که آن را در دو محور عمده، داخلی و خارجی ارزیابی می کنیم.

الف - پیامدهای داخلی

1- با انجام موفقیت آمیز اولین عملیات وسیع ایران در جبهه ها ، روحیه نیروهای رزمنده تقویت وتوانمندانه تر از پیش به نبرد با دشمن پرداختند.

2- از نظر سیاسی وضعیت سیاسی کشور منسجم تر شد و کمتر از یک هفته بعد از این عملیات، مردم با شرکت در سومین انتخابات ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای را به ریاست جمهوری برگزیدند، که این امر منجر به موفقیت بیشتر در سیاست های خارجی نظام نیز گردید.

3- با تثبیت دولت اسلامی و وحدت نظر مسئولین نظام، موضع گیری های قاطعانه و به موقعی در قبال مسائل خارجی انجام گرفت.

عملیات ثامن الائمه(ع)
ب: پیامدهای خارجی

مهم ترین پیامد خارجی این عملیات تشکیل شورای همکاری خلیج فارس توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، به منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ انقلاب اسلامی و یاری رساندن به رژیم متجاوز عراق بود، همچنین تحرکات نظامی امریکا در خلیج فارس  به منظور اعمال فشار بر ایران و حمایت از کشورهای منطقه بیشتر شد.

امریکا با اعزام ناوگان نظامی خود در خاورمیانه و آب های دریای عمان، مانورهایی انجام داد و تهاجم  تبلیغی گسترده ای را علیه ایران آغاز کرد و با نشر اکاذیب و شایعات، وحشت  بی مورد رژیم های منطقه را از ایران بیشتر کرد

عملیات عاشورا


اهداف عملیات

موقعیت منطقه

سازمان رزم خودی

طرح عملیات

شرح عملیات

نتایج عملیات

در قرارداد 1975 الجزایر، خط الراس ارتفاعات میمک به عنوان مرز ایران و عراق تعیین گردید. سپس کمیته های مشترک دو کشور برای تهیه اسناد لازم و میله گذاری مرز به گفتگو پرداختند. این گفتگوها که به کندی انجام می شد، تا آستانه وقوع انقلاب اسلامی به نتیجه تعیین کننده ای نرسید. در این میان، رژیم عراق که به تعیین قطعی مرزها تمایلی نشان نمی داد، با پیروزی انقلاب اسلامی زمینه را بر ملغی کردن قرارداد مذکور فراهم دید و در تاریخ 19/6/1359 به میمک حمله کرد و در تاریخ 21/6/1359 آن را اشغال کرد.

چهار ماه بعد (19/10/1359)، طی عملیات ضربت ذوالفقار، اگر چه دشمن از قلل میمک عقب رانده شد، لیکن شمال و غرب این منطقه همچنان تحت اشغال او بود. این وضعیت ادامه داشت تا این که عملیات عاشورا به منظور آزادسازی ارتفاعات شمال میمک و نیز دامنه غربی آن طراحی و به اجرا درآمد.

اهداف عملیات

-        انهدام بخشی از قوای دشمن.

-        تحمیل پدافند در دشت به دشمن.

-        ایجاد تسهیلات در رفت و آمد از جنوب به غرب و بالعکس و نیز ارتباط و اتصال جبهه های جناحین میمک.

-        آزاد سازی قسمتی از اراضی اشغالی.

-        تامین منطقه میمک با تسخیر و تصرف ارتفاعات مهم منطقه، همچون: گرگنی، فصیل و فرورفتگی میمک.

موقعیت منطقه

سراسر منطقه عملیاتی پوشیده از شیارها و پستی و بلندی های بسیاری است که پراکندگی آنها شکل پیچیده ای به منطقه می دهد. نوع زمین منطقه از خاک رس و در بعضی نقاط همراه با شن می باشد که حرکت خودروها را دچار مشکل می کند.

حد فاصل تنگه های بینا و بیجار که عملیات در آن متمرکز گردیده بود، ارتفاعات نسبتا بلندی قرار دارد که مرتفع ترین آنها کوه میمک است. به هر میزان که از ارتفاعات به طرف خاک عراق پیشروی شود، به تدریج زمین پست تر گردیده و تقریبا مسطح می شود.

ارتفاعات مهم این منطقه عبارتند از: کانی سخت، زالوآب، شورشیرن، شینو، میمک، فصیل، گرگنی، تلخاب، گلم زرد، قلالم و کانی شیخ.

استعداد دشمن

-        تیپ های 403، 503 و 604 پیاده.

-        تیپ 4 پیاده کوهستانی.

-        تیپ 46 مکانیزه.

-        تیپ 12 زرهی.

-        یک گردان از گارد ریاست جمهوری.

-        یک گردان کماندویی.

-        یک گردان جیش الشعبی.

سازمان رزم خودی

فرماندهی و هدایت عملیات بر عهده قرارگاه سلمان بود و نیروهای عمل کننده متناسب با وظایف و اهداف مورد نظر به چهار قسمت به شرح زیر تقسیم شدند:

قرارگاه سلمان

فجر 1

سپاه = تیپ مستقل 21 امام رضا (ع) با 4 گروهان تانک از تیپ زرهی 28 صفر.

ارتش = تیپ 1 لشکر 81 زرهی با 2 گردان.

فجر 2

سپاه = تیپ مستقل انصار الحسین (ع).

در احتیاط کل عملیات بودند و تا پایان عملیات وارد عمل نشدند.

فجر 3

سپاه = لشکر  5 نصر با 4 گردان + 1 گروهان تانک از تیپ زرهی 28 صفر.

ارتش = گردانِ 211 تانک از لشکر 84 پیاده.

فجر 4

سپاه = تیپ مستقل 29 نبی اکرم (ص).

ارتش = یک گروهان از گردان 211 تانک.

توپخانه = 3 گردان از ارتش و 2 گردان از سپاه.

طرح عملیات

پس از انجام شناسایی های لازم، عملیات از سه محور زیر طراحی گردید:

محور اول= ارتفاعات فصیل، 350 و بانی-  تلخاب، که در مأموریت فجر 1 بود.

محور دوم = ارتفاعات فصیل و یال میمک، که در مأموریت فجر 3 بود.

محور سوم = فرورفتگی میمک، که در مأموریت فجر 4 بود.

شرح عملیات

از غروب روز 25/7/1363، نیروها به طرف اهداف خود حرکت کردند. درگیری با دشمن با رمز یا اباعبدالله الحسین (ع) حدود ساعت 01:30 بامداد در محور میانی (فصیل) آغاز شد و رزمندگان پس از چندین ساعت نبرد موفق شدند در ساعت حدود 9 صبح ارتفاعات فصیل را تصرف و سپس پاکسازی کنند. در این میان، تلاش برای تصرف یال میمک (348) به نتیجه نرسید.

در محور جنوبی (فرورفتگی میمک) که درگیری در ساعت 02:45 آغاز شد، اگر چه نیروها توانستند به برخی از اهداف خود دست یابند، لیکن در حالی که فاقد سنگرهای دفاعی بوده و از امکانات پشتیبانی نیز بی بهره بودند، با پاتک زرهی دشمن مجبور شدند عقب نشینی کنند.

در محور شمالی (گرگنی)، نیروها که اغلب اوقات خود را به خنثی سازی میادین مین و بازکردن معبر اختصاص داده بودند، سرانجام پس از مدتی درگیری با دشمن توانستند ارتفاع گرگنی را تصرف کنند.

در این میان دشمن با جمع آوری و سازماندهی نیروهایش از صبح روز دوم پاتک های سنگین خود را که به آتش شدید توپخانه و حملات هوایی همراه بود، آغاز کرد و هر بار با مقاومت نیروهای خودی مواجه شد و ضمن تحمل تلفات و ضایعات مجبور می شد عقب نشینی کند.

نهایتا، پس از چند روز درگیری بین طرفین، مواضع متصرفه تأمین گردید.

نتایج عملیات

-        بازپس گیری بیش از 50 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی.

-        تصرف بخش مهمی از ارتفاعات منطقه (فصیل – گرگنی).

-        در معرض تهدید قرار گرفتن جاده بدره – مندلی.

-        آزاد شدن جاده مرزی خودی.

-        کشته و زخمی شدن حدود 1500 نفر از نیروهای دشمن.

-        به اسارت درآمدن 190 نفر.

-        انهدام چندین دستگاه تانک و خودرو نظامی.

-        به غنیمت درآمدن 4 تانک، 7 خودرو، 6 قبضه تفنگ 106 میلیمتری، 29 قبضه خمپاره انداز و تعداد زیادی سلاح سبک و مهمات.

عملیات والفجر 10



مقدمه

جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ گویی به بمباران و موشک باران مناطق مسکونی شهرها و احقاق حقوق خود در مجامع بین المللی، با تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به غرب، در صدد برآمد تا قدرت رزمندگان اسلامی را بار دیگر به جهانیان نشان دهد.

بدین منظور عملیات گسترده ای در غرب کشور در دشت های سلیمانیه عراق هم زمان با مبعث رسول اکرم (ص) به نام والفجر 10، آغاز شد. این عملیات در روز سه شنبه 25/12/1366، شروع و در 5 مرحله به اجرا در آمد.

منطقه حلبچه و خرمال، اگرچه از گذشته مورد توجه طراحان نظامی سپاه پاسداران بود و هر از چند گاهی در مقاطع مختلف جنگ مورد بررسی آنان واقع می شد، لیکن با توجه به این که تلاش اصلی همواره در جبهه جنوب صورت می گرفت، انجام عملیات در منطقه مذکورهیچ گاه به طور جدی طرح نمی گردید. به دنبال اصلی شدن جنگ در جبهه شمالی – که در پی پیدایش مشکلات و معضلات بسیار بر سر راه انجام عملیات در جبهه جنوبی ایجاد شد – و نیز توقف عملیات در منطقه بیت المقدس 2، توجه بیشتری به منطقه حلبچه مبذول گردید. طراحی عملیات والفجر 10 در حالی انجام شد که دشمن اگر چه منطقه عملیاتی بیت المقدس 2 را به دلیل احتمال هجوم قوای ایران مسدود نموده بود، لیکن تهاجم اصلی را در جبهه جنوب محتمل می دانست. به این ترتیب عملیات بزرگ سال 66 در منطقه عمومی حلبچه طراحی و اجرا شد.

اهداف عملیات

در این عملیات، علاوه بر اهداف سیاسی، سه هدف عمده نظامی مورد نظر بود:

1- آزاد سازی شهرهای حلبچه، خرمال، دو جیله، بیاره و طویله.

2- فراهم سازی مقدمات تصرف سد دربندیخان.

3- انسداد عقبه اصلی دشمن در استان سلیمانیه.

منطقه عملیات

منطقه عمومی حلبچه به جز در غرب و شمال که دریاچه سد دربندیخان در آن واقع است، توسط ارتفاعات بلند و صعب العبوری محصور شده است که هر یک از این ارتفاعات از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به طوری که بالامبو و شاخ آن بر دریاچه دربندیخان و دشت و ارتفاعات تمورژنان مسلط است. شاخ تمورژنان نیز بر شاخ شمیران، سد دربندیخان، تونل جاده سلیمانیه – بغداد تسلط دارد.

علاوه بر ارتفاعات فوق الذکر، می توان از ارتفاعات و ناهمواری های دیگر منطقه نام برد که مهم ترین آن ها عبارتند از: ارتفاعات پرونیه، توانیر، پنج قله، شینه روی، تپه چناره، سه تپه، خورنوازان، تپه هانی قول، تپه سزام و شاخ دارزین.

هم چنین شیارهای موجود در منطقه نقش موثری در اختفاء نیروهای خودی داشته و بعضاً به عنوان معابر وصولی مورد استفاده قرار می گرفت. از جمله این شیارها می توان از دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خود و شیار وشکنام نام برد.

مهم ترین تاسیسات اقتصادی منطقه، سد دربندیخان بود که علاوه بر پرورش ماهی و کشاورزی، در تامین برق قسمت و سیعی از عراق نقش مهمی داشت. پادگان حلبچه، پادگان لشکر 27 در کانی مانگا، مقر فرماندهی نیروهای دفاع الوطنی سپاه یکم در منطقه روداژه و پایگاه های موشکی سام 2 و سام 7 نیز از جمله تاسیسات نظامی در این منطقه بودند.

شهرهای مهم عراق در این منطقه نیز به ترتیب وسعت و اهمیت عبارتند از: حلبچه، خرمال و دوجیله.

استعداد دشمن

منطقه عملیاتی، تحت مسئولیت سپاه یکم عراق قرار داشت. پدافند این منطقه قبلاً برعهده نیروهای جاش (مزدوران کرد عراقی) بود و آن ها علاوه بر حفظ خطوط پدافندی، ماموریت مقابله با کردهای معارض را نیز بر عهده داشتند. با شروع فعالیت هایی همچون آماده سازی زمین، تردد خودروها و ... از سوی قوای خودی در این منطقه، دشمن نیز به اقداماتی از قبیل جایگزینی نیروهای نظامی با جاش ها، تقویت منطقه با تیپ های جدید و ... مبادرت ورزید. در مجموع یگان هایی که از قبل و نیز در جریان عملیات در منطقه حضور یافتند، عبارت بودند از:

- تیپ های 96، 606، 39، 14، 402، 602، 506، 422، 420، 72، 13، 707، 702، 95 و 433 پیاده.

- تیپ های 80، 17 و 50 زرهی.

- تیپ های 24، 27 و 46 مکانیزه.

- تیپ های 65، 66 و 68 نیروی مخصوص.

- تیپ 1 کماندویی سپاه چهارم، تیپ 2 کماندویی سپاه سوم و تیپ 2 کماندویی سپاه یکم.

قوای خودی

قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) به عنوان قرارگاه مرکزی عمل می کرد.

الف – قرارگاه قدس تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

- لشکر 7 ولی عصر (عج) با 6 گردان.

- لشکر 33 المهدی (عج) با 6 گردان.

- لشکر 25 کربلا با 10 گردان.

- لشکر 19 فجر با 6 گردان .

- لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) با 6 گردان.

- لشکر 41 ثارالله با 7 گردان.

- تیپ مستقل 39 بیت المقدس با 4 گردان.

ب – قرارگاه ثامن الائمه (ع) تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

- لشکر 9 بدر با 8 گردان.

- لشکر 55 ویژه شهدا با 6 گردان.

- تیپ مستقل 36 انصار المهدی با 4 گردان.

- تیپ مستقل 75 ظفر با 2 گردان.

- تیپ مستقل 29 نبی اکرم (ص) با 6 گردان.

- سپاه چهارم باختران با 6 گردان.

ج – قرارگاه فتح تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

- لشکر 8 نجف اشرف با 5 گردان.

- لشکر 14 امام حسین (ع) با 5 گردان.

- لشکر 11 امیر المومنین با 4 گردان.

- تیپ مستقل 82 صاحب الامر با 3 گردان.

- تیپ مستقل 91 بقیة الله (عج) با 3 گردان.

- تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم با 3 گردان.

- تیپ مستقل 100 انصارالرسول با 3 گردان.

طرح عملیات

به علت وجود ارتفاعات سرکوب سورن در شرق منطقه عملیاتی و دریاچه دربندیخان در غرب آن، در حد فاصل انتهای شمال شرقی دریاچه تا ارتفاعات سورن تنگه ای به عرض 10 کیلومتر ایجاد شده است که در مباحث طرح مانور، تضمین موفقیت عملیات را در گرو انسداد این تنگه با الحاق از دو محور می دانستند. این عمل می بایست در محور شمال از مله خور به طرف خرمال و در محور جنوبی از غرب بالامبو در امتداد تمورژنان با تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچه و سرانجام الحاق دو بازو در تنگه و محاصره دشمن انجام می شد.

به منظور تحقق طرح مانور یادشده، قرارگاه قدس در محور شمالی مامور بستن تنگه و تصرف پل گردکو (عقبه اصلی دشمن به کل منطقه) شد. قرارگاه فتح در محور جنوبی می بایست ضمن تصرف بالامبو و تمورژنان با تامین سرپل در کمردریاچه، برای مقابله با حرکت احتمالی دشمن، با احداث پل از آمادگی لازم برخوردار باشد. قرارگاه ثامن الائمه(ع) نیز در محور میانی مامور شد تا در منطقه گوزیل – دشت سازان به طرف حلبچه پیشروی کند و در مرحله دوم جاده بیاره – طویله – نوسود را تصرف و آزاد نماید. هم چنین، قرارگاه رمضان ماموریت یافت علاوه بر فعالیت های شناسایی، با مشارکت تیپ 75 ظفر و کردهای معارض ضمن تصرف شهر، توپخانه دشمن رامنهدم سازد.

شرح عملیات

عملیات در ساعت 2 بامداد 24/12/1366 با رمز مبارک یا محمد ابن عبدالله (ص) آغاز شد. سرعت عمل یگان ها به گونه ای بود که اغلب آن ها توانستند تمامی اهداف خود در مرحله اول را به تصرف در آوردند. به غیر از واکنش دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران تحرک دیگری از نیروهای عراقی مشاهده نشده و تعداد زیادی از آن ها که در خواب بودند، کشته و اسیر شدند.

رزمندگان اسلام پس از عبور از موانع سخت و ایذایی دشمن موفق شدند حدود 20 روستا واقع در شمال و جنوب و غرب شهر خرمال را آزاد نمایند.

رزمندگان روز بعد نیز توانستند مقاومت نیروهای دشمن را در هم شکسته و پیروزمندانه وارد شهر خرمال عراق شده و شهر را کاملا پاکسازی نمایند. در دروازه شهر گروهی از مردم به استقبال رزمندگان اسلام آمدند.

در محور قرارگاه قدس، پس از تصرف مله خور و ارتفاعات چناره، خرنوازان، هانی فتح، اگر چه بالامبو و تنگه به تصرف درآمد، لیکن به دلیل توقف قرارگاه قدس و نیز واکنش دشمن در جناح چپ عملیات،نیروها روی شاخ سورمر و شاخ شمیران متوقف شدند. در محور قرارگاه ثامن الائمه(ع)، نیروهای عمل کننده ارتفاعات مگر از سلسله ارتفاعات بالامبو و نیمی از شیندروی را تصرف کردند و به رغم روشن شدن آسمان، برای الحاق روی یال ارتباطی شامل دشت سازان و سپس نیمی دیگر از ارتفاعات شیندروی، به پیشروی خود ادامه دادند. قرارگاه رمضان نیز در این مرحله تنها توانست پمپ بنزین شهر حلبچه را به آتش بکشد.

قابل ذکر است که نیروهای جهادگر با احداث جاده های مناسب در ارتفاعات سر به فلک کشیده و زدن پل های حیاتی، نقش مهمی در تسریع حرکت نیروهای عمل کننده ایفا کردند، تا جایی که نیروهای به اسارت گرفته شده در عملیات والفجر 10 از سرعت عمل نیروهای عمل کننده در این منطقه صعب العبور ابراز شگفتی می کردند. سرهنگ پیاده کوکب محمد امین از تیپ کماندویی لشکر 34 عراق می گوید: «باوجود موانع سخت و طبیعی و ایذایی، به ذهن ما خطور نمی کرد که رزمندگان اسلام بتوانند به ما نزدیک شوند، از این رو ما زمانی از آغاز عملیات با خبر شدیم که در محاصره کامل قرار داشتیم.»

با گذشت ساعت ها از آغاز عملیات و تصرف شهر خرمال وده ها روستا در استان سلیمانیه، طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق طی مصاحبه ای در لندن اعلام کرد: «اخبار مربوط به عملیات ایران در جبهه ها تنها یک شایعه است.»

در حالی که نیروهای خودی از روحیه خوبی برخوردار بودند و تلفات آنان نیز بسیار اندک بود، از هم گسیختگی قوای دشمن و عدم حضور جدی آنها در منطقه موجب شد تا بر تسریع آغاز مرحله دوم عملیات تاکیدشود. دشمن بنابر تصوری که در مورد عملیات داشت، ستون های متعدد و طویلی را با عبور از پل های ملاویسی و زلم به طرف دوجیله و سپس حلبچه روانه کرد.

مرحله دوم عملیات

بعد از ظهر چهارشنبه 26/12/1366، دلیرمردان سپاه با پیشروی در غرب شهر خرمال، روستاهای تپه کالاری، حاجی رقه، تپه توکه، کپه کول و ... را توانستند، آغاز کنند. با آزاد سازی این روستاها ارتباط شمال و جنوب استان سلیمانیه قطع شد و شهر مهم دوجیله و بیش از 20 روستای اطراف آن آزاد شد.

مرحله سوم عملیات

در بامداد پنج شنبه27/12/1366، آغاز و پس از عبور از رودخانه های خروشان سیران، زیمکان و آب لیله، مواضع، پایگاه و استحکامات دشمن را در سلسله ارتفاعات بالمبو و گزیل و بیش از 24 ارتفاع دیگر در جنوب استان سلیمانیه عراق در هم کوبیدند و بر بیش از 90 روستای منطقه عمومی حلبچه تسلط پیدا کردند و روستاهای حد فاصل شهر دوجیله و دریاچه دربندیخان عراق آزاد شد و نیروی دریایی سپاه با استقرار در شرق دریاچه، تحرکات دشمن در آن سوی دریاچه را زیر نظر گرفت و پیشروی به سوی شهر حلبچه از چندین جناح ادامه، و این شهر به محاصره در آمد و سرانجام رزم آوران اسلام موفق شدند، در زیر بمباران های شدید هوایی و شیمیایی دشمن، شهر 70 هزار نفری حلبچه را آزاد نمایند.

مرحله چهارم عملیات

این مرحله از نیمه شب پنج شنبه 27/12/1366، آغاز و رزمندگان اسلام، پس از تثبیت مناطق آزاد شده، موفق شدند شهر مرزی و کردنشین نوسود را که بیش از 7 سال زیر سلطه دشمن قرار داشت و بغداد آن را به عنوان پایگاهی برای ضد انقلابیون و منافقین وابسته تبدیل کرده بود، از تیررس دشمن خارج سازند.

با استقرار کامل نیروها در شهر نوسود موفق شدند دو شهر نظامی طویله و بیاره و بیش از 8 روستای اطراف آن در نزدیکی نوار مرزی را آزاد کنند.

دشمن در روز جمعه 28/12/1366، در محورهای شمالی عملیات والفجر 10 اقدام به پاتک کرد که با هوشیاری و آمادگی رزمندگان اسلام دفع شد و دشمن پس از به جای گذاشتن ده ها کشته، زخمی و اسیر، ناگزیر به عقب نشینی شده و مواضع قبلی خود را نیز از دست داد.

مرحله پنجم عملیات

مرحله پنجم در شب چهارشنبه 3/1/1367 آغاز و حماسه آفرینان بسیجی و پاسدار، به دشمن حمله کردند تا به جنایت بعثی ها در بمباران شیمیایی شهر حلبچه پاسخ گویند. در این عملیات که در محور خرمال به سید صادق در استان سلیمانیه انجام شد، 19 ارتفاع حساس منطقه، از جمله ارتفاعات 1058 (وربشن) مشرف بر شهر سید صادق و چندین روستای دیگر استان سلیمانیه آزاد شد.

پیام امام خمینی (ره) به مناسبت عملیات والفجر 10

امام (ره) در پاسخ به نامه فرمانده کل سپاه پاسداران چنین اظهار فرمودند:

... اخبار پیروزی ها و حماسه های دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما، که قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقیان و حامیان و اربابان او، خصوصا آمریکا و اسرائیل را عزادار کرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزیز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پیروز سپاه و بسیج و ارتش و هوانیروز و نیروی هوایی و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و کلیه نیروهای مردمی و کُرد ابلاغ کنید و سلام و تشکر ملت ایران را به مردم شهرهای آزاد شده عراقی که بدون این که حتی یک گلوله هم به طرف آنان و شهرهای آنان شلیک شود، با آغوش باز و فریاد الله اکبر از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانید و به آن ها بگویید که می بینید صدام چگونه دیوانه وار شما و شهرهایتان را بمباران خوشه ای و شیمیایی می کند، و خواهیم دید که جهان خواران چگونه در تبلیغات مسموم خود از کنار این پیروزی های بزرگ و جنایت صدام خواهند گذشت...

نتایج عملیات

- آزاد سازی منطقه ای به وسعت حدود 1200 کیلومتر مربع شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره، طویله و هم چنین نوسود از شهرهای ایران.

- کاهش خط پدافندی خودی.

- گشودن جبهه ای جدید برای دشمن وانتقال توان عمده ای از ارتش عراق به جبهه شمالی.

- به اسارت درآوردن 5440 نفر از نیروهای دشمن.

- انهدام 270 تانک و نفربر، 60 توپ صحرایی، 20 ضدهوایی، 40 خمپاره انداز، 13 دستگاه مهندسی، 230 خودرو و 750 اسلحه انفرادی و آرپی جی هفت.

- به غنیمت گرفته شدن 90 تانک و نفربر، 100 توپ صحرایی، 20 توپ ضد هوایی، 20 خمپاره انداز، 15 دستگاه مهندسی، 800 خودرو و 6110 اسلحه انفرادی و آرپی جی هفت